جام‌جم از پشت صحنه یک برنامه پرمخاطب در گفت‌وگو با عوامل گزارش می‌دهد

پیچ و تاب در سازه‌های قهرمان

«جام‌جم» از پشت صحنه یک برنامه پرمخاطب در گفت‌وگو با عوامل گزارش می‌دهد

هیجان قهرمان

سوله بزرگی حوالی پاسداران است که اگر رد و نشانی از مسابقه «قهرمان» بگیری به نزدیک یک پرده بزرگ و تیره هدایتت می‌کنند تا مجوزهای ورود صادر شود. در حین انتظار و در همان دقایق اندک برای ورودم به پشت‌صحنه، پرده بزرگ را آرام کنار می‌زنم و شرکت‌کننده‌ای را می‌بینم که در حال تاب‌خوردن در یکی از سازه‌های مسابقه است.
سوله بزرگی حوالی پاسداران است که اگر رد و نشانی از مسابقه «قهرمان» بگیری به نزدیک یک پرده بزرگ و تیره هدایتت می‌کنند تا مجوزهای ورود صادر شود. در حین انتظار و در همان دقایق اندک برای ورودم به پشت‌صحنه، پرده بزرگ را آرام کنار می‌زنم و شرکت‌کننده‌ای را می‌بینم که در حال تاب‌خوردن در یکی از سازه‌های مسابقه است.
کد خبر: ۱۴۱۱۴۳۸
نویسنده سپیده اشرفی - گروه رسانه

تیموری و قیاسی از همان بالای باکس مجری‌ها با هیجان نگاهش می‌کنند که شرکت‌کننده یکباره پایین می‌افتد و رد آب به کنار باکس می‌ریزد. کافی است رد پای خیس همین شرکت‌کننده خسته که نفس‌هایش به شماره افتاده را دنبال کنی تا به پشت‌صحنه برسی. رد پای خیس، عمر اندکی دارد چون عوامل پشت‌صحنه هر لحظه در تدارک هستند تا زمین خشک باشد و مسابقه در تمیزترین و عادی‌ترین شکل آن برگزار شود. یک سوله مستطیل‌شکل که شاید ظاهر آن در قاب تلویزیون نقش ببندد اما وارد که می‌شوی، بیشتر از ۲۰۰ نفر در گرمای خرداد و آن سوله دم‌کرده در تلاش هستند تا خروجی آن، همان هیجانی شود که در قاب شبکه سه می‌بینیم. گزارش پیش‌رو، روایت جام‌جم از پشت‌صحنه یک مسابقه با نام قهرمان است که تلاش کرده جدای از نمونه‌های خارجی آن، با نقش و نمادهای ایرانی باشد و فرصتی شود برای جوانان ایرانی تا قدوقامت‌شان را با قواره‌های جهانی همسان کنند. با این روایت همراه شوید تا نفس‌به‌نفس از جزئیات ساخت این برنامه بزرگ بخوانید.

رد پای خیس شرکت‌کننده‌ای که در آب افتاده، به پشت‌صحنه کشیده می‌شود. خیسی یعنی در آب‌افتادن و حذف. شاید برای همین است که وقتی رد پایش را دنبال می‌کنم، می‌بینم که چطور با بی‌میلی پایش را روی زمین می‌کشد تا بالاخره به پشت‌صحنه برسد. چشم می‌اندازد تا کسی را ببیند و با او همدردی کند. هم‌تیمی‌ها کنارش می‌آیند. بغض امانش نمی‌دهد و به یکباره زیر گریه می‌زند. تصورش هم سخت است. کسی که قهرمان یکی از رشته‌های ورزشی است گوشه‌ای نشسته و سر در گریبان با کسی حرف نمی‌زند. تیمش روحیه‌شان را باخته‌‎اند. مدام دور و اطراف مدیر تیم قهرمانان می‌گردند تا شاید راهی برای بازگشتش پیدا کنند. رنگ باخته‌اند و با ناامیدی بقیه بازی را نظاره می‌کنند. قهرمان برای هرکسی که در آن شرکت می‌کند جدی است. آن‌قدر جدی که ورزشکاران ابایی از اشک و خشم ندارند و ابایی از این ندارند که اگر هم‌تیمی بعدی‌شان در آب بیفتد، جیغ بزنند و با مشت به کیسه‌بوکس پشت‌صحنه بکوبند. کمی بعد که با تهیه‌کننده صحبت می‌کنم، به این نکته هم اشاره می‌کند که تیم حذف‌شده از مرحله قبل هنوز هم به دنبال راهی برای بازگشت به مسابقه است. می‌گوید خیلی‌های‌شان خواب و خوراک ندارند و همین یعنی قهرمان برای‌شان جدی است. البته تب‌وتاب فقط در میان شرکت‌کنندگان نیست؛ عوامل تولید اگر بیشتر از شرکت‌کنندگان دوندگی نکنند و عرق نریزند، کمتر از آنها نیستند. با آنها اشک می‌ریزند و می‌خندند. یک خانواده‌ شده‌اند و برای یک نتیجه تلاش می‌کنند. باورش سخت است اما نزدیک به ۱۲ تا ۱۳ دوربین در حین برگزاری مسابقه و ۱۶ دوربین به شکل آفلاین، قدم‌به‌قدم با ورزشکاران همراه می‌شوند تا حتی ثانیه‌ای از رقابت‌ها از قاب دوربین خارج نشود. همزمان شش باکس تدوین مشغول به کار است تا خروجی برنامه به‌موقع به آنتن برسد. در حین مشغول‌بودن عوامل، دقایقی فرصت می‌شود تا با تهیه‌کننده برنامه صحبت کنم. محمدحسین سعادتی درخصوص حساسیت‌های مرحله فینال به «جام‌جم» می‌گوید: فینال خیلی مرحله حساسی است، چون تیم‌ها با انگیزه آمده‌اند و برای‌شان مهم است که این بازی‌ها را چطور پشت‌سر بگذارند.

رقابت‌هایی که گروهی شد
سعادتی جزئیات بیشتری از مراحل فینال بیان می‌کند که تصویر واضح‌تری را برای مخاطبان رقم می‌زند: فینال در سه مرحله برگزار می‌شود. ۱۰ نفر فینالیست، هرکدام سه نفر را به‌عنوان یار انتخاب کردند تا فینال به شکل گروهی برگزار شود. کاپیتان‌ها هم در این مرحله با هم رقابت می‌کنند که تأثیرگذاری اصلی را در این مرحله بیشتر می‌کند. این مرحله شامل یک‌چهارم نهایی، نیمه‌نهایی و در نهایت فینال است. این مراحل به‌صورت حذفی است و تیم‌ها با هم مسابقه می‌دهند و در دو شب، یک تیم حذف می‌شود و دیگری بالا می‌رود. وقتی هم یک تیم به‌طورکلی حذف شود، تیم بعدی به شکل گروهی بالا می‌رود. مسابقه دو تیم هم در دو قسمت انجام می‌شود. یک قسمت رقابت یار‌های کاپیتان‌ها با هم، و شب بعد، رقابت خود کاپیتان‌هاست. به گزارش جام‌جم، در حین صحبت‌های سعادتی، گروهی در حال تماشای رقابت‌هایی است که همزمان در حال برگزاری در سالن اصلی می‌باشد. یکی از آنها در آب افتاده و با پای خیس و حوله‌به‌دوش، هیجان بازی نفر بعدی را تماشا می‌کند. صورتش گل انداخته و نفس‌اش بند آمده. هنوز نفس راحت از رقابت خودش نکشیده و پای مانیتور پشت‌صحنه بالا و پایین می‌رود تا سرنوشت تیمش را دنبال کند. وقتی آخرین نفر هم در آب می‌افتد، التهاب پشت‌صحنه بازهم بیشتر می‌شود. یک گروه فریاد شادی سر می‌دهد و گروه دیگر، احساس می‌کند همه چیزش را باخته. ترکیبی از غم و شادی که رنگ و رخ مسابقه را تندتر می‌کند. چیزی که در این مرحله به خوبی دیده می‌شود، هدایت درست‌تر شرکت‌کنندگان نسبت به مرحله قبل است.
سعادتی در این خصوص می‌گوید: نکته‌ای که در مرحله فینال وجود دارد، قدرت بیشتر شرکت‌کنندگان است. یعنی بیشتر افرادی که در این مرحله حاضر می‌شوند، توان بالاتری نسبت به شرکت‌کنندگان قبلی دارند. به همین علت واضح است که از قدرت بدنی بالاتری برخوردارند و راحت‌تر آیتم‌ها را رد می‌کنند. دقایق مسابقه را هم از شش به چهار دقیقه بردیم که همین باعث شده زمان، اهمیت بیشتری برای شرکت‌کنندگان داشته‌باشد.

توجه به فرزندآوری در آیتم‌های میانی
وی در خصوص تفاوت مسابقه قهرمان با نمونه‌های خارجی هم عنوان می‌کند: اولویت اصلی ما این بود که خانواده را در برنامه قهرمان پررنگ کنیم؛ چیزی که در برنامه‌های خارجی اصلا مطرح نیست. یعنی در نمونه‌های خارجی به‌جای خانواده، بیشتر روی خود ورزش و فردی بودن آن تمرکز می‌شود. ما خانواده‌های ایرانی را وارد کردیم که در کنار شرکت‌کنندگان حاضرند و انرژی بخش هستند. مسأله دیگر این است که تلاش کردیم از دکور و المان‌های ایرانی ــ ‌اسلامی استفاده کنیم.
در میان صحبت‌های تهیه‌کننده، می‌توان صدای حرف‌های تیموری را پای بلندگو شنید که در حال کل‌کل با قیاسی است. چیزی که به گفته سعادتی برای آن فکر شده اما به شکل بداهه مطرح می‌شود. سعادتی در خصوص شوخی‌های بین دو مجری و میزان بداهه بودن آن می‌گوید: اصل بحث ما ـــ حتی وقتی ماجرای لاک پشتی به نام«لاکی» را در برنامه مطرح کردیم - این بود که می‌خواستیم بحث ازدواج، فرزند‌آوری و تربیت فرزند را در برنامه بگنجانیم. در عین حال وقتی بخواهیم برای مخاطب نوجوان تولید داشته‌باشیم، باید قدری طنز و فانتزی را به برنامه اضافه کنیم. شاید برخی افراد با سن بالاتر بگویند برخی شوخی‌ها خوب نیست اما نوجوان‌های مخاطب برنامه، این کار را دوست دارند و روی‌شان تأثیر می‌گذارد. تلاش کردیم مشکلات اجتماعی و فرهنگی را در برخی محتوا‌های این‌چنینی قرار دهیم. برآورد ما نشان می‌دهد بیشترین مخاطبان قهرمان، نوجوان‌ها هستند در صورتی که برنامه ما عامه پسند است و قرار است همه مخاطب آن باشند. می‌کوشیم با نوع برنامه و شوخی به مخاطب عام نزدیک شویم اما قشر اصلی مخاطبان ما نوجوان‌ها هستند. البته افرادی که می‌توانستند در برنامه ما شرکت کنند ۱۶ تا ۶۰ سال بودند. الان هم در میان فینالیست‌های‌مان شرکت‌کنندگانی از سنین ۱۷سال، ۱۹ سال و ۳۰ سال داریم.
سعادتی درخصوص حمایت از برگزیدگان این مسابقه هم عنوان می‌کند: جوان‌ها خیلی ظرفیت‌ها دارند که دیده نمی‌شوند. در واقع جایی ندارند که این توانمندی‌ها را در معرض نمایش قرار دهند. برنامه‌ای مثل قهرمان می‌تواند باعث شود هم ورزش به نمایش گذاشته شود و هم توانمندی‌های شرکت‌کنندگان. افرادی که پودر می‌خورند یا آمپول می‌زنند که بدن زیبایی داشته‌باشند، اصلا نمی‌توانند در برنامه ما موفق شوند در عین حال با وزارت ورزش و فدراسیون‌ها صحبت کردیم که بتوانیم سه تیم اول را به کمپ‌های تیم ملی رشته‌های مرتبط معرفی کنیم.

یک وقفه اجباری
به گزارش جام‌جم، تنها چیزی که ممکن است یک وقفه اجباری و آنی در مسابقه ایجاد کند، آسیب‌دیدگی شرکت‌کنندگان است. بعد از صحبت‌های تهیه‌کننده وقتی یکی از شرکت‌کنندگان در تلاش برای ثبت رکورد جدید و فتح منحنی بلند مسابقه است، مچ پایش آسیب می‌بیند و با فریاد اوست که یکباره کل سوله مسابقه، ساکت می‌شود. تیم امداد وارد صحنه می‌شود تا به وضعیت جسمی او رسیدگی کند. گروه او در پشت صحنه رنگ باخته‌اند و احساس می‌کنند امیدی برای ادامه مسابقه ندارند. این فقط یکی از سختی‌های ضبط مرحله فینال یک مسابقه است. هرچند تیم قهرمانان در تلاش است پشت صحنه را مدیریت کند تا انگیزه دیگر بازیکنان از دست نرود. لحظه آسیب‌دیدگی، فقط کمی بعد از آن است که اولین شرکت‌کننده موفق می‌شود در آن شب، شیب تند و بلند را طی کند و زنگ مسابقه را به صدا درآورد. درست مثل زندگی که هر لحظه آن با لحظه دیگر متفاوت است. هنوز تابستان نشده اما گرمای خرداد نفس کشیدن در وجب به وجب این سوله و پشت صحنه مسابقه را سخت کرده‌است. در همین گرماست که شرکت‌کنندگان با صورت‌های گل‌انداخته و نفس‌های بریده از سازه‌های مسابقه بالا و پایین می‌روند و در همان ارتفاع ۹متر گاهی روی یک انگشت آویزان می‌مانند تا تلاش کنند حتی شده یک ثانیه را نسبت به رقبا جابه جا کنند. بازی برای‌شان حیثیتی شده و به هیچ قیمتی نمی‌خواهند آن را از دست بدهند. شاید برای همین هم قبل از رفتن به ارتفاع بلند شیب نهایی، محاسبه درستی از قد خود ندارند و ناگهان آسیب می‌بینند. مدیریت این هیجان‌ها کار ساده‌ای نیست. وقتی پای کار بزرگی مثل قهرمان در میان باشد، همه چیز باید طبق برنامه‌ریزی جلو برود. محمد پیوندی، کارگردان برنامه قهرمان است که پیش از این تجربه کار با تیم ماه عسل را داشته. شاید به همین دلیل هم مدیوم تلویزیون را خوب می‌شناسد و هدایت برنامه را به درستی انجام می‌دهد. او نکات جالبی را درباره سختی‌های رقابت‌های فینال و ضبط آن بیان می‌کند. پیوندی به جام‌جم می‌گوید: به هر حال مرحله فینال، حساسیت‌های بیشتری دارد. رقابت قدری سخت‌تر می‌شود و برای تیم سازنده هم کار سخت‌تر خواهد شد. خودمان هم پیش‌بینی نمی‌کردیم در شکل جدولی، تیم‌ها به گونه‌ای قرار گیرند که تنش را زیاد کند. رقابت‌های ورزشی هم به همین شکل است. وی در خصوص گروهی‌شدن رقابت‌ها در مرحله فینال هم تصریح می‌کند: ذات مسابقه ما فردی است. هر فردی این مسیر را باید به تنهایی طی کند. به نظرم چیزی که قدری این ورزش‌ها را متمایز می‌کند، روحیه تیمی است. احساس کردیم فردی‌بودن رقابت‌ها، این روحیه تیمی را از مسابقه می‌گیرد. تلاش کردیم آن را در فینال، به شیوه دیگری رقم بزنیم.
پیوندی به برخی تصاویر ماندگار در رقابت‌های ورزشی اشاره کرده و می‌گوید: در جام جهانی فوتبال هم دیدیم که قاب ماندگاری که در ذهن مخاطب نقش بست، شادی یکی از بازیکنان تیم مراکش یعنی اشرف حکیمی با مادرش بود. من این مسأله را سال‌ها در برنامه‌سازی هم تجربه کرده‌ام. خیلی مواقع روایت‌های مختلفی داریم اما برخی قاب‌ها در رسانه ماندگار می‌شود. به نظرم ما در تلویزیون مسئول هستیم که این تصاویر را نقش بزنیم و ماندگار کنیم. برخی از این تصاویر خیلی عمیق است. مثل ورزشکاری که سجده می‌کند و پای مادرش را می‌بوسد. اگر نتوانیم تصاویر این‌چنینی را نقش بزنیم، هیچ چیز را نشان نداده‌ایم.

حمایت‌های متفاوت
به گزارش جام‌جم، یکی از چیزهای جالبی که در حین ضبط می‌توان دید، پلاکاردهایی است که در دست برخی تماشاچیان است تا اگر صدای‌شان برای تشویق یک شرکت‌کننده به اندازه کافی بلند نبود، با نوشتن برخی شعارها از او حمایت کنند. پیوندی در این رابطه می‌گوید: ما در رسانه با مدیومی مواجه هستیم که مخاطبان متفاوتی را در برمی‌گیرد. اگر صرفا بخواهیم به برگزاری مسابقه فکر کنیم، این میدان را به فوتبال می‌بازیم چون جذاب‌تر است. به همین دلیل باید به این فکر کنیم که تمام مخاطبان را داشته‌باشیم و به شکلی آن را ارائه کنیم که براشان جذاب باشد. در عین حال پارتنرسازی در انتخاب مجریان داشتیم تا طراحی متفاوتی برای‌شان انجام دهیم. در همین راستا یک محتوای عمیق و دراماتیک طراحی کردیم و یک بخش هم طنز است تا هر دو مجری آن را جلو ببرند و کارشان تنوع داشته‌باشد. کار سختی است که در یک برنامه تلویزیونی همه را راضی نگه داریم. این بازی‌ها یک سال تست شده تا به نتیجه برسد.
وی ادامه می‌دهد: البته مسأله پلاکاردها چیز تازه‌ای نیست اما تلاش کردیم از تجربیات خودمان در مسابقات ورزشی استفاده کنیم. با توجه به همان اشاره‌ای که در قیاس این مسابقه با استادیوم ورزشی داشتم، باید بگویم قصدمان این بود که این روح حمایتی را از مخاطب نگیریم. تماشاچی‌های قهرمان احساس نمی‌کنند که در یک برنامه تلویزیونی هستند. تماشاچی در این برنامه، همراه مسابقه است و یادش می‌رود که دوربین وجود دارد. در حالی که در برنامه‌های دیگر این طور نیست. تلاش کردیم قواعد مرسوم را برداریم. تماشاچیان برخی پلاکارد‌ها را خودشان می‌آورند و ‌ایده می‌دهند. ما اینجا به نوعی هم برگزارکننده یک لیگ ورزشی هستیم و هم باید حواس‌مان به مدیوم و مخاطبان باشد. این‌که موفق بوده یا نه، یک برآیند است که باید دیگران بگویند. برخی مواقع مردم احساس می‌کنند مجری‌ها کار مجزایی می‌کنند. اما مجریان ما با تیم همراه هستند. همه به هم کمک می‌کنیم و در تمام سال‌هایی که من کار کردم، همراه‌ترین مجری‌ها را از نظر ارائه در این برنامه داشتیم. تجربه کار با یوسف تیموری هم جالب بود. شاید برخی تصور کنند کار با یک بازیگر سخت باشد اما هم یوسف و هم‌ ایمان در حین کار نکاتی را بیان می‌کنند که به ما در پیشبرد کار کمک می‌کند.

ماجرای زندگی لاکی از کجا کلید خورد؟
حضور فردی مثل یوسف تیموری کافی است تا تب و تاب مسابقه همزمان با هیجان، با طنز هم همراه شود؛ از خوش و بش‌کردن با تماشاچیان گرفته تا شوخی‌های مخصوص خودش که از پسرش لاکی حرف بزند و فضای یک رقابت جدی را با شوخی همراه کند. تیموری توانسته چاشنی طنز را به یک برنامه ورزشی اضافه کند. البته یک دقیقه هم یک‌جا بند نمی‌شود و گفت‌وگو با او چالش‌های خاص خودش را دارد. اما همراه‌بودن و مهربانی همیشگی‌اش به کمکم می‌آید تا چند دقیقه‌ای با او همکلام شوم.
تیموری درخصوص شیوه بیان طنز و بده‌بستان‌هایش با‌ ایمان قیاسی به جام‌جم می‌گوید: «وقتی پیشنهاد اجرای مسابقه را به من دادند، سر یک کار بودم که نتوانستم قبول کنم. مسابقه به دلیل پیش‌تولید زیادی که داشت قدری با وقفه همراه شد و دوباره پیشنهاد اجرا مطرح شد. به طور کلی تم ورزشی کار را دوست داشتم چون خودم ورزش می‌کنم. البته من نمی‌توانم مثل مجری‌ها کار کنم و مدلی که مطرح شد این بود که یک ترکیب متفاوت در کنار ‌ایمان قیاسی داشته‌باشیم که پیشنهاد خود تهیه‌کننده و سازمان بود. به نظرم این ترکیب درست بود چون ایمان قیاسی خط جدی را جلو می‌برد و من در حین اجرا، لحظات طنز ایجاد می‌کنم. تلاش کردیم وقتی شرکت‌کنندگان در حال رقابت هستند، ملاحظه آنها را کنیم تا وقفه‌ای در رقابت ایجاد نشود. من دوست داشتم قدری این طنز در حین رقابت کمتر باشد چون ورزش می‌کنم و می‌دانم احتمال حواس‌پرتی برای ورزشکاران وجود دارد و در عین حال، ایجاد وقفه باعث سردشدن بدن ورزشکار و کم‌شدن انعطاف بدنی‌اش می‌شود. الان جای این طنز تا حدی جا افتاده و ‌امیدوارم در فصل‌های بعد تنوع این طنز بیشتر باشد. تلاش می‌کنیم در فصل‌های بعد، طنز برنامه قدری متفاوت اما به همین شیوه باشد.»
مدل اجرای او و قیاسی، در نوع خود یک تناقض تمام‌عیار است. تیموری درباره صحبت‌هایی که میان‌شان رد و بدل می‌شود، می‌گوید: دیالوگ‌های بین من و آقای قیاسی، کلا بداهه است. برخی موارد از طرف نویسنده پیشنهاد می‌شود و برخی هم توسط خودمان است. سعی می‌کنیم این بداهه‌ها تا جایی باشد که چارچوب مسابقه به هم نریزند. خودم ابتدا با برخی پیشنهاد‌هایی که برای این شوخی‌ها و صحبت درباره لاکی(لاک‌پشت برنامه) مطرح می‌شد مخالفت می‌کردم اما بعد می‌دیدم که خیلی خوب از آن استقبال می‌شود و در برنامه نشسته‌است. در نهایت آیتم‌های این‌چنینی را در سرعت بالا گرفتیم که به ورزشکاران هم آسیب نخورد. الان مسابقه قهرمان درست مثل یک سریال کمدی و یک مسابقه ورزشی است. در عین حال در میان مخاطبان، هم توجه نوجوان‌ها را به خود جلب کرده و هم برای ورزشکاران جذاب است. از خوبی‌های این برنامه این است که هم مخاطب خردسال یا نوجوان داریم و هم ورزشکاران، مخاطب برنامه هستند. قهرمان نسبت به مسابقه‌های دیگری که قبلا در ایران داشتیم، یک سر و گردن بالاتر است. این بازیگر تصریح می‌کند: من از ۱۳ سالگی وارد کار تئاتر شده و آنجا با بچه‌هایی آشنا شدم که هر کدام از یک نقطه ایران بودند. مسأله‌ای که برای من مهم است، احترام به همه عقاید و سلیقه‌هاست. وقتی در برنامه سال تحویل گفتم نوروز باستانی را به شیعه، سنی، مسیحی و‌ یهودی در سراسر دنیا تبریک می‌گویم، چیزی بود که از ته قلبم گفتم. من به واسطه این‌که بازیگر هستم و دوستان مختلفی دارم، با افراد مختلفی در ارتباط هستم و تلاش می‌کنم احترام همه را نگاه دارم. این از نظر خودم فراتر از خط قرمز است. چیز‌هایی که می‌گویم سانسور ندارد. هم رسانه‌ملی را خوب می‌شناسم و هم برایم مهم است که برخی مسائل را رعایت کنم.

پشت صحنه چه خبر است؟
از همان زمانی که وارد سوله ضبط برنامه می‌شوم، جزئیات پشت صحنه و مدیریت افرادی که آنجا هستند، برایم قابل توجه است. تنها چیزی که از یک مسابقه انتظار نداشتم این بود که چشمم به معماری ایرانی بیفتد و بعدها از قول یکی از عوامل تولید بشنوم که برگرفته از خانه کاشانی‌هاست. از قوس طاق‌های پشت سر تماشاچیان گرفته تا بته‌جقه‌هایی که روی بیشتر تابلوها نقش بسته؛ همه نشان از آن دارد که قهرمان تلاش کرده یک مسابقه با استاندارد جهانی را با نمادهای ایرانی همراه کند. پشت صحنه خودش یک قصه جداست. از آرد سفیدی که برای دست شرکت‌کنندگان است تا برخی سازه‌هایی که برای تمرین‌کردن است و می‌توان آن را نمونه کوچکی از سازه‌های اصلی دانست. سوالی که شاید در همان ابتدای ورود برای خیلی‌ها مطرح شود، حضور تعداد زیادی از نیروهای حراست بوده که ممکن است در ابتدا غریب به نظر برسد. کافی است کمی در پشت صحنه باشی تا متوجه شوی اگر همین نیروهای حراست نباشند، برقراری نظم بین افرادی که خود را مدعیان قهرمانی می‌دانند چقدر سخت است. درست مثل زمانی که یکی از آنها از دور رقابت‌ها حذف و پذیرش آن برای تیم سخت می‌شود.البته بخشی از نظم پشت صحنه مدیون برنامه‌ریزی‌هایی است که تیم قهرمانان داشته و برای هر لحظه آن طراحی خاصی داشته‌است. درست مثل زمانی که ممکن است یک شرکت‌کننده از ادامه رقابت‌ها حذف شده و تنش و هیجان در پشت صحنه بیشتر شود.
احمد ناصری‌پور، مدیر تیم قهرمانان است که نفس به نفس با شرکت‌کنندگان همراه است. او در خصوص نحوه گزینش شرکت‌کنندگان در برنامه قهرمان به جام‌جم می‌گوید: برای فصل اول، شرایط‌مان گزینشی بود. ابتدا از طریق فدراسیون‌ها جلو رفتیم و لیست قهرمانان رشته‌های مختلف را به دست آوردیم؛ یعنی افرادی که مقام کشوری دارند. می‌خواستیم کیفیت برنامه به شکلی باشد که از همه رشته‌ها در برنامه حاضر باشند. این مسأله را برای طراحی کلی آیتم‌ها لازم داشتیم. برخی فدراسیون‌ها خوب همراهی کردند و برخی هم چندان همراه نبودند. افرادی در برنامه قهرمان موفق می‌شوند که قدرت بدنی بالایی داشته‌باشند چون آیتم‌ها نیاز به استقامت بدنی آنها دارد و ممکن است زمان زیادی از سازه‌ها آویزان باشند. از طرفی وزن پایین هم باید داشته‌باشند. برخی ورزشکاران خیلی ما را شگفت‌زده کردند. باور نمی‌کردیم که ورزشکارانی به این خوبی در کشور داشته‌باشیم.

حضور قهرمان‌های گمنام
یک نگاه ساده به شرکت‌کنندگان به‌خوبی نشان می‌دهد که اینجا خبری از قهرمانان عضله‌ای و تزریق‌کرده نیست. چهره‌ها و بدن‌ها همه شبیه همان چیزی است که همه‌جا می‌بینیم. البته پشت این چهره‌ها، قهرمان‌هایی نهفته است که تا قبل از مسابقه قهرمان، فرصتی برای بروز توانمندی‌های خود نداشتند؛ قهرمان‌هایی از شهرها و روستاهای مختلف که فرصت دیده شدن نداشته‌اند. ناصری درباره حضور شرکت‌کنندگان از استان‌های مختلف عنوان می‌کند: در مرحله بعد به شکل استانی و با معرفی ورزشکاران خوب در استان ورود کردیم. تلاش کردیم از همه نقاط ایران شرکت‌کننده داشته‌باشیم و در تقسیم‌بندی انجام شده، تنها ۴۰درصدشان از شهرهای بزرگ بودند. جزو اهداف اصلی برنامه هم این بود که تمرکززدایی صورت گیرد و ورزشکارانی باشند که مهارت دارند. مثلا شرکت‌کننده‌ای از شادگان داشتیم که ۶-۵ سال با پای برهنه تمرین کرده‌است. برخی از شرکت‌کنندگان هم در مسابقات برون‌مرزی شرکت کرده‌بودند اما نامی از آنها مطرح نشده‌بود. گروهی که اینجا بیشتر توانستند موفق شوند سنگ‌نوردان بودند که ۱۰نفر اول آنها را در این برنامه داشتیم. قهرمان‌های این ورزش در کشورهای دیگر هم رده اول این مسابقات را در اختیار دارند. وی می‌گوید: حدود ۱۰درصد از شرکت‌کنندگان ما از روستاها هستند. نگاه‌مان به ورزش‌های باستانی هم بوده و تلاش کردیم ورزش‌های ایرانی را در این مسابقه داشته‌باشیم. پیش از این، سه قسمت ۱۵ثانیه‌ای زیرنویس فراخوان دادیم که ۱۰هزار شرکت‌کننده متفاوت به ما درخواست حضور دادند. نزدیک به ۴۰هزار پیامک داشتیم که با پالایش صورت گرفته، به ۱۰هزار نفر رسیدیم تا برای سری‌های بعد پالایش و تست را انجام دهیم. در نظر داریم که در فصل‌های بعد، مسابقه را بیشتر به سمت بین‌المللی شدن ببریم. با کشورهایی مثل کره و روسیه صحبت کردیم تا به‌صورت مستقیم، تیم‌هایی از کشورهای مختلف داشته‌باشیم و برگزیدگان ایران با آنها وارد رقابت شوند. می‌توانیم این نوید را بدهیم که در سری‌های بعد، قهرمان‌های رقابت‌های نینجاوریر را هم در قهرمان داشته‌باشیم. همین حالا هم از کشورهایی مثل افغانستان و عراق شرکت‌کننده داریم ولی قواره مسابقه هنوز بین‌المللی نشده‌است.

همذات‌پنداری مخاطب
ناصری تصریح می‌کند: ما در بخش اول مسابقه، در‌نظر داشتیم که همذات‌پنداری با مخاطب صورت گیرد. ابتدای کار افرادی وارد می‌شدند که در نگاه اول خیلی ویژگی خاصی از آنها نمی‌دیدیم اما از مسابقه نتیجه می‌گرفتند. این مسأله جزو اهداف برنامه است که سراسر کشور را برای فرهنگ‌سازی و تبلیغ ورزش درگیر کند. تلاش کردیم هم در ورزش و هم در آمادگی جسمانی این همذات‌پنداری را ایجاد کنیم. در سنین مختلف شرکت‌کننده داشتیم. بازه سنی را متنوع گرفتیم. این برنامه به‌شدت نیاز به آمادگی جسمانی بالایی دارد. فینالیست‌های‌مان ۶-۵ ساعت در روز و در چند بازه زمانی تمرین می‌کنند تا این آمادگی را حفظ کنند. اینجا آیتمی داریم که فرد ممکن است با چند انگشت در ارتفاع چهار متری آویزان باشد. یعنی عضلات انگشت و دست موضوعیت دارد تا دیگر اعضای بدن. البته ورزشکاری هم آوردیم که ۸-۷ سالی است ورزش می‌کند و شاید آمادگی جسمانی بالایی نداشته‌باشد اما به‌عنوان شوی تلویزیونی، او را هم نگه داشتیم. این پهنه را دیدیم که کل کشور را درگیر و تشویق به ورزش کنیم. ما الان مخاطبان بسیاری داریم که نوجوان هستند. از سنین ۱۰ تا ۱۸ سال، هم دختر و هم پسر، بیشترین مخاطبان ما هستند. این برای ما مهم بود که اگر فردی یک سال است ورزش می‌کند، ناامید از حضور در قهرمان نشود. در عین حال قهرمان‌ها هم انگیزه حضور داشته‌باشند.
وی در‌خصوص دلیل حضور قهرمان رشته‌های مختلف در این برنامه می‌گوید: شرکت‌کنندگان این برنامه، رقابت را دوست دارند و در عین‌حال، کیفیت مسابقه آنها را درگیر کرده‌است. من به‌صورت مستقیم با بدنه اجتماعی این مسابقه طرف هستم و می‌بینم که شکل ظاهری مسابقه و کیفیت آن، بچه‌ها را درگیر خود کرده‌است. در عین حال حضور قهرمان‌ها در برخی رشته‌های ورزشی باعث می‌شود سرآمدهای رشته‌های دیگر ورزشی هم در این برنامه وارد شوند. در عین‌حال رقابت شرکت‌کنندگان از گروه‌های ورزشی مختلف، باعث ارزیابی آنها در مقابل هم می‌شود. خیلی از شرکت‌کنندگان می‌گویند که قهرمان برای‌شان بسیار جذاب است. نکته دیگر این است که در این مسابقه ورزشکاران خودشان با خودشان مسابقه می‌دهند. یعنی هرچقدر آمادگی جسمانی‌شان بالاتر باشد، نتیجه بهتری از خودشان می‌گیرند. این‌که متوجه توانمندی خودشان می‌شوند هم برای‌شان جذاب است. یعنی در‌مجموع سه موضوع باعث جذابیت مسابقه می‌شود: فرم و شکل مسابقه، رقابت با رشته‌های مختلف و به چالش کشیدن خودشان.
ناصری در‌خصوص نحوه مدیریت هیجانات در برنامه هم عنوان می‌کند: بخشی از آن به‌دلیل تجربه ما با آدم‌هاست. بخشی هم به این دلیل است که ما با شرکت‌کننده دوست شده و وارد خانواده‌اش می‌شویم. به همین دلیل، چالش ورزشکاران در‌نهایت به خود من بازمی‌گردد. به‌طور کلی جدی با بچه‌ها برخورد می‌‎کنم چون مسابقه جدی است. نکته دیگر این است که جوان‌های ایرانی تنها هستند؛ به‌خصوص به قهرمان‌ها کمتر رسیدگی شده‌است. ما از این تنهایی استفاده کردیم تا کنارشان باشیم. بچه‌ها دلگرمی ندارند و اینجا همان دلگرمی را گرفته‌اند. گاهی وقتی از یک آیتم بیرون می‌آیند، اول به من نگاه می‌کنند تا واکنش من را ببینند. من برای‌شان باعث دلگرمی شده‌ام.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها