تغییر تعادل جمعیت هر گونهای در محیط زیست میتواند دلایل زیادی داشته باشد و ناخودآگاه تاثیراتی هم روی زندگی ما بگذارد. حیوانات و پرندهها قبل از همه ما در جایی که اکنون شهر مینامیم، زندگی میکردند و جمعیت نسبتا متعادلی داشتند، اما حالا در شرایطی غیرعادی زندگی میکنند و باید دید چطور میشود از بحرانهای بعدی ناشی از این رشد فزاینده جمعیت آنها جلوگیری کرد. در این باره با علیرضا هاشمی، کارشناس ارشد محیط زیست گفتوگو کردهایم.
گونههای مختلف کلاغها رفتارهای مختلفی نشان میدهند و همین موضوع میتواند بر تغییر جمعیت آنها در ایام مختلف سال تاثیر بگذارد. هاشمی در اینباره میگوید: مثلا در اول پاییز شاهد مهاجرت کلاغهای سیاه یا «روک» هستیم که به شهرها میرسند. جمعیت غالب آنها در فصل بهار و تابستان به عرضهای شمالی میروند و در پاییز به کشور برمیگردند و به جمعیت کلاغهای معمولی یا ابلق اضافه میشوند برای همین به نظر میرسد جمعیت آنها بسیار بیشتر شده است.
هاشمی ادامه میدهد: این مسأله مختص کلاغهایی نیست که مهاجرت طولانی میکنند و حتی در کلاغ ابلق یا همان کلاغ معمولی هم دیده میشود که بعضا مهاجرت روزانه انجام میدهند و در زمان طلوع و غروب مهاجرتهای کوتاهمدت دارند. وقتی همه این عوامل را کنار هم بگذارید طوری به نظر میرسد که جمعیت کلاغها بسیار زیاد شده در حالی که افزایش آنها دلایل مختلفی داشته است که باید هرکدام در جای خود دقیق و علمی بررسی شود و به هر بخش پاسخ جداگانهای داده شود.
دسترسی راحت به غذا
علیرضا هاشمی، کارشناسارشد محیطزیست درباره گمانهزنیهای مربوط به رشد جمعیت کلاغها در برخی شهرهای مطرح شده میگوید: «کلاغها بزرگترین گنجشکسانان هستند و جزو باهوشترین و تکامل یافتهترین پرندههای امروزی به شمار میآیند. مدتی است در برخی شهرها تعداد کلاغها بسیار زیاد شده و این موضوع چند دلیل دارد؛ اول اینکه غذای طبیعی در دسترس دارند و دوم، دشمن طبیعی ندارند. ما در پارکهای قیطریه، پارک لاله و پارک ملت تهران، کلاغهایی داریم که آنقدر پیر شدهاند که حتی دیگر قدرت پروازشان را از دست دادهاند، اما چون غذای کافی روی سطح زمین در دسترسشان است و دشمنی هم وجود ندارد، هنوز زندهاند. پسماندههایی که مردم از غذای خود به این حیوانات میدهند یا در سطح شهر رها میشود بهعنوان غذای آماده برای آنها به حساب میآید و حتی بدون پرواز میتوانند از آنها استفاده کنند.
او میافزاید: در صورتی که اگر در طبیعت بکر بودند قطعا حذف میشدند پس بخشی از دلیل افزایش جمعیتشان، خود ما انسانها هستیم.
تغییر شکل خانه ها و بافت شهر و روستا
هاشمی درباره دیگر عوامل افزایش جمعیت کلاغها در برخی شهرها اینطور توضیح میدهد: زیستگاه این پرندهها به دست انسانها تخریب شده و خشکسالی هم مزید بر علت است. بسیاری از باغها در اطراف شهرها از بین رفته و محل زندگی کلاغها محدودتر شده است. یادمان باشد شهرها در گذشته خیلی کوچکتر بوده و این ما بودیم که به قلمرو حیوانات مختلف و پرندهها وارد شدیم و حالا میخواهیم همه را حذف کنیم و فقط خودمان بمانیم. وی میافزاید: وقتی به بافت شهری و خانههای قدیمی گذشته نگاه میکنید، میبینید که بیشتر خانهها سقف شیروانی داشتند. کبوتر چاهی، گنجشک، دمجنبانک، پرستوها و بادخورکها در آنها زندگی میکردند. در حالی که خانههای جدید همه آپارتمانی هستند و بالکنهای بسیار کوچک دارند و سقفها همگی ایزوگام شدهاند. محیط زندگی همه ما تغییرات زیادی کرده و محل زندگی این پرندهها بسیار کم شده است؛ بنابراین با از بین رفتن بسیاری از این زیستگاهها، مکان زیست این پرندهها محدود شده و طبیعی است که به درختهای مناطق شهری و پارکها هجوم بیاورند.
زیاد شدن جمعیت برخی گونه ها مختص ایران نیست
هاشمی درباره وضعیت دیگر کشورها و گونههایی که بهطور غیرعادی رشد جمعیت داشتهاند، میگوید: کلاغها در اروپا هم تعدادشان زیاد شده و بعضا رفتارهای پرخاشگرانه هم نشان دادهاند و قبلا هم این سوابق را داشتند. در برخی نقاط هم کلاغ هندی تعدادش زیاد شده مثلا در کشور خودمان، این کلاغ در شهرهای جنوبی بیشتر شده است. در روستاها و حتی بسیاری مناطق حفاظت شده هم کلاغ زاغی بیش از حد زیاد شده به دلیل این که دشمن طبیعی مثل قبل ندارد. در سایر نقاط جهان هم شاهد این اتفاقات هستیم. پرندههایی که بسیار زیبا هستند مثل طوطیها هم ممکن است به دلیل فعالیتهای انسانی تعادل جمعیتشان به هم بریزد. مثلا رهاسازی و تکثیر بیش از حد طوطی خاصی در یک جزیره آن را به گونهای مهاجم تبدیل کرده تا جایی که موسسات ذیربط حکم به جمعآوری گونه مورد نظر صادر کردهاند.»
خطرات افزایش هر گونه برای محیطزیست
وقتی زندگی گونههای مختلف با انسان عجین میشود، تبعات زیادی دامن آنها را میگیرد، مثلا کاکاییهای دریاچه چیتگر که بسیار مورد توجه مردم هستند، با این که شهرداری تابلوهایی را نصب کرده و از مردم خواسته به آنها غذا ندهند، اما باز هم افراد غذای دستی به آنها میدهند. این تیغ دو لبه برای پرنده است. مثلا ممکن است به علت آنکه معمولا از پسمانده غذای انسانی تغذیه میشود مخاطراتی تهدیدش کند. همینطور با کم شدن فعالیت پرنده و در کنار آن کاهش ریزمغذیها در رژیم غذایی، خطراتی آنها را تهدید کند که حتی در زیستبوم هم آثار منفی به دنبال خواهد داشت به طوری که نظم میان گونههای دیگر را بر هم میزند. در حقیقت نزدیکی بیش از حد به انسان باعث آسیبپذیری آنها میشود.
چه کاری از ما بر میآید؟
غذا دادن به حیوانات بهخصوص پرندهها آن هم در فصلهای سرد سال در کشور ما نوعی ارزش و عطوفت نسبت به دیگر موجودات زنده به حساب میآید. باقیمانده غذاهایی که قرار است دور ریخته شود به زعم عده زیادی از افراد میتواند پرندهای را از گرسنگی نجات دهد. درباره این که آیا غذاهای مورد استفاده انسان گزینه مناسبی برای پرندهها به حساب میآید، فعالان محیطزیست و متخصصان جانورشناسی بارها هشدار دادهاند. گرچه چالش افزایش برخی گونهها مختص ایران نیست، بسیاری از کشورها توانستهاند با بررسیهای دقیق علمی و تامل در تعاریف قوانین شهروندی، همت جمعی و آگاهیبخشی عمومی در مدیریت گونهها، مؤثر عمل کنند.
هاشمی درباره اثرات غذا دادن انسان به پرندهها میگوید: کشورهایی که از نظر رعایت حقوق حیوانات و حقوق شهروندی نسبت به ما تجربه و سابقه بهتری دارند، این کار را ممنوع کردهاند. غذایی که ما به پرندهها میدهیم، چون غذای انسانی است شاید تامینکننده نیازهای غذایی پرندگان نباشد و چهبسا برای او مضر هم باشد، اما چون غذای در دسترسی است و باعث سیری میشود، آن را میخورد. در نتیجه تحرکش برای به دست آوردن غذا کم میشود و غذای نامناسب و ناکافی دریافت میکند. وی با تاکید بر این که درست است ما باعث از بین رفتن زیستگاه پرندگان شدهایم، میگوید: حقوق حیوانات ایجاب میکند به فکر راه چاره باشیم، اما راهش، دادن پسمانده غذاهای خودمان نیست. با کاشتن گیاهان دانهدار، درختان و ایجاد زیستگاههای مناسب برای آنها میتوانیم این مسائل را تا حدی حل کنیم. مثلا طوطیها و دارکوبها به درختان با قطر زیاد نیاز دارند که بتوانند درون آن درخت زادآوری کنند پس باید چنین زیستگاههایی برایشان ایجاد شود. در واقع شناخت این نیازها و تلاش برای پاسخ دادن به آنهاست که میتواند اقدامات مؤثری باشد. از سوی دیگر باید مراقب باشیم نزدیکی بیش از حد انسان و پرنده میتواند خطرساز باشد. با توجه به این که بیماریهایی مثل آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان وجود دارد باید همیشه حریم بین انسان و حیوانات را رعایت کنیم.
روزنامه جام جم