میثم حسن‌زاده، کارگردان «دوار» در گفت‌وگو با «جام‌جم» مطرح کرد

آلزایمر یک موزیسین

فیلم سینمایی «دوار» روایتی غیرخطی از داستان موزیسینی است که فراموشی دارد. او برای این‌که بیماری فراموشی برایش مشکل‌ساز نشود تمام برنامه‌های زندگی‌اش را به‌وسیله یادآوری‌های آلارم گوشی‌اش تنظیم کرده است و قصه از جایی در خاطر میلاد(موزیسین بیمار) شکل می‌گیرد که مهسا نامزدش رفته و او به دنبال کشف ماجرا است.
فیلم سینمایی «دوار» روایتی غیرخطی از داستان موزیسینی است که فراموشی دارد. او برای این‌که بیماری فراموشی برایش مشکل‌ساز نشود تمام برنامه‌های زندگی‌اش را به‌وسیله یادآوری‌های آلارم گوشی‌اش تنظیم کرده است و قصه از جایی در خاطر میلاد(موزیسین بیمار) شکل می‌گیرد که مهسا نامزدش رفته و او به دنبال کشف ماجرا است.
کد خبر: ۱۴۰۴۶۶۸
نویسنده ساناز قنبری - گروه فرهنگ و هنر

این فیلم از اواخر سال گذشته در سینماهای منتخب گروه سینمایی هنر و تجربه اکران شد و میلاد خزاعی، مهسا اکبرپور، راحیل کافی، رضا سنایی و مصطفی امیری از بازیگران آن هستند. پیرامون چگونگی تولید این فیلم با میثم حسن‌زاده گفت‌وگویی در جام‌جم داشتیم که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید:

در سینمای ایران به ندرت می‌توان فیلم‌هایی را یافت که بیماران موضوع یک فیلم قرار بگیرند. دلیل این اتفاق را چه می‌دانید و چه شد که برای تولید این فیلم اقدام کردید؟
بازی با ژانر و تجربه‌کردن‌های جدید در فیلمسازی همیشه از دغدغه‌های من بوده. ژانر سایکودرام و روانشناختی از ژانرهای مورد علاقه‌ام است که پرداختن به آن آزمون و خطاهای خود را می‌طلبد. ایده اولیه «دوار» از یک مقاله خارجی به ذهنم رسید. مقاله‌ای که طی آن تاکید کرده بود این بیماری دیگر فقط مختص سنین پیری نیست و جوانان نیز به دلیل استفاده بیش از اندازه از وسایل ارتباطات جمعی مثل تلفن همراه و... ممکن است در سنین پایین هم دچار زوال مغزی شوند. هر چند معدود اما در سینمای ایران و جهان نمونه آثاری داشته‌ایم که به بیماری آلزایمر بپردازد ولی افرادی که در این آثار درگیر این بیماری می‌شوند کهنسال هستند یا اگر سنین پایین باشند بر اثر سانحه‌ای دچار فراموشی شده‌اند، اما در مقاله‌ای که خواندم تاکید شده بود در دنیای مدرن امروزی سن فراموشی به زیر ۴۰ سال رسیده است. بعد از خواندن آن مقاله بود که تحقیقات اولیه را طی گفت‌وگو در این باره با پزشکان و صاحب‌نظران شروع کردم و به قصه فیلم «دوار» رسیدم. قصه فردی که دچار فراموشی می‌شود و درونگرا بودن این شخصیت به تشدید بیماری‌اش می‌افزاید. رایج است که زبان‌آموزی، یادگیری انواع و اقسام هنرها، مطالعه و... امکان ابتلا به این بیماری را کم می‌کند، اما شخصیت اصلی داستان ما که به این بیماری دچار می‌شود فردی است که عاشق موسیقی است و نت‌ها را می‌شناسد. البته میلاد، شخصیت اصلی داستان ما به خودی خود کاراکتری نیست که بتوان نمونه‌های زیادی از آن را در جامعه دید و به همین دلیل ممکن است در برخی موارد افراد نتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.

فیلم «یادگاری»(Memento) ساخته کریستوفر نولان هم فیلمی نئونوآر و روان‌شناسانه، روایتگر زندگی مردی است که بر اثر یک اتفاق حافظه کوتاه‌مدت خود را از دست می‌دهد که از قضا قصه فضای آن شباهت زیادی با فیلم شما دارد. آیا می‌توان دوار را برداشتی آزاد از «یادگاری» دانست؟
فکر نمی‌کنم از علاقه‌مندان سینما کسی باشد که کریستوفر نولان و آثارش را نشناسد. ما به عنوان نسل جدید سینما در آثارمان خودآگاه یا ناخودآگاه بازتابی از آثار فیلمسازان بزرگ دنیا هستیم. تا اینجا درست و من هم از آن دسته فیلمسازانی نیستم که بگویم نه به هیچ‌وجه تاثیری از «ممنتو» نگرفته یا اصلا این فیلم را ندیده‌ام، اما این‌که بگویم دوار اقتباسی از ممنتو است، خیر. چون در داستان ما حادثه‌ای پیش نمی‌آید که میلاد دچار فراموشی شود. در دوار، ما با میلاد همراه می‌شویم و او همواره در ذهن دارد که یک اتفاق بزرگ در عرصه موسیقی برایش رخ دهد اما در ممنتو بیننده یک اتفاق جنایی را دنبال می‌کند و حادثه دلیلی بر فراموشی شخصیت اصلی داستان است.

از نظر شما پرداختن به موضوعی چون مشکلات زندگی افرادی دارای بیماری زوال عقل در سینما تا چه اندازه می‌تواند در جامعه فرهنگ‌سازی و به ترویج زندگی سالم کمک کند؟
در دنیای امروزی زندگی (به خصوص در شهرهای شلوغ) سخت است و انسان روزانه با مشکلات و دغدغه‌های متعددی روبه‌رو است. از سوی دیگر به واسطه ظهور تلفن همراه، فضای مجازی و... روش زندگی و جنس ارتباطات بین انسان‌ها تغییر کرده است. طی تحقیقاتی که برای ساخت این فیلم داشتم به این نتیجه رسیدم که جنس تمام ارتباطات و همه چیز خیلی مکانیکی و رباتیک شده. این مکانیکی‌شدن روابط ناخودآگاه روی روابط انسان‌ها بسیار تاثیرگذار است. کمااین‌که بارها دیده‌ام کسانی‌که را که با اتکا به تلفن همراه‌شان حتی شماره نزدیکان‌شان را حفظ نمی‌کنند. انگار تمام وقایع و خاطرات ذهنی ما در یک گوشی کوچک خلاصه می‌شود که اگر یک لحظه از دستش بدهیم دچار چالش می‌شویم. این تغییر ارتباطات و سبک زندگی چالشی است که جهان مدرن امروز باید فکری به حال آن کند.

برای ساختن این فیلم چه چالش‌هایی داشتید؟ آیا موضوعی درباره این بیماری بود که علاقه‌مند به نمایش‌دادن آن در فیلم باشید و به‌دلیل محدودیت یا سانسور از آن صرف‌نظر کردید؟
مهم‌ترین چالشی که در ساخت این فیلم با آن روبه‌رو بودیم روایت داستان از دید فردی است که دچار فراموشی شده. این روایت به‌نوعی ناموثق است. به این معنا که داستان توسط فردی روایت می‌شود که آلزایمر دارد و مخاطب نمی‌داند کجا باید به روایتی که می‌بیند اعتماد کند و کجا نباید. بنابراین ما خواسته یا ناخواسته رفتیم به سمت تجربه‌کردن و فضای آوانگارد. درنهایت طوری شد که در تدوین خودمان هم گاهی دچار سردرگمی می‌شدیم. این حالت شاید در بعضی جاهای فیلم برای مخاطب جذابیت ایجاد می‌کرد اما از طرفی ممکن بود خط اصلی روایت گم شود و این خوشایند نیست. به‌هرحال از تجربه‌کردن به یک روایت جذاب رسیدیم و بازخوردی که امروز از مردم و منتقدان می‌گیریم گویای این است که در کارمان موفق عمل کردیم.

ظاهرا رویکردتان برای انتخاب بازیگر، حضور چهره‌های شناخته‌شده هم نبوده.
بازیگر چهره شاید به قدر کافی صبر و حوصله برای فیلمی که قرار است شکل و شمایل جدیدی را به مخاطب ارائه دهد نداشته باشد اما بازیگرهایی که جلوی دوربین سینما کمترشناخته‌شده‌اند اغلب صبورتر هستند. به‌خصوص با توجه به ژانر فیلم و نوع روایت داستان فیلم من. با توجه به فضای فیلم دوار خیلی سعی کردم که این فضا مستندگونه باشد و از عمده دلایلی که باعث شد از بازیگران چهره در فیلمم استفاده نکنم همین مسأله بود. ضمن این‌که فیلم دوار توسط یکی از کمپانی‌های بزرگ هالیوود خریداری شده و قرار است در بازار فیلم کن عرضه شود. ضمن این‌که در جشنواره‌های جهانی جز معدود مواردی هیچ فرقی بین بازیگران شناخته‌شده ایرانی با کمترشناخته‌شده‌ها وجود ندارد. در مجموع از بازیگران این فیلم بسیار راضی هستم و خوشحالم که انتخاب‌های درستی داشتم.

و در پایان از اکران فیلم‌تان در این بازه زمانی و در گروه هنر و تجربه راضی هستید؟
گروه سینمایی هنر و تجربه بدون هیچ توقع و چشمداشتی به اکران فیلم‌های تجربی که اتفاقات جدیدی را در سینمای ایران رقم می‌زند ورود کرده است. درحالی‌که کمتر پخش‌کننده‌ای شجاعت و جسارت به قول معروف پدری‌کردن در حق این‌گونه فیلم‌ها را می‌کند. در مورد دوار اصلا پیش‌بینی استقبال خوب مردم را نداشتم. چون مخاطب عام بعضا نمی‌تواند ارتباط عمیقی با روایت غیرخطی برقرار کند. تجربه ثابت کرده مخاطب ایرانی بیشتر روایتی ساده و خطی را می‌پسندد و این را از میزان فروش فیلم‌های سینمایی در کشور ایران به‌وضوح می‌توان دید اما خوشبختانه حتی این نوع از مخاطبان عام هم فیلم دوار را دوست داشتند. ما افتتاحیه خوبی در سینما چارسو داشتیم که برایم بسیار سورپرایزکننده بود و با توجه به مشکلات اقتصادی که در جامعه دیده می‌شود انتظار نمی‌رفت که این استقبال صورت بگیرد. از آن‌طرف در مشهد که زادگاهم است و این فیلم هم در آنجا فیلمبرداری شد هم اکرانی داشتیم و سینما هویزه تقریبا پر شده بود. حتی ما بلیت‌فروشی هم داشتیم که این حجم از استقبال مردم برایم خوشحال‌کننده‌ بود. دوار فیلمی لوباجت است که با تلاش زیادی ساخته شده. امیدوارم تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران از حمایت ژانرها و تجربه‌های جدید نترسند، چراکه حمایت از این‌گونه فیلم‌ها کمک به سینمای ملی است.

آلزایمر در سینمای ایران
فراموشی یا بیماری آلزایمر سوژه جالبی برای سینماست. آلزایمر با نشانه‌های ابتدایی آغاز می‌شود و کم‌کم فرد را به جایی می‌رساند که حتی ممکن است نزدیکان خود را هم نشناسد. سینمای ایران نسبت به مسأله آلزایمر بی‌تفاوت نبوده و سینماگران هر چند محدود، اما برای آگاهی بخشی درباره این بیماری تلاش‌هایی انجام داده‌اند. «کفش‌هایم کو؟» به کارگردانی زنده‌یاد کیومرث پوراحمد از جمله فیلم‌هایی است که با ابعاد اخلاقی و انسانی داستان زندگی مرد متمولی به نام حبیب را روایت می‌کند که به بیماری آلزایمر دچار شده و خانواده‌اش او را ترک کرده‌اند یا «نبات» به کارگردانی پگاه ارضی، قصه زندگی پدر و دختری است که با هم روزگار می‌گذرانند و دختر فکر می‌کند مادرش در یک حادثه از دنیا رفته؛ اما مادر که در خارج از کشور زندگی می‌کرده، پس از چند سال برای دیدن دخترش بازمی‌گردد و در کشمکش مخالفت شدید پدر با ملاقات این مادر و دختر، مشخص می‌شود که زن به بیماری آلزایمر دچار شده. «سرکوب» به کارگردانی رضا گوران هم با این‌که اثر چندان موفقی در سینمای ایران نیست، اما طراحی آلزایمر برای شخصیت مادر رنج کشیده که هرازگاهی کمی از گذشته تلخ خود و فرزندانش را به خاطر می‌آورد در نوع خود اتفاق تازه‌ای در سینمای ایران محسوب می‌شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها