در روزهای کرونایی، تلویزیون با ساخت «مدرسه تلویزیونی ایران» وارد عمل شد تا خلأ دوری دانشآموزان از مدرسه را پر کند و کیفیت آموزش آنان را بالا ببرد، اما در کنار این برنامههای آموزشی و شبکههایی مختص کودکانونوجوانان چند سالی است قصههای شنیدنی و دیدنی برای این قشر یا درباره آنان کمتر داشتیم. نسلی که بخش اعظمی از جمعیت کشور است و دوست دارد خودش را در آینه سیما ببیند و پای قصهای بنشیند که بیشعار از او میگوید. در آستانه روز دانشآموز درباره این موضوع و لزوم پرداخت بیشتر به آن با امیرهوشنگ پوررحمانی، تهیهکننده و کارگردان تلویزیون که در کارنامهاش تهیهکنندگی سریالهایی مثل «آسمان همیشه ابری نیست» و «پرگار» را دارد که هردو نگاهی به نوجوانان دانشآموز داشتند گپ زدیم. پوررحمانی همچنین یکی از فرهنگیانی است که سابقه مدیریت مدرسه، معلمی و کار در آموزش و پرورش را هم دارد و از این نظر با دانشآموزان و خانواده آنان از نزدیک دمخور بوده است.
پس از خانواده، سنگبنای شخصیت بچههای ایران در محیط مدرسه و فضایی شکل میگیرد که حدود ۱۲سال در آن تنفس میکنند. به همین دلیل است که میگویند پرداختن به دانشآموزان در قالبهای مختلف بهویژه سریال که جذابیتهای نمایشی و درام را با خود دارد، لازم است. امیرهوشنگ پوررحمانی، تهیهکننده، نویسنده و کارگردان تلویزیون که به گفته خودش ۲۵ سال تهیهکننده برنامه «سیمایمدرسه» و همچنین مدیر و معلم بوده است هم باور دارد که ریشه همه مسائل را میتوان در نوجوانی، آموزشوپرورش و تعلیموتربیت جستوجو کرد. او در گفتگو با خبرنگار جامجم میگوید: به خاطر سابقهای که در آموزشوپرورش دارم، همیشه دغدغه نسل جدید را داشتم و میدانم ریشه همه چیز را میتوان در تعلیموتربیت و قشر نوجوان جست. چند سال است در سریالهای تلویزیونی کمتر نوجوانان را میبینیم. گویی دیگر دغدغه این موضوع وجود ندارد. خلأ این موضوع حس میشود. بسیاری از پدرومادرها درباره نوجوانانشان و برخورد با آنها پرسش دارند، اما نمیدانند پاسخش را از کجا بگیرند. خیلی از سوژهها هست که جوابگوی پرسشهای تعلیموتربیت و نوجوانان است که میتواند در قالب آثار نمایشی و مستند به تصویر کشیده شود. مقام معظم رهبری هم بارها بر این موضوع تاکید داشتند، اما متاسفانه کمتر به چنین سوژههایی که درباره این قشر یا برای آنان است پرداخته میشود. گویی آدمها وقتی بزرگ میشوند دورانی که پشت میز و نیمکت مینشستند و دغدغههایشان در روزهای کودکی و نوجوانی را به فراموشی میسپارند.
او ادامه میدهد: شبکههای امید، پویا و نهال چند سالی است راهاندازی شده، اما هنوز دانشآموزان که غالبا گروه سنی کودکونوجوان هستند در آثار نمایشی ما حضور پررنگ ندارند و نمیتوانند خود را ببینند. نقش آنان باید در همه شبکهها پررنگ شود چراکه آیندهسازان ما هستند و این روزها با مسائلی دستوپنجه نرم میکنند که در مسیر عبور از این مسائل، نیاز به حمایت دارند.
همه پای کار بیایند
دغدغه دانشآموزان باید در فکر متولیان فرهنگی باشد، اما در این میان میتوان ادعا کرد که فیلمنامهنویسان و کارگردانان هم از این فضا فاصله گرفتند و رغبت کمتری برای پرداختن به آن دارند. پوررحمانی درباره نقش افراد موثر برای ساخت سریالهای بیشتر با موضوع دانش آموزان عنوان میکند: در این زمینه میتوان هم متولیان امر و هم فیلمنامهنویسان و فیلمسازان را مقصر دانست. آدمها وقتی بزرگ میشوند گذشته خود را فراموش میکنند. یادشان میرود فردا بچهدار میشوند و این بچه جزو همین دانشآموزان است که نیاز به دیدن خود در رسانه دارد. خوب است در این زمینه، در شبکههای تلویزیونی گروه شکل گیرد و فیلمنامههایی با این محتوا و در مشورت با کارکشتگان این عرصه تصویب شود. رسانهملی موظف است چنین کاری کند. باید قصههایی داشته باشیم که در آن نشان دهیم چطور دانشآموزان میتوانند با پدرومادر خود ارتباط برقرار کنند، درسهای مدرسه را با زندگی روزمره مرتبط کنیم و.... من، چون فرهنگی بودم، خیلی دغدغه این موضوع را داشتم و آنها را در سیمایمدرسه به تصویر کشیدم، اما از سال ۹۲ به بعد پخش این برنامه به پایان رسید.
مشکلات روز، سوژههای قصهها
با اوجگیری کرونا و غیرحضوریشدن مدارس ارتباط دانشآموزان با فضای مجازی بیشازپیش شد که به خودی خود بد نیست و در دنیای امروز لازم هم هست، اما کارشناسان میگویند که در برخی سنین این استفاده لازم است با نظارت والدین صورت گیرد. این ایام و تغییر ساختار آموزشی از سوژههایی است که میتواند دستمایه قصههای تلویزیونی قرار گیرد. پوررحمانی در این مورد بیان میکند: مدتهاست دشمن شبیخون فرهنگی راه انداخته است. امروز گوشیهمراه دست بچه پنجساله است و بدون نظارت در شبکههای اجتماعی حضور دارد. با توجه به این شرایط اگر بیش از این کارهای فرهنگی و آموزشی نکنیم، آینده خوبی را متصور نیستم. تلویزیون باید به کمک بیاید. نه آموزشوپرورش در این مورد انگیزه دارد و نه متولیان امر در رسانه رغبت چندانی نشان میدهند. امیدوارم در دوره تازه، تحول در این خصوص را شاهد باشیم.
او میافزاید: موضوعات مختلفی در مدارس وجود دارد که میتواند موضوع فیلم و سریال شود و دستمایه برنامههای زیاد قرار گیرد تا بحث کارشناسی روی آن انجام شود. متاسفانه هنوز بسیاری از سادهترین موضوعات دانشآموزان خبر ندارند. مثلا با تغییر ساختار آموزشی آشنا نیستند و مثلا نمیدانند دوره اول متوسطه یعنی چه؟ درحالیکه دانشآموزان بخش قابلتوجهی از جمعیت هستند که باید به آنها بها داد.
باتوجه به اینکه در این روزها مشکلات و مسائل بیشتری هم پیشروی فرزندان ما وجود دارد. حضور بیش از حد دانشآموزان در فضای مجازی و گشتن در شبکههای اجتماعی باید هدایت شود. این خود سوژهای است که میتواند در یک سریال به دور از شعار به تصویر درآید. مشکلات روانی که گاهی برخی بچهها در دوران مدرسه دچارش میشوند، موادمخدر که به بعضی مدارس راه پیدا میکند، دوری بچهها از فضای مدرسه در این دوران و ... نشان میدهد در فضای برخی مدارس خطر وجود دارد. همه خانوادهها دغدغه مدرسه خوب و اینکه چه کسی کنار بچههایشان مینشینند را دارند. این مسائل که دغدغه بخش اعظمی از مردم است باید در قالبهای مختلف ازجمله قصههای تلویزیونی به نمایش دربیاید.
لزوم پرداختن به دانشآموزان قصههای تلویزیونی؟
هدایت و همراهی آنان در مسیر مشکلات زندگی، نمایش بخش عمدهای از جمعیت در قاب رسانه
راهکارهای پرداخت بیشتر به دانشآموزان در رسانه؟
تشکیل گروه در شبکههای مختلف و تصویب فیلمنامههایی در این حوزه، بهرهبردن از سوژهها و دغدغههای روز این نسل
دانشآموزان، بازیگران نقشهای اصلی
در تلویزیون آثار نمایشیای داشتیم که با محور قراردادن موضوع دانشآموزان و سوژههایی مرتبط با آنها قصهای را روایت کردهاند. در اینجا نگاهی کوتاه به برخی از این سریالها داشتیم.
خانم معلم وارد میشود
یکی از سریالهایی که با محور قراردادن فضای آموزشی و شخصیتهایی، چون معلمان و دانشآموزان، در دهه۷۰ نگاهی به دغدغههای نوجوانان داشت، «دبیرستان خضرا» بود. شاید این سریال امروز دیگر برای قاب تصویر قصهای کهنه داشته باشد، اما جزو معدود آثاری است که با این محوریت روی آنتن رفت. بازیگرانی همچون آزیتا حاجیان، نیکو خردمند، آزیتا لاچینی، آناهیتا همتی، مریلا زارعی، ابراهیم آبادی، رحمان مقدم، مهوش وقاری، سعید امیرسلیمانی، پری امیرحمزه و... در دبیرستان خضرا حضور داشتند و قصهاش از این قرار بود: خانم معتمدی، دبیر پرورشی آموزشوپرورش در حکم جدیدش مأمور میشود به دبیرستان خضرا برود تا ادامه خدمتش را آنجا بگذراند، اما این دبیرستان با دبیرستانهای دیگری که خانم معتمدی در آنها خدمت میکرد فرق دارد....
ماجراهای یک مدرسه شبانهروزی
«بچههای مدرسه همت» به کارگردانی رضا میرکریمی از آثار نوستالژیکی است که با محوریت قصههای یک مدرسه شبانهروزی و دانشآموزانش سال ۱۳۷۶- ۱۳۷۵ تولید و از شبکه دوی سیما پخش شد. این مجموعه تلویزیونی درباره تعدادی دانشآموز است که در مدرسه راهنمایی همت بهطور شبانهروزی تحصیل و زندگی میکنند و هر بار با ماجرایی تازه روبهرو میشوند. در سینما و تلویزیون جهان هم سوژه مدارس شبانهروزی بارها محور آثار نمایشی قرار گرفته است.
دغدغههای نوجوانی
همانطور که اشاره شده آسمان همیشه ابری نیست و پرگار به ترتیب با کارگردانی سعید عالمزاده و شهرام شاهحسینی هم از آثاری هستند که در قاب تلویزیون روایتی از چند شخصیت دانش آموز داشتند. در سریال نخست این فضا پررنگتر بود و ماجرای چند دختر دبیرستانی و دغدغههای آنان در برخورد با پدرومادر و... را به تصویر میکشید.
یک نگاه عروسکی
فضای مدرسه و دانشآموزی بارها دستمایه برنامههای کودک و فیلمهای مختص گروه سنی کودک و نوجوان قرار گرفته است. یکی از مجموعههای خاطرهانگیز و بانمکی که در ژانر عروسکی قصههایش را در این فضا به تصویر میکشید، «مدرسهموشها» بود. دانشآموزان این اثر موش بودند و به زبان تصویر و کنایه ماجراهایی را روایت میکردند. این مجموعه ابتدا بخشی از یک جنگ بود که بنا داشت کودکان را به مدرسهرفتن تشویق کند و به خاطر استقبال مخاطبان ادامه یافت.
روزنامه جام جم