حمیدرضای بازپرس یکی از همین نقشهاست که وحید حیدری رخت آن را به تن کرد. این بازیگر پیش از این نقش اصلی فیلم تلویزیونی معجزه دیدار را بر عهده داشت و در آثار دیگری چون بهانههای عاشقی، وقت طلایی، شاید برای شما اتفاق بیفتد، خاطرات مرد ناتمام، مدرس۹۵، این فیلم زندگی است و... بازی کرده است. با این بازیگر درباره نقشش در سریال اخیر شبکه یک سیما به کارگردانی احمد معظمی گپ زدیم که در ادامه آمده است.
سریال بازپرس دست روی پروندههایی گذاشته که در اذهان عموم و میان مردم سروصدای زیادی به پا کرد. پروندههایی که با زندگی روزمره مردم گره خورده و دانستن چند و چون آنها کمک بزرگی به مخاطبان میکند تا راه را از بیراهه تشخیص دهند و به دام سودجویان نیفتند. همچنین با نمایش پشت پرده پروندههای مشهور در قالب قصهای تلویزیونی، افکار عمومی را تا حدی متوجه واقعیت میکند. در یکی از ماجراهای بازنمایی شده سریال بازپرس که برگرفته از پروندهها و شخصیتهای واقعی است، عباسعلی مردی سادهاندیش است که به خیال زندگی بهتر، نادانسته گرفتار یک پرونده فساد اقتصادی میشود. واسطه آشنایی او با این قضیه، پسرعمویش حمیدرضاست که وحید حیدری این نقش کلیدی را بر عهده داشت. این بازیگر در گفتوگو با جامجم درباره ویژگیهای این نقش و جذابیتهای آن بیان میکند: جذابیت حمیدرضا برایم میانگین بودن نقش میان منفی و مثبت بود. روز اول که فیلمنامه را خواندم؛ این شخصیت به زعم نویسنده کاملا منفی بود. کسی که سر پسرعمویش و آدمهای ضعیف کلاه میگذارد و زندگیشان را به سیاهی میکشاند اما من به این شخصیت اینگونه نگاه نمیکردم. همان موقع به آقای معظمی هم گفتم که حمیدرضا نمیتواند آنقدر سیاه باشد. به نظرم او دوست داشت پسرعمویش و آدمهای دیگر هم به جایی برسند؛ هر چند از راه ناصواب. چنین آدمهایی را دیدهام که از راههای غلط و غیرقانونی دنبال کمک به دیگران هستند. این صحبتهایم با کارگردان باعث شد نقش شیرینتر و زهرش گرفته شود. همچنین رابطه دو پسرعمو هم باورپذیرتر از آب دربیاید. حتی گریمم طوری بود که سنم را بالاتر نشان میداد تا به شخصیت عباسعلی با بازی آقای مولایی بخورد. از نگاه حیدری میشود گفت حمیدرضا هدف مثبتی دارد اما راهدرستی را برای نیل به آن انتخاب نکرده است. این بازیگر توضیح میدهد: به احمد معظمی گفتم آدمهایی را دیدهام که راه ناصواب را در پیش میگیرند و آن را به دوست و قوم و خویشان پیشنهاد میدهند. نمیخواهند آنها را نابود کنند بلکه میخواهند گرهی از زندگیشان باز شود. به حیدری میگوییم البته عاقبت خوشی برای این شخصیت ترسیم نمیشود که او میافزاید: به هر حال راه، راه خیر نیست و او هم در نهایت مفقود و کشته میشود. در حقیقت قربانی روندی اشتباه میشود. درعالم واقع هم معمولا سرنوشت افراد پاییندست در فسادهای اقتصادی و... قربانی شدن است و دانه درشتها باقی میمانند. این افراد هرچند ذکاوت دارند و سعی میکنند خود را بالا بکشند اما چون راهشان درست نیست نمیتوانند از همه موانع رد شوند و گیر میافتند.
بیان شد که حمیدرضا جزو نقشهای کوتاه است اما در قصه تاثیر دارد. این بازیگر درباره پذیرش چنین نقشهایی بیان میکند: بین سالهای ۸۸ تا ۹۰ بیش از ۲۰۰ جلسه فیلمبرداری داشتم و سر کارهای مختلف تلویزیونی بودم. یکسری نقشها را از ابتدا تا آخر کار حضور داری اما در برخی قسمتها گویی جزو آکسسوار صحنه هستی، یعنی حضورت بیتاثیر است. احمد معظمی رفیق قدیمی من است.اولین کار من که با او داشتم سال ۹۰ در سریال شاید برای شما اتفاق بیفتد بود. وقتی با او صحبت کردم گفتم ترجیحم این است که نقش تاثیرگذاری داشته باشم تا اینکه طولانی باشد.
وی ادامه میدهد: منفی بودن نسبی این نقش را هم دوست داشتم. چون نمیخواستم در نقشهای مثبت کلیشه شوم. در آثار قبلی غالبا جزو آدمهای خوب قصه بودم.
این بازیگر درباره جذب مخاطبان سریال هم عنوان میکند: متاسفانه قسمتهای ابتدایی را دیدم و بعد از آن ایران نبودم که کار را دنبال کنم. اما شنیدم جزو آثار پربیننده است. در همان قسمتهایی که تماشا کردم برای محسن قصابیان خیلی خوشحال شدم. محسن را از سال ۸۸ میشناسم. برای من جایگاه استاد دارد. اتفاق خوبی برای او در این سریال افتاده است. فکر میکنم مزد زحماتش را گرفت. امیدوارم اتفاقات بهتری برایش در آینده بیفتد.
حیدری که قبلا با صادق کرمیار (نویسنده و کارگردان) در آثاری همکاری داشته است به عنوان حرف پایانی بیان میکند: دلتنگ صادق کرمیار هستم. در چند اثر پشت سر هم با هم کار کردیم. حکم استاد برای من دارد. برایش آرزوی صبر دارم چون حدود دو ماه پیش پسر نوجوانش را از دست داد.
بر خلاف گذشته که سوژههای خانوادگی حرف اول سریالها را میزد، در سالهای اخیر تعداد آثار نمایشی که تماقتصادی دارند و معمولا مخاطبان را با خود همراه میکنند بیشتر شده است. حیدری دلیل این موفقیت را چنین میداند: اولین ملاک، خوشساخت بودن سریال است. ممکن است بهترین فیلمنامه دست کارگردانی بیفتد که آن را به سریالی بد تبدیل کند. اما آثار احمد معظمی خوشساخت و پرمخاطب است. او نبض مخاطب را در دست دارد. همچنین فیلمنامه این سریال حرف روز را میزند. ماجرای فساد اداری و اقتصادی اپیدمی شده است و اژدهای هفت سری که میگویند شاید هفتاد سر هم داشته باشد. مردم این موضوع را با پوست، گوشت و استخوان خود تجربه میکنند. پیشتر تلویزیون محافظهکارانهتر عمل میکرد اما در این سریال با همکاری قوه قضاییه فیلمنامهای تولید کرده است که حرفش را صریح میزند و به همین دلیل با مخاطبان ارتباط برقرار کرده است.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد