اسلام ناب، دین جهانشمول است که با فطرت انسانها همآواست. اگر بهدرستی تبلیغ شود، قلبها و ذهنها را جذب خواهد کرد. دشمن از خوبیها، ارزشها و اخلاق پیامبر (ص) میترسد، چراکه حیات و منفعت خود را در جامعه لائیک و ضدخدایی جستوجو میکند. از این رو تمام امکانات مادی و معنوی خود را بسیج کرده و به مقابله اسلام محمدی و جمهوری اسلامی بهعنوان مبلغ و مروج آن آمده است.
دشمنان اسلام امروز در ضعیفترین شرایط تاریخی خود در مواجهه گفتمانی با گرایش سیلآسا به ادیان بهویژه اسلام قرار دارند. دشمن که در دو قرن گذشته تلاش کرده، افکارعمومی را در سوله انفرادی لیبرالیسم و لائیسم حبس کند، امروز توانایی حفاظت از داشتههای خود را در برابر امواج خداباوری از دست داده است. از این رو ضعیفتر از آن است که نور خدا را ـــکه در نظام اسلامی تجلییافتهـــ خاموش کند. لیکن این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که دشمن امروز با شیوه تهاجمی به میدان آمده و جوامع اسلامی را مرعوب کرده و تحت سیطره تبلیغات گسترده خود درآورده است و با دست گرفتن ابتکار عمل در این نبرد هیبریدی تنگاتنگ، غالب فعالان فرهنگی را درحالت دفاعی گرفتار کرده است. قدرت تفکر، اندیشه و برنامهریزی درست را از مراجع تصمیمگیری و اصحاب رسانهای گرفته است. راه علاج، بیرون آمدن از موضع انفعالی و دفاعی و اتخاذ حالت تهاجمی است.
به فرموده امام راحل میطلبد در این نبرد «همیشه با بصیرت و با چشمانی باز به دشمنان خیره شویم و آنان را آرام نگذاریم که اگر آرام بگذاریم، لحظهای آراممان نمیگذارند.» یعنی باید از حالت دفاعی بیرون آمد و در وضعیت تهاجمی عمل کرد. در این توصیه راهبردی سه نکته چارهساز ذکر شده است؛ نخست اینکه در نبرد با دشمن باید کمال توجه و مراقبت را داشته باشید تا غافلگیر نشوید. دوم این که با اتخاذ حالت تهاجمی، پیوسته دشمن را مورد حمله قرار دهید، آرامش و امنیت را از او سلب کنید و با قرار گرفتن در وضعیت تهاجمی، قدرت سازماندهی و برنامهریزی را از دشمن بگیرید؛ بالاخره اینکه شرآفرینی و دردسرسازی دشمنان همیشگی است و پایانی ندارد. تا حق و باطل هست، مبارزه نیز هست، پس باید با روحیه وعمل جهادی، همواره درحال کنشگری و تهاجم بهسر ببرید.
به بیانی دیگر، جهاد تبیین بنمایه مدیریت جهادی است و باید همواره با درایت و رعایت معیارهای اخلاقی در گفتار و رفتار تلاش کنیم تا آن را به منصهظهور برسانیم. در این منظومه معرفتی و اخلاقی که با رهیافت جهاد تبیین امکانپذیر خواهد شد، چند محور هم باید مورد عنایت قرار گیرد:
۱ــ تقویت بینش سیاسی و باورهای دینی جامعه بهویژه جوانان باهدف عمق بخشیدن به بصیرت دینی، سیاسی و فرهنگی جامعه بهخصوص قشر جوان و نوجوان بهعنوان گروه هدف دشمن. در چند دهه اخیر به تجربه دریافتهایم که اگر معنویات و ایمان، پشتوانهای از بصیرت نداشته باشد، بهراحتی درتله جنگ شناختی دشمن گرفتار خواهد آمد. از این رو نباید گذاشت دشمن از ناآگاهی جامعه استفاده کند و واقعیتی را واژگون جلوه دهد. به تعبیر رهبر معظم انقلاب، تمام مشکلات افراد و اجتماعات یا براثر غفلت ناشی از بیبصیرتی است که واقعیتها را تشخیص نمیدهند، حقایق را نمیفهمند یا نتیجه بیصبری است، یعنی با وجود فهمیدن واقعیات از ایستادگی خسته میشوند.
۲ــ محور دوم، دشمنشناسی است. افشاگری، تبیین مواضع و اهداف دشمن بسیار مهم است. چنانچه دشمن را نشناسیم، نمیتوانیم از او تبری جوییم. تولی و تبری بر شناخت دوست و دشمن استوار است. ماهیت کشنده این افعی زهرآگین را باید برای افکارعمومی بهویژه قشرجوان و نوجوان به شیوه منطق و استدلال و توأم با اخلاق تبیین کرد، وگرنه فریفته ظاهر خوشخط و خال آن میگردند.
۳ــ نبرد را دائمی دیدن و برنامهریزی برای نبرد همیشگی. از مشکلات مجاهدان فرهنگی کم صبری و ابتر گذاشتن برنامهها، رها کردن کار در وسط راه و مقاومت نکردن تا پایان عمل است. به تعبیر رهبر معظم انقلاب، پیروزی در جهاد فرهنگی استقامت، پایداری و حتی شهادت میطلبد. دشمن با اهرمهای فشار روانی، ارعاب، ارهاب و حتی کشتن میکوشد تا مجاهدان کمطاقت را از میدان مبارزه بیرون براند. به بیان امام خمینی (ره)، شکستن فرهنگ شرق و غرب، بدون شهامت وشهادت میسر نیست. بیتردید دشمن برای دستیابی به اهداف خود از همه توانایی، شیوهها و راهکارها استفاده میکند و هدف او انهدام عقبه نظام اسلامی، دین و اخلاق مردم، جهت براندازی یا بیمحتوا کردن جمهوری اسلامی است. آنچه در این نبرد هیبریدی فرهنگی کارساز است، جهادفرهنگی، بسیج عمومی مسئولان و دستاندرکاران فرهنگی بهموازات مجاهدان میدانی است.
نتیجه اینکه، پیروزی در جنگ پیچیده چندوجهی هویتی و فرهنگی دشمن در میدان سخت و نرم، مستلزم آیندهنگری درباره توطئههای دشمن، تبیین منطقی و معقول هویت دینی، ملی و ضرورت صیانت از آنها، تقویت روحیه دشمنستیزی و ایجادحس مقابله با او در جامعه، توجه به اولویت پیشگیری و پاکسازی از نفوذ دشمن در جامعه و مراکز فرهنگی (مطبوعات، رسانهها و فضای مجازی، سینماها، مراکز آموزشی، نهادهای فرهنگی و...) از افراد نفوذی، مبارزه جدی و بدون ملاحظه با فساد و اقدامات ضدهویتی و ضدقانونی در نهادها، سازمانها و متعاقبا در جامعه و بالاخره رعایت شئونات اسلامی و اخلاق اسلامی در گفتار و رفتار حتی درحین نبرد است. تاکید میکنم رعایت موازین اخلاقی و اسلامی در کف خیابان و در فضای رسانه باید بهشدت مورد توجه جریان مدافع و مروج فرهنگی و هویتی قرار گیرد، چون اثربخشی برنامهها و عمل ما در گرو رعایت موازین اسلامی است.