مزدوری که در واپسین روزهای حکومت پهلوی نیز به دلیل خیانتها و جنایتهایش تحت تعقیب بود تا اینکه به دامن آمریکا پناه برد و پس از مدتها زندگی مخفیانه به مناسبت حمایت از جنبش «ز.ز.آ» آفتابی شدوبه جای محاکمه برای انجام اقدامات ضدانسانی سر از تلویزیونی در میآورد که خودش جیرهخوار افراد بیوطن و دشمنانی است که با موجودیت ایران مشکل دارند و در پی تجزیه کشورمان هستند.
رسانه حامی کودککشها
البته حرجی نیست و نمیتوان از شبکهای که روی جنایتهای اسرائیل در سرزمینهای اشغالی چشم میبندد و روایتگر اخبار مغرضانه است توقعی غیر از تحریف تاریخ داشت. گردانندگان شبکه من و تو در روزهای واپسین فعالیتشان با پروژه سفیدشویی ساواک که پرونده پر و پیمانی در آدمکشی دارد، میخواهند نقش ماندگاری از خود در اذهان مخاطبان بگذارند. شاید از نظر آنها بدنامی بهتر از گمنامی است وگرنه تریبون دادن به افرادی نظیر پرویز ثابتی که دستشان به خون مبارزان زیادی آلوده است هیچ نتیجهای غیر از نفرتپراکنی و تطهیر چهره افراد که سیاهی در سیرت آنها نهادینه شده است، ندارد. یکی از پژوهشگران حوزه تاریخ توصیف جالبی از پرویز ثابتی دارد. به عقیده وی، این شکنجهگر ساواک، مهارتی غیر از خرید و فروش ندارد حالا ممکن است این داد و ستد شامل اخبار و اطلاعات هموطنان به اربابان انگلیسی و آمریکایی باشد یا خرید و فروش ملک برای فرار کردن از سرزمین مادری؛ بنابراین پرداختن به این شخصیت اهانت به زبان فاخر فارسی است. پرویز ثابتی که عمری گوش به فرمان محمدرضا پهلوی بود حالا در سرازیری عمرش یاد افشاگری از شاه نگونبخت افتاده و معلوم نیست یار گرمابه و گلستان شاهزاده با این سخنان میخواهد دل چه کسی را به دست بیاورد.
سارق بودجه سری
ثابتی که سابقه سرقت بودجه سری عملیاتی داشت، بیآبروتر از آن است که سخنانش بتواند سازمان مخوفی همچون ساواک را تطهیر کند و اگر غیر از این بود قطعا در ۴ دهه گذشته که زندگی در انزوا را انتخاب نمیکرد و پیش از این برای مجیزگویی اربابانش خوشرقصی میکرد. البته این نخستین بار نیست که یک فرد معلومالحال را مامور تحریف تاریخ ایران کردهاند این شیوه پیش از این نیز مرسوم بود اما اینکه این بار پرویز ثابتی برای این بازیگردانی انتخاب شده است تعجبآور و نشاندهنده دست خالی بدخواهان و بداندیشان نظام اسلامی است.سخنان پرویز ثابتی در مستند پخش شده از شبکه من و تو تناقض بسیار زیادی با روایتهای نقل شده از وی در قالب تاریخ شفاهی دارد. نفر دوم ساواک در دوران پهلوی که ژست منتقد شاه را برداشته در کتاب «دامگه حادثه» نه تنها اقدامات پلیس امنیتی را که خود از ارکان اساسی آن بوده است را نقد نمیکند بلکه با توجیهات فراوان درصدد این است که بازجوییها و شکنجههای تحت امرش را که به گواه همکارانش به وحشیانهترین شیوه انجام میشد را لاپوشانی کند و حتی از این ناراحت است که چرا بیش از این آدم نکشته است؛ چرا شاه و مقامات وقت ساواک مثل سپهبد ناصر مقدم با بگیر و ببندهای او مخالفت میکردهاند و نگذاشتهاند روحانیون افراطی و برخی از چهرههای سیاسی و خلاصه ۵۰۰۰ نفر مورد نظر خود را از دم تیغ بگذراند و اوضاع را آرام کند و چرا مجوز آزادی ۳۷۰۰ زندانی سیاسی صادر و آنها به مرور آزاد شدند.
تلاش برای انحراف اذهان جامعه
پرویز ثابتی که مورد تایید و حمایت کامل شاه بود و حالا پس از ۴۴ سال منکر رویه جنایتکارانه ساواک شده است، در گفتوگویی که سال ۱۳۹۰ داشت از اینکه شرایطی مهیا شد تا در سال۱۳۵۳ مارتین آنالز، دبیر کل سازمان عفو بینالملل از بازداشتگاههای ایران بازدید و با زندانیان گفتوگو کند گلهمند است، شاید میدانست روزی مستندات این شاهد بینالمللی که رژیم ایران را به نقض مستمر و همه جانبه حقوق بشر متهم و به صراحت اعلام کرده بود که پرونده نقض حقوق بشر هیچ کشوری در جهان، بدتر و سنگینتر از ایران نیست برایش دردسرساز شده و مانع از این میشود که آن گذشته خفتبار را تطهیر کند. مطمئنا اقدام شبکه من و تو گامی به منظور انحراف اذهان جامعه به ویژه جوانان از حقایق تاریخی است اما با مرور مواضع افرادی که پشت به ملت کرده و به آغوش غربیها پناه بردهاند میتوان نتیجه گرفت که نیت امثال پرویز ثابتی و مسیح علی نژادها چیست. آنها پادوی نظام سلطه هستند؛ مزدورانی که ابایی از تشویق ارباب آمریکایی برای تحریک حمله به ایران ندارند و به محض اینکه تاریخ مصرفشان به پایان رسید به زبالهدان تاریخ پیوسته و ردی جز بدنامی از خود به جای نمیگذارند.