یکی از عبارات جالبتوجه در این بخش این بود: «ما در حال ایجاد راههای خلاقانه جدید برای کار مشترک با شرکا در مورد موضوعات مورد علاقه مشترک هستیم.» این سند راهبردی فقط چند روز پس از آن منتشر شد که اوپکپلاس به رهبری عربستانسعودی و روسیه با کاهش دومیلیون بشکهای تولید، بزرگترین شوک را به بازارهای نفت در قرن جاری وارد کرد.
علیرغم مواضع اخیر ریاض مبنی بر اینکه این تصمیم صرفا براساس «ملاحظات اقتصادی» گرفته شده است، این اقدام موجی از خشم را در میان اعضای دموکرات کنگره به همراه داشت و اکنون عربستان را تهدید میکنند که فروش تسلیحات به این کشور را به مدت یکسال متوقف خواهند کرد. جیکسالیوان، مشاور امنیتملی نیز گفته است که کاخسفید به دنبال توقف فروش تسلیحات است. از آنجا که ۷۳درصد از واردات تسلیحات عربستان از آمریکاست، این تهدید بزرگی به حساب میآید.
رو خانا، نماینده دموکرات کنگره از کالیفرنیا به خبرنگاران گفت: «اگر تکنیسینهای ما نبودند، هواپیماهای آنها به معنای واقعی کلمه پرواز نمیکردند. ما به معنای واقعی کلمه مسئول کل نیروی هوایی آنها هستیم. آنچه بسیاری از ما را در کنگره آزار میدهد ناسپاسی مقامات سعودی است.»
اتفاقا همین موضوع در مورد شرکت انگلیسی BAE Systems نیز صدق میکند که هواپیماهای عربستانسعودی را تامین و نگهداری میکند، اما دولت انگلیس سکوت اختیار کرده است.
مصادیق آشفتگی
یکی از اولین کارهایی که بایدن پس از روی کار آمدن انجام داد، انتصاب برت مکگورک بهعنوان مسئول پرونده خاورمیانه در شورای امنیت ملی آمریکا بود. او دیپلماتی است که در زمان روسای جمهور قبلی در پستهایی مشابه کار کرده بود. مکگورک در میان محافل سیاسی بهدلیل نزدیکی بیش از حد به محمد بنسلمان، ولیعهد عربستانسعودی بدنام است و حالا این سؤال مطرح است که اگر او کار خود را بهدرستی انجام میداد چگونه محمد بنسلمان، چنین شوک بزرگی به آمریکا وارد میکرد. بسیاری از تحلیلگران این مسائل را ناشی از هرجومرج در شورای امنیتملی آمریکا میدانند. تصمیمات متناقضی که بایدن در مورد جمال خاشقچی، روزنامهنگار سعودی که در کنسولگری عربستان در استانبول در سال ۲۰۱۸ به قتل رسید اتخاذ کرد از دیگر شواهد آشفتگی در سیاست خارجی آمریکاست. بایدن چندی قبل با زیر پا گذاشتن تمام شعارهایی که در زمان انتخابات ریاستجمهوری میداد به عربستان رفت و با ولیعهد سعودی دیدار کرد. آمریکا محدودیت صدور ویزا را برای ۷۶ سعودی که در این توطئه دخیل بودند، اعلام کرد، اما هیچ اقدامی علیه فردی که سرویسهای اطلاعاتی این کشور میگفتند پشت این جنایت بود (بنسلمان) انجام نداد.
مقامات دولت آمریکا نیز به تمجید از این رویکرد بایدن پرداختند و آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا با اشاره به روابط گسترده واشنگتن و ریاض گفت: «ما بهجای اینکه رابطه دو کشور را از بین ببریم آن را به شکلی از نو تنظیم کردیم که با منافع و ارزشهایمان مطابقت داشته باشد.»
دنیس راس، مذاکرهکننده سابق خاورمیانه نیز با تمجید از بایدن به نیویورکتایمز گفت که این ماجرا نمونه کلاسیک از جایی است که باید ارزشها و منافع خود را در کنار هم در نظر بگیریم. اگرچه اینگونه بازی با کلمات شاید تا حدودی بخشهایی از افکارعمومی در آمریکا و برخی دیگر از کشورها را قانع کرده باشد، اما نتیجه آن در مورد بنسلمان این بود که او برداشت کرد از ماجرای خاشقچی خلاص شده است و بر همین اساس بایدن اکنون در حال پرداخت بهای این قضیه است.
غافلگیری دائمی
تشکیلات سیاست خارجی آمریکا، از پایان جنگ سرد، همواره در حالت غافلگیری دائمی بوده است. آمریکا قدرتی جهانی بود که تا زمان مداخله پوتین در سوریه، انحصار استفاده از نیروی بینالمللی را در اختیار داشت، اما به نظر میرسد این اقتدار پوشالی از بین رفته است. الان هم آمریکا روز به روز بر تنشهای خود و چین میافزاید و برخی تحلیلگران در آمریکا این مسأله را نیز از مصادیق آشفتگی در سیاست خارجی کاخسفید میدانند چراکه اگر در شرایط فعلی، واشنگتن و پکن، حداقلی از روابط حسنه را داشتند آمریکا میتوانست در مسائل مربوط به جنگ اوکراین روی شیجینپینگ، رئیسجمهور چین حساب کند. بایدن و مشاورانش ممکن است در محاسبات خود اینگونه تصور کنند که بتوانند با ایستادگی در مقابل روسیه در ماجرای اوکراین دوره جدیدی از نظام تکقطبی به رهبری آمریکا در سراسر جهان را تجربه کنند و بدینوسیله بتوانند جلوی رشد سریع چین را بگیرند، اما عمیقا در اشتباه هستند چراکه متحدان آمریکا به این برداشت رسیدهاند که آمریکا دیگر هرگز نقش یک رهبر بیرقیب را که برای مدت سه دهه در اختیار داشت، از سر نخواهد گرفت. تحولات سالهای اخیر، موید این مسأله است و اتفاقات اخیر نشان داده که آمریکا حتی از شکست فاجعهبار خود ماجرای افغانستان نیز درس نگرفته و به دلیل همین سوءبرداشت، خودش را درگیر یک تنش بسیار بزرگ با چین کرده است. بر همین اساس است که بسیاری از متحدان سابق آمریکا، بهدرستی ایمان خود را به این کشور از دست دادهاند.
سقوط محبوبیت بایدن به ۳۹درصد
محبوبیت رئیسجمهور آمریکا در فاصله فقط دو هفته مانده به انتخابات میاندورهای کنگره به پایینترین سطح ثبت شده در دوران ریاستجمهوری وی نزدیکتر شد.
در نظرسنجی رویترز/ایپسوس، ۳۹درصد آمریکاییها عملکرد بایدن را تایید کردند که یک درصد کمتر از هفته قبل بود. پیش از این میزان رضایت از بایدن در ماههای میو ژوئن به ۳۶درصد رسیده بود.
عدم محبوبیت بایدن تقویتکننده این دیدگاه است که جمهوریخواهان کنترل مجلس نمایندگان آمریکا و احتمالا سنا را در ۸نوامبر (۱۷ آبان) به دست خواهند گرفت.
به نوشته رویترز، کنترل حتی یکی از این دو نهاد قانونگذاری آمریکا به جمهوریخواهان این قدرت را میدهد که دستورکار وابسته به قانونگذاری بایدن را متوقف کنند.
در نظرسنجی این هفته رویترز/ایپسوس یک سوم پاسخدهندگان، اقتصاد را بزرگترین مشکل آمریکا خواندند. این نظرسنجی بهصورت آنلاین به زبان انگلیسی در سراسر آمریکا انجام شد و نظرات ۱۰۰۵ بزرگسال از جمله ۴۴۷ دموکرات و ۳۶۹ جمهوریخواه را جمعآوری کرد.
پیشتر نتایج نظرسنجی انجام شده توسط شبکه ایبیسی نیوز و روزنامه واشنگتن پست که ۲۵سپتامبر منتشر شد نشان داد فقط حدود یک سوم دموکراتها و مستقلهای متمایل به دموکراتها (۳۵درصد) خواستار نامزدی جوبایدن در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ آمریکا هستند. ۵۶درصد گفتند که میخواهند حزب دموکرات شخص دیگری را انتخابکند.
فقط ۳۹درصد شرکتکنندگان در این نظرسنجی عملکرد بایدن را تایید کردند، در حالی که ۵۳ درصد آن را رد کردند. عملکرد او در اقتصاد با ۳۶درصد مقبولیت، بدترین نمره را کسب کرد.
روزنامه جام جم