۲۰۰۰سال پیش، نویسنده رومی بهنام والریوس ماکسیموس(Valerius Maximus) چنین نوشت: «جنگ با سلاح و نه سم، به راه میافتد.» از آن زمان به بعد رایجترین استثناء، «آلودهکردن چاههای آب دشمن با لاشه حیوانات» یا «رها کردن بقایای قربانیان طاعون در ورودی شهرها» بود؛ همانند آنچه هنگام تسخیر فئودوسیا Feodosia = (شهری در شبهجزیره کریمه و در قلمرو امپراتوری روم) به سال ۱۳۴۶ میلادی رخ داد. در نمونه بدنامتر و مدرنتر این شیوه، در سال ۱۷۶۳ ارتش انگلستان از چند پتوی آلوده برای آغاز شیوع آبله در قبایل سرخپوست آمریکا استفاده کرد.
جنگ جهانی اول، سموم و میکروارگانیسمها
گشایش پای سموم به درگیریهای نظامی
در سالهای منتهی به تاریخ معاصر جهان، «سم» و «بیماری مسری» ظاهرا از یکدیگر قابل تمییز نبودند، تا زمانی که نظریه جرمدار بودن بیماری در پایان قرن نوزدهم مطرحشده وبه اثبات رسید. برخلاف برنامههای تحت حمایت دولتی، جوامع پیشاصنعتی فقط در استفاده فریبنده و دورهای از سم به دست ارتشهای خود، کامیاب بودند. در قرن نوزدهم، پژوهشگران مطالعه بیماریزایی میکروارگانیسمها و سموم را آغاز کردند، همچون سم بوتولینوم (Botulinum toxin) (یک ماده بسیار سمی که باکتریها تولید میکنند). آنها ابتدا و تنها در نظر داشتند تا از شیوع بیماری جلوگیری و آلودگی را درمان کنند.
ممنوعیت تسلیحات شیمیایی
در سال ۱۸۷۴ استفاده از میکروبیولوژی(Microbiology) برای اهداف نظامی بهندرت به ذهن کسی خطور کرده بود تا اینکه دولتهای حاضر در کنفرانس بروکسل(The Brussels Intenational Declaration) برای تعیین قوانین و رسوم جنگ، توافق کردند استفاده از سم یا تسلیحات سمی را در جنگ ممنوع کنند. با اینحال هوشیاری و آگاهی نسبت به اهمیت روزافزون علم و صنعت شیمی باعث بروز نگرانیهایی در باب نوع کاملا جدیدی از تسلیحات میشد: «ابرهای سمی». در سال ۱۸۹۹، نمایندگان اروپایی در اولین کنفرانس صلح بینالمللی در لاهه توافق کردند تا از موشکها و تجهیزاتی که باعث خفگی یا انتشار گازهای زیانآور میشوند، استفاده نکنند. معاهده ۱۹۰۷لاهه، که به امضای فرانسه، آلمان، انگلستان و بیشتر دیگر قدرتهای اروپایی رسید، ممانعتهای پیشینی را تقویت کرد. (Hague Conventions of ۱۸۹۹ and ۱۹۰۷) این ممنوعیت ومحدودیتهای ساده، هیچیک ضمانت اجرای مستحکمی نداشت، از اینرو کاملا بیفایده بود. در جنگ جهانی اول، هر دو طرف، استفاده زیادی از تسلیحات شیمیایی کردند؛ از جمله گاز کلورین، فوسژن، خردل، گاز اشکآور و دیگر موارد شیمیایی.
تسلیحات شیمیایی انگلیسی
تصویر یک بمب شیمیایی انگلیسی در جنگ جهانی اول
دراولین استفاده گسترده از گاز، در بلژیک به سال ۱۹۱۵، گاز کلر از سوی نیروهای آلمانی با استفاده از هزاران سیلندر آزاد شد که باد آن را در میدان رزم نیروهای متحد پراکنده ساخت. نیروهای حاضر در میدان که اغلب فرانسوی بودند، بهدلیل فقدان یک سامانه دفاعی مناسب و غافلگیر شدن، بهطور کامل مضمحل شدند. نیروهای آلمانی ظاهرا انتظار چنین پیروزی را نداشتند. به همین خاطر نتوانستند از فرصت پیش آمده موقتی بهره برده و نیروهای متحد نیز بهسرعت دست به اقدامی مشابه زدند. یکی از وجوه مهم تسلیحات شیمیایی که از ارزش آنها در میدان رزم میکاست این بود که امکان ایجاد خطوط دفاعی انفرادی بهراحتی وجود داشت. با پیشرفت جنگ، ماسکهای بسیار مؤثر و لباسهای مناسبی طراحی و تولید شد و نیروها چگونگی استفاده از آنها و زمان به خدمت گرفتن آنها را فراگرفتند. هرچند ادوات حفاظتی و آموزشی مانع ایفای نقش جدی گازها در جنگ شدند، با این حال تسلیحات شیمیایی در موارد بسیاری، خسارات سنگینی را بر افراد فاقد آمادگی لازم تحمیل کرد.
تسلیحات شیمیایی گاز خردل ارتش آمریکا
خمپارههای ۱۵۵ میلیمتری گاز خردل ارتش آمریکا در مرکز ذخیرهسازی سلاحهای شیمیایی پوئبلو در ایالت کلرادو
تجربه هولناک جنگ جهانی اول هم مانع پایان کاربرد تسلیحات شیمیایی نشد
پس از جنگ جهانی اول، تسلیحات شیمیایی عمومی در میان هولناکترین ابزارهای موجود در میدان رزم بودند. شاعر انگلیسی ویلفرد اوون (Wilfred Owen) این ترس در میدان رزم را بهخوبی توصیف میکند و مینویسد؛ هنگامی که سربازان «در حال غرق شدن در دریای زرد رنگ» گاز کلر، دست و پا میزدند، کهنهسربازان جنگآزموده و خانوادههای ایشان و نیز سیاستمداران با تمام وجود این ترس را احساس کردند. در ادامه، معاهده ۱۹۲۲ واشنگتن (Washington Naval Treaty) استفاده از سموم یا دیگر گازهای خفهکننده و تمام دیگر مایعات، مواد یا تجهیزات مشابه دیگر را ممنوع کرد. هرچند مجلس سنای آمریکا با این معاهده موافقت کرد اما معاهده۱۹۲۲ عملیاتی نشد، زیرا فرانسه با مفاد آن درارتباط با جنگ زیردریایی، مخالفت کرد. با این حال، مفاد معاهده واشنگتن مبنایی قرارگرفت برای پروتکل ۱۹۲۵ژنو(Geneva Protocol). این معاهده که در۱۷ژوئن ۱۹۲۵امضا شد در ۸فوریه ۱۹۲۸ اجرایی شد و اکنون ۱۳۲کشور ازجمله تمام کشورهای بزرگ جهان، عضو آن هستند. پروتکل ژنو استفاده از تسلیحات شیمیایی را ممنوع میکند و این ممنوعیت را به«استفاده از روشهای باکتریولوژیک در جنگ» توسعه میبخشد.
کورشدن سربازان توسط گاز سمی در جنگ جهانی اول / ۱۹۱۸م
آمریکا پروتکل ژنو را امضا کرد، اما نتوانست آن را تصویب کند. در دهه۱۹۲۰، رهبری انزواطلب سنا و صنایع شیمیایی آمریکایی توانستند جبهه اپوزیسیون موفقی را در برابر این پروتکل ایجاد کنند. سنا هیچ اقدامی را برای تأیید آن نتوانست پیش ببرد. در عوض آمریکا خود را به اصول معاهده پایبند نشان داد اما در طول زمان تفاسیر خاص خود را از پروتکل ژنو به عمل آورد. در سالهای بعد، تسلیحات بیولوژیک در جنگ مدرن استفاده نشد، مگر در دو استثناء. ژاپن، که پروتکل ژنو را تأیید نکرد یک برنامه بیولوژیک را در منچوری از سال۱۹۳۴ تا ۱۹۴۵ پیش برد و ارتش خود را به ادوات انتشار عامدانه بیماریهای مسری مجهز کرد. با استفاده از روشهای خام، همچون «ککهای آلوده به طاعون» و «آلودهساختن غذا و آب»، ارتش امپراتوری ژاپن بیماریهایی گسترده میان مردم چین ایجاد کرد و در انجام عملیاتهای تخریبی علیه نیروهای شوروی نیز بهدنبال جنگ در یکی از مرزهای شمالی، موفق بود. ژاپنیها قصد داشتند نشان دهند این بیماریها و همهگیریها در نتیجه مسائل طبیعی و فصلی رخ دادهاند و از اینرو، سالیان سال اصل ماجرا پنهان ماند.
تحقیقات تسلیحات شیمیایی
تحقیقات تسلیحات شیمیایی و بیولوژیک روی قربانیان زنده انسانی
استثنای دیگر که با دشواری بیشتری میتوان آن را مستند کرد، استفاده از عوامل بیولوژیک در عملیاتهای مخفی ویژه است. تلاش آلمان برای آلودهکردن حیوانات به سیاه زخم (Anthrax) و سراجه (farcy = بیماری مشترک بین انسان و اسب) در جریان جنگ جهانی اول شاید بهترین نمونه از این نوع عملیاتهای تخریبی باشد. مهمتر اینکه برنامههای پیشرفته دولتی در غرب و اتحاد جماهیر شوروی به لحاظ فنی بسیار پیشرفتهتر از ژاپنیها بود و به تولید بمبها و دیگر سیستمهای انتقال هوایی و تولید عوامل مخربتر انجامید. هر چند تمام برنامههای پیشرفته، قابلیت مخفیانه بودن دارند اما هر یک اولویت بیشتری را به مقیاس استراتژیک بودن این روش میبخشند.
مقابله با تسلیحات شیمیایی در جنگ جهانی اول
پروتکلهای نیمبند و تهدید گسترش تسلیحات بیولوژیک
پروتکل ژنو اولین استفاده از تسلیحات بیولوژیک را ممنوع کرده اما در مورد تهیه این نوع از تسلیحات، سکوت اختیارکرده است. این خلأ قانونی به هریک از کشورهای عضو اجازه میدهد خود را برای مقابله به مثل در برابر دولتی که با تسلیحات شیمیایی یا بیولوژیک اقدام به حمله میکند، آماده سازد. در این میان، مفهوم مقابله به مثل بسیار مورد مناقشه است. ظاهرا این ادعا به معنای اجازه استفاده محدود یا متقارن از تسلیحات ممنوعه است؛ در صورتی که قرار باشد دشمن را به استفاده نکردن از آن، متقاعد کند. آیا این مقابله به مثل میتواند علیه مردم غیرنظامی باشد؟ اگر مردم یک کشور مورد حمله قرار گیرند، آیا این مجوز وجود دارد که علیه مردم کشور دشمن مقابله به مثل کرد؟
استفاده از تسلیحات شیمیایی در جنگ اول جهانی
نقاشی نمادین از کور شدن سربازان بر اثر حمله گاز خردل در جنگ جهانی اول؛ اثر: جان سینگر سارجنت
به این ترتیب، حد فاصل میان استفاده دفاعی و تهاجمی بهراحتی قابل حذف است. از آنجا که میزان ظرفیت یک دشمن احتمالا ناشناخته است، به همین دلیل بالا بردن ظرفیت خود برای مقابله با حمله غافلگیرکننده، عاقلانه به نظر میرسد؛ البته به این شرط که ماسکها، لباسها و داروهای دشمن بهعنوان خطوط دفاعی فنی، این طرح را با شکست مواجه کند. بیشتر کشورهای عضو پروتکل ژنو اعلان کردند اگر اولین طرفی باشند که مورد حمله تسلیحات شیمیایی یا بیولوژیک قرار گیرند، به معاهده پایبند باقی نمیمانند. بنابراین بهمنظور انجام اقدامات تدافعی، حق حمله متقابل را برای خود به رسمیت شناختند. همچنین این کشورها تأکید کردند چنانچه نیروهای متحد کشور دشمن ــ و نه فقط خود دشمن ــ به آنها حمله کنند، حق حمله متقابل را خواهندداشت. بنابراین چنین شروطی باعث شد کشورها به بهانه دفاع از خود بسیاری از ممانعتها را نادیده بگیرند.
نقاشی استفاده از تسلیحات شیمیایی در جنگ جهانی اول
در عرصه تسلیحات شیمیایی، ساخت یک زرادخانه مجهز میتواند ازحمله ابتدایی دشمن بازدارندگی کند. برخی مدارک موجود نشان میدهد این ماجرا دقیقا در جنگ جهانی دوم رخ داد؛ زمانی که انگلیسیها و آمریکاییها، آلمانها را به حمله متقابل شیمیایی در هر جبهه احتمالی، تهدید کردند. در مورد تسلیحات بیولوژیک، هیچ دولتی تاکنون بهصورت آشکار ظرفیت تقابلی خود را آشکار نکردهاست. وجود برنامههای تسلیحات بیولوژیک عموما مخفی بوده و دشواریهای فنی آنها بسیار جدیتر از تسلیحات شیمیایی است. شک و گمانهزنی نقش مهمی را در توجیه برنامههای دفاعی ایفا میکند که بهزودی به توان تهاجمی تبدیل میشوند سپس بهصورت محرمانه به مزیتی برای حمله پیشدستانه تبدیل میشود. تهدید تسلیحات بیولوژیک دشمن، همواره به تولید و گسترش برنامههای بزرگتر منتهی میشود.