پنج سابقه کیفری؟
شما فکر کن دکوری است. این سوابق را دارم اما راستش را بخواهید ذاتا انسان بدی نیستم. راهی که انتخاب کردم، کج بود و مرا به اینجا کشاند.
چه راهی را انتخاب کردی؟
راه هیجان. تا حدود 30 سالگی آدمی بودم که خیلیها برایم احترام قائل بودند و حرفم حرف بود. یک جورایی معتمد بودم و کار و بارم هم خوب بود. تحصیلکرده بودم و برای خودم همه چیز داشتم. پیمانکار ساختمان بودم، آن زمان درآمدم در حدی بود که خیلیها حسرتم را میخوردند و دوست داشتند حتی برای من کار کنند.
و این هیجان و راه کج چطور شما را به اینجا کشاند؟
شنیدهاید میگویند از اوج عزت به ذلت رسید، دقیقا داستان زندگی من است. آن روزها حتی کسی در خواب هم نمیدید من، روزگارم به اینجا ختم شود. خانواده خودم افراد معتقد و دینداری بودند. بعد از پایان تحصیل در مقطع لیسانس و فراهم کردن کار و کاسبی درست و درمان، تصمیم به ازدواج گرفتم.
با همسرت چطور آشنا شدی؟
در خیابان با او دوست شدم و بعد از دو سال از آشناییمان باهم ازدواج کردیم. نوشین دختر خوبی بود و واقعا یک زن به تمام معنا بود اما هر چقدر خودش خوب بود، خانوادهاش بد بودند. او در یک خانواده خلافکار بزرگ شده بود که هر خلافی که در ذهنتان خطور کند، خانواده نوشین انجام میدادند. من که ذوق و هیجان کارهای خلاف را داشتم، وقتی با خانواده نوشین و کارهایشان آشنا شدم، کمکم وارد خلاف شدم.
همسرت چیزی نمیگفت که این کارها را انجام ندهی؟
نوشین خیلی تلاش کرد، او مخالف سخت ارتباط من با خانوادهاش بود. هرکاری میکرد تا من ارتباطم را با خانوادهاش بههم بزنم اما کو گوش شنوا. زن بیچاره هرچه بیشتر التماس میکرد، من بیشتر تمایل پیدا میکردم کارهای خلاف انجام دهم.
تحت آموزش آنها کار خلاف را شروع کردی؟
به شما گفتم هر کار خلافی انجام میدادند، زمانی هم که کارها را جلوی من گذاشتتند و پرسیدند که به کدام یک بیشتر علاقه دارم، من سرقت خودرو را انتخاب کردم.
چرا این کار را انتخاب کردی؟
سرقت خودرو راحتتر بود از طرفی هم سوار شدن به خودرو، دور دور کردن و گشتهای شبانه، آن هم بدون ترس از اینکه برای خلافهایت جریمه شوی، حس خوبی بود. گرچه اوایل میترسیدم اما کمکم با این ترس کنار آمدم.
خودروها را چطور سرقت میکردی؟
سخت نبود. هر خودرو لم و شگرد خاص خودش را دارد. گاهی با شاهکلید، یه وقتایی با سوئیچ خودروی دیگر، حتی یک زمانی با یک تکهمیله آهنی.
با خودروهای سرقتی چه میکردی؟
اول دور دور و گشتزنی در سطح شهر و بعد از اینکه بنزینشان تمام میشد، وسایل داخل آن را برمیداشتم و خودرو را رها میکردم.
چه خودروهایی را برای سرقت انتخاب میکردی؟
فرقی نمیکرد هر ماشینی دستم میآمد، تنها وجه مشترک خودروها این بود که سیستم امنیتی پایینی داشتند. دزد وقت ندارد که قفل پدال و ترمز باز کند. دزدگیر هم که بهصدا درمیآید و... به همین دلیل بهترین خودرو برای سرقت، خودرویی است که سیستم امنیتی پایینی دارد.
برای پنج بار سرقت چه مدت زندان بودی؟
از سال 89 تا الان دو سال بیرون بودم و در این مدت زندانی بودم.
و چطور هر بار از زندان آزاد میشدی، بدون اینکه مدت حبست تمام شود؟
با سند. سند میگذاشتم و میآمدم بیرون و دوباره سرقتهایم را شروع میکردم.
کسی که برای تو سند میگذاشت، مشکلی نداشت؟ وقتی میدید که تو پنج بار بازداشت شدهای و باز هم سرقتهایت را انجام میدهی؟
من از کسی سند نمیگرفتم.
پس سند از کجا میآوردی؟
سند میخریدم. خیلی راحت میتوانی سند بخری. برای هر 100 میلیون وثیقه 10 میلیون تومان میگیرند و سند میگذارند. بعضی از این سندها، مالکش نیاز به پول دارد و به همین دلیل سندش را برای اجاره میگذارد.
چرا هر بار که آزاد میشدی، بازهم به سراغ خلاف میرفتی؟
وقتی آزاد میشوی یک مشکل بزرگ داری، آن هم سابقهدار بودن است. هر جا برای کار میروی، هیچ کارفرمایی به یک سابقهدار کار نمیدهد. مشکلات مالی و خرج و مخارج زندگی از یک طرف و رد مال مالباختهها که باید پرداخت کنی از طرف دیگر باعث میشود که شرایط سخت شود و تصمیم بگیری برای برطرف کردن مشکلات مالی دوباره دست به کار خلاف بزنی.
هنوز با همسرت زندگی میکنی؟
او را مدتی بعد از ازدواج طلاق دادم. گاهی اوقات صدای نوشین در گوشم میپیچد که التماس میکرد با خانوادهاش در ارتباط نباشم و به سمت کار خلاف نروم.
منبع: ضمیمه تپش روزنامه جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد