زن جوان وقتی در مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت، درباره ماجرای زندگیاش گفت: «پنج سال است که با ارسلان ازدواج کردهام. او در این مدت همیشه بیمسئولیت بوده و تصورش این است که چون کار میکند، دیگر نباید به هیچکدام از مسائل خانه برسد. همیشه میگوید که سرش شلوغ است و نمیتواند به زندگی برسد. در همه این سالها بار مسائل و مشکلات زندگی بر دوش من بوده تا جایی که حتی بدهکاری و قسطها را هم من یادآوری میکردم. از وقتی هم که دخترمان به دنیا آمد، مسئولیتهایم بیشتر شد. همه کارهای بچه با من بود. هیچوقت شوهرم حاضر نشد که بچهداری کند. در این مدت بارها با او صحبت کردم ولی فایدهای نداشته است. تا اینکه آخرین بار من برای انجام کاری از خانه بیرون رفتم. آن روز سرم خیلی شلوغ بود، برای همین از ارسلان خواستم که به دنبال دخترمان در مهد برود. من جایی بودم و گوشیام خاموش شده بود. وقتی به خانه رسیدم، خبری از دخترم نبود. به شوهرم زنگ زدم که در کمال ناباوری گفت نرسیده به دنبال دخترمان برود و با پیامک از من خواسته به دنبالش بروم. من هم گوشیام خاموش شده و متوجه نشده بودم. یکی از مربیها چند ساعت کنار دخترم در مهد مانده بود تا من برسم. مربی مهد هرچه تلاش کرده بود موفق به تماس با من و همسرم نشده بود. خیلی دلم برای دخترم سوخت. وقتی به خانه رسیدم با شوهرم سر همین موضوع درگیر شدم. او به جای اینکه عذرخواهی کند، با داد و فریاد این مسأله را به گردن من انداخت. انگار فقط من مسئولیت بچه را به عهده دارم. او فقط یک بار میخواست کاری برای بچهمان انجام دهد. اما با بیمسئولیتی باعث اذیت شدن دخترمان شد. تصمیم گرفتم که برای همیشه از شوهرم جدا شوم. حالا که او به ما اهمیت نمیدهد، من و دخترم به تنهایی هم میتوانیم زندگی کنیم.»
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: «آقای قاضی من از صبح تا شب سرکارم. همسرم میداند که در محل کارم چقدر سرم شلوغ است و درگیرم اما او همیشه در خانه است. آن روز هم من نمیدانستم گوشی همسرم خاموش شده؛ باید به یک جلسه مهم میرفتم و برای همین به همسرم پیام دادم. با این حال وقتی به خانه برگشتم همسرم جنجال بزرگی بهراه انداخت. او به من توهین کرد و هرچه دلش خواست گفت. حتی به خانوادهام هم توهین کرد. دیگر نتوانستم رفتارهایش را تحمل کنم. برای همین از خانه بیرون رفتم و چند روزی برنگشتم. تا اینکه در نهایت هردو تصمیم به جدایی گرفتیم. ما در کنار هم خوشبخت نمیشویم و باید هرچه زودتر از هم جدا شویم.»
در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست که در فرصت پیشآمده با یک مشاور خانواده مشورت کنند.
سارا شقاقی، روانشناس
در اینخصوص میگوید: به نظر من در زندگی مشترک وظایف باید طوری باشد که فشار زندگی فقط روی یکی از زوجها نباشد و عادلانه تقسیم شود. تقسیم کار خارج و داخل خانه باید بهدرستی رعایت شود. در این میان جملات سخیف و توهینآمیز، بیان اختلافنظرها و مهمتر از آن، نحوه مسئولیتپذیری زوجها نسبت به یکدیگر بسیار مهم است. اینکه زن و مرد تا چه اندازه به هم اعتماد داشته، توانایی صحبت با یکدیگر را دارند و به یکدیگر در قبال مشکلات و اختلافات غیرعادی زندگی توضیح میدهند، تنها بخشی از توانایی همسران با موضوع مسئولیتپذیری هست. مسئولیتپذیری تمرینی است که از دوران کودکی باید در افراد نهادینه شود و به پاسخگویی، تصمیمگیری و حق گزینش منتهی شود. عدم مسئولیتپذیری معمولا نقطه ضعفی است که برخی از زوجها از آن رنج برده و گاه این ناتوانی تا آنجا پیشروی میکند که یک ارتباط را به طلاق میرساند. بنابراین در زندگی مشترک باید مسئولیتها تقسیم شود و هرکس که قدم در دنیای متاهلی میگذارد، باید مسئولیتپذیری را یاد بگیرد تا در زندگی مشترک دچار مشکل و اختلافات جدی نشود.
منبع: ضمیمه تپش روزنامه جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین هشدار داد
با کورش علیانی درباره اجرا و کارشناسیاش در چند برنامه محور مقاومت گفتوگو کردیم
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با سفیر ایران در روسیه مطرح شد