میرشکاک در شعر معاصر چهره مهمی است. او اگر در تمام عمر شاعریاش یک غزل، آن هم غزل مهدوی «تمام عمر را گشتم بهدنبال صدای تو» را سروده باشد، برای تثبیت جایگاه شاعری و ماندگاری نامش در تاریخ شعر ایران کافی است.با این حال او تجربههای درخشانی در قالبهای مختلف به جز غزل نیز داشته است. قصیده، مثنوی، شعر نیمایی، شعر سپید و... قالبهایی است که در آن سرودههای ماندگاری از او به یاد داریم. علاوه بر این میرشکاک در عرصههای نظریهپردازی، تحلیل و نقد شعر متقدمین و معاصرین نیز آثار درخشانی قلمی کرده. از تأثیرگذاری او بر روزنامهنگاری، طنز و جستارنویسی نیز باید یاد کرد.به هر روی میرشکاک، چه با او و دیدگاههایش موافق باشیم و چه مخالف، چهره مهمی در ادبیات امروز ایران است. «آئینه عمر» توانست بخشی از فعالیتهای اثرگذار این شاعر را به مخاطبانش نشان دهد و از آن مهمتر اینکه دست ما را در حوزه ساخت مستند درباره چهرههای مهم شعر امروز کمی پر کرد.
به یاد داشته باشیم که غفلت از ساخت مستند و ثبت تصویر از شاعران امروز ایران در دهههای گذشته باعث شده ما از برخی چهرههای ارجمند شعر امروز، تقریبا هیچ تصویر قابل توجهی در دست نداشته باشیم. شاعرانی چون حسین منزوی، طاهره صفارزاده، سلمان هراتی، قیصر امینپور، حسن حسینی و... رخ در نقاب خاک کشیدهاند اما مستند قابل توجهی از آنان در دوره زندگیشان ساخته نشده. البته تلاشهایی همچون ساخت مستند «مشت در نمای درشت» درباره زندگی حسن حسینی در سالهای اخیر انجام شده تا بخشی از این کمبود جبران شود اما نبود شخصیت اصلی و صدا و دیدگاه خود او در مستندقابل جبران نیست.ساخت «آئینه عمر» و مستندهای حرفهای از این دست باید بیشتر مورد حمایت قرار گیرد تا جلوی این غفلت نهتنها در عرصه ادبیات بلکه در همه حوزههای دیگر فرهنگ و هنر گرفته شود. شخصیت چندوجهیای مانند میرشکاک، باز هم جا برای پرداخت و ساخت آثار متنوع دارد.
برای مثال موضوع دیدگاههای میرشکاک درخصوص شاهنامه، میتواند موضوع برنامهای چندقسمتیباشد.نگاه ویژه و تأویلهای میرشکاک از شاهنامه، آنقدر جذاب است که در صورت پرداخت در برنامههای فرهنگی و ادبی صداوسیما میتواند باب جدیدی درخصوص بحث در زمینه شاهنامه و اهمیت آن در هویت ملی و فرهنگی ایرانیان باز کند. «آئینه عمر» راه را برای ساختن مستندهای حرفهای از زندگی مشاهیر فرهنگ و ادب ایران باز کرده است اما نباید گذاشت این مسیر در همین خانه اول مسدود شود.