این واقعه تروریستی منجر به شهادت ۱۱تن ازهموطنان غیورمان در مرزهای شرقی شد و بازتابهای زیادی در افکار عمومی و رسانهها داشت و طبیعتا یکسری سوالات تکراری و بدون پاسخ را دوباره بر سر زبانها انداخت و ما به حکم رسالت خبری این مطالبات را روایت میکنیم تا مسئولان ذیربط پاسخ مخاطبان را بدهند. آنچه از تصاویر و گزارشها برمیآید این است که مرزهای شرقی کشور با برخورداری کمترین امکانات از نظر فناوری، تجهیزات، ایمنی و زیرساختها مواجه است و مرزبانان با همین شرایط در حال تامین امنیت کشور هستند. بسیاری از نیروهای اعزام شده به این مناطق حساس، بدون اینکه آموزشهای لازم و حرفهای در این خصوص را فرا گرفته باشند، مشغول خدمت هستند و همین امر بر مشکلات ضریب داده است در حالیکه اهمیت حفاظت از مرزها میطلبد که به ابزارهای بهروز و فناوریهای نوین مجهز شوند تا در هنگام وقوع خطر بتوانند از کمک نیروهای پشتیبان و واکنش سریع بهرهمند شوند.
بیتوجهی دولت پاکستان به حسن همجواری
رویه مرسوم در اغلب کشورها این است که نیروهای مرزبانی بهترین امکانات زرهی، پشتیبانی زمینی و هوایی از پاسگاهها و فناوریهای مرتبط با رصد و پایش را در اختیار دارند و مرزبانان غیور ما به دلیل ضعفامکانات، باید جانشان را سپر گلولههای سربی تروریستها کنند. مساله قابل توجه دیگر این است که اکثر این حملات وحشیانه از خاک پاکستان صورت میگیرد و این حجم از صبوری با مخلان امنیت ملی کشورمان و داغدار کردن خانوادههای چشم به راه، برازنده دستگاه دیپلماسی کشور که با اقدامات راهبردانهاش، اسرائیل و آمریکا را زمینگیر کرده، نیست. پاکستان ۹۰۹ کیلومتر مرز مشترک با کشور ما دارد و به نظر میرسد حالا پس از تکرار چند مورد حادثه تروریستی وقت آن رسیده است که تمکین از قوانین مرتبط با حسنهمجواری به صورت شفاف و از موضع قدرت به طرف پاکستانی یادآوری و از آنها سوال شود که چگونه است دشمنان قسمخورده ایران اسلامی که همپیمان صهیونیستها و جیرهخوار آمریکا هستند، پاکستان را کانون امن خود دانسته و اقدامات تحریکآمیز مرزی را علیه کشورمان رقم میزنند؟
موجسواری جریان داخلی برای التهابآفرینی در کشور
البته شکی نیست که بخشی از ناامنیهای جنوب شرق کشور توسط یک جریان داخلی در استان مدیریت میشود که با موجسواری روی اختلافات مذهبی و تمرکز بر محرومیتها و محدودیتها سعی دارد تا فضای ملتهب و تنشآفرین را تشدیدکند؛ سخنان دوپهلوی مولوی عبدالحمید که سابقه حمایت از سازمان تروریستی منافقین و گروهک تروریستی داعش را دارد و اقدامات افراطی مولوی فتحیمحمد نقشبندی، امامجمعه سابق اهلسنت راسک و پسرش، یکی از دلایل تشدید بحرانها در این منطقه است که از جایگاه اجتماعی خود اعراض کرده و در قامت اپوزیسیون نظام آب در آسیاب دشمنان میریزند و با گذشتن از خطوط قرمز نظام، خوراک خبری رسانههای معاند شدهاند غافل از اینکه اقدامات آنها امنیت را مخدوش کرده و باعث فعال شدن جریان نفاق و حوادثی همچون شهادت مرزبانان میشود.
سرویسهایاطلاعاتی بیگانه نیز ازدیرباز وبه طور بیسابقهای درتحولات این منطقه نفوذ داشته وخواستار ایجاد و تشدید شکافهای مذهبی و قومی هستند و سرمایهگذاری گستردهای را درخصوص بیثباتسازی اختصاص دادهاند به ویژه که در جریانات منطقهای، سیلی محکمی از وحدت جبهه مقاومت به رهبری ایران خوردهاند ودرصدد جبران آن هستند؛ پس بعید نیست که اقدامات ضدامنیتی علیه ایران و امنیت ملی کشور را در دستور کار قرار دهند و پروژهای را با همکاری تجزیه طلبان کلید بزنند که اینبار نیز گروهک تروریستی مستقر در پاکستان(جیشالظلم) برای این اقدام سبعانه پیشگام شده و با اخذ اطلاعات و دستورالعمل از این سرویسها، ۱۱نفر از ماموران نیروی انتظامی را به شهادت رساندند؛ موضوعی که قطعا از سوی جمهوری اسلامی ایران بیپاسخ نمیماند و نهادهای مسئول با تدوین برنامههای بازدارنده به مصاف اشرار و تروریستها خواهند رفت و علاوه بر ایجاد توازن تسلیحاتی از قابلیتهای بینظیر کشور در حوزه پهپادی استفاده میکنند تا توان عملیاتی کشور در شناسایی اشرار و مقابله با آنها راارتقا بخشند.اما موضوعی که باید بیش ازهرمولفه و اقدام دیگری دراولویت قرارگیرد، این است که دولت پاکستان که ید طولایی در اقدامات امنیتی دارد، توضیحاتی را درخصوص بیعملی خود در قبال همراهی با تروریستها ارائه کند و به وعدههای محقق نشده درخصوص امنیت مرزها که موکدا به آن تاکید ورزیده بود، وفادار باشد چرا که مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران دیگر درخصوص این عملیاتهای وحشیانه صبر بهخرج نمیدهند وبدون مماشات و رعایت مباحث مرتبط با همسایگی به تامین امنیت خود خواهند پرداخت و با تروریستهای شرق کشور نیز مانند تروریستهای ساکن در کردستان عراق بدون ملاحظه رفتار میکنند زیرا همانطور که به دفعات بیان شده است، جمهوری اسلامی ایران برای دفاع از تمامیت ارضی و تامین امنیت مرزهای خود با هیچکس تعارف ندارد.