به گزارش خبرنگار جامجم، نخستین متهمی که با حکم مرگ روبهرو شد، پسر جوانی است که سال گذشته با آتشافروزی در خانه، باعث قتل مادر و سوختگی پدرش شد. همسر مقتول پس از مرخص شدن از بیمارستان در تشریح ماجرا گفت: روز حادثه من و همسرم همراه پسر کوچکترمان در خانه بودیم که منصور شروع به بحث و دعوا کرد. او از مدتی قبل برای درمان پای خود که در تصادف مجروح شده بود، از ما پول میخواست و من و سهیلا به او گفته بودیم باید به ما مهلت بدهی تا هزینه جراحی پای تو را تامین کنیم اما او باورش نمیشد که آن زمان ما پول نداشتیم. روز حادثه سر همین موضوع درگیری راه انداخت، وسایل خانه را شکست و در خانه بنزین پاشید. باورم نمیشد که پسرم فندک بزند اما او جلوی چشم خودم این کار را کرد و بعد از خانه بیرون رفت. منصور بازداشت و چندی قبل در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد. در این جلسه پدر سهیلا از خون دخترش گذشت و دیه خواست اما فرزندان زن میانسال برای برادر آتشافروز خود قصاص خواستند. پدر خانواده هم دیه صدمات وارد شده به بدنش را خواست .سپس منصور با رد اتهامش گفت: اختلافات من با خانوادهام از وقتی شروع شد که تصادف کردم. دکتر گفته بود باید پای من جراحی شود اما پدرم به من پول نمیداد. روز حادثه برای ترساندن آنها و گرفتن پول، روی وسایل خانه بنزین ریختم. پدرم پول داشت اما به من نمیداد. او فندک زد و همهجا شعلهور شد. من خانه را آتش نزدم. فقط میخواستم عمل کنم و از خانهنشینی خلاص شوم تا بتوانم مثل قبل راه بروم.
پس از دفاعیات متهم و وکیلش، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند و حکم به قصاص منصور با پرداخت سهم پدربزرگ که گذشت کرده بود، دادند. همچنین به خاطر صدمات وارده به پدرش، به پرداخت دیه به او محکوم شد.
دعوای مرگبار بر سر هیچ
دومین متهمی که به قصاص محکوم شد، مرد عطاری است که متهم به قتل در یک درگیری خونین بود. اسفند سال گذشته، درگیری خونینی در جنوب تهران به پلیس گزارش شد. در تحقیقات مشخص شد مقتول و متهم از مدتی قبل با هم اختلاف داشتهاند. پلیس همچنین متوجه شد علاوهبر فردی که در قتل مباشرت کرده، پنج متهم دیگر نیز در این درگیری شرکت داشتهاند که آنها هم دستگیر شده و با تکمیل تحقیقات، کیفرخواست علیه متهمان صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی، اولیای دم در جایگاه قرار گرفتند و گفتند حاضر به گذشت نیستند و خواستار مجازات قصاص برای متهم شدند.متهمان در این جلسه منکر اتهامات خود شدند. سعید متهم اصلی پرونده هم گفت: من و مقتول همروستایی بودیم. مقتول در اصل با یکی از دوستانم اختلاف داشت. شب حادثه با شاگردش مقابل مغازه آمدند تا با دوستم صحبت ومشکلشان را حل کنند اما درگیر شدند. در این درگیری ضربهای از پشتسر به من زدند که خون جلوی چشمم را گرفت و ضربهای با چاقوی کارم پرت کردم که نفهمیدم به کجایش خورد.پس از رسیدگی به این پرونده، قضات وارد شور شدند و سعید را به قصاص و دیگر متهمان را به حبس محکوم کردند.