وی که از دوستان و همکاران قدیمی این دانشمند شهید است، میگوید: دیماه ۱۳۶۶ بود که برای نخستینبار با شهید فخریزاده آشنا شدم و سالها در واحد پدافندی با هم همکار بودیم تا اینکه جانشین من در گروه فیزیک دانشگاه امام حسین(ع) مشغول پایهگذاری نقشه راه صنعت هستهای کشور شد و در این مسیر از کمکهای شهید علیمحمدی و شهید شهریاری دیگر شهدای هستهای ایران بهرهمند بود. این فعال پیشکسوت هستهای، شهید فخریزاده را سردار سلیمانی عرصه هستهای کشور میداند و معتقد است: دانشمند شهید محسن فخریزاده یک انسان انقلابی و پاسدار انقلاب اسلامی بود. همانگونه که سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی از مرزهای انقلاب اسلامی در مقابل تروریستهای تکفیری و افراطی دفاع کرد، شهید فخریزاده نیز با دفاع از مرزهای علمی انقلاب اسلامی، سلیمانی صنعت هستهای و دفاعی بود. بهزعم فریدون عباسی، سرویسهای اطلاعاتی غربی بهمنظور توقف روند پیشرفت علمی ایران، حذف فیزیکی شخصیتهای برجسته این عرصه را در دستور کار قرار دادند و موساد بهطور مستقیم و غیرمستقیم در ترور شهدای هستهای ایفای نقش کرده است اما محاسبات آنها در این خصوص غلط از آب درآمد و صنعت هستهای کشور باوجود برنامههای برخی از کجاندیشان داخلی در مسیر رشد و توسعه حرکت میکند. فریدون عباسی در ادامه فعالیتهای علمی خویش در کسوت استادی شهید فخریزاده قرار گرفته و در طراحی تز دکترای این شهید والامقام نقش داشت و پس از ترور این شهید نیز از جایگاه نمایندگی خود استفاده کرد تا هندسه حرکت مجلس انقلابی در کارزار هستهای را تغییر دهد. مرور اخبار مجلس در روزهای پس از ترور شهید فخریزاده حکایت از این دارد که نمایندگان مجلس شورای اسلامی با تصویب طرح دو فوریتی، اقدام راهبردی ایران را برای لغو تحریمها در مسیر تدوین شده کشور در برنامه هستهای - که در قالب برجام به ملت ایران تحمیل شده بود - مورد تجدیدنظر قرار دادند. از همین رو به مناسبت سومین سالگرد شهادت محسن فخریزاده گفتوگویی با ایشان انجام دادیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
به سالگرد شهید فخریزاده نزدیک میشویم و توان علمی ایشان مشخص بود، باتمام این تفاسیر بفرمایید چرا دشمن از ایشان میترسید و به چه علت ترورهای اینچنینی را شاهد هستیم؟
آقای فخریزاده از جوانان غیور و انقلابی کشور در زمان انقلاب و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود که در جلوگیری از تجزیه ایران عمل کرد و باحضور در مناطق آشوبزده که معاندان نظام در آن فعال بودند، اقدامات مناسبی را در دفاع از کشور انجام داد. در یک نگاه کلی فرد دلیر و خوشفکری بود. جزو رزمندگانی بود که در عملیات رمضان با نیروهای رژیم صدام جنگ جانانهای هم کرد و تا جایی که لازم بود در جبههها حضور داشت و با بازگشایی دانشگاهها به سنگر علم بازگشت و دوره کارشناسی را تمام کرد. رژیم بعث در آن زمان سلاحهای کشتارجمعی میساخت و استفاده میکرد؛ درنتیجه وارد یگانهای پدافندی شد. در سالهای ۶۶-۶۵ که اوج موشکباران و استفاده از سلاح شیمیایی و میکروبی علیه ایران بود، به عضویت سپاهپاسداران انقلاب اسلامی درآمد. در آن ایام متوجه شد کسانی هستند که سلاح به دست بگیرند، تیراندازی کنند و ادوات نظامی را بهکار گیرند، پس باید در ابعاد علمی و فنی با دشمن مبارزه کرد و الان موقعی است که کشور باید با توان علمی و فنی وارد کارزار جنگ شود. واحدهای پدافندی آن زمان به تشخیص شهید فخریزاده شروع به کار کردند. ایشان در ادامه موفق به کسب مدرک فوقلیسانس فیزیک هستهای از دانشگاه صنعتی اصفهان شد و با درجه کارشناسی ارشد به این کار ادامه داد. اوایل دهه ۷۰ شمسی تا سال ۷۶ به عنوان مدیر این بخش، نقشه راهی را با این محور که چطور در صنعت هستهای پیشرفت کنیم، تدوین کرد تا به اینترتیب امکانات کشور و وظایف حوزههای مختلف برای تحقق این مسأله بسیج شود. حاصل کار شهید فخریزاده و تیمی که هدایت میکرد، این بود که کشور راه خود را درست انتخاب کند و در مدت زمان کوتاه، جهش بسیار خوبی در حوزه علم و فناوری هستهای داشته باشیم. البته افراد دیگری در این حوزه در کشور کار میکردند ولی بسیاری از اساتید دانشگاههای کشور، آقای فخریزاده را میشناسند و مطلع هستند سالهایی که مدیریت این بخش را برعهده داشت، کارهای بزرگی انجام داد.
این دانشمند شهید علاقه وافری به حوزه فلسفه علم داشت. این مبحث را تدریس میکرد و علاوهبر آن، جلسات مشترکی را با حضور اساتید رشتههای مختلف که بهنحوی به فلسفه علم ربط پیدا میکرد، تشکیل داد و با آنها مباحثه علمی میکرد. حتی در این زمینه مقاله هم دارد. شهید محسن فخریزاده در حوزه مدیریت تحقیقات هم آدم صاحبنظری بود. در دورهای که قدری کارها روی غلتک افتاد و نیروهای علمی شایستهای در این عرصه تربیت و گروههای مختلف علمی برای گسترش دانش هستهای تشکیل شد، برای اتمام تحصیلات وارد مقطع دکترا شد و این مدرک را هم اخذ کرد. شهید فخریزاده از متخصصان برجسته کشور در آشکارسازی تابشهای هستهای بود و در زمینه شبیهسازی، محاسبات هستهای و اندازهگیری تابشهای هستهای، تخصص داشت. دشمن، ایشان را شناسایی و از سال ۹۷ تیم تروری را مامور حذف فیزیکی این دانشمند برجسته کرد، چون میدانست ایشان آدمی نیست که به دلیل رعب و وحشتی که دشمن ایجاد کرده از میدان مبارزه خارج شود و از فعالیت در این عرصه صرفنظر کند. دشمنان که دیدند ایشان با ترساندن، کنار نکشید و تطمیع نشد، تصمیم به ترور ایشان گرفت تا جمهوری اسلامی از تواناییهای ایشان محروم شده، برنامهریزیهایش در حوزه هستهای دچار بنبست شود و عقب بیفتد. ترور افرادی همچون شهید علیمحمدی، شهید شهریاری، شهید رضایینژاد و شهید احمدیروشن نیز در همین راستا بود. البته تیم ترور در بدو امر برای ایشان اعزام شده بود اما نقشههای دشمن در اینخصوص به دلیل هشیاری نیروهای امنیتی در چند نوبت خنثی شد که اوج آن مربوط به سال ۸۷ میشود. از آن زمان شهید فخریزاده تحت حفاظت بود و کنترل میشد تا دشمن به ایشان نزدیک نشود.
در حوزه ادبیات هم آدم حاذق و حافظشناس قابلی بود. هرازگاهی هم شعر میگفت، اشعار حافظ را تفسیر و از افعال و ابیات او استفاده میکرد و بر قرآن مسلط بود. شخصیت کاریزماتیکی داشت که افراد جذب او میشدند، یعنی اساتید مختلف، ایشان را قبول داشتند، با وی کار میکردند و مدرک خیلی برای آنها مهم نبود. ایشان فوقلیسانس بود و خیلی از کسانی که با ایشان کار میکردند، دانشجو، استادیار یا استاد تمام بودند ولی کاملا آگاهانه با ایشان در ارتباط بودند و کارها را پیش میبردند.
آن زمان شما مصاحبهای انجام داده و اشاره کردید که شهید فخریزاده موثرترین فرد در حوزه هستهای است و نقشه راه هستهای کشور را تهیه کرده است ولی مسئولان آن زمان در دولت دوازدهم و حتی وزیر خارجه ما بهنوعی سعی داشتند چهره واقعی شهید فخریزاده را سانسور کنند و ایشان را به عنوان یک دانشمند هستهای معرفی نکنند. دلیل این تناقض چه بود؟
دولتی که آن زمان سرکار بود، اساسا با موضوعات راهبردی کشور زاویه داشت و این موضوع فقط محدود به موضوع هستهای نبود، مثلا سازمان فضایی کشور را به تعطیلی کشاندند. اینکه موشک آزمایش کنیم را بهسخره میگرفتند و فرستادن میمون به فضا را کار عبثی میدانستند. موضوع موشکی را زیرسؤال میبردند، فکر نمیکردند که توان موشکی اقتدارآفرین است؛ باعث اقتدار علمی ما میشود و ما میتوانیم بعد از آن به پرتاب ماهواره دست پیدا کنیم. با حضور ما در منطقه آسیای جنوبغربی و اقداماتی که شهید حاجقاسم سلیمانی انجام میداد، مخالف بودند و آن برنامه برجامی را که با فریب توانستند در حوزه هستهای انجام دهند میخواستند به حوزههای دیگر نیز تعمیم دهند و کشور را در تمام ابعاد علمی و فنی فلج کنند.
این مسأله نیاز به اثبات ندارد و کاملا مشهود است؛ زیرا صحبتها و حرفهایی که دراینخصوص مطرح کردند، وجود دارد و تمسخر آزمایشهای موشکی و کمبود بودجه در این حوزهها موجود است. حتی در ابتدای دولت نیز تصمیم به حذف شخص آقای فخریزاده از مسئولیت داشتند که این موضوع علنی نشد و فقط چند نفر در کشور که شاید اندازه انگشتان دست باشند از این مسأله مطلع بودند. آنها برای خوشخدمتی به غرب، ابایی از تعطیلی پروژههای راهبردی و حذف افراد نداشتند. من یک مثال علنی بیان میکنم که متوجه شوید چگونه میخواستند شهید فخریزاده را برکنار کنند؛ مجموعهای را برای روایت زندگی شهید شهریاری ساختند، شما نگاه کنید در آن فیلم هیچ ردپایی از اینکه چقدر شهید شهریاری با شهید فخریزاده مانوس و دوست بودند، وجود ندارد و نمایش داده نمیشود. فرض کنید شهید فخریزاده دروازهبان ایستاده و آقای شهریاری به ایشان گل زده است، این یک تفریح دوستانه هم نبود. با هم کار ورزشی و قرآنی داشتند یعنی یک جور شخصیتسازی میکنند، انگار شهید شهریاری ارتباطی با شهید علیمحمدی و شهید فخریزاده نداشته است. من که زنده هستم، حدود ۱۶ سال مستقیم با شهید شهریاری کار کردم، ۳۰ سال نیز در کنار شهید فخریزاده حضور داشتم و مثل برادرم بود، میتوانم این حرفها را بزنم. سابقه آشنایی شهید فخریزاده با شهید شهریاری نیز حدودا ۱۶ سال بود. آنها حتی هنرپیشهای که در فیلم نقش بنده را بازی کرده، حذف کردند تاحدی که بازیگر و گریمور کار از این اتفاق شاکی شدند که ما این مقدار کار کردیم، چرا حذف کردند. گریمور و بازیگر میخواستند هنر خود را نشان دهند و مطرح شوند ولی حذف شدند. به من زنگ زدند که یک کاری کنید، چون این بخشها را به خاطر شما حذف کردهاند. گفتم من چکار دارم و من نه سناریست هستم، نه کارگردان و نه تهیهکننده و من کارهای نیستم، خودتان اعتراض کنید.
این همان جریان فکری است که میخواهد وزیر خارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی وقت را مطرح و پول کشور را صرف تبلیغات آنها کند. عملکرد آنها در راستای فعالیت رژیم صهیونیستی، آمریکا و MI۶ انگلستان در حذف افراد است. آنها در داخل همان کار را میکردند و در طول ۱۲ سال نتوانسته بودند فخریزاده را حذف کنند. بنده هم که ترور شدم، زنده ماندم و دشمن نتوانست ما را حذف کند اما اینها ما را حذف کردند و هشت سال نگذاشتند حتی یک پروژه علمی انجام شود و بودجه آن را قطع کردند. هرجا که توانستند، سعی کردند ما را لولو قلمداد کنند. همین جریان است! آقای فخریزاده که ترور شد، میخواستند بگویند دانشمند نبود، علمی نبود. چیزهای مختلف گفتند و ایشان را در حد یک مدیر اجرایی در وزارت دفاع تنزل دادند، چون نمیخواستند بگویند در وزارت دفاع کار میکرده است. همان زمان در مصاحبه با خبرگزاریهای فارس و تسنیم گفتم ایشان معاون وزیر دفاع بوده و در وزارت دفاع و دانشگاه امام حسین(ع) فعالیت میکرده است تا مردم متوجه شوند که دشمن تا کجا نفوذ کرده، اطلاعات میگیرد و افراد شاخص و برجسته ما را ترور میکند. برنامه آنها این است که کار دشمن را پیشپاافتاده جلوه دهند و بگویند کار دشمن امنیتی و استراتژیک نیست. همین است که بعدا انفجارهای دیگر را هم انجام میدهند. در تاسیسات هستهای و جاهای دیگر هم خرابکاری میکنند. موجوداتی در کشور هستند که نمیخواهند ضعفشان آشکار شود بنابراین میگویند فردی که ترور کردند، شخصیت مهمی نبود. وظیفه ما این است که نقشه آنها را نقشبرآب کنیم. این همان جریانی است که میخواستند بگویند احمدیروشن دانشمند نیست، یک دانشجوی شریف است و من جلوی این را گرفتم. من از خودم تعریف نمیکنم، میگویم اینها جریانی بودند که میخواستند بگویند مشکل، خلأ امنیتی و ضعف در این عرصه نیست و احمدیروشن یک دانشجو بود. در صورتی که احمدیروشن ۱۰ سال بود که فارغالتحصیل شده بود. بنده خبر را نوشته، به مطبوعات دادم و گفتم ایشان از مدیران انرژی اتمی است و در شرکت کالاالکتریک که همان شرکت بهرهبرداری سانتریفیوژ است هم کار میکرد. چرا نباید اینها را بیان کنیم؟ چرا نباید بگوییم که آدمهای مهم و بااستعدادی داریم؟ همین جریان فکری درخصوص ترور شهید رضایینژاد، وقیحانه گفتند این دعوای شخصی بود. اول اینطور عنوان کردند. میتوانید آرشیو را نگاه کنید. زمان ترور شهید فخریزاده در خبرگزاری فارس بودم و این خبر را که تایید کردید، شهید فخریزاده دانشمند هستهای است را گرفته و منتشر کردم.
چند روز بعد از آن به خبرگزاری فارس آمدم و تهدید کردم که چرا گفتید دانشمند برجامی! چرا باید ارزش آقای فخریزاده را پایین بیاوریم و بگوییم دکترا ندارد؟ اگر بخواهید ادامه دهید، من حاوی اطلاعاتی هستم و درخصوص آنها حرف میزنم؟ مجبور میشوم در تلویزیون بگویم که چرا ایشان را ترور کردند؟ فوتبالیست بود؟ یک فوتبالیست را ترور کردند؟ باید با طنز توأم با اندوه و غم این مطلب را بیان کنم. من گفتم شهید فخریزاده دکتر بود، من استاد او بودم و تز دکترای او با من بود. موضوع تز دکترای ایشان را من تعریف کردم و اسمم در رساله دکترای ایشان نوشته شده است. وقتی من از این شهید بزرگوار دفاع میکنم، میگویند میخواهی از خودت تعریف کنی. من تعریف را میخواهم چکار کنم؟ میگویند دانشمند برجامی! اگر دانشمند برجامی بود، برای چه او را ترور کردند؟ باید ظریف و صالحی و کمالوندی را ترور میکردند. اگر برجام چیزی بود که بابت آن بخواهند کسی را ترور کنند، باید آقای روحانی یا برادر آقای روحانی را ترور میکردند. این همه آدم مرتبط با برجام وجود داشته، چرا باید شهید فخریزاده را ترور کنند؟ چون شهید فخریزاده نقش اساسی در پیشرفت علم، فناوری هستهای و سایر موارد داشت و قطعا در آینده خواهند گفت که چه کارهایی کرده است.
رساله دکترای آقای فخریزاده چه بود؟
تخصص آقای فخریزاده در آشکارسازی تابش هستهای بود و از دوره بعد از لیسانس در اینخصوص کار میکرد. آقای فخریزاده میخواست سامانه و سیستم اندازهگیری بسازد تا بتواند ذرات نوترینو را فارغ از اینکه کیهانی هستند یا ناشی از فعالیتهای هستهای از راه دور اندازهگیری کند. وقتی مطالعات را انجام داد، قبل از اینکه پیشنهاد پروژه ایشان در دانشگاه تصویب شود، من بخش تجربی آن را حذف کردم و گفتم این بخش کار، زمانبر است و تحقیقات در اینخصوص طولانی میشود، علاوهبر این هزینه چند میلیاردی دارد و دانشگاه نمیتواند چنین پولی را تامین کند. اگر پول هم داشته باشیم، ابزاری که برای این کار لازم داریم، جزو ابزار تحریمی است. بنابراین به ایشان گفتم اگر بتوانید صورتمسأله را درست تعریف کنید و شبیهسازی و محاسبات مرتبط با نرمافزارهایی که وجود دارد را انجام دهید و فیزیک موضوع را خوب تحلیل کنید، برای رساله دکترا کافی است و نیازی نیست که دست به کار تجربی بزنید. ایشان پذیرفت و همه اساتیدی که حضور داشتند، نظر بنده را تایید کردند و گفتند همین قدر به عنوان یک رساله دکترا ارزش دارد. درواقع شهید فخریزاده میخواست در رساله دکترا مقدمات لازم برای آشکارسازی نوترینوها را چه آنها که از آسمان به زمین بیاید و چه آن دسته که در رآکتورهای هستهای به وجود آمده، گسترش مییابد را بررسی کند. این مطالعات و تحقیقات خطری برای کسی ندارد و ابزار است تا انسان به وسیله آن از وجود یک رآکتور پنهان خبر بگیرد.
رهبر انقلاب در پیامی که به مناسبت شهادت شهید فخریزاده منتشر کردند، پیگیری این جنایت و مجازات قطعی آمران ترور و پیگیری تلاشهای علمی و فنی شهید فخریزاده را دو مطالبه اصلی عنوان کردند اما آنچه که مشخص است، گروه فلسفه که نتیجه سالها مطالعه و بحث این شهید و همرزمانش در عرصه تولید علم بود، تعطیل شده و دیگر خبری از جشنوارههایی که ایشان برای شناسایی نخبگان ترتیب داده بود، نیست. چرا این کمکاری رخ میدهد و این خواستههای صریح نشنیده گرفته میشود، آیا این مسائل ریشه در نفوذ بدخواهان به این سطوح دارد؟
ادامه دادن راه این شهید بزرگوار بهترین پاسخ به ترور شهید فخریزاده، است. جوانان نخبه و پژوهشگر ما باید با قدرت پروژههای دفاعی و هستهای کشورمان را پیش ببرند و به نتیجه برسانند. بنده و همکارانم در مجلس شورایاسلامی نیز تلاش خواهیم کرد تا قوانینی را با هدف تقویت بنیه علمی کشور به تصویب برسانیم. بنده دو سه روز پس از ترور شهید فخریزاده در توییتی نوشتم که خون شهید فخریزاده هندسه حرکت مجلس انقلابی در کارزار هستهای را تغییر داد و بنده چهار موضوع محوری یعنی آغاز غنیسازی ۲۰ درصد، اخراج تمامی بازرسان آژانس، قطع همکاری با آژانس و خروج از برجام را شخصا پیگیری خواهم کرد که این اتفاق هم افتاد؛ البته آنهایی که اهل سازش هستند، ابایی از پایمال شدن خون شهید فخریزاده و دیگر شهدای هستهای ندارند اما اتفاقات برجامی و مماشات طرفداران نظریه سازش، نشان داد که اتخاذ این روش، دستاوردی برای ملت ایران نداشته و ما باید با دستیابی به قدرت هستهای و موشکی، اقتدار خودمان را تثبیت کرده و رهرو راه شهید فخریزاده باشیم.
گویا در همان دوران که فشار زیادی روی ایشان بود، کار جدیدی را شروع کرده بودند؟
بله آنقدر درایت داشت که در هر موقعیتی بتواند سودمند باشد. همانطور که گفتم، متاسفانه محدودیتهایی برای فعالیت ایشان اعمال شد و خیلیها در تلاش بودند تا شهید فخریزاده را برکنار و فعالیت ایشان و مجموعه تحت مدیریتشان را مثل تشکیلات انرژی اتمی محدود کنند که الحمدلله با هوشمندی و همکاری مسئولان طراز بالایی که در رأس کشور هستند، این اتفاق نیفتاد، سیستم حفظ شد و تولید همین کیت کرونا که در عین اهمیت در مقابل خدمات و اقدامات آقای فخریزاده واقعا کاری خاصی نیست، در همین دوران انجام شد.
سالهای زیادی با شهید فخریزاده کار کردم و از نزدیک شاهد مجاهدتهای علمی و عملی ایشان بودم، شهید فخریزاده مدیر بسیار برجستهای بود، از قدرت جذب بالایی برخوردار بود و افراد شاخص زیادی را در مجموعه گردهم آورده بود تا فعالیتهایشان اثرگذارتر باشد. ایشان به قدری صبور بود و سعهصدر داشت که با انواع و اقسام سلیقهها کار میکرد. همین ویژگیها باعث شده بود که بسیاری از مدیران و متخصصان صنعت هستهای با شهید فخریزاده همکاری داشته باشند. این شهید بزرگوار در پیشبرد برنامههای هستهای، پشتیبانی از اقدامات هستهای، غنیسازی و سایر مواردی که در علم هستهای موثر است، فعالیت و همکاری داشت.