داستان این سریال درباره مردی به نام هاشم و خانوادهاش بود که در شهرستانی نه چندان دور زندگی سادهای داشتند. هاشم آقا بهناچار کارش را تعطیل و به تهران مهاجرت کرد و داستانهایی را رقم زد که مضمون این سریال ۲۶ قسمتی بود.
اولین چیزی که با شنیدن نام این سریال میشود به یاد آورد، حضور زندهیاد سیروس گرجستانی در نقش هاشم بود که همواره در ذهن مخاطبان ماندگار شد، بهخصوص وقتی شهربانو موسوی در نقش بیبی او را با آن لحن و بیان صدا میکرد، لبخند روی لب مخاطب مینشست.
نوع بازی زندهیاد گرجستانی در این سریال بهگونهای بود که مخاطب را با خود همراه میکرد. حتی باعث شد این مجموعه در جشن حافظ سال بعد شش جایزه را از آن خود کند.
در زمینه بهترین کارگردانی، بهترین مجموعه تلویزیونی، بهترین بازیگران مرد و زن کمدی و دو جایزه هم برای بهترین خوانندههای تیتراژ که نصیب مجید اخشابی، امیرحسین مدرس و رضا عطاران شد که تیتراژهای ابتدایی و انتهايی سریال را میخواندند.
میتوان گفت این سریال یکی از محبوبترین سریالهای مناسبتی ماه رمضان است که بعد از «خانه به دوش» رضایت مردم و منتقدان را در پی داشت. البته یکی از مهمترین دلایلش در کنار بازیها و نوع کارگردانی، فیلمنامه و فضاسازی قصه بود که به زندگی و حال و هوای مردم خیلی نزدیک بود. اگر دقت کرده باشید هرکدام از شخصیتهای این داستان ما بهازای واقعی داشتند و به راحتی میشد برای هرکدام از آنها ما بهازایی پیدا کرد حتی ماجراها و اتفاقاتی که برای این خانواده میافتاد هم قابل لمس و باورپذیر بود. به همین دلیل مخاطب بهراحتی میتوانست با شخصیتها و ماجراها ارتباط برقرار کرده و برایش همه اتفاقات ملموس و باورپذیر بود. همین باعث شده که همچنان در بازپخش هم مخاطب داشته باشد.
زینب علیپور طهرانی - گروه رسانه روزنامه جام جم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد