دورباش یکی از مجریان خبری گیلان است که اخبار را با لهجه گیلکی برای مخاطبان میخواند. سراغ او رفتیم و از سختی کار در شبکه استانی و خبرخوانی با لهجه گیلکی گفتیم.
شروع شما از کجا بود و خبرخوانی محلی از چه زمانی کلید خورد؟
سال75 و زمانی که آزمون استخدامی صداوسیما اعلام شد بهخاطر این که رشته تحصیلیام علوم ارتباطات بود بلافاصله شرکت کردم و خدا را شکر قبول شدم! قطعا سخت است؛ البته من عاشق گویش گیلکی هستم و این زبان مادری من است و به این زبان افتخار میکنم. 16 - 17سال پیش ایده خبر با زبان محلی در استان مطرح شد و اولین گوینده بخش خبر گیلکی بودم. از آن زمان تا امروز هر شب ساعت23 مهمان مردم هستیم و اخبار استان را به زبان گیلکی برای مردم میگوییم.
صحبت با زبان گیلکی بهصورت زنده و خبرخوانی و گزارش از صحنه سخت نیست؟
با این که بیشتر مواقع گیلکی صحبت میکنم اما واقعا برگرداندن خبر از فارسی به گیلکی کاری بسیار سخت است و بعضا پیش آمده که خبر تازهای را بهصورت فارسی در استودیو به من دادند و من مجبور بودم همان ساعت آنرا به گیلکی برگردانم و ترجمه کنم اما چون سالهاست گوینده خبر گیلکی هستم دیگر برایم راحتشده و موقع نوشتن خبر خیلی مواقع همون ساعت و سریع خبر را حفظ میکنم و در اجرای خبر هم بیشتر خبرها را بدون اتوکیو و از حفظ میخوانم. جالب این که مدتی اتوکیو نداشتیم و یکی از همکارانم که از گویندگان خوب خبر گیلکی است به من گفت یکی از آشناهای ما میگوید شما که گفتید اتوکیو ندارید پس چرا فلانی اتوکیو دارد؟ من گفتم که آن خبر را از حفظ میخواند البته من فکر میکنم چون خبرنگار هستم این کار برای من آسانتر است چون در صحنه گزارش باید گزارش فارسی و گیلکی را تهیه کنم.
بین صحبت و قرائت خبر تپق هم زدهاید؟ شده خبری را با لهجه و گویشی تلفظ کنید و مردم شما را ببینند یا مثلا فرد مسن یا کارشناسی به شما بگوید تصحیح این کلمه اینطور است؟
به هر حال تپق مال گوینده است و خب من هم استثنا نیستم ولی سعی میکنم در مواقعی که تپق میزنم با یک لبخند و عذرخواهی آنرا سریع اصلاح کنم. من در خبر گیلکی سعی میکنم از واژگان و کلمات اصیل و بیشتری استفاده کنم اما باتوجه به این که درحالحاضر گیلکی رو به فراموشی است و بعضا مردم از ما خرده میگیرند که ما اینگونه صحبت نمیکنیم. دلیلش هم این است که حقیقتا گیلکی در حال فراموشی است و فقط لهجه آن باقی مانده است.
پس خیلی کار سخت شده است؟
بله، بعضی مواقع مردم میبینند و معنای بعضی واژگان را میپرسند که البته من سعی میکنم معنی فارسی برخی کلمات را در خبر اعلام کنم که به نوعی آموزش هم داشته باشیم البته وقتی سفر ریاستجمهوری و وزرا را به استان داریم این خبر در سطح ملی است و ما هم اینگونه خبرها را بهطور رسمی باید اعلام کنیم.
انتخاب واژگان و برگرداندن آن به زبان گویش محلی سختی خاصی دارد، نظرتان در این مورد چیست؟
دایره لغات در زبان گیلکی بسیار زیاد است و برخی از واژگان آن برای من گوینده هم تازگی دارد و حتی به گوش من هم ناآشناست و دیگر این که مشکلی که ما داریم در گیلان گویش مردم در شهرها و روستاها متفاوت است. مردم شرق، غرب، حنوب و مرکز استان هرکدام به یک نوع صحبت میکنند اما معیار ما در خبر گیلکی مرکز استان است.
گیلان یکی از استانهای صدر کرونایی کشور است. خواندن خبر و اعلام آمار فوتیها و ابتلا در این یکسال چطور بود؟
گیلان دومین استانی بود که درگیر کرونا شد و ما روزهای بسیار سختی را سپری کردیم و سختتر از همه این که مجبور بودیم خبر بیماری و مرگ هموطنانمان را روزانه اعلام کنیم و به خاطر کرونا مجبور بودیم مدام خبرهای تازهای را از این بیماری اعلام کنیم؛ به بیمارستانها و بعضا آرامستانها برویم و روزهای تلخ کرونا را به تصویر بکشیم و دیدن این صحنهها برایم بسیار رنجآور بود و بارها با گریههای مردم من هم به گریه افتادم.
تلخترین خبری که خواندید چه بود و شیرینترین خبری که از آن شاد شدید چه بود؟
تلخترین خبری که هم گوینده آن بودم و هم گزارش گرفتم خبر فوت مرحوم قهرمانی، استاندار اسبق گیلان بود. باتوجه به خدمات شایستهای که ایشان انجام داده بود برای من اعلام این خبر بسیار سخت بود و در روز گزارش آنقدر گریه کردم که خواندن پلاتو و تهیه گزارش برایم بسیار سخت شده بود.
و خبر شاد؟
گرچه این روزها خبرهای ناگوار بیشتر از خبرهای خوش است اما اعلام موفقیت جوانان در عرصههای مختلف که باعث افتخارآفرینی کشورمان میشوند برایم بسیار خوشایند است اما جالبترین و خوشحالکنندهترین خبر برای من مادر و گوینده خبر این بود که چند وقت پیش خبر موفقیت پسرم را در المپیاد علمی کشوری که مدال نقره را بهدست آورد، خودم اعلام و برای این خبر حس متفاوتی را تجربه کردم و بسیار برایم خوشحالکننده بود.
بله، اوایل کار همه خانواده نگران ما بودند بهویژه این که ما باید برای گزارش بیرون میرفتیم و تجهیزات اولیه هم بسیار کم بود. یادم هست همان اوایل برای وضعیت پاکبانها در کرونا مجبور شدم لباس آنها را بپوشم و از سختی کارشان در وضعیت کرونایی خبر بگیرم. حتی یادم هست برای وضعیت بد تکدیگری مجبور شدم از نزدیک تکدیگران را بشناسم و برای این کار گریم شده و میان تکدیگرها رفتم!
ضمیمه قاب کوچک روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد