ورزش کردن برای همه مخصوصا ما مامانها مهم و ضروری است، اما خودمانیم، در هفته چقدر وقت برای ورزش میگذاریم و اصلا میشود وسط این همه گرفتاری شخصی و رسیدگی به بچهها وقتی برای ورزش خالی کرد؟! این سالها بچههای ما به دلیل کرونا بیشتر از قبل با مرگ اطرافیان و بزرگ ترهای فامیل مواجه شدهاند؛ بچههایی که سنشان پایین است و تصور دقیقی از مرگ ندارند، به همین دلیل ما، مامان و باباها باید گرههای ذهنشان را باز کنیم، اما موقع جوابدادن به سوالات بچهها در مورد مرگ چه باید و نبایدهایی را لازم است رعایت کنیم تا آنها تصور غلطی پیدا نکنند و آسیب بیشتری نبینند ....» این نریشن آغاز سه قسمت ابتدایی فصل دوم «مامانها» است؛ برنامهای گفتوگومحور، محصول مشترک گروه اجتماعی شبکه سه و مرکز مستند و تلویزیونی سازمان سینمایی سوره که هر روز ساعت ۱۸ با اجرای عطیه عسگری روی آنتن میرود. برنامهای که قرار است طی ۵۰ قسمت، در گفتگو با مادرانی که متقاضی حضور در آن شدهاند بستری برای شنیدن دغدغههای آنها و پاسخگویی به سوالاتشان فراهم آورد. آنچه در ادامه میخوانید حاصل گپی است با سیدمجتبی حسینی، تهیهکننده، عطیه عسگری، مجری و فاطمه نبوی و سیدمیلاد ناظمی، از اعضای تیم سردبیری برنامه مامانها که در گفتگو با جامجم ضمن پاسخ به برخی انتقادات وارده به فصل اول از اهدافشان در فصل دوم گفتهاند. همچنین دو روانشناس نظرشان را درباره پرداختن به نقش ما در رسانه بیان کردند.
سیدمجتبی حسینی، تهیهکننده این فصل از برنامه «مامانها» است که در گفتگو با جامجم از تغییرات برنامه در این سری و همچنین جزئیات آن میگوید.
میخواهم گفتگو را با تغییرات ایجادشده در فصل دوم مامانها چه به لحاظ فرمی و چه به لحاظ محتوایی آغاز کنیم.
ازجمله تغییرات ایجادشده، اجرای برنامه توسط خانم عطیه عسگری در این فصل است، با ذکر این نکته که مجری فصل دوم مامانها مانند مجری فصل اول با رفتن جلوی دوربین این برنامه، نخستین تجربه اجرای خود را پشتسر میگذارد و بازهم مانند او، مادر است.
نکته دیگر این که در فصل دوم شاهد حضور مادرانی از سایر استانها، غیر از تهران هم در برنامه خواهیم بود، اتفاقی که در فصل اول رخ نداده بود و نکته سوم هم اینکه ما در فصل پیش بیشتر بر موضوعاتی متمرکز بودیم که به واسطه تغییرات تکنولوژیک و فرهنگی مطرح شده بودند و در فصل پیشرو علاوهبرآن، به موضوعات معمولتر و مبتلابه مادران میپردازیم، موضوعاتی ابدی و ازلی که همواره پابرجا بودهاند و خواهند بود. دکور فصل دوم همان دکور فصل قبل است و همچنان قرار است با حفظ جزئیات، فضای یک خانه ایرانی را یادآوری و تقویتکننده هویت برنامه؛ یعنی دورهمی زنانه در یک خانه باشد.
موضوعات مطرحشده در فصل اول را حدودا میتوانستیم در سه دسته طبقهبندی کنیم؛ موضوعات همذاتپندارانه، انتقادی و آموزشی. میخواهم بدانم این دستهبندی در فصل دوم نیز همچنان مراعات شده است؟
بله، ما در مورد بعضی موضوعات نقادانه برخورد میکنیم و دیدگاهی انتقادی داریم، بعضی موضوعات را آموزش میدهیم و در بعضی موارد از چیزهایی میگوییم که عموم مادران با آن احساس همذاتپنداری میکنند و همدلانه به شنیدن تجربیات یکدیگر میپردازند. نوع دیگر تفکیک موضوعات در فصل دوم، بر این اساس است که بعضی موضوعات مرتبط با خود مادر و بعضی مرتبط با تولد فرزند است. دسته دیگر موضوعات تربیتی است و بعضی مرتبط با تکنولوژی و ... درواقع از این دو حیث میتوان به موضوعات مطرحشده در مامانها نگاه کرد.
یکی از نکاتی که در مورد فصل اول مامانها مطرح میشد این بود که از آن بهعنوان بستری برای القای این احساس یاد میکردند که دغدغههای من نوعی، فقط دغدغههای من نیست یا به عبارت دیگر منِ نوعی، با آنچه ذهنم را مشغول کرده است تنها نیستم و دیگرانی هم هستند که به این موضوعات فکر میکنند. این مسأله چه میزان برای خودتان بهعنوان تهیهکننده مامانها اهمیت دارد؟
در بسیاری از اوقات مادرها، با توجه به تغییرات بنیادینی که پس از تولد فرزند در زندگیشان به وجود میآید و بهالخصوص به واسطه فشاری که در سالهای آغازین مادری متحمل میشوند، اگر مادر دیگری هم دور و برشان نباشد که در زندگی مدرن عموما اینگونه است، به این نتیجه میرسند که این مشکلات منحصر به خودشان است و یکی از کارکردهای مامانها شکستن این تصور و نشاندادن این موضوع است که اینها مسائل مشترک بخش بزرگی از جامعه مادرهاست. پی بردن مادرها به اینکه تنها نیستند، از یکسو احساس بهتری در آنها ایجاد میکند و از سوی دیگر موجب بهرهمندیشان از احساس همدلی نسبت به یکدیگر میشود و همچنین با بهاشتراکگذاشتن تجربیاتشان با یکدیگر، به راهکارهای عملیتری میرسند و درنهایت اینکه با طرز فکرهای گوناگون در مورد وضعیتی که در آن هستند آشنا میشوند که برای تصمیمگیری بهتر یاریشان خواهد کرد و مجموع این اتفاقات از نظر ما در راستای یاریرسانی به مادرها تلقی میشود.
از انتقادات واردشده به مامانها این بود که در پایان خیلی از قسمتها، برای موضوعات مطرحشده راهحل خاصی ارائه نمیشد. انتقاداتی که در مطالب نوشتهشده در مورد مامانها این طور به آن پاسخ داده شده بود که بعضی موضوعات اساسا راهحل یگانه و دقیقی ندارند. پاسخ شما به این انتقاد چیست؟
در پاسخ به این انتقاد از چندسو میتوان به ارائه توضیح پرداخت و یکی از این توضیحات، نکتهای است که به آن اشاره کردید. توضیح دیگر اینکه ما در مورد بعضی موضوعات خاص که احساس میکنیم نیاز به شنیدن نظرات کارشناسانه دارد حتما از کارشناس مربوط دعوت میکنیم، اما در مجموع رویکرد برنامه «مامانها» بیش از آن که ارائه صحبتهای کارشناسانه باشد، شنیدن حرفهای مادران و گوش دادن به دیدگاههای مختلف و متفاوت آنها و معیارهای گوناگونشان در مورد یک موضوع است. به عقیده ما، مادرانی که مخاطب مامانها هستند اگر رویکردهای مختلف را ببینند و معیارهای متفاوت را بشنوند، میتوانند براساس وضعیتی که خودشان دارند بهدرستی تصمیمگیری کنند. توضیح آخر این که بنای ما از ابتدا این بوده که از برنامههای کارشناسانهمحور مرسوم تلویزیون فاصله بگیریم و محتوایمان را در فرمی جدید مطرح کنیم، چراکه به عقیده ما این شکل از پرداختن به مسائل مادران، فرمی مؤثرتر و مخاطب پسندتر دارد.
در پاسخ به انتقاد دیگری که از برنامه مامانها میشود، باید گفت این انتقاد بهدلیل توقع افراطی مخاطب از برنامههای واقعگرا است. انتقادی که این برنامه را متعلق به طبقه متوسط میداند و از غیاب طبقه فرودست در آن گلایه میکند. پاسخ شما به این انتقاد چیست؟
پاسخ به این سؤال دو بعد دارد. یکی این که در مامانها همه مدل مادری مهمان برنامه ما میشود و این نکته خصوصا در فصل دوم بیش از فصل اول قابل مشاهده است. البته برخی از این مادران از سطح تمکن مالی بالاتر و برخی از سطح تمکن مالی پایینتری برخوردارند که از نظر ما هیچکدام بر دیگری برتری ندارد و معیار ما برای انتخاب چنین مسائلی نبوده است. پیش فرض ما این است که همه مادرها، از ویژگیهایی مشترک برخوردارند، چه ساکن هرکدام از چهار گوشه ایران و چه در سطوح متفاوت فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و... باشند. به عنوان مثال، همه مادرها در سطحی به چگونگی مدیریت مواجهه فرزندشان با فضای مجازی فکر میکنند و این ویژگی میان همهشان مشترک است. دیگر این که قاب تلویزیون به واسطه نورپردازی، گریم و... همه چیز را زیبا نشان میدهد، همانطور که شما آدمها را در یک مهمانی میبینید و همین باعث میشود برخی بینندگان احساس کنند در حال تماشای آدمهایی با خانههای متفاوت و بهتر از خانه خودشان هستند. در حالی که آن آدمها و آن خانهها بدون گذر از فیلتر دوربین، تفاوتی با ما و خانه ما ندارند. ضمن این که در مامانها میخواهیم زیباییهای زندگی مردم ایران را نمایش دهیم و از آن سو قرار نیست مثلا تصویری شبیه تصاویر فیلم «رنگ خدا» از زندگی خانواده ایرانی به نمایش بگذاریم و نکتهآخر این که براساس بحثی نظری، مخاطب هدفگذاری شده برنامههای تلویزیونی، اغلب طبقه متوسط است. این که مخاطب اصلی مامانها هم از طبقه متوسط است یا خیر، نمیدانیم، اما خیلی از برنامههای تلویزیونی با این رویکرد ساخته میشوند.
در مسیر تولید فصل دوم مامانها با چه چالشهایی مواجه بودید؟
ساخت چنین برنامههایی معمولا چالشهای فراوانی دارد، اما علاوه بر همه آنها، گمان میکنیم در کل صداوسیما، نگاه به برنامههای خانوادهمحور باید اندکی دگرگون و به نگاهی ویژهتر تبدیل شود و همانگونه که نگاهی ویژهتر به برخی طیفهای تولیدات تلویزیونی وجود دارد، همین نگاه ویژه باید به تولیدات تلویزیون در حوزه خانواده وجود داشته باشد. جریان غالب برنامههای خانوادگی در تلویزیون نباید حالت بخشنامهای داشته باشند، برای رفع تکلیف تولید و در ساعتهای کممخاطب قبل از ظهر پخش شوند. به عقیده من اگر توقع ما این است که تلویزیون تاثیری ویژه در این حوزه بگذارد، باید نگاهمان را به این تولیدات کمی تغییر دهیم.
عطیه عسگری که اجرای برنامه مامانها را به عهده دارد در حوزه روانشناسی تحصیل کرده است. او سالها سابقه نویسندگی، سردبیری و تهیه کنندگی در برنامههای مختلف رسانه ملی داشته است. بیشتر فعالیت این مجری در شبکه رادیویی جوان بوده و تا به امروز در برنامههای خاطره انگیزی همچون قرار شبانه، کافه اندیشه، منطقه اختصاصی و ... مسئولیتهای مختلفی داشته است. با او درباره تجربیات اش در این برنامه صحبت کرده ایم.
با توجه به این که مامانها نخستین تجربه حضور شما در مقابل دوربین در مقام مجری است و با توجه به این که بهعنوان مجری برنامهای در مورد دغدغه مادران و خودتان نیز مادر هستید، میخواهم ابتدا کمی از این تجربه بگویید.
من تهیهکننده رادیو جوان هستم و در حیطه روانشناسی و مشاوره هم فعالیت میکنم. در حوزه کار با کودک نیز از تجربه روانشناسی فردی و همچنین تجربه زوجدرمانگری برخوردارم. اینها حیطههایی است که هیچگاه نتوانستهام یکیشان را فدای دیگری کنم و به همین دلیل فعالیتم در این دو حوزه؛ تهیهکنندگی و روانشناسی همواره توامان ادامه داشته است و در کنار آن شغل تمام وقت مادری را نیز بهعهده داشتهام و هشت سال پیش پسرم به دنیا آمد و پنج سال بعد از آن دخترم. من هم مانند منصوره مصطفیزاده، مجری فصل اول پیش از این، حضور جلوی دوربین را تجربه نکرده بودم و صادقانه بخواهم بگویم هیچ وقت هم حتی دغدغه رفتن پشت میکروفن رادیو را نداشتم و آنچه مد نظرم بوده، برنامهسازی و طراحی فرم و محتوا است، نه قرار گرفتن در نقطه کانونی شنیده شدن و بهچشم آمدن. به هر حال گمان میکنم زمانی که تیم تولید مامانها پیشنهاد اجرای فصل دوم این برنامه را به من داد شاید به هر سه مسأله نظر داشتند؛ هم تجربه رسانهای، هم تجربه کار در حوزه روانشناسی و مهمتر از این دو، مادر بودن.
فضایی که در برنامه مامانها برای اجرا در اختیار شما قرار میگیرد با فضای شاید کمی جدیتر و رسمیتر سایر برنامههای گفتوگومحور تلویزیون متفاوت و بیشتر یادآور یک دورهمی زنانه در یک خانه است. اجرا در این فضا را چطور ارزیابی میکنید؟
اتفاقی که در اغلب برنامههای گفتوگومحور شاهدش هستیم، دعوت از یک کارشناس و احتمالا شنیدن نظرات بینندگان و شنوندگان در قالب پرسش و پاسخ است، فضایی که مامانها از آن فاصله گرفته و به سمت آنچه ارجگذاری به ارزش تجربه زیسته مینامیم، رفته است. برای این ارجگذاری باید بستری فراهم کنید تا آن تجربه زیسته شنیده شود و همهچیز همانطور که هنگام دور هم جمع شدن مامانها رخ میدهد اتفاق بیفتد. آنها هنگامی که در فضای خصوصیشان دور هم جمع میشوند بسیار راحت با یکدیگر صحبت میکنند و چنان کلمات روی زبانشان روان است که مشخص است به فضایی برای به اشتراک گذاشتن نگرانیها، ترسها، دغدغهها و حتی موفقیتهایشان در حیطه فرزندآوری و تربیت او نیازمندند و این به اشتراک گذاشتن از نظر روحی و روانی آرامشان میکند. چرا که هر چقدر هم که در کتابها و کارگاههای آموزشی کلیدواژه و راهحل در اختیارتان قرار بگیرد، چون شرایط زندگیتان با دیگری متفاوت است شکل اجراشده آن کلیدواژهها و راهحلها هم در زندگیتان متفاوت با کسان دیگر میشود، اما آن به اشتراک گذاشتن با دیگر مادرها، اولا شما را با چند راهکار آشنا میکند، ثانیا گزاره درست را نشانتان میدهد و ثالثا شیوه عملی کردن آن گزاره درست را میآموزید. این همه باعث میشود شما در معرض جریانی از تجربه به ایدههای تازه هم دست پیدا کنید. اشاره به همه آنچه گذشت برای این بود که بگویم ما در مامانها نیازمند ایجاد چنین فضایی برای مهمانانمان بودیم. فضایی که مادرها در آن بدون استرس، بدون عذاب وجدان و با آگاهی به تأمل و انتخاب راهشان بپردازند و چگونه میتوان بستر شکلگیری این اتفاق را فراهم کرد. با نزدیک کردن فضا به فضای دورهمی مادرها در دنیای واقعی، با بردن مکان اجرای برنامه از یک استودیو به خانه و با تبدیل کردن ادبیات ثقیل معمول به ادبیاتی دوستانه، چرا که درمجموع هر چه فضا به آن دورهمی نزدیکتر شود، آن اتفاقی که باید راحتتر شکل میگیرد.
یکی از انتقادهای وارد شده به مامانها این بود که در پایان خیلی از قسمتها، برای موضوعات مطرح شده راهحل خاصی ارائه نمیشد. انتقادهایی که در مطالب نوشته شده در مورد مامانها اینطور به آن پاسخ داده شده بود که بعضی موضوعات اساسا راهحل یگانه و دقیقی ندارند. اگر در فصل اول بیننده این اتفاق بودهاید نظرتان در موردش چیست؟
من این نکته را ضعف فصل اول نمیدانم. چرا که طراحی مامانها بر این مبناست که با استفاده از دانش و آگاهی جمعی و با تکیه بر تجربیات زیسته مادرها پیش برود و با قرار دادن بینندگان در معرض این دانش، آگاهی و تجربیات منجر به ایجاد دغدغه برای یافتن پاسخ شود. واقعیت این است که در حال حاضر در حوزه روانشناسی و حتی در مباحث مربوط به فرزندپروری شاهد رویکردهایی متفاوت با یکدیگر در قبال یک مسأله هستیم؛ رویکردهایی که گرچه با هم متفاوتند، اما ناقض یکدیگر نیستند و آدمها در قبال آنها بسته به روحیاتشان دست به انتخاب میزنند؛ به این معنا که در مورد یک موضوع ممکن است چندین راه و شیوه وجود داشته باشد و هرکسی براساس روحیات و علائق خود و فرزندش یک سبک را انتخاب کند؛ اتفاقی که در مامانها نیز به همین صورت پیش میرود، اما بعضی موضوعات بسیار اصولی است و در مورد این موضوعات که اتفاقا تعدادشان هم کم است؛ چه در فصل اول و چه در فصل دوم، با حضور کارشناس مربوط به صحبت میپردازیم؛ چرا که میدانیم درخصوص چنین موضوعاتی تنوع و تکثر نظر آنچنانی وجود ندارد و میتوان یک نظر واحد را به کار برد، اما همانطور که اشاره کردم در مورد شیوههای متکثر تربیتی نمیتوان اینگونه عمل کرد چرا که تعدادی از مخاطبان با یک روش ارتباط برقرار میکنند و تعدادی دیگر با روشی دیگر و اتفاق مثبتی که در مامانها رخ میدهد این است که هر دو طرف مجال بیان دلایل خود و نتایج بهدست آمده را در اختیار دارند.
بزرگترین چالشتان در اجرای مامانها چیست؟
وقتی نظر مادرها در مورد موضوعی با یکدیگر متفاوت است، اینکه من بهعنوان مجری بتوانم شرایطی را ایجاد کنم تا آن مادرها بتوانند بدون احساس قضاوت شدن نظر واقعیشان را بگویند و تحتتاثیر فضا قرار نگیرند، کاری دشوار است و من بهعنوان مجری به سمت یکی از آن نظرات متمایل نشوم و این احساس را ایجاد نکنم که یکی از آنها را تایید و دیگری را نفی میکنم، نکته دیگری است که باید مراعات شود و برای رخ دادن همه این اتفاقات باید با سعهصدر بسیار به صحبت با مادرها بپردازم و همانطور که به مجریان برنامههای ورزشی میگویند نظرتان را در مورد رنگ تیمها نگویید، در اینجا نیز برای پیشگیری از احساس قضاوت شدن یا ارزشگذاری کردن نباید جانب یکی را بگیرم و جانب دیگری را فروبگذارم چرا که هدف فراهم کردن فضایی برای این مادرهاست تا از تجربه زیستهشان بگویند.
بررسی نسل جدید مادران در رسانهملی
مهسا ساداتی، دکترای روانشناسی تربیتی دارد و در حوزه روانشناسی کودک و نوجوانان در برنامههای رسانهملی حاضر میشود و درباره مباحث مختلف خانواده صحبت میکند. وی در پاسخ به این سوال که باید در پخش برنامههایی که با محوریت مادران از شبکههای تلویزیون پخش میشود، همچون «مامانها» چگونه به جایگاه مادران پرداخته شود که تاثیرگذاری لازم را داشتهباشد، به جام جم میگوید: نکته حائز اهمیت این است که ما در رسانهملی شاهد برنامههایی از این جنس هستیم و مسلما باید تولید چنین برنامههایی افزایش یابد تا بتوانیم الگوی صحیح را به مادران انتقال بدهیم. پخش برنامههایی همچون مامانها میتواند فرزندپروری و سبک صحیح را به مادران آموزش دهد؛ بنابراین پخش چنین برنامههایی صرفا اختصاص به مادرانی که فرزند دارند، نیست و میتواند برای مادرانی که باردار هستند نیز ثمربخش باشد و اطلاعات کاربردی در اختیارشان بگذارد.
وی با اشاره به تغییر نقش مادران توضیح میدهد: وقتی مادری صاحب فرزند میشود باید بداند سبک زندگیاش تغییر خواهد کرد، اما گاهی شاهدیم مادران امروزی سبک زندگی جدید را کمتر میپذیرند یا اینکه مسیر را به اشتباه میروند؛ بنابراین ما باید در برنامههای تلویزیون این موضوع را برای مادران باز کنیم تا نحوه رفتار صحیح را بدانند. در حال حاضر جامعه به سمتی رفته که مادران کمالگرا شدند و سیستم فرزندپروری آنها به این گونه است که میخواهند فرزندانشان را در بهترین مهدهایکودک یا کارگاههای خلاقیت ثبتنام کنند. این در حالی است که پروسه فرزندپروری متفاوت از این موضوع است و ما باید آگاهی لازم را در این حوزه به مادران منتقل کنیم و نباید برای شیوههای آموزشی چنین چارچوبهای ذهنی داشتهباشند.
ساداتی ادامه میدهد: ما در حال حاضر شاهد هستیم که مادران در خانهها برای بچهها اتاق بازی فراهم کردهاند، در حالی که باید برای بازی، بچهها را به پارک برد و آنها برای سرسره سواری باید در صف کنار همسن و سالانشان باشند. آموزشهای این چنینی برای مادران لازم است؛ زیرا سلامت روانی جامعه بچهها به دست مادران است و آنها باید سبک فرزندپروری خودشان را تغییر بدهند. ما در کلینیک خودمان کارگاههایی برای مادران گذاشتهایم و ۳۰ خطا درباره فرزند پروری را به مادران آموزش میدهیم؛ بنابراین رسانهملی میتواند در قالب پخش برنامههایی همچون مامانها این موارد را آموزش بدهد و با برنامهریزی مدون بتواند الگویی صحیح از مادران آگاه را ارائه کند.
توجه به طیف مختلف مادران
معصومه تختی که دکتری روانشناسی دارد، با اشاره به اینکه در قالب برنامههایی همچون مامانها باید از کارشناسان خبره در حوزه خانواده دعوت شود، عنوان میکند: وقتی قرار است برنامهای درباره مادران ساخته شود باید از مادرانی دعوت به عمل آید که ویژگی منحصربهفردی داشتهباشند تا بتوانند الگویی برای بقیه باشند و کارشناس با حضور مادران درباره دیدگاههای آنها صحبت کند؛ بنابراین ضرورت دارد متخصص و کارشناسی حضور داشتهباشد که با علم روز صحبت کند.
وی ادامه میدهد: ما باید مسائل روز خانوادهها را مرتب شناسایی کنیم و بر آن اساس برنامهها را بسازیم؛ زیرا در این صورت متوجه میشویم به عنوان نمونه مادران چه نیازهایی دارند و باید چگونه به آن بپردازیم تا الگویی صحیح از مادران و سبک فرزندپروری صحیح را نشان بدهیم. اتفاقا صداوسیما در قالب ساخت برنامههایی با این محوریت، نشان داده این چارچوبها را به دقت رعایت کرده و تلاش میکند افرادی را دعوت کند تا الگوهای فرهنگی صحیح را انتقال بدهد.
این روانشناس در پایان میگوید:، اما نکتهای که بسیار اهمیت دارد و باید برنامه سازان به آن توجه کنند، این است که در چنین برنامههایی هم نباید یک نسخه کلی برای همه داشتهباشند. ما در جامعه امروز شاهد طیف گسترده خانوادههای متفاوت هستیم؛ خانوادههایی با دیدگاههایی مختلف؛ بنابراین اگر بخواهیم برنامههای اثربخشی داشتهباشیم باید به این موضوع توجه کنیم و نباید غفلت بورزیم و باید طراحی کنیم.
منبع : روزنامه جام جم