وزیر امور خارجه کشورمان در دیدار با بشار اسد:

ادعای غربی‌ها مبنی بر تلاش برای ثبات در سوریه واقعی نیست

نتایج سفر یک‌روزه بشار اسد به تهران هنوز ادامه دارد

غنی‌سازی مبارزه با اسرائیل

برای این‌که بدانیم چرا سفر یک‌روزه بشار اسد به تهران تا این حد مهم و تاثیرگذار است، باید ابتدا فضا را به صورت لانگ‌شات ببینیم و دورنمای وضعیتی که در آن، سوریه از نقطه جنگ ۲۰۱۱ به نقطه ثبات ۲۰۲۲ رسید را به‌درستی ترسیم کنیم و بدانیم در این دهه پر چالش، هندسه مقاومت چه تغییراتی را پشت‌سر گذاشته تا تحلیل دقیقی از اتمسفر جدید مقاومت داشته باشیم.
کد خبر: ۱۳۶۵۶۷۷

به گزارش جام جم آنلاین، روزنامه جام جم در اینباره نوشت:

پرده اول
نقشه ‌واگذاری سوریه به اسرائیل


آن‌طور که تاریخ گواهی می‌دهد، بدون شک درباره سوریه یک اتفاق هولناک رخ داد.‌ همان اوایل قضایاى سوریه، سفیر وقت آمریکا بین معارضان رفت تا آنها را متقاعد کند که یک منازعه‌ سیاسى را به یک جنگ داخلى تبدیل کنند. این اتفاق تبعات سهمگین زیادی داشت، چون به طور معمول منازعات سیاسى در بسیاری از کشورها وجود دارد و اگر قرار باشد هر منازعه سیاسى تبدیل به جنگ، آن هم در سطح خود یک ملت شود، فاجعه رخ خواهد داد. ‌چیزی که بدون رتوش و بسیار خشن درباره سوریه دیدیم. طرح اصلی جبهه فراگیر دشمن برای سوریه بسیار خطرناک بود و آنها نقطه به نقطه به دنبال ایجاد بی‌ثباتی و ناامنی دائمی در سوریه بودند، طوری که از همان دریچه، همه کشورهای منطقه را مانند دومینو بی‌ثبات کنند، حضور گروه‌های پرشمار تکفیری - تروریستی در سوریه تحت عناوین مختلف بازی را کاملا به نفع رژیم صهیونیستی تغییر داده بود و روزهای سختی انتظار سوریه و کشورهای منطقه را می‌کشید. دیگر چه کسی است که نداند این جریان «تکفیر» به عنوان یک جریان دست‌ساز جبهه استعمار که روزی به نام القاعده و روزی به نام داعش درست شد، از اساس براى مقابله با جمهورى اسلامى و موج های بیدارى اسلامى بود. هرچند مانند بومرنگ به خودشان بازگشت و پای خودشان را هم به این بازی کثیف و پرهزینه باز کرد. آنها با طراحی عملیات پیچیده نظامی و رسانه‌ای، سوریه را به عنوان مقر اصلی فعالیت‌های خود علیه جبهه مقاومت تبدیل کرده بودند و نکته مهم هم این بود که سرانگشت خبیث دشمنان در تولید حادثه تروریسم به‌وضوح قابل مشاهده بود. اما به صورت مصداقی حقیقت کابوس سوریه این بود که محور اصلی نقشه آمریکا برای خاورمیانه در حقیقت شامل سوریه، لبنان و عراق بود و آنها می‌خواستند کاری کنند که سوریه به عنوان کانون مقاومت در مقابل رژیم‌صهیونیستی، عملا در اختیار رژیم‌صهیونیستی قرار بگیرد‌ اما ایران و سوریه نخواستند چنین اتفاقی رخ دهد و این اتفاق هم نیفتاد.

پرده دوم
فضای جدید جبهه مقاومت


حالا در پله دوم باید فضا را از زاویه دیگری تحلیل کنیم؛‌ از دیدگاه جبهه مقاومت. روز قدس امسال بود که رهبر انقلاب کلید واژه مهمی را مورد توجه قرار دادند و آن هم موضوع گسترش مقاومت بود. بسیاری از تحلیلگران در همان زمان هم این موضوع را طلیعه جدیدی از وضعیت کشورهای حوزه مقاومت در بافتار فعلی منطقه ارزیابی کردند که می‌تواند هندسه جهان اسلام را تغییر دهد. اتفاقی که حداقل به مرور در تک‌تک کشورهای حوزه غرب آسیا در حال اتفاق افتادن است. شکل‌گیری و گسترش مقاومت در منطقه پرآشوب و پر مساله غرب آسیا اتفاق ویژه‌ای است که تمام مولفه‌های نظام استکبار را تغییر داده است؛ اگر مبنای این تحول راهبردی را سال ۲۰۰۰ میلادی در نظر بگیریم، یعنی از زمانی که مقاومت بخش‌های اشغالی لبنان را آزاد کرد و بعد از آن صهیونیست‌ها طوری دچار عقب‌نشینی از مناطق اشغالی لبنان شدند و بعد از آن یک بار هم رنگ پیروزی را به خود ندیدند،‌ اهمیت و عمق راهبردی مساله را بهتر درک خواهیم کرد. این وضعیت ادامه داشت تا در دهه ۹۰ شمسی عراق با محوریت حشدالشعبی از حلقوم آمریکا بیرون کشیده شد، از شر داعش نجات پیدا کرد و شاهکار جبهه مقاومت در دهه پیشین، نقش بر آب کردن نقشه‌های آمریکا در سوریه بود که قدم به قدم جبهه تکفیر و تروریسم بین‌المللی را که به اسم داعش فعالیت می‌کرد، به اضمحلال و شکست کشاند و‌ در یمن هم رژیم سعودی بعد از هشت سال جنگ فراگیر، اکنون به زانو درآمده است و حالا یکی از خواسته‌های پیوسته عربستان از ایران در چند دور مذاکره، وساطت با انصارا... بوده است. اما شاید شاه‌بیت این میزانسن جدید، وضعیت عجیب و استثنائی رژیم صهیونیستی باشد. پیشروی‌های همه‌جانبه مقاومت اینک محاصره امنیتی را تا گلوی صهیونیست‌ها رسانده و حلقه زندگی عادی را هم برای آنها تنگ‌تر کرده است، یعنی روزی نیست که اسرائیلی‌ها از ترس عملیات‌های انفرادی فلسطینیان خواب راحتی داشته باشند و مرزهای ۱۹۴۸ که اسرائیل تصور امنیت ابدی برای آنها داشت، حالا به زمین اصلی جنگ مقاومت تبدیل شده است! حالا شما تصور کنید در شرایطی که فضای منطقه از هر جهت و از نظر هر محاسبه‌گر سیاسی و امنیتی به نفع جبهه مقاومت است، ایران به عنوان پایگاه اصلی جبهه مقاومت و سوریه به عنوان سنگر اول مبارزه با رژیم صهیونیستی دوباره روابط راهبردی با تم اقتصادی خود را بازتعریف کرده‌اند. آن هم در حالی که امروز دیگر سوریه درگیر تنش‌های نظامی- امنیتی نیست و این کشور امروز با وجهه اقتصادی، تجاری و گردشگری قد علم کرده است. بعد تصور کنید در کنار برخی از کشورهای میکروسکوپی حوزه خلیج‌فارس هم که با گل به‌خودی زدن به جهان اسلام به تل‌آویو رفت و آمد می‌کنند و با صهیونیست‌ها قهوه می‌نوشند، باز هم مردم همان کشورها که سران‌شان خود را در برابر صهیونیست‌ها تحقیر کرده‌اند، در روز قدس به خیابان می‌آیند و شعارهای ضدصهیونیستی می‌دهند، این یعنی فضا به طرز عجیبی از هر لحاظ به نفع جبهه مقاومت است.

پرده سوم
دستاوردهای یک دهه صبر و شهادت


اکنون و در ادامه این تحلیل، شاید مناسب باشد که مهم‌ترین دستاوردهای سفر غیرمنتظره رئیس‌جمهور سوریه به تهران را به صورت دقیق مورد واکاوی قرار دهیم.


۱-خنثی شدن پروپاگاندای عبری- عربی


‌ در ماه‌های اخیر رژیم‌های صهیونیستی، امارات و عربستان با ایجاد یک پروپاگاندای رسانه‌ای مدعی بودند که نیروهای ایرانی مستقر در سوریه به خاطر زاویه پیدا کردن با حکومت سوریه، در حال ترک خاک این کشور هستند اما سفر بشار اسد به تهران و دیدار با رهبر انقلاب و در عین حال حمایت همه‌جانبه حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای از او و تایید مسیر دولت سوریه در جبهه مقاومت، عملا تحلیل‌های دروغ عبری- عربی را کاملا از بین برد و بازی را تغییر داد.


۲-رمز گشایی اقتصادی


رمزگشایی از هیات همراه بشار اسد به تهران، یک نکته مهم را یادآوری می‌کند؛ این‌که دو کشور تا چه حد آماده گسترش روابط اقتصادی و تجاری هستند و با عبور از روزهای سخت نظامی و امنیتی، حالا پالس‌های خوب اقتصادی برای یکدیگر می‌فرستند و این نشانه‌ها برای توسعه مناسبات اقتصادی، مخالفان مقاومت را مستأصل کرده است.


درواقع حالا با پایان بحران ۱۱ساله و آغاز دوره بازسازی، قرار است ایران حرف اول را در سوریه بزند به‌ویژه این‌که ایران تجربه بازسازی کشور بعد از جنگ با عراق را هم دارد و این فضا می‌تواند در درآمدهای اقتصادی کشور تاثیر چشمگیری داشته باشد. ضمن این‌که موقعیت اقتصادی و تجاری ایران طوری است که می‌تواند در عین حال در سوریه نیز تحرک اقتصادی خوبی ایجاد کند و بازار مناسبی را هم در اختیار ایران قرار دهد.


۳-راه‌اندازی کریدور خلیج‌فارس


‌ نکته مهم این است که سفر روز یکشنبه بشار اسد به تهران بعد از سفر بسیار مهمی که او به امارات داشت،صورت گرفت.
در این شرایط که ورق سوریه برگشته، کشورهای عربی تلاش دارند با تغییر شرایط سوریه را دوباره به حلقه عربی خود بیاورند و این اتفاق نه‌تنها به نفع سوریه که به نفع متحد اصلی آن یعنی ایران هم خواهد بود چراکه باتوجه به گسترش دیپلماسی همسایه‌محوری در دولت سیزدهم و شکل‌گیری کریدور جدید گفت‌وگوهای خلیج‌فارسی، این موضوع نظم جدیدی را در منطقه شکل می‌دهد و توازن قدرت تغییر می‌کند.


۴-هراس صهیونیست‌ها


رژیم صهیونیستی باتوجه به بحرانی که در داخل مرزهای خود با آن دست و پنجه نرم می‌کند، تاب دیدن چنین سطحی از روابط در فضای کشورهای مقاومت را ندارد. آنها تا قبل از سفر غیرمنتظره بشار اسد به تهران، مانور زیادی می‌دادند که رابطه رئیس‌جمهور سوریه با ایران دچار سردی و تردید شده است و در جبهه مقابل مقاومت تعریف می‌شود اما این سفر راهبردی، یکباره این فضا را شکست و روابط عمیق تهران دمشق را در وضعیت فعلی منطقه هویدا کرد که چطور هنوز و همیشه دستور کار اصلی آنها محو رژیم صهیونیستی است؛ حالا کسی که بیشترین ترس را از این دیدار دارد، بدون شک اسرائیل است.

امین صبحی - دبیر سیاسی / روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها