پرسه جرم در شب‌های تاریک جاده وردیج

بهشت شبانه مجرمان

یک مکان تاریک و سوت و کور با کمترین رفت و آمد مردم؛ همه آن چیزی است که یک مجرم برای ارتکاب اعمال مجرمانه خود به آن نیاز دارد. کوره‌پزخانه‌های منطقه پاکدشت در تهران، یکی از مناطق معروفی است که دهه 80 یک قاتل سریالی خطرناک به نام محمد بیجه در آن جولان داد و تا زمان دستگیری، قربانیان خود را به قتل رساند. شکل و بافت منطقه به گونه‌ای بود که تمام مختصات ارتکاب جنایت و پنهان کردن آن را داشت و همین ویژگی باعث شده‌بود بیجه جان 20کودک و سه فرد بزرگسال را در مقاطع زمانی مختلف بگیرد، آن هم در شرایطی که پلیس اجساد را پیدا می‌کرد و قاتل هم مشغول جنایت بود.
کد خبر: ۱۳۸۳۰۰۳
نویسنده لیلا حسین زاده - تپش

حالا منطقه خلوت و سوت و کور وردیج در غرب تهران هم مانند پاکدشت، از مدت‌ها پیش تبدیل به محل ارتکاب جنایت و حتی تجاوز به عنف از سوی مجرمان شده و گزارش‌های آن بارها منتشر شده‌است، اما با وجود انتشارگزارش‌های متعدد کشف اجساد و تجاوز به زنان و دختران در این منطقه، همچنان به حال خود رها شده و برای ایمن‌سازی آن هیچ اقدامی از سوی نهادهای متولی انجام نشده‌است. وقوع این جرایم برای اهالی منطقه هم دردسر شده و صدای اعتراض آنها را بلند کرده‌است. یکی از اهالی روستا به تپش می‌گوید: « تا یک سال قبل جاده وردیج محلی برای تفریح طبیعت‌گردها بود و آخر هفته‌ها افراد زیادی برای دیدن طبیعت بکر اینجا، به وردیج می‌آمدند. اهالی نیز از آنها مهمان‌نوازی می‌کردند اما از یک سال قبل ماجرا عوض شد و مجرمان با اطلاع از تاریکی مسیر و دره آن، این محل را برای رها کردن جسد قربانیان یا حتی آدم‌ربایی انتخاب کردند. الان اگر وردیج را جست‌وجو کنید، خبرهای قتل و جنایت را می‌بینید. گزارش‌هایی از اجساد کشف شده در این جاده جای گزارش‌های گردشگری را گرفته‌است.»
یکی دیگر از اهالی ادامه می‌دهد: « تعداد گردشگران کم نشده اما حوالی غروب از ترس اینجا را ترک می‌کنند. حق هم دارند، جاده تاریک و خطرناک می‌شود. چرا به فکر این جاده نیستند. حداقل یک کیوسک پلیس در ورودی جاده بگذارند. وقتی محلی گزینه گردشگری می‌شود، دولت باید از این موضوع حمایت کرده و در جهت افزایش گردشگر گام بردارد نه این‌که با سهل‌انگاری باعث شود گردشگر از آنجا فرار کند.»
هفته گذشته ربودن زنی از داخل خودروی همسرش در این جاده دوباره این جاده را خبرساز کرد. سه پسر شرور با مشاهده زن و مردی داخل خودروی ال 90، به آنها حمله کرده و بعد از زخمی کردن مرد، او را از خودرو بیرون انداختند. شیاطین، خودرو را همراه زن جوان ربودند و زن را در محلی خلوت مورد تعرض قرار دادند و گریختند. یکی از متهمان دستگیر شده اما دو نفر دیگر هنوز فراری هستند. توجه به روشنایی جاده، حضور پلیس در ورودی این مسیر و نظارت به حضور افراد در عمق دره می‌تواند از جولان مجرمان در این مسیر جلوگیری کند. فضایی امن را برای گردشگران رقم بزند. فضاهای بی‌دفاع، یکی از مسائل جدی در محیط‌های شهری‌ است که احتمال وقوع جرم و نابهنجاری اجتماعی در آنها بیشتر است. این فضاها زمینه را برای وقوع جرایم مکان- مبنا تسهیل می‌کند؛ از این‌رو، شناسایی این فضاها، برای اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و کاهش زمینه وقوع جرم، ضروری است. شاید در میان ده‌ها و بلکه صدها مشکل ریز و درشت زندگی شهری، کمبود روشنایی در شهرها آن قدرها هم با اهمیت به نظر نرسد اما واقعیت این است که مسئولان شهری نباید و نمی‌توانند نسبت به جزئی‌ترین مسائل زندگی شهری بی‌تفاوت باشند؛ چراکه همین کمبودها و نواقص کوچک و به‌ظاهر کم‌اهمیت می‌توانند به نوعی زندگی شهروندان را به‌تدریج مختل کرده و در روند مطلوب زندگی شهری تاثیرگذار باشند. بنابراین ضروری است مسئولان شهری از شهرداری‌ها گرفته تا ادارات برق نسبت به تامین روشنایی مطلوب شهرها به خصوص جاده‌های حاشیه‌ای در هنگام شب که ارتباطی تنگاتنگ با احساس امنیت در زندگی شهری است، بی‌تفاوت نباشند. یک کارشناس مدیریت شهری معتقد است؛ هرچند در کلانشهر تهران که الگوی دیگر شهرها در بسیاری زمینه‌هاست، طی چند سال اخیر گام‌های بسیار خوبی در ضابطه‌مند شدن روشنایی شهری برداشته شده‌است اما نبود طرحی جامع در این زمینه باعث ایجاد مشکلات در فضای شهر شده‌است که اگر حل نشود در آینده نه‌چندان دور شاهد معضلاتی جبران‌ناپذیر خواهیم بود که به طور مستقیم بر روح و روان شهروندان تاثیر خواهدگذاشت. هم‌اکنون در بسیاری از کلانشهرهای دنیا استفاده منطقی و ضابطه‌مند از نور در این شهرها باعث شده نوعی زندگی شبانه در فضاهای شهری شکل گیرد که موجب پویایی و شادابی شهر شده‌است، به‌گونه‌ای که شهر در 24 ساعت شبانه‌روز برای شهروندان محل حرکت، پویایی و زندگی است. حال در محل‌های گردشگرپذیر توجه به این موضوع می‌تواند بیشتر حائز اهمیت باشد و زیست شبانه در این مناطق هم می‌تواند برای اهالی درآمدزایی داشته‌باشد و شلوغی در شب از وقوع جرایم جلوگیری کند. وقتی در منطقه‌ای در مدت یک سال چند جسد کشف می‌شود، شکی نباید کرد که این محل، برای مجرمان به منطقه‌ای امن تبدیل شده‌است و باید ورودی جدی به این موضوع داشت.

قتل مهندس جوان
دی ماه سال گذشته خواهر مهندس جوانی به پلیس مراجعه کرد و گفت برادرم از خانه خارج شده و هنوز برنگشته‌است. با بررسی‌های بیشتر توسط پلیس، ردپای یکی از دوستان او در این جنایت کشف شد. مردجوان دستگیر شد و ادعا کرد، مدتی قبل با مقتول آشنا و با او رفیق شده‌بودم. او افزود: اختلاف و درگیری نداشتیم تا این‌که چندی پیش دعوای‌مان شد و دوباره آشتی کردیم اما بعد از چند هفته متوجه شدم او پشت‌سرم بدگویی کرده که همین باعث ناراحتی و کینه‌ام شد. آن روز به او زنگ زدم تا حرف بزنیم و به این درگیری و اختلاف پایان دهیم. مرا سوار خودرویش کرد. داخل خودرو دعوایمان شد و او چاقویی را سمتم گرفت. خواستم چاقو را بگیرم که نفهمیدم چه شد ضربه به خودش برخورد کرد و زخمی شد. قصد داشتم او را به بیمارستان برسانم که فوت کرد. حوالی روستای وردیج رفته و جسد را در همان حوالی انداختم و بعد خودروی مقتول را هم در محله دیگری در تهران پارک‌کرده و به خانه‌ام بازگشتم. سپس جسدش را به جاده وردیج بردم و دفن کردم. ماموران به وردیج رفتند و جسد مهندس جوان را از زیر خاک خارج کردند.

انتقام عجیب از شوهر
خلوتی این جاده باعث شده علاوه به محلی برای رها کردن جسد مقتولان به محلی برای انتقام از شوهر هم تبدیل شود. شامگاه جمعه، ششم اسفند سال گذشته به پلیس پایتخت خبر رسید که خودرویی به داخل دره‌ای حوالی روستای وردیج سقوط کرده و آتش گرفته‌است. تیمی از مأموران راهی آنجا شدند و با رساندن خود به اعماق دره، آتش را خاموش کردند. خودروی مورد نظر یک پژو 405بود، اما عجیب این‌که هیچ‌کس داخل ماشین نبود. ماموران به تصور این‌که شاید راننده خودرو به اطراف پرتاب شده‌باشد، به جست‌وجو در آن محدوده پرداختند و مقداری موی سوخته که متعلق به یک زن بود در نزدیکی خودرو پیدا کردند. علاوه بر این، تعدادی وسایل زنانه که در آتش‌سوزی سوخته بود نیز کشف شد. همه‌‌چیز از یک ماجرای جنایی حکایت داشت. به‌نظر می‌رسید حادثه عمدی بوده و یک نفر با نقشه قبلی، خودرو را به دره پرتاب کرده، آن را به آتش کشیده و احتمالا راننده آن را که یک زن بوده، به قتل رسانده‌است. 
با شناسایی مالک خودرو، ماموران دریافتند شوهرش ناپدید شدن او را گزارش داده‌است. کارآگاهان وقتی متوجه اختلاف این زن و شوهر شدند، مرد جوان را بازداشت کرده اما او منکر قتل همسرش بود تا این‌که در ادامه تحقیقات مشخص شد، زن جوان در خانه پدر و مادرش است. این زن به اداره آگاهی احضار شد و در تحقیقات گفت: « آن شب بعد از دعوا با همسرم از خانه بیرون آمده و به جاده وردیج رفتم. در آنجا خودرو را به داخل دره‌ای پرت کردم تا شوهرم را به دردسر بیندازم. با این‌کار او به اتهام قتل دستگیر می‌شد.»

جنایت مرد قهوه‌چی
این‌قدر جاده به محل کشف جسد تبدیل شده که خود یکی از اهالی وردیج هم تصمیم گرفت پس از ارتکاب قتل، جسد را در دره جاده رها کند. ۱۲ آبان سال گذشته‌بود که اهالی وردیج جسد پیرمرد روستایی را داخل دره دیدند. با حضور پلیس مشخص شد او به قتل رسیده و جسدش در دره رها شده‌است. با توجه به این‌که او از اهالی روستا بود، بررسی‌های پلیس نشان می‌داد او هر روز به قهوه‌خانه‌ای در چهار کیلومتری روستا می‌رود. با این سرنخ مرد قهوه‌خانه دار دستگیر شد و به قتل اعتراف کرد و گفت: چند روز قبل پیرمرد مثل همیشه به قهوه‌خانه‌ام آمد. او کثیف بود و مشتری‌ها با آمدن او محل را ترک می‌کردند، او عادت داشت غذا و چایی بخورد و پول ندهد، از دستش عصبانی شدم و او را کشتم و جسدش را داخل دره انداختم.

سربه نیست کردن عتیقه فروش
آبان ماه 1400 دو جسد در وردیج پیدا شد. اولین جنایت مربوط به پیدا شدن جسد مرد 50 ساله عتیقه فروش بود که داخل پتو و سفره پیچیده شده‌بود. پسر مقتول در بازجویی‌ها گفت پدرم با فردی ناشناس بیرون رفت و دیگر برنگشت. با بررسی‌های پلیس مشخص شد ادعای او دروغ است. همسرمقتول پس از مدتی در بازجویی‌ها به پلیس گفت به خاطر بداخلاقی شوهرش، او را با همدستی پسر، دختر و نامزد دخترش و با استفاده از ضربات چاقو و چوب به قتل رسانده‌است. جنایت دوم هم اواخر آبان رخ داد که در آن جسد مردی 38 ساله‌ از بالای جاده به داخل دره 200 متری پرت شده و صورتش متلاشی شده‌بود. تحقیقات پلیس برای یافتن قاتل او ادامه دارد.

قتل مدیر قلابی صفحه بهنوش بختیاری
17 تیر سال 1400، جسد مردی جوان در جاده وردیج کشف شد و در ادامه این ماجرا، بهنوش بختیاری، سلبریتی سینما ادعا کرد جسد متعلق به روحانی است که ادمین پیجش بوده‌است. پلیس اما پس از بررسی‌های لازم، اعلام کرد بختیاری اشتباه می‌کند. مدتی بعد قاتل این مرد دستگیر شد و گفت مرد جوان مدیر همسرش بوده و با او قصد ایجاد ارتباط داشته و به همین خاطر او مرد جوان را به قتل رسانده و جسدش را در جاده وردیج رها کرده‌ است.

ویژگی وردیج برای مجرمان
مسعود اکبری - حقوقدان و جرم‌شناس

وجود برخی سکونتگاه‌ها و محلات در محدوده‌های شهری و روستایی برای ارتکاب جرم، موضوعی است که از دیرباز مورد توجه جرم‌شناسان و جامعه‌شناسان جنایی بوده‌است. مکتب شیکاگو از ابتدای سال‌های 1920 و با ارائه نظریه‌های مربوط به جغرافیای جرم و کمربند جنایی در محدوده شهری، به دنبال آن بود تا بتواند از رهگذر توجه به موقعیت‌ها و مکان‌های متنوع که دستاویزی برای انتخاب محل وقوع جرم است، در راستای پیشگیری یا سلب هرگونه توان و اقدام بزهکاری گام بردارد؛ البته پیشنهادهای متعددی نیز برای حل این معضل ارائه کرد. واقعیت این ماجرا را می‌توان با منطقه وردیج در غرب تهران قیاس کرد که به محلی برای ارتکاب جرم و اجرای نقشه‌های مجرمانه تبدیل شده‌است. آمارهای جنایی رسمی و غیر رسمی از این محدوده جغرافیایی و جنایت‌های انجام شده در آن، نگرانی‌ها و دغدغه‌هایی برای افراد جامعه ایجاد کرده که نیازمند توجه ویژه پلیس و نهادهای مربوطه به این مسأله است. منطقه وردیج به دلیل داشتن برخی ویژگی‌های خاص مانند حاشیه‌ای و دور بودن نسبت به مرکز شهر، نظارت مستمر نداشتن پلیس بر فعالیت‌های روزمره افراد، تشکیل گروه‌ها و باندهای مجرمانه، تسلط بزهکاران بر فضای پیرامونی آن، وجود مکان‌های خالی از سکنه و نیز نبود حفاظ‌های امنیتی و خلوت بودن آن در ساعات طولانی از شب یا روز، موجب شده بزهکاران با انگیزه و اطمینان خاطر بیشتری در این محدوده مرتکب جرم شوند. بر همین اساس، نصب دوربین‌های مداربسته امنیتی در این منطقه به تعداد فراوان، ایجاد روشنایی و تعبیه چراغ‌های برق در موقعیت‌های تاریک محله، راه‌اندازی گشت‌های پیاده و سواره پلیس، استفاده از نگهبان محله، تخریب ساختمان‌های متروکه برای جلوگیری از تردد بی‌مورد و تجمع‌ مجرمانه و در نهایت، به کارگیری نیروهای شخصی از میان ساکنان محله برای انعکاس اخبار به پلیس می‌تواند در مقابله با پدیده بزهکاری در محدوده وردیج موثر واقع شود.

منبع: ضمیمه تپش روزنامه جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها