سرقت ۲۰۰میلیاردی از یک مرده!

به گزارش خبرنگار جام‌جم، اوایل شهریورامسال زنی با پلیس۱۱۰ تهران تماس گرفت و اطلاع داد از زن سالخورده همسایه‌شان چند روزی است خبری نیست و بوی نامطبوعی از خانه‌اش به مشام می‌رسد. ماموران برای بررسی ماجرا به خانه این زن در شمال تهران اعزام شدند. آنها با هماهنگی قضایی قفل در را شکستند و در اتاق خواب با جسد پیرزن رو‌به‌رو شدند که یک هفته از مرگش می‌گذشت و به نظر می‌رسید مرگ او بر اثر سکته قلبی باشد. خانه‌اش هم به‌هم ریخته بود‌. با تحقیق از همسایه‌ها متوجه شدند، او پولداربوده همسر و فرزندی ندارد‌. طلا و جواهرات قدیمی در خانه نگهداری می‌کرده که ۲۰۰ میلیارد تومان ارزش داشته که هیچ اثری از آنها نبود. همچنین معلوم شد مردی به خانه او در رفت‌و‌آمد بوده و کارهای خانه و خریدهایش را انجام می‌داده که در این یک هفته به این خانه نیامده بود‌. همین سرنخ کافی بود که ماموران به این مرد به نام مهرداد مظنون شوند. او تحت تعقیب قرار گرفت که چند روز پیش مخفیگاهش شناسایی و بازداشت شد.
مهرداد ابتدا منکر سرقت بود اما در ادامه تحقیقات گفت: یک روز که برای گرفتن وام به بانک رفته بودم با پیرزن پولدار آشنا شدم و فهمیدم تنها زندگی می‌کند. برای کارهای بانکی‌اش، نظافت و خرید خانه‌اش مرا استخدام کرد. در جریان رفت‌و‌آمدم به خانه او متوجه شدم اسناد و املاک زیادی در تهران و شمال دارد و طلا و جواهرات قیمتی نگهداری می‌کند. همسر و فرزندی نداشت و زیاد با اقوامش هم در ارتباط نبود. تصمیم به سرقت گرفته و یک روز که برای اجرای نقشه‌ام به خانه پیرزن رفتم، متوجه شدم او سکته کرده و مرده است. سریع طلا و جواهرات و اسناد ملکی او را سرقت کرده و آن را با خودم بردم. اموال را به خانه بردم که همسر موقتم متوجه ماجرا شد. مقداری طلا به او دادم تا مرا لو ندهد اما او ماجرا را به برادرش گفت که مجبور شدم به او هم مقداری از اموال سرقتی را بدهم‌. بعد با کمک مسئول یک دفترخانه، اسناد را به نام خودم کردم. 
با توجه به اعتراف وی، همسر و برادرزن وی نیز در عملیات‌ دیگری بازداشت شدند و ادعا کردند، از ماجرای سرقت خبر نداشتند و اموال و طلایی از او نگرفته‌اند. درتحقیقات بعدی صاحب دفترخانه متخلف نیز بازداشت و به جرایمش اعتراف کرد.
اکبر نظری‌قهرودی، بازپرس شعبه هشتم دادسرای ناحیه ۳۴ تهران با تایید این خبر به جام‌جم گفت‌: برای متهمان قرارقانونی صادر شده و تحقیقات از آنها ادامه دارد.