اما به غیر از مدال المپیک که آرزوی همه ورزشکاران دنیاست، جای یک نشان آسیایی در کارنامه دختران ایران هنوز خالی است و شاید یکی از چالشهای پیشروی وزنهبرداران زن ایران، رسیدن به مدال در همین مسابقات منامه باشد. باید صبر کنیم و ببینیم عنوان اولین دارنده نشان قهرمانی آسیای تاریخ این رشته، روی صحنه مسابقات بحرین به کدام یکی از دخترها میرسد. از قونیه نرسیده دوباره ساکشان را جمع کردند و راهی اردوها شدند و حالا رسیدهاند به اردوی آخر رقابتهای قهرمانی آسیا در مهر ماه ۱۴۰۱. درست در یک روز پاییزی، در مهر ماه حدود ساعت یک ربع به چهار بعدازظهر (۱۵و۴۵ دقیقه) و در یکی از روزهای پایانی اردو، پیش از پرواز به منامه، دخترها و مربیها در راهروی آکادمی المپیک ظاهر میشوند. خوش و بشی میکنیم و راهی سالن تمرین میشویم که گرم کنیم.
پوپک بسامی
آخرین دختری است که به سالن میرسد و با لبخند به ساعت اشاره میکند و میگوید: «هنوز چهار نشده!» و سریع به جمع میپیوندد. در مجالی که خانم بابایی، مربی تیم به ما میدهد با پوپک گپ کوتاهی میزنیم. تقریبا همه ورزشکاران یک بار هم که شده این جمله کلیشهای را تجربه کردهاند؛ گاهی نمیشود که نمیشود. رقابتهای قهرمانی آسیای سال۱۴۰۰، برای دختر کرمانشاهی تیمملی وزنهبرداری کشورمان یکی از همان صحنههای نشدنی بود؛ با این تیتر: نخستین نماینده وزنهبرداری زنان ایران در آسیا اوت شد. با لبخند تلخی میگوید: «یادگاری تاشکند، برای من تجربه تلخ آن بود. من در قهرمانی آسیای سال قبل آمادگی روانی لازم را نداشتم و یک عامل دیگر عدم موفقیتم هم کاهش غیرحرفهای وزنم بود.»
از بیم تا امید
از دلسردی و دوری یک ساله از اردوهای تیمملی در سال ۱۴۰۰، تا شروع دوباره در قونیه، رسیدن به سه مدال برنز بازیهای همبستگی در شهریور ماه ۱۴۰۱ و حالا هم مسابقات قهرمانی آسیا، پوپک انگار راه درازی آمده است. «باید دوباره خودم را میساختم. تمرکزم بر تمرین، آمادگی روانی و کنترل وزن بود. به پیشنهاد آقای باقری به دسته ۵۹ کیلوگرم رفتم و در منامه وزن جدیدی را تجربه میکنم. رقبای سرسختی در این وزن دارم، سطح مسابقات قهرمانی آسیا هم نسبت به بازیهای همبستگی بالاتر است، اما همه تلاشم را برای افزایش رکورد و رسیدن به مدال میکنم.»
پرانرژیترین
با وجود خستگی چهرهاش در پایان تمرین، عنوان یکی از پر انرژیترینهای تیم، به پوپک میرسد. میپرسم وسط این همه تمرین و مهار این حجم از وزنهها، فرصت کوتاهی برای تفریح جمعی هم دارید؟
با خنده میگوید: بیشتر به ریکاوری و استراحت میرسیم، این مدت هم تمرین و مسابقات فشرده بوده. خیلی کم پیش میآید، اما چون من اهل قهوه و دورهمی هستم، اگر زمان اجازه بدهد گاهی کافه میرویم.
از حدود یک سال و نیم قبل، ادامه کار و پرستاری در بیمارستان هم شامل همین نداشتن زمان کافی شده و پوپک در ۳۱سالگی همچنان بیخیال دنیا و مافیها، به دنبال همان سه چراغ سفید برای رؤیاهای خود در اردوها و مسابقات وزنهبرداری.
غم بزرگ
آخر حرفها میگوید: دوست دارم این نکته را اضافه کنید که ما در این سه ماه، امکانات و اردوهای خوبی داشتیم. تمرینات منظم، تغذیه خوب، استفاده از سالن بدنسازی، حضور ماساژور در کنار تیم، اسکان شایسته و احترامی که جای تشکر دارد و قطعا در سالهای گذشته هم میشد این امکانات فراهم شود، به شرطی که مسئولان قبلی فدراسیون هم ارادهشان بر حمایت بود. اما زمان زیادی به بدترین شکل ممکن از دست ما رفت و این غم بزرگیست.
الهام حسینی
دخترها گرم تمرین شدهاند. صدای انداختن وزنهها در سالن پیچیده. هر کدام دیگری را تشویق میکنند و به هم ماشاءالله میگویند. کوروش باقری هم به جمع مربیها اضافه شده و در جریان تمرینات به سؤالات هم پاسخ میدهد، اما شش دانگ حواسش به تکنیکها و حرکات است، به وزنههایی که دخترها بالا میبرند و میاندازند. در میانه همین تمرینها، با کاپیتان تیم همراه میشویم.
۲۲مهر، روز الهام
الهام حسینی در ۳۴سالگی، یکی از ملیپوشان فراموشنشدنی تاریخ وزنهبرداری زنان ایران است و تا به حال، دو عنوان اولین را در تاریخ این رشته، به نام خودش ثبت کرده دارنده اولین مدال بینالمللی در جام نعیمسلیمان اوغلو و همینطور دارنده اولین طلای تاریخ وزنهبرداری زنان. او میگوید: «بعد از قونیه، فرصتی برای استراحت نداشتم، اما تمریناتم تحت کنترل بود و خوشبختانه آسیبدیدگیام پیشرفتی نکرد. در مجموع تمرینات خوبی را پشت سر گذاشتیم. من در مسابقات قهرمانی آسیای سال قبل، با اختلاف یک کیلو مدال دو ضرب را از دست دادم واگر وزنههای بهتری گرفته میشد، میتوانستم دو مدال بگیرم. مسابقات قهرمانی آسیا سطح بالایی دارد با این وجود، من امسال همه تلاشم را برای افزایش رکورد و رسیدن به مدال میکنم.»
گرچه سطح بازیهای همبستگی و مسابقات قهرمانی آسیا با هم تفاوت دارد، اما به هر حال کسب اولین مدال طلا در تاریخ وزنهبرداری زنان ایران افتخار بزرگی بوده است و الهام حسینی، بیست و دوم مهر ماه، روی صحنه مسابقات قهرمانی آسیای منامه باید با تجربیاتی که کسب کرده همراه با وزنههایی که بلند میکند، بار سنگین طلای اخیر خود را هم مهار کند.
آرزوهای بزرگ
فاطمه کشاورز: وقتی از فاطمه، کم سن و سالترین عضو مرودشتی و شیرینزبان تیم، میپرسیم در تمرین روزانه، چند تن آهن بلند میکند، به دنبال جواب در ناخودآگاه ذهنش میگردد، حساب و کتاب میکند و در نهایت از مربیاش همین سؤال را میپرسد.
فروغ یونسی: با اعتماد به نفس از آرزوی رسیدن به مدال میگوید. وقتی صحبت از خانه و مادرش میشود لبخند از لبهایش محو نمیشود و میگوید در بوشهر، فقط ۵ دختر وزنهبردار فعال داریم.
فاطمه یوسفی: عضو سنگین وزن تیم که دانههای عرق روی پیشانیاش نشسته، میگوید: «راه آسانی در پیش نداریم، اما ما دخترها هم کمکم در سنگینوزن پیشرفت میکنیم. بالأخره یک روز در آینده نزدیک، رضازادهی دخترهای ایرانی را هم میشناسند.»
به پایان تمرین میرسیم. دخترها امیدوارانه تاریخ روز مسابقهشان را میگویند. با هر کدام که حرف بزنید، درمییابید این قصه سر دراز دارد و دختران وزنهبردار ایران آرزوهای بزرگی دارند.
ترکیب تیم ملی وزنهبرداری زنان ایران در رقابتهای قهرمانی آسیا:
۵۹کیلوگرم: پوپک بسامی
۶۴کیلوگرم: فاطمه کشاورز
۷۱کیلوگرم: فروغ یونسی و الهه زراقی
۷۶کیلوگرم: ابریشم ارجمندخواه
۸۱کیلوگرم: الهام حسینی
۸۷+ کیلوگرم: فاطمه یوسفی
روزنامه جام جم