البته این قصه به فضاهای دیگری هم چون تهران قدیم پا میگذارد. آنچنان که در خبرها آمده است این سریال روایتگر زندگی در سالهای 1310 تا 1357 است و با محوریت شخصیت مقاوم زن ایرانی و اهمیت نهاد خانواده ساخته میشود. قصه بیشتر بر پایه زندگی سوجان، دختری گیلانی است که در همین دوران بخشهای مهمی از تاریخ معاصر ایران و گیلان هم روایت میشود. در ادامه با تقی ربانی مدیرکل صداوسیمای مرکز گیلان، مهدی کریمی تهیهکننده و میثم آهنگری مجری طرح این سریال گفتوگو کردیم و ضمن انعکاس دیدگاه منتقدان سینما و تلویزیون، مروری بر بازدید معاون امور استانهای سازمان صداوسیما از پشتصحنه سریال داشتیم که به سفارش سیمای مراکز استان در صداوسیمای گیلان تولید میشود.
چهرهها مقابل دوربین
به گزارش جامجم، سراسر شمال کشور زیباست و از این حیث ظرفیت قابل توجهی را در اختیار کارگردانان قرار میدهد تا با به تصویر کشیدن قصههای سینمایی و تلویزیونی خود از قابهای چشمنواز این خطه بهره ببرند و چشمان مخاطبان را از سبزی جنگلها، آبی دریاها و طراوت بارش باران الهی سرشار کنند. در جعبه جادو سریالها و تلهفیلمهای ماندگاری داشتیم که هنوز در ذهن مخاطبان زنده هستند و قصه خود را در این بخش از کشور به تصویر کشیدند؛ سریالهایی که این فضا را فقط برای آرایش صحنه به کار نبردند و اتفاقا جغرافیای مذکور، شخصیتی در کنار دیگر شخصیتهای قصه یافته است. قابهایی از گیلان زیبا در دهههای گذشته این سرزمین که با روایت دیدنی و شنیدنی با محوریت زنان همراه شده است، کلیت سریال مادر سوجان را شکل میدهد که این روزها در حال تصویربرداری است. قصه بازنویسی شده این سریال با حضور چهرههای شناخته شده مقابل دوربین حسین تبریزی میرود و بازیگران بسیاری راوی این سریال هستند که در بستر تاریخ، زندگی پرفراز و نشیب چند نسل را نشان میدهد.
فراز و فرود تاریخ استان گیلان
بسیاری برای ساخت آثاری در شهرهای دیگر بهجز تهران از اصطلاح تهرانگریزی استفاده میکنند. از تقی ربانی، مدیرکل صداوسیمای مرکز گیلان میپرسیم سریالهایی همچون مادر سوجان که بیشتر در استانی غیر از تهران تصویربرداری میشوند چقدر در عملیاتی شدن شعار هویتمحوری و عدالت گستری موثر خواهند بود؟ که وی به جامجم میگوید: لفظ تهرانگریزی جهت احقاق شعار هویتمحوری و عدالتگستری مناسب نیست زیرا تهران بهدلیل تجمیع امکانات و توانایی و زیرساخت تولید نمایشی انتخاب اول همه تولیدات قرار گرفته است. اما نکته قابل تامل این که برای تحقق شعار هویتمحوری و عدالتگستری که شعار ریاست محترم سازمان در دوره جدید است بهحق نکات برجسته و آشکاری دارد. رسانه باید در تحقق این شعار به سوی مراکز برود. مراکز استانی تواناییهای زیادی دارند که قطعا در این سریال و سایر سریالهای مراکز به منصه ظهور خواهند رسید. بنابراین یکی از راههای تحقق شعار ریاست محترم سازمان، ساخت سریال در مراکز است. گیلان نیز با داشتن تواناییهای متعدد از جمله آب و هوا و لوکیشن، فضای بسیار مناسبی برای ساخت سریال است که مادر سوجان یکی از آنهاست.
ربانی در مورد شناخت فرهنگ و تاریخ جامعه ایران بهویژه گیلانیها با تماشای این سریال عنوان میکند: در این سریال فضای اجتماعی حاکم دهه 10 و 50 قرن معاصر در خانواده و جامعه پیرامونی استان گیلان به تصویر درآمده است.
گفته میشود در صورت ساخت فصول بعدی، این سریال بلندترین سریال تلویزیون خواهد بود. مدیرکل صداوسیمای مرکز گیلان درباره ظرفیتهای قصه که چنین قابلیتی را ایجاد میکند، میگوید: این سریال از ابتدا در پنج فصل طراحی شده که در یک دوره 100ساله، پنج مقطع بارز از تاریخ گیلان را به تصویر بکشد. تاکنون فراز و فرود تاریخ استان گیلان و ایران در 100ساله گذشته زمینه غنی آثار متعدد نمایشی بوده که در این سریال هم با نگاهی بدیع و تفکیک زمانی تولید خواهد شد.
وی ادامه میدهد: یکی از مواهب مرکزگریزی، کشف و معرفی استعدادهای هنرمندان بومی است که خوشبختانه استان گیلان در این مورد بسیار غنی است و تاکنون حضور هنرمندان و بازیگران متعددی در سطح ملی داشتهاند و ما در این تجربه ضمن معرفی افراد جدید از پیشکسوتان حداکثر بهره را بردهایم.
ربانی در مورد سریالی دیگر از مرکز گیلان بیان میکند: سریال جایزه با موضوع انتخابات با گویش صددرصد محلی در حال ساخت است که قبل از انتخابات در ۶۰ قسمت روی آنتن خواهد رفت.
دوربینها در جغرافیای تازه
مهدی کریمی، تهیهکننده سریال مادرسوجان که پیش از این آثاری نظیر سریال جلال1 را تهیه کرده در گفتوگو با جامجم درباره قصه مادر سوجان میگوید: سریال مادر سوجان نمایش یک دوره تاریخی از جغرافیای گیلان است که به نقش مؤثر زن در خانواده اشاره میکند و به سه نسل زن در خانواده (مادربزرگ، مادر و نوه) میپردازد. در این سریال جوانی مادرجان، جوانی سوجان و ماجراهای دیگر را میبینیم.
وی ادامه میدهد: نکته مهم این است که در بستر این روایت خانوادگی و اجتماعی تحولات سیاسی و حاکمیتی را هم مشاهده خواهیم کرد. این وقایع تقریبا مطابق واقعیت و اتفاقاتی که در ایران افتاده به تصویر کشیده میشود.
کریمی درباره محل تصویربرداری هم توضیح میدهد: قالب لوکیشنهای سریال در استان گیلان است. بخشهایی هم فضای شهری و تهران قدیم را نشان میدهد که هنوز تصمیم گرفته نشده در گیلان تصویربرداری شود یا تهران.
این تهیهکننده درباره اقبال بیشتر سریالسازان به تهرانگریزی و روایت قصههای تلویزیونی در شهرهای دیگر طی سالهای اخیر عنوان میکند: در طول این چهار دهه و در مجموعه تولیدات سازمان صداوسیما، آثار بسیاری دور از مرکز تهیه شده اما در دهههای اخیر بهدلیل تنوع تولیدات رسانهای خصوصا در پلتفرمها، سینما و خود صداوسیما واقعا جای خالی دیده شدن فرهنگ متنوع و جغرافیای گسترده ایران وجود دارد. شاید بهدلیل مشکلات و هزینهبر بودن ساخت اثر دور از مرکز، چه ما و چه برخی از همکاران و مدیران تصمیم میگیرند بیشتر کارها در مرکز تولید شود. حتی برخی سریالها که در قصه، جغرافیا را جایی دور از تهران معرفی میکنند اما در واقع این تصاویر در همین شهر تصویربرداری شده است. ضعف امکانات یا محدودیتهای هزینهای اجازه نمیدهد از تهران دور شوند. زمانی گمان میرفت وقتی کاری از مرکز دور شود، هزینههایش کم میشود اما برعکس است. مجموعه پروژهها به محض اینکه از مرکز فاصله میگیرند، هزینههای اضافی را متحمل، چون امکانات فنی، ساختاری و حتی حوزه بازیگری دور از تهران با کمبود مواجه است. بازیگران شناخته شده که در مرکز در حال کار هستد بهسختی میتوانند در شهری دیگر هم مقابل دوربین بروند و پنج،شش ماه از مرکز دور باشند. اگر این دشواریها نباشد، بعید میدانم دستاندرکاران رغبتی به مرکزگریزی نداشته باشند. تنوع جغرافیایی که در کشور وجود دارد، جذابیتهای بصری را به کار اضافه میکند که واقعا جای خالیاش در رسانهملی و پلتفرمها دیده میشود. همچنین پتانسیلهایی که در برخی استانها از ظرفیت بازیگری و عوامل اجرایی وجود دارد واقعا از نظر تخصصی وزنهای برای کار هستند و همانطور که گفته شد این سالها بیشتر از آن بهره بردیم.
وی میافزاید: تجربهای در سریال جلال1 در جغرافیای آذربایجان شرقی داشتیم؛ امتیاز سریال مادرسوجان هم برای بنده متمرکز بودن قصه در استانی غیر از تهران است. حضور دورین در محل واقعی قصه از نظر تنوع بصری، قدرت اجرایی و باورپذیری به روایت کمک میکند. البته بیان شد که دستوپنجه نرمکردن با هزینههای اضافی که دوری از مرکز ایجاد میکند، مواردی است که نیاز به تصمیمگیری مدیران دارد. باید با درایت خاص از پروژههای اینچنینی حمایت کنند. برای یکسری امکانات به مرکز وابسته هستیم؛ مثل آکسسوار تاریخی که نیاز مبرم باورپذیری طراحی صحنه چنین آثاری است. اگر وسیله یا ماشینهای قدیمی را از تهران اجاره کنیم باید بهای بیشتری بابت رفتوآمد برای اجاره بپردازیم اما نتیجه که جذابیت بصری و راویی کار است این دشواریها را قابل تحمل میکند.
تهیهکننده مادرسوجان میگوید: در این سریال از حضور بازیگرانی ملی و بومی استان را کنار هم تجربه میکنیم که ترکیب جذابی از کار درآمده است. حدود 100شخصیت در مادر سوجان حضور دارند. غزاله اکرمی (سوجان)، ثریا قاسمی (مادر جان)، حمیدرضا نعیمی (اسفندیار)، حدیث نیکرو (حوا)، مهران رجبی (اسکندر)، علی مرادی (قربان)، زهرا جهرمی (طلا)، مهدی صبایی (غلام)، بهادر زمانی (سهراب)، مهرداد ضیایی (خسرو)، شیرین محسنی (زیبا)، دلسا معجزی (رعنا)، افشین غیاثی (جاوید)، فرج گلسفیدی (نصیر)، مهران ضیغمی (پرویز)، فریبرز زیدسرایی (علیجان)، پریسا دوستی (انیس)، باقر یکتا (مرشد)، سعید ایمانی (راننده طلا)، معصومه محمدپور (قمر)، مرجان متقی (فرانک)، عادل علیزاده (گلعلیزاده)، منیره حسینزاده (هاجر)، رامین الماسی (استوار ارشدی)، امیر دوستمهدی (گروهبان نقدی)، امین چنارانی (ناصر)، فاطمه حاجوی (ستاره)، علی فلاح محمدی (صادق)، بهمن صادق حسینی (حمزهای)، سیدسالار سیدپور (کرمعلی)، فرخنده طالبی (مینا)، مرتضی عالم (حاج احسان)، مرسده جهانی (نجمه)، شقایق شعبانی (زبیده)، پریا مهدوی (دختر زیبا)، غزل محمدی (دختر زیبا)، باران حاجیراد (دختر نجمه)، آفرینش تقیزاده (دختر نجمه) و... در این سریال نقشآفرینی میکنند.
عاشقانهای در دل تاریخ
بهگفته کریمی ایفاگران نقشهای اصلی، غزاله اکرمی و علی مرادی هستند که در این سریال بار عاطفی را هم به دوش میکشند. در واقع مخاطبان در کنار دیدن وقایع تاریخی و ماجراهای خانوادگی، عاشقانهای پر فراز و نشیب را به تماشا خواهند نشست. این تهیهکننده میگوید: شخصیت سوجان، دختر فهمیده و اهل معرفت خانواده است که زیر نظر مادربزرگ رشد کرده و نسبت به زمانه خود آگاهی دارد. در امر تحصیلات مورد حمایت خانواده بوده و تحصیلات عالیه دارد و با دیگر دختران روستا متفاوت است. این نسل (سوجان، مادر و مادربزرگش) همه قابله هستند و به همین دلیل تمام روستا نسبت به مادرجان (با بازی ثریا قاسمی) احساس فرزند به مادر را دارند. مادرجان هم همه را فرزندان خود میداند. در واقع الگوی هویتی در رابطه عاطفی میان روستاییان را خواهیم دید. این شخصیتها مردمدار، معتبر، اهل معنویت، آگاهیبخش و دستگیر اهالی روستا هستند. خانواده محجوب و مورد وثوقی هستند که اهالی روستا رابطه عاطفی خوبی با آنها دارند. همچنین در این اثر همیاری و کارهای گروهی روستاییان در مقابل ظلمهای بیرونی دیده میشود.
کریمی ادامه میدهد: سریال در فضای روستا و شهر میگذرد. در این فصل از سریال که 60 قسمت یا کمی بیشتر است و این روزها مشغول تصویربرداری آن هستیم بخشی از دهه 1310 و همچنین دهه 50 شمسی را میبینیم. نگارش و ساخت فصول بعدی سریال در مرحله تصمیمگیری در سازمان صداوسیما قرار دارد. البته طرح اصلی این سریال پنج فصل 60 قسمتی یعنی 300 قسمت است. الان فصل یک را کار میکنیم؛ امیدواریم تصمیمات به سرانجام برسد تا بقیه کار را ادامه دهیم.
از تهیهکننده میپرسیم در انتهای این قسمتها مخاطبان با پایانبندی مشخصی برای قصه مواجه خواهند شد، کریمی پاسخ میدهد: تکلیف قصه تا حدودی روشن میشود. آنچه باقی میماند گذشت زمان و بخشهای دیگر را نشان میدهد. همانطور که گفتم تکلیف برخی شخصیتهای قصه در همین فصل مشخص خواهدشد و برخی در فصلهای دیگر. امیدواریم تا پاییز فیلمبرداری این فصل تمام شود.
نمایش استحکام خانواده
میثم آهنگری، مجری طرح سریال مادر سوجان است که در گفتوگو با جامجم درباره ویژگیهایی که گمان دارد به این سریال در جذب مخاطبان کمک کند، عنوان میکند: از همه مهمتر این است که این مجموعه تلویزیونی فرهنگ و رسوم گیلان را از صد سال پیش تا الان به تصویر میکشد. همچنین استحکام خانواده و قدرتی را که خانمها در خانواده دارند، نشان میدهد. در سریال بعد از قیام میرزا را خواهیم دید تا قبل از انقلاب اسلامی، در واقع با قصه زندگی چند نسل در یک خانواده همراه هستیم. روایت از زبان نقشی است که خانم ثریا قاسمی بازی میکند. نقش جوانیهای ایشان را بازیگری از خطه گیلان بازی میکند و این بخش بعد از قیام میرزا کوچکخان است. این شخصیت وقتی پیر میشود برای نوهاش سوجان روایت میکند. سریال 62 قسمت است که پس از بازنویسی، احتمالا تا 65 قسمت هم میرسد. سریال، فیلمنامه خوبی دارد و فکر میکنم در زمان پخش با بازخوردهای خوبی مواجه شویم.
مجری طرح سریال درباره لوکیشنها عنوان میکند: در بخشهای مختلف لاهیجان هستیم. فعلا بخشهایی را در سیاهکل تصویربرداری میکنیم؛ در رشت و بندر انزلی هم خواهیمبود.
نقشآفرینان
در اینجا نیمنگاهی به نقشهای برخی بازیگران اصلی این سریال داشتیم.
غزال اکرمی بازیگر جوانی است که نقش اصلی این سریال با نام سوجان را دارد. بخش مهمی از قصه بر محور شخصیت او میگردد.
ثریا قاسمی، بازیگر پیشکسوت که به تازگی در سریال عشق کوفی دیدهشد در این سریال نقش مادرجان (مادربزرگ سوجان) را ایفا میکند.
علی مرادی را شاید بیشتر به خاطر اجراهایش در قامت مجری تلویزیونی بشناسید. این بازیگر در سریال سوجان نقش (قربان) پسرعموی سوجان را دارد.
حدیث نیکرو بازیگری که اخیرا او را با نقش سوده در سریال تب و تاب دیدیم، نقش مادرحوا (مادر سوجان) را در سریال بر عهده دارد.
حمیدرضا نعیمی، بازیگر و کارگردان باسابقه سینما، تئاتر و تلویزیون در سریال مادر سوجان نقش پدر سوجان را بازی میکند و حضور پررنگی در سریال دارد.
مهران رجبی، بازیگر تلویزیون و سینما و مجری تلویزیون در این سریال نقش عموی سوجان (پدر قربان) را بازی میکند.
زهرا جهرمی بازیگر نقش طلا در سریال سوجان یکی از شخصیتهای شهری قصه است که جزو نقشهای اصلی به شمار میرود.
ساخت آثار بر پایه هویتمحوری و عدالتگستری
به تازگی پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما برای شرکت در بیستمین اجلاس بین المللی تجلیل از پیرغلامان و خادمان حسینی به میزبانی گیلان در این استان حضور پیدا کرد. در این سفر وی بازدیدهایی داشت؛ یکی از این بازدیدها که همراه استاندار و مسئولان استانی و شهرستانی صورت گرفت، سر زدن به پشتصحنه سریال مادر سوجان بود. جبلی شاهد بخشهایی از ضبط صحنه بود و با عوامل گپ و گفت داشت.
پیشتر نیز معاون امور استانهای رسانهملی ضمن بازدید از مراحل تولید سریال مادر سوجان در سیاهکل، بر ساخت آثار فاخر بر پایه دو محور هویتمحوری و عدالتگستری تاکید کرد. حسن عابدینی، معاون امور استانهای صداوسیما همچنین با تقی ربانی، مدیرکل این رسانه استانی در خصوص سیاستهای جدید رسانهملی با هدف تولید آثار فاخر و ماندگار به گفتوگو نشست.
عابدینی در این نشست بر تولید آثار نمایشی و سریالها، بر دو اصل هویتمحوری و عدالتگستری در دوران تحول صداوسیما تاکید کرد و از برنامهسازان استانی خواست در تولیدات خود آداب و رسوم استانها را به مخاطبان معرفی کنند.
معاون امور استانها با اشاره به ساخت و پخش سریال «مادر سوجان» با سیاست جدید سازمان در دوران تحول رسانهملی، افزود: ۶۳ قسمت این سریال تا پایان امسال با حضور بازیگران مطرح ملی و استانی روی آنتن میرود.
عابدینی از تغییر نگاه رسانهملی و توجه یکسان به تولیدات استانی و سراسری خبر داد و افزود: نگاه سازمان صداوسیما در دوران تحول رسانهملی تنها به تهران معطوف نمیشود بلکه ما معتقدیم تهران هم یکی از۳۰ استان کشور است که در کنار بقیه استانها باید به آن توجه شود.
به گفته وی، در بسیاری از استانها و شهرها ازجمله کردستان، کرمانشاه و گیلان تهیه فیلمنامه، مراحل پیشتولید و تولید سریالها آغاز شده است و بسیاری از آنها بهزودی پخش میشود.
تقویت عدالت رسانهای با بهرهمندی از ظرفیتهای هویتی ایران اسلامی
محمدباقر اعلمی - مدیرکل سیمای استانها: گسترش شبکهها و برنامههای تلویزیونی این امکان را فراهم میکند که برای مشاهده برنامه مورد علاقه خود گزینش آزادتری داشته باشیم. طبق نظریه نیازجویی، مخاطبان فعال برای انتخاب برنامه متناسب با افکار، علایق و نیازهایشان دست به گزینش میزنند؛ از اینرو دستیابی به مراتب اقناع مخاطب تا جایی که با تمامی قسمتهای مجموعه همراه شود و با شخصیتهای آن همذاتپنداری کند از ملزومات آثار نمایشی بهشمار میرود.
اگر چه جوان بودن تولیدات و روند رو به رشد آنها در صداوسیمای مراکز استانها بسیار خوب بوده است اما میتوان امیدوار بود که هنرمندان استانی به محتوا و تکنیک تولید هم توجه جدی داشته باشند. ما در دوره جدید تلاشمان این است که محتوا و تکنیک را تقویت کنیم و از اینرو اگر برای تولید اثری از ابتدا یعنی نگارش فیلمنامه فرصت بیشتری را درنظر گرفتیم برای رسیدن به این مهم است.
مهمترین مزیت سریالهای استانی استفاده از قابلیتهای استانی، فرهنگ، روابط و شرایط بومی منطقه و توجه به نیازهای مردم منطقه است. یک مجموعه تلویزیونی درکنار سرگرمکنندگی و پیامدهی به مخاطب هدف، باید مُعرّف مناسبی برای داشتههای استان خویش باشد و توجه بیننده غیربومی را به تواناییهای آن مکان جلب کند.
بدون شک با ایجاد جریان منسجم، مستمر و مؤثر در انتقال پیام غنی و امیدبخش ذیل گفتمان گام دوم انقلاب، تقویت عدالت رسانهای در توجه به ظرفیتهای اجتماعی و جغرافیای هویتی ایران اسلامی میتوان به هویتمحوری و عدالتگستری در بستر آثار نمایشی توجه جدی کرد که این موضوع در تولیدات نمایشی استانها بسیار بااهمیت و مورد توجه است.
در حال حاضر نیز تولیدات نمایشی متنوعی در دستور کار سیمای استانهاست که ازجمله میتوان به سریال مادر سوجان اشاره کرد. با توجه به داستان سریال مادر سوجان و نگاهی که در روند تولید بوده، تلاش شده مضامین محتوایی در سریال مورد توجه قرار بگیرد. مهم انتخاب و پرداخت دقیق به موضوع قصهای است که روایت میشود. اینکه نوع روایت به چه شکلی باشد، حتما مهم است و اینکه در روایت ما به چه موضوعاتی اشاره و چه بخشهایی را در روایتمان به مخاطب منتقل کنیم مورد تاکید بوده است که امیدوارم پس از اتمام کار و با تماشای این اثر، مردم از دیدن آن رضایت داشته باشند.
درتلاشیم تا سریالهای نیمهکارهای که از دوره قبل کلید خورده را به اتمام برسانیم و همزمان طرحها و فیلمنامههایی توسط کارگروههای طرح و برنامه در حال بررسی است که امیدوارم سریالهای جدید نیز بهزودی آغاز شود.
برهه تاریخ معاصر در درام دوست داشتنی
مهدیه رضایی - گروه رسانه: سریالهای درام که بسترشان تاریخ معاصر است، همیشه طرفداران خودشان را دارند؛ البته اگر ساختار درست و خوبی داشته باشند. سریالهایی که در چهار دهه پس از انقلاب در تلویزیون ساخته شدهاند، روند تولید این مجموعهها، کیفیتشان و همچنین کمیت آنها نشان میدهد که چنین سریالهایی مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. یکی از درامهای موفق در این زمینه سریال «کوچکجنگلی» به کارگردانی بهروز افخمی بود که فیلمنامه خوب، بازیهای روان و کارگردانی شستهرفته از امتیازات این کار محسوب میشد.
علاوهبرآن مخاطبان با تماشای این اثر بیشتر با شخصیت میرزاکوچکخان جنگلی آشنا شدند. ساخت چنین آثاری در کنار سرگرمکردن مخاطبان، میتواند جنبه آگاهیبخشی هم داشته باشد تا درباره شخصیتهای معاصر که در تاریخ نقشهای بزرگی داشتند به شناخت برسند. بنابراین ساخت چنین آثار نمایشی در تلویزیون که رسانهای فراگیر است، ضرورت دارد. همین موضوع باعث شده تا سازندگان آثار نمایشی سراغ ساخت چنین آثاری بروند. سریال «پس از باران» که اواخر دهه 70 از تلویزیون پخش شد، نگاهی به تاریخ معاصر ایران و روزگار ارباب و رعیتی داشت.
این سریال با موضوع قراردادن زندگی خانواده یک ارباب و حضور دختری با عنوان همسر دوم ارباب، شرایط جدید و مخالفتهای خانواده ارباب همسر اول و عواقب و عوارض چنین حضوری را نمایش میداد. در این سریال مخاطبان شاهد مظلومیت زنان و قدرت اربابان و خانها در گذشته بودند و مشکلاتی که مردم با آن دستوپنجه نرم میکردند در این سریال بهخوبی به تصویر کشیده شده بود. این سریال با فلاشبک و زمانهای تودرتو بود. اتفاقاتی که در ذهن شخصیتها به محض یادآوری برای مخاطب به نمایش درمیآمد. بازی خوب بازیگران توانست در آن زمان سریال را تا اندازهای قابلقبول جلوه دهد، هرچندکه برقراری پیوندها بین اتفاقاتی که در گذشته رخ میداد و وقایعی که در زمان حال میگذشت، برای مخاطب کمی دشوار بود.
مجموعه تلویزیونی «گذر از رنجها» هم روایتگر قصه زندگی زنی به نام دنیا از هنگام تولد تا درگذشت بود. این مجموعه درام تاریخی هم روایتگر اتفاقات سیاسی و اجتماعی ایران از سال 1335 به بعد بود. مخاطبان در کنار تماشای رنجهای زندگی دنیا بیشتر با ماجراهای خانها و رعیتها هم آشنا میشدند که چه رویدادهایی در جامعه رخ داد تا آگاهی مردم نسبت به مشکلات روز بیشتر شد. البته تعداد سریالهایی از این دست کم نیست.
«بوم و بانو» از دیگر آثار موفق تاریخ معاصر بود که به کارگردانی سعید سلطانی و نویسندگی شعله شریعتی ساخته شده بود. قصه این سریال در دوره پهلوی اول روایت میشود و بزنگاهی از تلاقی عشق، سیاست و مذهب است. در ایامی که عشق رهروان محرم به مسلخ برده میشود و شورشان به یغما میرود، عشقی بیآلایش سر بر میآورد که در دل طوفان بلایای زمانه به ابتلا کشیده میشود و در سایه تزویر و فریب بدخواهان تا مرز نابودی میرود اما در واپسین لحظات چون ققنوسی از میان خاکستر برمیخیزد. در مجموع نگاهی اجمالی به کارنامه رسانهملی نشان میدهد که ایندست کارها کم نیست که مردم هم با علاقه پیگیر تماشای آنها هستند. همچنین در تازهترین تولیدات رسانهملی میتوان شاهد تولید سریال مادر سوجان است که این روزها مراحل تصویربرداری را پشتسر میگذارد که آماده پخش میشود. این اتفاق را باید به فال نیک گرفت و اینکه بیشتر از قبل شاهد چنین تولیداتی باشیم.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد