به گزارش جام جم آنلاین، نرخ ارز در بازار غیر رسمی بالاخره پس از مدت ها مجددا کف قیمتی خود را شکست و وارد کانال 40 هزار تومان شد همچنین قیمت طلا و سکه، هم به دنبال نزول نرخ ارز، کاهشی بود و سکه امامی پس از ماهها، دوباره به کانال 28 میلیون تومانی بازگشت.
گفتنی است؛ سقوط سکه به این کانال در ادامه روند ریزشی قیمتها در بازارهای ارز و طلا طی روزهای گذشته بوده است.
همچنین پیش از این نیز گزارش های مفصلی در خصوص سقوط قیمت خودرو و قیمت مسکن خصوصا در اطراف کلان شهر ها نوشته شده بود که همگی نشان از ریزش های محسوس قیمت در بازارهای مختلف دارد.
لازم به ذکر است سیاست تثبیت به خوبی توانسته افسار رشد قیمت ارز را بکشد و بر خلاف جوسازی های برخی فعالان رسانه ای در پلتفرم هایی مثل توئیتر و غیره که از اعداد عجیب و غریب در خصوص نرخ ارز می گفتند و معتقد بودند که در خرداد ماه نرخ دلار سقف های بالاتری را ثبت می کند، نرخ دلار در کانال نزولی قرار گرفته است.
متاسفانه پدیده ای که در این روزها شاهد آن هستیم، این است که برخی رسانه ها همچنان سعی می کنند تا ریزش قیمت دلار، طلا، خودرو و مسکن را به هر پدیده ای به جز موفقیت سیاست تثبیت در کنترل انتظارات تورمی ارتباط دهند و به هر ریسمانی برای نقد این سیاست چنگ می زنند.
این روز ها که شاهد سقوط قیمت ها در بازار های مختلف هستیم و عقب نشینی خریداران کاملا مشهود است، برخی افراد در فضای مجازی و تعدادی از رسانه ها سعی می کنند تا با عباراتی نظیر ریزش دستوری، ارزپاشی، جمع شدن فنر نرخ ارز و عباراتی از این قبیل همچنان بر تنور التهابات ارزی بدمند و این تنور را گرم نگه دارند و مدام از موقتی بودن و زودگذر بودن کاهش نرخ ها در رسانه هایشان گزارش بزنند.
به نظر می رسد فضاسازی رسانه های جریان متعارف اقتصاد (که اتفاقا جریان اصلی فضای اقتصادی کشور را در دست دارند)، به یکی از عوامل مقاومت نرخ ارز غیر رسمی برای شکاندن کف قیمتی خود تبدیل شده بود، دقیقا القاها و فضا سازی های رسانه ای و تاثیر مستقیم آن بر انتظارات تورمی است.
از طرفی این کانال ها سعی می کنند تا تمامی این اتفاقات را صرفا به اخبار مثبت سیاسی گره زنند و عنوان می کنند که با فروکش کردن این اخبار نرخ ارز مجدد به کانال های بالاتر برخواهد گشت.
همچنین دیگر پدیده ای که این روزها شاهد آن هستیم، پدیده «انگار سازی» های رسانه ای است که هدف مشخصی جز ایجاد انفعال در سیاست گذار پولی را دنبال نمی کند و اینطور عنوان می کند که هر تلاشی برای کنترل تورم در شرایط فعلی اقتصاد ایران از پیش بازنده است.
این رسانه ها دائما با استناد به متغیرهایی همچون افزایش نقدینگی، کاهش تشکیل سرمایه ثابت، کسری ساختاری بودجه و ... ، چشم انداز اقتصاد ایران را سیاه ترسیم می کنند و با پمپاژ اخباری مبنی بر عدم کامیابی بانک مرکزی در کنترل تورم و گذر کردن اقتصاد ایران از این برهه حساس، هر گونه دستاورد در کنترل نرخ ارز و یا کنترل تورم را به سرعت تخطئه می کنند و از این دستاوردها به عنوان دستاوردی زودگذر و موقت یاد می کنند.
اگرچه مشخص نیست، «دلار گران» نفع چه گروهی را به دنبال دارد و دقیقا ذی نفع گران سازی دلار چه کسانی هستند، اما ذکر این هشدار الزامی است که تبعات برگشت ناپذیر تشدید التهابات ارزی با جوسازی رسانه ای دامن گیر همه آحاد جامعه خواهد شد و وضعیت معیشتی قشر ضعیف تر جامعه را تحت تاثیر قرار داده و معضلات بزرگی را برای اقتصاد ایران پدید می آورد.
در پایان لازم به ذکر است، در شرایط فعلی که اقتصاد ایران، پس از جهش های تورمی سنگین، توانسته نفسی تازه کند و فضای نسبتا با ثباتی را پس از ماه ها تجربه کند، همه فعالان و رسانه های اقتصادی باید در راستای کمک به کاهش تورم و تثبیت نرخ ارز قدم بردارند و از تحریک انتظارات تورمی پرهیز کنند.
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: