این طفل چهارساله به تهیهکنندگی پویان هدایتی در سه فصل گذشته خود میزبان چهرههایی شناختهشده از میان سلبریتیهای حوزه فرهنگوهنر تا فعالان سیاسی و اجتماعی و ورزشی بوده است، کسانی که شمارشان به عدد ۱۵۰ میرسد و در سه فصل گذشته نشان ارادت از علاقه و محبت همراه با احترام خود، از توجه بسیار سالک به پیر خود و از ارادتینمودن خود به حسین (ع) تا سعادتی بردنشان گفتهاند. روانهآنتنشدن فصل چهارم نشان ارادت با مشارکت ستاد عتبات عالیات بهانهای است برای روزنامه جامجم جهت تماس با پویان هدایتی، تهیهکننده این برنامه برای پرسوجو در مورد تغییرات ایجادشده در فصل تازه آن و شنیدن این نکته از زبان او که در این فصل شاهد نشستن چه کسانی در مقابل دوربین این برنامه تلویزیونی گفتوگومحور خواهیم بود.
طبیعتا یکی از اتفاقاتی که پیش از تولید، تیم سازنده فصل چهارم نشان ارادت را تهدید میکرده، به ورطه تکرار افتادن آن بوده است. برای پیشگیری از این اتفاق چه تمهیداتی اندیشیدید و چه تاکیداتی داشتید؟
طبیعتا با رسیدن یک برنامه تلویزیونی به فصل چهارم، باید برای پیشگیری از افتادن به تکرار به راهحلهایی اندیشید و ازجمله اتفاقاتی که در سری چهارم نشان ارادت شاهد آن خواهیم بود، اتفاقی که در سریهای پیشین این برنامه رخ نداده بود و برای خودمان هم تازگی داشت، دعوت از تعزیهخوانانی از چهارگوشه ایران به این برنامه است. تعزیهخوانانی که در مقابل دوربین برنامه گفتوگومحور نشان ارادت، هم به صحبت و هم به تعزیهخوانی خواهند پرداخت.
نکته دیگر، دعوت از آدمهای عادی بازهم از سراسر ایران است که از آداب و رسوم خاص منطقه خود در مراسم عزای سالار شهیدان میگویند. بهعنوانمثال، شاید برایتان جالب باشد که بشنوید همزمان با روز تاسوعای حسینی، آیینهای مختلفی در شهرها و روستاهای آذربایجانشرقی برگزار میشود که از آن جمله میتوان به مراسم شمعگذاری در ۴۱مسجد اشاره کرد و آیین شمعگذاری یا شمع پایلاما یکی از ۹ آیین عاشورایی آذربایجانشرقی است که بهعنوان میراث ناملموس کشور در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است و درواقع براساس روایتی که امامحسین (ع) و یارانش از مکه تا کربلا در ۴۱منزل اتراق میکنند، عزاداران شهر تبریز در روز تاسوعا مراسم پخش و روشنکردن ۴۱شمع در ۴۱مسجد شهر را برپا میدارند و کسی که به صحبتکردن در این مراسم میپردازد ازجمله مهمانان برنامه نشان ارادت است و در کنار آن تصاویری مستند نیز از این اتفاق روی آنتن خواهد رفت.
جدا از افزودن آیتمهایی که به آنها اشاره کردید، طبیعتا یکی از چالشهایی که مدام پیشرویتان است، با توجه به گفتوگومحوربودن برنامه، پیداکردن چهرههایی تازه برای نشاندن جلوی دوربین است. با این چالش چگونه کنار آمدید؟
همانطور که میدانید نشان ارادت پیش از این و در فصلهای گذشته، سلبریتیمحور، به همان مفهوم رایجی که از سلبریتی در ذهن دارید بود، اما در این فصل سراغ سلبریتیهای امامحسینی و در واقع خیرین و دوستداران امامحسین (ع) در خارج از تهران رفتهایم؛ کسانی که هرچند در سطح کشور شناختهشده نیستند، اما در محل زندگی خود، در گوشهگوشه ایران، بهعنوان خیرینی شیفته امامحسین (ع) شناخته میشوند و در طول سالهای اخیر با کارهای خیری که به عشق امامحسین (ع) انجام دادهاند، بر زندگی همسایگان و همشهریان و هماستانیهای خود تاثیرگذار بودهاند.
همچنین باید اشاره کنم من هر سال، در هیاتهای بسیاری و ازجمله اکثر هیاتهای شهر تهران شرکت میکنم و با توجه به سابقه ۱۰سالهام در حیطه برنامهسازی تلویزیونی برای حضرتسیدالشهدا (ع)، یافتن کسانی که بتوانند جلوی دوربین نشان ارادت بنشینند؛ شیفتگان امامحسین (ع) که قادر و حاضر به ذکر خاطرهای از ابراز ارادت خود به این امام شهید باشند، دغدغه دائمی و همیشگیام است و درواقع این کنکاش فقط محدود به مدتزمانی اندک پیش از تولید برنامه نیست و امری است که برای من به تمام طول سال تسری یافته است.
یکی از نکاتی که در گفتگوهای پیشینتان به آن اشاره کردید این بود که دلتان میسوزد وقتی میبینید در دهه محرم برنامههایی مشابه و درواقع آثاری که از روی دست هم ساخته شدهاند، روانه آنتن میشوند. این مسألهای است که به عقیده شما همچنان موجب آزار است؟
اجازه دهید مثالی بزنم. بعد از موفقیت برنامه «ماهعسل» چند برنامه مشابه آن ساخته شد و چند بار از شبکههای گوناگون، چه شبکههای ملی و چه شبکههای استانی شاهد روی آنتن رفتن برنامههایی مشابه آن بودیم و کدامشان ماهعسل شد و به اندازه آن گل کرد؟! یا اساسا چرا فکر کردیم اگر ساختار دیگر برنامهها را هم به ساختار ماهعسل نزدیک کنیم موفق خواهیم شد؟ خاطرم هست پس از آنکه برنامه «شوتبال» را با حضور امیرحسین رستمی، بهعنوان مجری روی آنتن بردیم از محمد پیوندی، کارگردان ماهعسل درخواست کردند کارگردانی این کار را هم بر عهده بگیرد بیآنکه فکر کنند شوتبال نمیتواند و نباید شبیه ماهعسل شود، ولی چون ماهعسل نمونهای موفق در برنامه سازی تلویزیونی قلمداد میشد، ایده این بود که همه باید شبیه آن شوند درحالیکه شوتبال مسابقهای توپمحور بود و ۸۰درصد مسابقاتی که در آن وجود داشت به نوعی با توپ انجام میشد. این مثال را زدم تا بگویم اهمیتدادن به نمونههای موفقمان کاری کاملا صحیح و درست، اما کپیکردن از روی دستشان و به ورطه تکرارافتادن کاری نادرست است.
نکتهای که میخواهم به آن اشاره کنم این است که اگرچه ما دستمزدمان را از امامحسین (ع) میگیریم، اما وقتی من بهشخصه در مورد نشان ارادت تلاش میکنم به کسب بودجه از هرطریقی بیندیشم و به عنوانمثال در کنار مشارکت ستاد عتبات عالیات از سازمان اوقاف و امور خیریه، سازمان حج و زیارت و... کمک بگیرم و با کمترین برآورد بودجه به تولید برنامه بپردازم خستگی از تنم بیرون میرود وقتی بهادادن حامد بامروتنژاد، مدیر شبکه دو را به تیم سازندگان این برنامه میبینم. درحالیکه ایشان هیچ آشنایی قبلی نه با من و نه با دیگر اعضای تیم تولید نداشتهاند و صرفا برمبنای کیفیت کار و نسبت آن با برآورد بودجه و بازخورد بینندگان رفتار کردهاند.
از طریق بازسازی عتبات عالیات، کارآفرینی کردیم
یکی از نکاتی که درخصوص برنامه نشان ارادت مطرح است همکاری آن با ستاد بازسازی عتبات عالیات است. نکتهای که شائبههایی نیز درخصوص خروج ارز از کشور درموردش مطرح شده است، اما پویان هدایتی، تهیهکننده این برنامه در موردش به روزنامه جامجم چنین میگوید: «متاسفانه زمانی عده بسیاری بدون آگاهی از جزئیات موضوع نسبت به این مسأله موضعگیری کردند و این در حالی بود که نهتنها هیچ ارزی از کشور خارج نشد بلکه ما شاهد کارآفرینی در داخل کشورمان برای بازسازی عتبات عالیات نیز هستیم. به این معنا که ما کار را به خانه مردممان بردیم و بهعنوانمثال هموطنی را نشان دادیم که در خانهاش در حال فرشبافی است و هموطن دیگری که در خانه خود قلمزنی، معرقکاری، منبتکاری و... میکند تا پس از آمادهشدن حاصل هنرشان آن را به ستاد بازسازی عتبات عالیات اهدا کنند. درواقع تکتک اینها در کشور خودمان و توسط مردم خودمان ساخته و پرداخته شدهاند و بیآنکه ارزی از کشور خارج شود، حاصل دست این عزیزان به بیرون از کشور ارسال شده است.»
منبع: روزنامه جام جم