گفت‌وگوی جام‌جم با عزیز عبدی، مسن‌ترین فاتح ایرانی اورست

فرزند کوه لیلی‌

خیلی‌ها در زندگی دنبال آرزوهای دور و دراز می‌روند تا برسند به آن‌چه که روزگاری خواب و خیالش را می‌دیدند. عزیزآقا اما فرق دارد. شاید باورتان نشود؛ او نه در کودکی و نه در نوجوانی، هیچ آرزویی نداشته است!
کد خبر: ۱۳۶۸۳۹۴

«عزیز عبدی لیلی‌ داغی» ساعت ۱۲ ظهر ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ با ۶۲ سال و ۹ ماه سن در ارتفاع ۸۸۴۸ متری زمین ایستاد، پرچم ایران را بوسید و نامش را به عنوان مسن‌ ترین فاتح ایرانی اورست در تاریخ ثبت کرد تا یکی از ده، دوازده نفری باشد که در دنیا، بعد از شصت سالگی به این قله صعود کرد‌ه‌اند. لیلی‌داغی در آذربایجان شرقی، کوهی است شبیه دماوند با ابعاد کوچک‌تر، در چند کیلومتری قیزلار قالاسی (قلعه دختر). عزیزآقا متولد روستایی‌ است که نامش را از همین کوه دو هزار متری سرسبز و زیبای کناری‌ وام گرفته است.

زندگی و کودکی در لیلی‌ داغی چطور گذشت؟
سخت. سه ساله بودم که پدرم از دنیا رفت. از لیلی‌داغی به میاندوآب کوچ کردیم. مادرم ازدواج کرد. درآمد ناپدری، کفاف زندگی را نمی‌داد. به ناچار از هفت، هشت سالگی دستفروش شدم.

اوایل دهه چهل، کودک کار شدید؟
بله.

چه می‌فروختید؟
لبو، نخود، انجیر، کدو تنبل و... اما چیز زیادی عایدم نمی‌شد و چند سال بعد رفتم سراغ باربری. از ۱۴ سالگی هم به تهران آمدم.

تنها؟
بله و چه روزهایی بود! جلوی کارخانه‌ها برای پیدا کردن شغل و یک لقمه نان التماس می‌کردم. می‌خواستم نان بازویم را بخورم. فارسی هم بلد نبودم. اوایل خیلی سخت‌ می‌گذشت. در بازار، حوالی خیابان مولوی، دوباره شروع کردم به باربری. بعد متوجه شدم، تحصیلکرده‌ها عزت و احترام زیادی دارند. در مدرسه شبانه ثبت‌نام کردم. با سیکل وارد نیروی پلیس شدم و ازدواج کردم. راه و چاه کار در بازار را هم یاد گرفته بودم و هم‌زمان شغل آزاد را دنبال می‌کردم.

کوهنوردی چطور شروع شد؟
دوست کوهنوردی داشتم که گاهی با هم به کوه‌های اطراف تهران می‌رفتیم. بعد شد هر جمعه صعود به یک کوه ایران. کم‌کم دل‌بسته‌ آرامش و زیبایی کوه و طبیعت شدم. صعودهای داخلی بسیاری داشتم. از سال ۸۶، اولین تلاشم برای صعود‌های برون‌مرزی‌ آغاز شد. البته همزمان به عنوان مدرس هم فعالیت می‌کردم.تاکنون چهل سال از زندگی‌ام به کوهنوردی گذشته.

از صعود به اورست و ماجراهای آن بگویید.
بدون تعویض مفصل هیپ چپ نمی‌توانستم. یک سال قبل از صعود، جراحی کردم. چهار روز بعد به دکتر گفتم باید اورست را فتح کنم! به نظرشان غیرممکن و صرفا مزاح بود. بعد از یک ماه، صعود کوتاهی انجام دادم. وقتی تلاشم را دیدند، باورشان شد. فیزیوتراپی را کیفی‌ و فشرده‌تر کردند. کم‌کم روزی دو ساعت بدنسازی شروع شد، پیاده‌روی‌های روزانه، دوچرخه‌سواری، هفته‌ای سه روز هم‌هوایی در توچال و... در نهایت، هر لحظه صعودم به اورست لذت‌بخش بود. با همه‌ دشواری‌ها، ساعتی که به قله رسیدم، به این فکر می‌کردم مسیری که پشت سرم بوده الهام‌بخش جوانان ایرانی خواهد شد.

در آرزوهای کودکی و نوجوانی شما چیزی شبیه صعود ۴۰ هزار دلاری به اورست وجود داشت؟
هرگز. اصلا آرزویی نداشتم. آن‌روزها، فقط تلاش می‌کردم خودم را از خیابان‌ها و نداری نجات بدهم.

سن، یک عدد است
ای حلزون!
از کوه فوجی بالا برو
اما آرام آرام...
«کوبایاشی ایسا»
خیلی‌ها می‌گویند عزیز عبدی، يازدهمين کوهنوردی ا‌ست که بعد از ۶۰ سالگی به اورست صعود کرده و خودش هم کمی بین ۱۱ و ۱۲ تردید دارد. اما مهم‌ همین تلاشی‌ است که چند نفر کرده‌اند تا جمله معروف «سن یک عدد است» مصداق روشنی در دنیا داشته باشد.

در بین این افراد یوچیرو میورا از ژاپن رکورددار است. میورا، اولین بار سال ۲۰۰۳ و در ۷۰ سالگی به اورست صعود کرد.

وقتی رکوردش را شکستند، در ۷۵ سالگی صعودش را تکرار کرد. اما چند روز بعد، در همان سال، «مین بهادر شرچانِ» نپالی که ۱۱۳ روز از میورا بزرگ‌تر بود، رکورد او را شکست.

یوچیرو میورای ماجراجو اما با ۸۰ سال و ۲۲۴ روز سن از پا ننشست و برای سومین‌بار (۲۳ می ۲۰۱۳) بر بام دنیا ایستاد تا رکورد مسن‌ترین فاتح اورست را در کتاب گینس ثبت کند.

آرزو قنبری - گروه ورزش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها