ستاد ملی صبر بر چه اساس راهاندازی شد و چه هدفی دنبال میکند؟
پیشگیری از وقوع جرم با قوه قضاییه است اما اغلب رسالتهای آن شامل حل و فصل دعوا، پروندههای قضایی، تعقیب متهمان و مجازات مجرمان و... میشود که صرفنظر از پیشگیری، بیشتر روی مجازات نقدی، حبس، شلاق، محرومیت از حقوق، تبعید و مواردی از این قبیل متمرکز است، با این حال و در دوره جدید، قوه قضاییه سعی کرده مقداری تخصصیتر و حرفهایتر با موضوعات مواجه شود. سیاست جنایی اسلام، اصطلاحا مبتنی بر مدارا یا سمحه است. قوانین بالادستی ما هم از این موضوع حمایت میکند اما قوانین عادی ما انگار عکس قضیه است و از این قاعده پشتیبانی نمیکند. در قانون مجازات اسلامی سال 1375، نرخ حبسگرایی، حدود 93 درصد است؛ یعنی قانونگذار ما در 93 درصد جرایم علاقه داشت مجرم را زندانیکند. یک عدد دیگر به شما بدهم. ما بیش از 2000 عنوان کیفری داریم که بر این اساس سعی میکنیم بیشترِ رفتارهای نابهنجار را جرم دانسته و با دادگستری موضوع را حل و فصل کنیم. این یک روی سکه دادگستری و قوه قضاییه است اما بخش مدارا و سمحه در اسلام که به آن اشاره کردم، باید در جایی از حکومت اسلامی، استفاده شود. تجربه ما در سالهای اخیر نشان داده که اگر در بسیاری از پروندهها قصاص اعمال شود، ممکن است باعث وقوع قتلهای دیگر شود. البته قصاص حق اولیای دم است و اگر تصمیمشان قصاص باشد، باید انجام شود. حالا برای اینکه فرهنگ ایرانی - اسلامی گذشت و مدارا را بیاوریم و در نهایت به عدالت ترمیمی و نه عدالت انتقامی و برخوردی برسیم تا آرامش و امید در میان مردم افزایش پیدا کند، یکی از اقداماتی که قوه قضاییه در سالیان اخیر انجام داد، تشکیل ستاد ملی صبر است. «صاد» مخفف صلح، «ب» بخشایش و «ر» رضایت است. ستاد صبر، یک ستاد فراقوهای و مردمی است و اصلا دولتی نیست. این ستاد ابتدا برای کارهای فرهنگی و رسانهای ایجاد شد اما از 24 خرداد سال گذشته، علاوهبر فرهنگسازی و کار رسانهای به عملیات صلح هم پرداخت. هدف نیز گسترش فرهنگ صلح و سازش و استفاده حداکثری از مشارکت مردم برای توسعه این دو مورد مهم است. فرمایشی از حضرت آقا داریم که براساس آن، هرجا کار را به مردم سپردید، آنجا کار درست شد. مبنای آن نیز همین است که شاهد هرچه بیشتر اجرای عدالت ترمیمی در جامعه باشیم و تلاش کنیم تا رضایت صاحبان حق قصاص را به دست آوریم.
چه تعداد پرونده قصاص منجر به رضایت شده است؟
در مدت دو سال و خردهای، در 888 فقره قصاص رضایت گرفتیم که تمام مشخصات مورد نیاز آن ثبت شده است. این اقدام نیز با کمک مردم، بزرگان، مشاهیر، رئیس قبیلهها، پزشکان، ورزشکاران و... انجام شد. یکی دیگر از اهداف ما این است که پویشهای صبر را راهاندازی کنیم و آخرین پویشمان نیز به عشق امام حسین (ع) میبخشم، بود. حالا چرا نزد ما است، چون پیشانی صلح و سازش قوه قضاییه هستیم و فقط تسهیلگری انجام میدهیم. یعنی پروندهها را معرفیکرده و میگوییم آقای سفیر صلح یا رئیس قبیله فلان، در حوزه صلح و سازش به ما کمک کن. کار ما فقط همین است. بین دادستان و او ارتباط برقرار میکنیم تا زمانیکه مراجعهکرد، کمکهای لازم را دریافتکند، جلسه بگذارند و درمجموع تسهیلگری انجام شود. این ستاد با اینکه مردمی است اما باید بخشی از نمایندگان دولت هم حضور داشته باشند تا تسهیلگری رخ دهد. ضمن اینکه ما در هر 31 استان ستاد متناظر داریم. یعنی علاوهبر ستاد ملی صبر، در هر 31 استان، ستاد استانی صبر هم داریم که متناظر ما، آنجا هم همینکار را انجام میدهند.
در مورد سفیر صلحیار و سفیر صلح توضیح دهید که چه کاری در ستاد ملی صبر انجام میدهند؟
بزرگترین کلمه ما در اینجا یاران صلح است؛ یعنی هر فرد یا گروهی که در صلح و سازش به ما کمک کند. در محدوده استانی صلحیار داریم که این فرد میتواند روحانی، امامجمعه یا پزشک باشد. میگوید میخواهم کمک کنم و ما هم یاعلی(ع) میگوییم. یک پله بالاتر، سفیر ملی است که اینها شخصیتهای ملی هستند و به ما به عنوان سفیر ملی صبرکمک میکنند. مثل آقایان مهران رجبی و داریوش ارجمند. یک شعبه ویژه با صلحیار ویژه هم داریم. مثلا آشوریها در ارومیه، ارامنهکشور، برادران اهل سنت و درکل اقلیتها هم خیلی خوب کمک میکنند.
محسن چاووشی خواننده پاپ هم در پروندههای مربوط به قصاص بسیار فعال است. او هم عضو ستاد ملی صبر است؟
خیر، تصور نمیکنم عضو باشد. وزارت ورزش و ورزشکاران هم خیلی به ما کمک میکنند. افرادی مثل آقایان فردین معصومی، غفوری و وحید هاشمیان. طیف عظیمی در این تلاشها سهیم هستند مثل انجمن خیران کشور و هرجا این ارتباط مورد نیاز بوده، برقرار شده است. به غیر از موارد یادشده، سمنهای صلح هم داریم؛ یعنی سازمانهای مردمنهاد که یکی از وظایفشان صلح است. در کل کشور، 16 هزار صلحیار انفرادی داریم و 300 سمن صلح هم شناساییکردهایم که در حالکمک به ما هستند. البته در حوزه سمنها هنوز درحال ساماندهی آنان هستیم و وارد فاز عملیاتی نشده است. فکر میکنم برای باقیمانده سال یا سال بعد تقویت شود. با سازمان تبلیغات اسلامی، آستان قدس امام رضا(ع) و وزارت ورزش برای سمنهای صلح و گروههای بزرگ صلح برنامهریزی کردهایم.
کارگروه نحوه پیگیری سازش در پروندههای قصاص چه اقداماتی انجام میدهد؟
این یک تجربه موفق است. عموما شیوهنامهها توسط یک مقام مانند رئیسجمهور، معاون او یا رئیس ورزش امضا میشود اما در بحث صلح و سازش، دیدیم سازمان زندانها اقداماتی انجام میدهد، ما هم کارهایی در مرکز توسعه حل اختلاف انجام میدهیم، دادستانها نیز اقداماتی دارند که بنا شد حرکتهای موازی را جمع کنیم، زیرا گاهی مراجعات مکرر به خانواده مقتول، ملولشان کرده و اعلام میکنند رضایت نمیدهیم. یکی از اولین شیوه نامههایی که با سه مسئول امضا شده، همین شیوهنامهای است که عرضکردم و دادستان کلکشور، رئیس مرکز توسعه حل اختلاف و رئیس سازمان زندانها آن را امضا کردهاند. آنجا ما در حرکتی هماهنگ میان روسایکل دادگستری، دادستانها، صلحیاران خصوصی، مردمی و سازمان زندانها، کار میکنیم. مثال میزنم؛ وقتی به شهرستان میرویم، سه گروه اطلاعاتشان را روی کاغذ پیاده کرده و میگویند خانوادهایکه قرار است برای رضایت گرفتن سراغشان برویم، ورزشی هستند، پس با یک ورزشکار میرویم یا به اهلبیت علاقه دارند از آستان امام رضا(ع) میرویم. البته مولفههای متعددی هم دارد. اینکه چه زمانی برویم، بزرگ اینها چهکسی است یا در ذهنشان چه میگذرد و هدفشان چیست. قصد رضایت دادن دارند، پول میخواهند، تصمیم به قصاصگرفتهاند و در مجموع قرار است چه تصمیمی بگیرند. در واقع، حرکت همزمان با همدلی و همراهی نهادهای مردمی و چند نهاد موجود در قوه قضاییه باعث این موفقیت شده است.
افرادیکه قرار است مورد بخشش قرار بگیرند، چه مشخصاتی دارند؟
ستاد دیه، به موضوعات اختلافات مالی و جرایم غیرعمد مانند تصادفات محدود میشود اما در ستاد ملی صبر چنین محدودیتی وجود ندارد. البته در مواردی مانند پروندههای آدمربایی یا جرایم علیه امنیت و... حق ورود نداریم، چون اصلا ارتباطی به ما ندارد. این افراد هیچ مشخصات خاصی ندارند و هر جرمیکه قابل گذشت باشد، ما میتوانیم به آن ورود کنیم.
مبالغ دیه به چه شکل تامین میشود؟
بعضی خانوادهها رضایت میدهند و هیچ مبلغی هم دریافت نمیکنند که از این دست موارد کم نداریم. بعضیها رضایت میدهند اما شرط میگذارند؛ مثلا یک شرط معنوی. بعضیها رضایت میدهند اما به جایش دیه دریافت میکنند در اینجا حوزه صلحیاری ما هم مقداری وسط میآید و بخشهای مختلفی حضور دارند. خیران، ستاد دیه، کارخانهداران، برگزاری مراسم گلریزان و موارد دیگر. ما هرجا رفتیم، کمکمانکردند. به هر اداره و آستانی که مراجعهکردیم، درشان به روی ما باز بود.
پای چوبهدار تصمیم به بخشش گرفتم
ماجرای شهید محمدسعید دهقاناناری، همان سربازیکه هنگام انتقال چند متهم به دادگاه، هدف ضربات چاقوی یکی از آنان قرار گرفت و به شهادت رسید، تا مدتها سوژه روز بود و قانون هم برای مادر حق قصاص را درنظر گرفته بود. مادر تا لحظهای که قاتل را پای چوبهدار دید، مصمم به قصاص بود؛ اما در ثانیههای آخر و به حرمت خدا و حضرت زهرا(س) او را بخشید که تصاویر این بخشش تا مدتها میان مردم دست به دست میشد. 19فروردین97 بود که قرار شد سرباز وظیفه شهید دهقاناناری، متهمی را به مرجع قضایی منتقلکند، غافل از اینکه او فکر فرار در سرش میپروراند. فرصتکه فراهم شد، متهم یک لحظه هم صبر نکرد. با چاقو شریان شاهرگ اصلی گردن شهید دهقاناناری را از هم درید و درحالیکه قصد فرار داشت، دستگیر شد. شهید دهقاناناری در خون خود غوطه میخورد و با اینکه به بیمارستان منتقل شد و 33روز در کما بود، اما 20اردیبهشت و در 24سالگی به شهادت رسید. تصمیم پدر و مادر شهید دهقاناناری قصاص بود و قاتل صبح 20اردیبهشت باید مجازات میشد. مادر میگوید:« بهگلزار شهدایکرمان رفتم. از حاجقاسم خواستم کمکم کند و اگر راهی وجود دارد، قاتل فرزندم را ببخشم خود شهدا آن را به دل من بیندازند. سر مزار فرزند شهیدم هم گفتم به هیچ عنوان نمیتوانم از خون تو بگذرم. به زندان که رفتم، قاتل فرزندم را برای قصاص آوردند، طناب بهگردنش انداخته، شهادتین و حکمش را خواندند. گفتم چرا معطلی؛ کار را تمامکنید و اجازه ندهید بیش از این اذیت شود. نمیدانم چه اتفاقی افتاد. به خدا گفتم با تو معامله میکنم و به احترام حضرت زهرا(س) و حرمت امام حسین(ع) میبخشم. انشاءا...که مورد رضایت خدا قرارگیرد.»
عکسهای این پرونده مربوط به بخشش قاتل شهید دهقان اناری است.
روایت بخشش
به چند مورد از پروندههای منجر به رضایت اشاره میکنید.
از این پروندهها زیاد داریم. در یک مورد که در زنجان اتفاق افتاد، اختلاف ملکی بین دو برادر پس از گذشت 57 سال حل و فصل شد. 57 سال پیش، یک اختلاف ملکی مربوط به چندین هکتار از اراضی زراعی بین دو خانوار در روستای خشکرود از توابع شهرستان زنجان به وجود آمد که این موضوع نهتنها منجر به تشکیل پروندههای متعدد حقوقی، کیفری و خانواده در محاکم شهرستان زنجان شد، بلکه علاوهبر هزینههای مادی، هزینههای معنوی نیز دربرداشت. همین مسأله باعث شده بود تا روز به روز دو برادر و خانوادههایشان بیشتر از هم فاصله بگیرند. در این 57سال ریشسفیدان زیادی پادرمیانی کرده بودند که نتیجهای نداشت اما سرانجام با تلاش و کوشش شبانهروزی اعضای شورای حل اختلاف روستای خشکرود و همچنین استفاده از ظرفیت ستاد صبر و همیاران صلح با دعوت طرفین و برگزاری جلسات متعدد، خوشبختانه زحمات آنها نتیجه داد. این دو برادر به سازش رسیدند و با اعلام رضایت از همدیگر، توافق کردند که تمامی پروندههای حقوقی و کیفری مربوط به این مسأله مختومه شود.
در پرونده دیگری که سال گذشته و در اردبیل رخ داد، متهم در کنار شاکی پرونده در مغازهای مشغول به کار بودند. متهم پرونده بنا به دلایل شخصی و همچنین نیاز مبرم مالی، اقدام به سرقت از این مغازه کرد و اقلامی به سرقت برد که ارزش آن به 80 میلیون تومان میرسید. با احتساب تاخیر و تادیه آن مبلغ مطرح شده به 200 میلیون تومان افزایش مییابد که متهم بهخاطر عدم توانایی در پرداخت بدهی، باید به زندان میرفت. هیات دارالمصلحین حسینیان اردبیل شاکی پرونده را راضی میکند که از کل مبلغ خود گذشت کند. شاکی پرونده نیز به احترام اعضای این هیات، راضی میشود تا از تمام مبلغ بدهی گذشت کند.
در زابل و درخصوص یک پرونده قتل هم با تلاش رئیس حوزه قضایی زابل، اعضای شورای حلاختلاف، بزرگان، ریشسفیدان و همچنین ستاد ملی صبر، یک پرونده قتل به سازش ختم شد. این قتل در سال 94 رخ داده و قاتل پس از مدتی دستگیر و تحویل مراجع قانونی شده بود. این پرونده نیز پس از طی مراحل قانونی، صدور کیفرخواست و در نهایت صدور حکم قصاص برای اخذ رضایت به شورای حل اختلاف ارجاع و تلاشها برای صلح و سازش آغاز شد. با پیگیری رئیس حوزه قضایی و مسئولان مربوطه، جلسات بسیار زیادی با طرفین پرونده برگزار شد که در نهایت، اولیای دم رضایت دادند و ختم به خیر شد.
منبع: ضمیمه تپش روزنامه جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد