حقیقت، اشاره به ماهیت راست و درست و صحیح دارد و واقعیت اشاره به کل رویدادهایی که جهان هستی را شکل میدهد. خب به اندازه کافی قلمبه سلمبه حرف زدیم بیایید حالا باهم رو راست باشیم و ساده تر هم حرف بزنیم.هر آنچه دیده میشود و قابل تایید است، واقعیت محسوب میشود. واقعیات اموری عینی هستند نه ذهنی، واقعیت چیزی نیست که شما باور داشته باشید بلکه چیزی است که وجود دارد، قابل مشاهده است و احساس میشود. اما حقیقت ممکن است گاهی واقعیت را شامل شود، اما عموما شامل باور است. اغلب مردم چیزهایی را حقیقت یا درست میدانند که به باورهایشان نزدیکتر است. به عبارت سادهتر، یک واقعیت را میتوان آزمایش و بررسی کرد، برای مثال شکیب راد در سال ۱۳۶۲ متولد شد، این خوراکی ۲۱ گرم شکر دارد یا سرعت نور در خلأ ۱۸۶ هزار مایل بر ثانیه است، اما یک حقیقت میتواند در طول زمان تغییر کنند. برای مثال هزاران سال پیش انسان تصور میکرد زمین صاف است، اما حالا این حقیقت وجود ندارد، به بیان دیگر این حقیقت تغییر کرده است.همه اینها را گفتیم که بگوییم خیلی مهم است که ما هم از واقعیت یک چیز با خبر شویم و هم از حقیقت آن. مثلا در مورد ادامه تحصیل در فضای دانشگاه درست است که ما باید برویم و مثلا از نزدیک دانشگاه ها را ببینیم تا با واقعیت آنها آشنا شویم اما بهتر است برای فهمیدن حقیقت آن هم تلاش کنیم. چون ممکن است در طول زمان تغییراتی در تعریف آدم ها از دانشگاه شکل گرفته باشد. چنانچه دانشگاهی که زمانی امام خمینی(ره) دانشگاه را سرچشمه سعادت و شقاوت ملت معرفی می کرد اما شاید امروز برای عده ای مکانی باشد برای فرار از سربازی؛ برای عده ای جایی برای پیدا کردن همسر ایده آل و برای عده ای هم پلی برای رفتن به خارج از کشور.