اتفاق ناخوشایندی که آغازش با انکار همراه است اما در ادامه چارهای جز پذیرش آن نیست و ما ناگزیر میشویم با شرایط تازه زندگیمان کنار بیاییم و معلولیت را به عنوان بخشی از وجودمان بپذیریم. درواقع چارهای جز این وجود ندارد. انکار ومبارزه با شرایط پیش آمده هیچ چیزی را تغییر نمیدهد. فقط و فقط شرایط روحی ما را بدتر میکند و با تضعیف روحی و روانی به سمت و سوی افسردگی و ناتوانی پیش میرویم و همین یاس و افسردگی سرآغازی برای مرگ تدریجی انسان در تاریکیهایی است که ذهن و خیالش برایش ایجاد کرده است. در حالی که به قول معروف تاریکترین شبها هم بالاخره طلوع زیبای خورشید را به خود میبینند. این حرف شاید در نگاه اول شعاری به نظر برسد اما با نگاهی به نمونههایی از افراد معلولی که توانستهاند به موفقیتهای جدی دست پیدا کنند میبینیم ماجرا فقط یک شعار نیست و حکایت آن نیست که نفسمان از جای گرم بلند شود!
معلولیت به خصوص برای افرادی که سالم به دنیا میآیند و بعد دچار این اختلال میشوند در وهله نخست کابوس است و کنار آمدن با آن اصلا کار سادهای نیست. اما پذیرش این ماجرا از یک سو و از سوی دیگر تلاش برای کنار آمدن با آن و تقویت توانمندیهایی که بیتردید در همه ما انسانها در ابعاد گوناگون وجود دارد میتوان حتی بسیار موفق بود. درواقع معلولیت ممکن است در بخشهایی از زندگی ما محدودیتهایی را بهوجود بیاورد اما به طور یقین معلولیت به معنی ناتوانی نیست! این را میتوان در زندگی بسیاری از افرادی که با معلولیتهای شدید مادرزادی متولد شدهاند یا در اثر حوادث یا بیماریها دچار معلولیت شدهاند اما در زمینههای گوناگون افرادی شاخص و موفق به شمار میروند، دید. افرادی که بی هیچ تردیدی توانستهاند محدودیتهایی که بر اثر معلولیت برایشان بهوجود آمده را با تقویت نقاط قوت و توانمندیهایشان جبران کنند و در این مسیر توانستهاند از بسیاری افراد سلامت موفقتر باشند و در حوزههای مختلف علمی، هنری و حتی کارآفرینی بدرخشند و هم خودشان را به خودشان ثابت کنند و هم به دیگران.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد