به عبارتی اسم رمز برآوردهای کلان مالی و بخور و بپاشهای بدون بازگشت سرمایه و کم ثمر در کارکرد فرهنگی و بازتولید ارزش و آرمانها را «فاخر» گذاشتهاند!
نزدیک ۳۰ سال از ساخت فیلم بازمانده میگذرد. طی این سالها، معدود فیلمهایی با تم مقاومت و مشخصا موضوع آزادی فلسطین و مبارزه و افشای رژیم اشغالگر ساخته شدهاست اما هیچکدام و از همه نظر، در قواره بازمانده نبودهاند. البته نباید اهمیت چند فیلم دیگر را نادیده گرفت و حتی باید تاکید کرد ساختشان بهتر از نبودشان است (کمااینکه اگر همینها نبودند، جدول پخش تلویزیون برای بازپخشهای مکرر صفر بود) اما منظور این است که به نمونهای از فیلم خوب، بدون شعار و سفارش در زمینه فاخر بودن اشاره کنیم؛ یعنی اثری که کهنه نمیشود و هرسال و هربار تازه و قابل دیدن است. فیلمنامه تا اجرا بر اساس قواعد سینمای قصهگوی حماسی بهبار نشستهاست. از نمادپردازی و استعارههای گل درشت فاصله گرفته و برعکس در بستر داستانسرایی و کشمکش آدمها، تم مقاومت را عینیت بخشیدهاست. بازمانده (در سینمای مقاومت و آزادی) اثری خوشساخت است که به «فرم» ارتقا یافته لذا در عین ایجاد حس، به دلیل وجه ملودرامش با احساسات مخاطب انبوه هم کار میکند، از همین رو در گستره مخاطب هدفش، سرگرم میکند، لذت میبخشد و بازتولید فرهنگ، نتیجه نهایی آن است. فیلم بازمانده در حالی باعث فخر سینمای ایران و اعتبار هنر مقاومت شد که اساسا. اشارهای به سینمای فاخر نشدهبود. با اینکه جشنوارههای جهانی بهاین گونه آثار التفاتی ندارند اما بازمانده بابت نقاط قوتش، حتی از مرزهای ایران فراتر رفت، به طوریکه هم اکران عمومی شد و هم در جشنوارههای چند کشور، از جمله ایتالیا، کره و سرزمینهای اشغالی پذیرفته و نمایش داده شد، ضمن اینکه جوایزی هم گرفت که مثلا میتوان کسب عنوان بهترین فیلمنامه را یادآور شد.
طی چند دهه گذشته همواره با کلمه فاخر مواجه بودهایم ولی خروجی این تاکید و تاییدها موضوع درخور توجهی نبودهاست. همچنانکه در مطلع این مطلب اشاره شد، استفاده از کلمه فاخر معطوف به امکانات و بزرگی پروژه بودهاست. بنیاد سینمایی فارابی را بدعتگذار کلمه فاخر در ادبیات تولید فیلمها میشناسیم و مطابق واقعیتهایی، کلمه فاخر خط و ربط سفارش را تشکیل میدهد و فیلمسازان هم از این عنوان برای کسب بودجه و انواع حمایتها استفاده میکنند، بدون اینکه از منظر تئوریک، دقیقا معلوم باشد فیلم فاخر چگونه اثری است. در ارزشگذاری مرسوم، فیلمها به خوب، بد، متوسط و... تقسیمبندی میشود، ولی اینجا فقط کافی است یک فیلمساز بفهمد حامی مالی از سینما، فاخر بودن را میفهمد، دیگر سوراخ دعا را پیدا کردهاست تا موفق به کسب تسهیلات و تجهیزات کافی بشود، بدون اینکه مشخص باشد جایگاه و اهمیت راهبردی این آثار در تبیین و ترسیم عناصر فعال در جبهه مقاومت و اعتقادات و باورهای ملی، میهنی، مذهبی و... کجاست. سردرگمی در این زمینه، یکی از مؤلفههای مهم عقیم ماندن در ریلگذاری تولید فیلمهایی برای مصرفکنندگان طرفدار مقاومت در جهان است. فیلم کوچک اما خوب، بهمراتب راهگشاتر از فیلمهای بزرگ اما بد است. برای کشوری با رتبه بالا در تولید فیلم و این همه نهاد و دستگاه مدعی فیلم فاخر، اینکه تماشاگران داخلی هرسال به مناسبت روز قدس، فیلم تکراری ببینند، یک ضعف و سستی نابخشودنی است.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد