خودت را معرفی کن؟
قادر۴۰ساله هستم.
سابقهداری؟
سه بار به جرم سرقت از منزل دستگیر شدم.
چطور رئیس باند شدی؟
چون من سابقهدار بودم و سنم از بقیه دوستانم بیشتر بود، من را رئیس باند کردند.
همدستانت را از قبل میشناختی؟
فامیل و بچهمحل هستیم.
در چه مناطقی سرقت میکردید؟
بیشتر شمال شهر.
چطور وارد ساختمان میشدید؟
در اگر باز بود که راحت وارد میشدیم، در غیر این صورت از بالای دیوار وارد طبقه دوم ساختمانها میشدیم و سرقت میکردیم.
چرا طبقه دوم؟
طبقه اول معمولا حفاظ دارد. ما فقط از خانههای طبقه دوم سرقت میکردیم که زود بتوانیم خارج شویم یا اگر احساس خطر کردیم بپریم بیرون و مشکلی برایمان پیش نیاید.
چگونه خانهها را شناسایی میکردید؟
دم غروب آفتاب میرفتیم و خانههایی را که برقش خاموش بود، برای سرقت انتخاب میکردیم. بعد از زدن زنگ و جوابگو نبودن ساکنان، وارد خانه میشدیم.
بیشتر چه ساعاتی سرقت میکردید؟
از غروب آفتاب تا ۹.۵شب سرقت را انجام میدادیم. چون مالباختهها بیشتر سرشب خانه نبودند و بعد از ساعت ۱۰ برمیگشتند. آخر شب که برای سرقت بروی بیشتر شک میکنند.
هر سرقت چقدر طول میکشید؟
معمولا ۱۰ تا ۱۵ دقیقه، بیشتر از این ریسک دستگیری بالا میرفت.
چگونه در این زمان کم این حجم پول و طلا را سرقت میکردید؟
سه نفری میرفتیم داخل و هرچه ارزشمند بود، برمیداشتیم و خارج میشدیم.
در تمام سرقتها بودی؟
خودم بله ولی معمولا چهار نفری میرفتیم. یکی بیرون زاغزنی میکرد تا اگر پلیس یا مورد مشکوکی دید به ما خبر دهد. سه نفر هم وسایل را از داخل خانه جارو میکردیم.
اولین جایی که برای سرقت سراغش میروید، کجاست؟
اتاق خواب. اول سراغ اتاق خواب میرفتیم چون همه لوازم با ارزش مثل طلا، پول و ارز را آنجا مخفی میکنند. بعد هم هرچه را که در سالن با ارزش بود، برمیداشتیم و فرار میکردیم. البته وسایل کم حجم باارزش.
چند سرقت انجام دادید؟
۶۰بار از خانههای لوکس در شمال تهران و مرکز شهر سرقت کردیم.
پلیس میگوید ارزش اموال سرقتی ۲۰۰میلیارد تومان است، چقدر از سرقت گیرتان آمد؟
۲۰۰میلیارد؟ ما خیلی کمتر از این گیرمان آمد. البته تو این دو سال سرقت، پول خوبی بود که لاکچری زندگی کنیم.
چطور دستگیر شدید؟
یکی از مالخران دستگیر شد و ما رو لو داد. من در یکی از شهرهای غربی کشور بودم که ماموران سراغم آمدند و دستگیر شدم.
دلت به حال مالباختگان نمیسوخت؟
چرا باید بسوزد، ببینید از یک خانه یک فرش ابریشمی دستباف سرقت کردیم که ارزشش ۱۰میلیارد تومان بود. کسی که در خانهاش فرش ۱۰میلیاردی دارد، دلش نمیسوزد یک دزدگیر۵۰میلیون تومانی برای خانه نصب کند، من چرا برای این آدم باید دلم بسوزد؟ مردم خودشان اصول اولیه ایمنی را رعایت نمیکنند.
اصول اولیه ایمنی چیست؟
روشن گذاشتن چراغ خانه، اولین نکته است. ما سراغ خانهای که چراغش روشن بود، نمیرفتیم. روشن گذاشتن تلویزیون یا رادیو داخل خانه برای چند ساعتی که نیستند. اگر میخواهند اموالشان از سرقت در امان باشد، طبقه دوم حتما حفاظ مناسب قرار دهند اینها اصول اولیه ایمنی است. اصول مهمتر داشتن در ضد سرقت، دوربین و دزدگیر است. دزدگیر حتما برای سرایدار یا یکی از همسایهها فعال باشد تا سریع موضوع را بررسی کنند.