همچنین آثار بسیاری را هم برای کودکان و نوجوانان در دست تولید دارد. از طرفی برخی از این تولیدات توانستهاند حضور بینالمللی هم داشته باشند یا در جشنوارههای معتبر داخلی و خارجی افتخاراتی را کسب کنند. مهمترین ویژگیای که پویانماییهای این مرکز دارد و میتوان به آن اشاره کرد، ترویج سبک زندگی ایرانی-اسلامی و پاسخگویی به نیاز و رشد کودکان است که در این آثار نمود پیدا کرده از آنجا که کودکان و نوجوانان میتوانند بهراحتی از قهرمانهای پویانماییها الگو بگیرند، از اینرو ساخت پویانماییهایی بر این اساس کار سازندگان را سختتر و حساستر کرده است؛ ضمن اینکه گروههای سنی از این دست نیازمند توجه بیشتر و آشنایی با قهرمانهای ملی کشورشان هستند که این هم یکی دیگر از نکات مهم پویانماییهای مرکز صباست. در گزارشی که پیشرو دارید، جامجم با چند نفر از کارگردانان و تهیهکنندگان تعدادی از مجموعه پویانماییهای جدید این مرکز گفتوگو کرده که شاید خواندن آن خالی از لطف نباشد. پس همراه ما باشید:
موشهای دزد، محافظ موزه میشوند
یکی از مجموعههای در حال ساخت مرکز پویانمایی صبا «موزه» است که گروه سازنده فصل جدیدی از آن را برای پخش از تلویزیون آماده میکنند. هدف از ساخت این مجموعه آشنا ساختن کودکان با تاریخچه آثار هنری، شناخت هویتهای تمدنی، اجتماعی و فرهنگی است. همچنین موضوع و دکورهای این مجموعه با بهرهگیری از فضاها و بناهای تاریخی ایران ساخته شده تا پیوندی دوباره با نقش کاربردی معماری ایرانی و تزئینات داخلی برقرار کند. پویانمایی موزه با تکنیک استاپموشن به تهیهکنندگی نادر یغماییان و کارگردانی مشترک بهروز و آبتین یغماییان بوده که گروه در حال ساخت فصل هفتم آن است. آبتین یغماییان یکی از کارگردانان این مجموعه در گفتوگو با جامجم درباره ویژگیهای این فصل بیان میکند: از نظر محتوای مجموعه باید بگویم با توجه به بازخورد مخاطبان و براساس نظرسنجیای که مرکز پویانمایی صبا از کودکان داشت، تغییراتی در سری جدید ایجاد کردیم. مثلا شخصیت موشهایی که در فصلهای گذشته بهعنوان دزد وارد موزه میشدند، در سری جدید بهعنوان محافظان موزه در آنجا مشغول به کار شدهاند.
وی همچنین میافزاید: از آنجا که این شخصیتها بین بچهها محبوب شده بودند و بار طنز داستان روی شانه دو تا از شخصیتها بود، تصمیم گرفتیم که در سری جدید از این شخصیتها کمک بگیریم و نقش بیشتری به آنها بدهیم و از همه مهمتر بتوانیم آنها را به شخصیتهای مثبت داستان تبدیل کنیم.
وی ادامه میدهد: از نظر تکنیک ساخت هم سعی کردیم این فصل از مجموعه را با کیفیت بالاتر از فصلهای قبلی بسازیم. مثلا تعداد فریمهایی که عروسک را انیمیت و عکاسی میکردیم، در فصلهای گذشته ۱۸ بار بود و در این سری ما عروسکها را ۲۰ بار انیمیت و عکاسی میکنیم. خب، این باعث انیمیت نرمتری میشود و جذابتر هم هست. از طرفی برای بالاتر بردن جذابیتهای بصری مجموعه هم سعی کردهایم دکور جدید به مجموعه اضافه کنیم و تا جایی که میشد و داستان به ما اجازه میداد در ساعات مختلف مثل روز و شب داستانها را روایت کردیم. چون این تغییر در نورپردازی باعث میشود مجموعه از یکنواختی روتین دربیاید و برای بچهها جذابتر شود.
وی در پاسخ به این سؤال که پیش از این مجموعه، ما پویانمایی درباره موزه نداشتیم، بنابراین سعی کردهاید از چه منظری به این موضوع نگاه کنید که هم برای بچهها جذابیت داشته باشد و هم اینکه آنها بتوانند از این طریق اطلاعات بسیاری در اینباره دریافت کنند هم میگوید: اصولا درباره آثار باستانی و کارهای تاریخی و فرهنگی و سنتهای گذشته تحقیقات بسیاری در سطوح مختلف شده است و از جنبههای مختلف آنها را مورد بررسی قرار دادهاند. ما سعی کردیم اطلاعات اولیه را فیلتر کنیم؛ یعنی اطلاعاتی را که میخواهیم از هر شیء باستانی به کودک بدهیم، اطلاعات پایه باشد تا اگر برای کودک جذاب بود، خودش درباره آن تحقیق کند یا آموزش ببیند و اطلاعات بیشتری دریافت کند. در بحث تولید و کانسپت اجرایی و گرافیک مجموعه هم در ۲۶ قسمت و با تکنیک استاپموشن ساخته شده است ولی فقط یک دقیقه از کار صرفا بحث آموزشی داستان را پیش میبرد که میخواهد ایران کهن و باستان را به مخاطب معرفی کند که آن را با تکنیک متفاوتی ساختیم؛ یعنی از انیمیشن دوبعدی استفاده کردیم، چون فکر میکنیم این تکنیک برای کودک جذابتر است و در شیوه روایت متن هم در آن یک دقیقه سعی کردیم شوخیهای تصویری بیشتری را استفاده کنیم تا برای مخاطب جذاب باشد و صرفا بحث آموزش مطرح نشود.با توجه به اینکه فصل هفتم این پویانمایی در مرحله تولید قرار دارد، یغماییان در بخش دیگری از این گفتوگو درباره تداوم قصه در فصلهای بعد هم عنوان میکند: این مجموعه پتانسیل ادامهدار شدن را دارد. چارچوب داستانی که ما برای این مجموعه بنا کردهایم بسیار منعطف بود و صرفا به یک موضوع خاص نمیپرداخت؛ بنابراین تا جایی که ما خودمان به تکرار نرسیم، میتوانیم این مجموعه را تولید کنیم. البته ما بعد از هر ۲۶ قسمت از مخاطبان نظرسنجی میکنیم تا فصل جدید را براساس نظر کودکان تغییر بدهیم.
وی با ذکر مثالی در این باره بیان میکند: مثلا در فصل هفتم به جای ۱۵ دقیقه ۱۲ دقیقه تولید و ساخته میشود. وی در پاسخ به سؤال دیگری درباره اینکه فکر میکند چقدر جای چنین پویانماییهایی برای بچهها با چنین محتوای ارزندهای خالی است و باید در این زمینه تولیدات بیشتری داشته باشیم، میگوید: زمانی که ما این مجموعه را تولید میکردیم، مجموعه دیگری در مرکز پویانمایی صبا ساخته میشد که درباره معرفی آثار باستانی بود. البته تکنیک آن مجموعه کاتاوت بود. این نشان میدهد که چنین محتوایی برای کودک جذاب است. گرچه هرکدام از این مجموعهها با رویکرد متفاوتی تولید شدهاند و اطلاعات مختلفی برای گروههای سنی مختلفی ارائه دادند. با وجود این به قدری این موضوع مهم است که ما باید تلاش کنیم تا از این طریق فرهنگ کشورمان را به کودکان آموزش دهیم.
وی همچنین میافزاید: از آنجا که هر کارگردانی از زاویه نگاه خودش مجموعههایی از این دست را میسازد، بنابراین همپوشانی و تکرار اتفاق نمیافتد و از اینرو میتوان با این محوریت مجموعههای مختلفی برای بچهها ساخت. حتی این تفاوت در تکنیک هم باعث میشود هر کار ویژگی خودش را داشته باشد. بنابراین از یک موضوع خاص میتوان بینهایت داستان برای گروههای سنی مختلف ساخت.
آموزش کودکان در کنار سرگرمی
آبتین یغماییان در کنار پویانمایی موزه مشغول ساخت مجموعه دیگری به نام «ساعت پویا» هم هست. ساعت پویا با تکنیک استاپموشن، از تولیدات جدید مرکز پویانمایی صباست که قصه این پویانمایی درباره پسربچهای است که در زیرزمین خانه مادربزرگش ساعتی را پیدا میکند که قابلیت جادویی دارد و میتواند زمان را به عقب یا جلو ببرد. طراحی فضا و دکورهای این مجموعه، همه نمایانگر سبک زندگی ایرانی است که یغماییان در این باره به جامجم میگوید: این مجموعه را سه سال پیش شروع کردیم. متن کار را نوشتیم و بعد کانسپت و گرافیک کار را در آوردیم و شروع به ساخت دکور کردیم که حدود یکسالونیم زمان صرف دکور این مجموعه و ساخت عروسکها شد. در ساخت آنها هم سعی کردیم از تکنیک روز دنیا استفاده کنیم. یعنی اول سهبعدی کار طراحی میشود. در دکور هم همین روند را در پی گرفتیم. در نگارش هم سعی شده تا به بحث آموزشی و رفتاری کودک توجه شود. یعنی روایت داستان ما به گونهای است که کودک رفتار درست و صحیح را بتواند یاد بگیرد.از آنجا که بچهها به اینترنت و شبکههای ماهوارهای دسترسی دارند، وی در پاسخ به این سؤال که چگونه میتوان آنها را پای تلویزیون نشاند تا مخاطب برنامههای خودمان باشند، میگوید: بچههای امروز دسترسی به تولیدات سینمایی و تلویزیونی جهان را در لحظه دارند و بهراحتی میتوانند مخاطب آنها باشند که این بخش سخت کار ماست. چون باید مجموعهای تولید کنیم که هم از لحاظ تکنیک و هم از لحاظ داستان بتوانیم با تولیدات خارجی رقابت کنیم. با توجه به اینکه بودجه تولیدی مجموعههای پویانمایی در ایران قابل قیاس با تولیدات خارجی نیست، باید سعی کنیم این خلأ را بهگونهای دیگر پر کنیم. مثلا با گرافیک یا داستان این کار را انجام بدهیم. با این مشکلاتی که در تولید چنین کارهایی وجود دارد، کار برای ما سخت شود.
وی همچنین درباره ویژگیهای ساخت پویانمایی برای کودکان توضیح میدهد: من فکر میکنم چیزی که باعث میشود کودک تلویزیون را روشن کند و پای برنامه بنشیند این است که میخواهد برای خودش سرگرمی ایجاد کند، از لحظاتش لذت ببرد و بخندد. بنابراین کودک تلویزیون را روشن نمیکند که بحثی را یاد بگیرد، بنابراین این سختی کار ماست. چون مجموعههای ما آموزشی هستند و باید تلاش کنیم کودک را سرگرم کرده و با خودمان همراه کنیم و بعد به صورت زیرمتن بتوانیم بچهها را آموزش بدهیم.
افزایش اعتماد به نسل جدید در «دشت پرماجرا»
پویانمایی«دشت پرماجرا» عنوان مجموعهای ۵۲ قسمتی از گروه نوجوان مرکز پویانمایی صبا به کارگردانی و تهیهکنندگی امیرحسین صالحی، درباره دشتی است که در آن آرامش برقرار است و توسط شیر دانا اداره میشود. کفتارها با مظلومنمایی وارد آن میشوند و با فریبکاری در آن سرزمین شروع به زندگی میکنند و بعد از مدتی در سرزمین شروع به خرابکاری کرده و در نهایت حاکمیت آن سرزمین را بهدست میآورند. از اهالی آن سرزمین نوجوانانی با تشکیل هستههای مقاومت در مقابل این اشغالگران میایستند. این مجموعه با تکنیک سهبعدی برای گروه سنی کودک نوجوان در حال ساخت است.
امیرحسین صالحی، تهیهکننده و کارگردان این مجموعه است که در گفتوگو با جامجم درباره ویژگیها و شاخصههای این اثر بیان میکند: همانطور که میدانید موضوع درباره یک دشت است که حیواناتی که در این دشت زندگی میکنند، به یک ثبات و امنیتی رسیدهاند که یکباره اتفاقاتی در آن رخ میدهد و تعادل دشت بههم میریزد تا اینکه نوجوانهای آن دشت دست به دست هم میدهند تا شرایط را به آرامش قبل بازگردانند. بنابراین مفاهیمی هم که در این مجموعه قرار است به بچهها منتقل شود جزو مفاهیم مهمی است. مثل همکاری، دشمنشناسی، نفوذ بیگانه، اهمیت مقاومت و ایستادگی در مقابل دشمن، استقلال سرزمین و... میتوانم بگویم مهمترین رویکرد و شاخصهای که این پویانمایی برمبنای آنها موضوع و سوژه خود را استوار کرده مبحث اشغال و همچنین اعتماد به نسل جدید است که سعی شده با نگاهی متفاوت و بکر به آنها پرداخته شود.
وی همچنین میافزاید: در مجموعه دشت پرماجرا سعی کردهایم در لابهلای قصهها از مباحث طنزگونه نیز بهره بگیریم تا ضمن تلطیف فضای کار، به لحاظ جذب مخاطب نیز عملکرد مطلوبتری ارائه کنیم، البته قصهها توسط تیم نویسنده با سرپرستی مرکز پویانمایی صبا به نگارش درآمده و لذا در فصل اول با اعمال تغییرات کمی در ساختار قصه تلاش کردهایم تا حالوهوای آن را به لحاظ روایی پرکششتر کنیم و از فصل دوم به بعد با بازنویسی بیشتر سعی کردهایم روایت داستانها را به سمتی ببریم که در عین متنوعبودن سرگرمکنندهتر و شیرینتر ترسیم و روایت شوند. همچنین پیشتولید این اثر توسط هنرمندان خوشفکر و توانای ایرانی قبل از جدی شدن مبحث بهرهگیری از هوشمصنوعی انجام پذیرفته است و استاد محمد خیراندیش که پیش از این تولید انیمیشن سینمایی «پسر دلفینی» را برعهده داشته طراحی کاراکترهای مجموعه «دشت پرماجرا» را برعهده دارد. همچنین داوود اسدالهی که انیمیشن سینمایی پسر دلفینی را به سرانجام رسانده، مدیر تولید و فنی این مجموعه نیز خواهند بود.
وی درباره معیارهای جذب کودکان در پویانمایی و چالشهایی که در ساخت این مجموعه داشته هم ادامه میدهد: پویانمایی بهخاطر زمانبر بودن تولید اگر زودتر به مرحله ارائه برسد، قاعدتا میتواند با بازارهای بینالمللی بهروز باشد؛ اما یکی از مسائل و چالشهای ما درتولید این است که به دلایل مختلف ازبازار خودش فاصله میگیرد. بنابراین همین مسأله جزو یکی از چالشهای کار محسوب میشود. البته پویانمایی دشت پرماجرا دارای۴۰کاراکتر است که با رنگولعابی متفاوت و جدید و با سبک و سیاقی بهروز برای مخاطب به نمایش گذاشته خواهد شد و در این زمینه نسبت به سایر پویانماییهای جهان عقب نیست. وی همچنین درباره بستر طنز و فانتزی کار هم توضیح میدهد: پارامترهای زیادی برای جذب مخاطب وجود دارد که یکی از آنها فضای فانتزی کار است؛ بهخصوص اینکه به بچههای امروز بیشتر میتوان با این کارها تلنگر زد. یعنی نمیتوان گفت چگونه باشید و چگونه رفتار کنید. فقط باید به آنها تلنگر زد. چون هر روز این مدل تغییر میکند. بنابراین باید به آنها گفت دنیا مدام در حال تغییر است. پس هم امیدت را از دست نده و هم دنبال راهحل باش. از طرفی تاثیرگذاری یک مجموعه نیازمند زمان و تبلیغات هم هست که بخش مهمی از کار محسوب میشود.
صالحی در پایان هم عنوان میکند: این مجموعه اگرچه بازبانی طنز نکاتی رابه مخاطب منتقل میکند، اما هدفش انتقال تجربه است و برای این موضوع برنامهریزی ویژهای را در نظر گرفته است. از سوی دیگر قصهها کیفیت بالایی دارند و این امر میتواند اقبال مخاطب را بهدنبال داشته باشد. نکته قابل توجه اینکه هنگامیکه یک محصول قرار است جذابیت ویژهای را به خود اختصاص دهد، باید پارامترهای خاص خود را داشته باشد و ما تلاش کردیم تا در این زمینه به اهداف در نظر گرفتهشده نزدیک شویم. این نکته را باید در نظر داشت که جذب مخاطب و ظرفیتسازی نیاز به زمان دارد تا مخاطب با کاراکترها آشنا و بهتدریج در خلال داستانها با آنها رفیق شود.
استفاده از عنصر خیال در بستر فانتزی
یکی از مجموعههای پویانمایی پرمخاطبی که بهدلیل اقبال مخاطب، تولید آن به فصلهای بعدی رسید، پویانمایی «چیا» است. چیا که در مرحله تولید فصل سوم قرار دارد، نخستین مجموعه پویانمایی رسانهملی با کیفیت ۴k است که شخصیت اصلی داستان، پسربچهای بهنام چیا است که در حال یادگیری و شناخت محیط پیرامون خود است. برای او سادهترین اتفاقات و مسائل زندگی تازگی دارد. چیا در این مجموعه پسری کنجکاوی است که با پدر و مادر خود زندگی میکند، عروسکی پارچهای به اسم شیرابی(آقای شیر) دارد که در حضور او جان میگیرد و در مواقع دیگر بیجان است. دوست دیگری به نام زنبورک داردکه داخل باغچه خانهشان زندگی ودرمسیر یادگیری وآموختن اوراهمراهی وفضایی شادایجاد میکند. موضوعات این مجموعه پیرامون آشنایی با حواس پنجگانه و یادگیری و شناخت فصلها، اشکال هندسی، اندازه اجسام، حواس پنجگانه، بازی، نقاشی، اعداد، انواع پرنده و گیاهان، رویارویی با ترسها و شناخت اجسام خطرناک، اهمیت تغذیه، انواع طعم و مزه، اهمیت نظم و نظافت، بهداشت دهان و دندان، اهمیت ورزش، اهمیت کتابخوانی و کمک درکارمنزل و... است.
امیرحسن سحرخیز، تهیهکننده و کارگردان این مجموعه است که دراینباره به جامجم میگوید: همانطور که میدانید چیا اولین تولید تلویزیون با کیفیت ۴k است که پویانمایی موفقی هم هست و در جشنواره پویانمایی جایزه بهترین مجموعه تلویزیونی را دریافت کرد. در تلوبیون هم جزو مجموعههای پربیننده است. بههرحال مجموعه محبوبی است و توانست بچهها را با خودش همراه کند.وی درباره دلایل این موفقیت هم توضیح میدهد: کیفیت فنی تنها معیار و ویژگی این مجموعه نیست. چیزی که برای خودمان هم در تولید مهم بود، اول از همه داستان بود. چون داستان است که کل ماجرا را پیش میبرد. از طرفی طراحی دیزاین و کیفیت انیمیت هم در این امر بیتاثیر نبود. میتوانم بگویم این کار در حد بینالمللی است و در مارکت خارجی هم کار موفقی بوده است.
وی همچنین میافزاید: هیچ اثر نمایشی بهویژه در زمینه پویانمایی نمیتواند تنها به پشتوانه جلوههای بصری خود موفق و ماندگار شود. چون هماکنون با توجه به وجود رقابت نابرابر آثار داخلی در مقابل جمع انبوهی از مجموعههای خارجی، مهمترین ابزار موفقیت، فیلمنامه و قصه جذاب است. اولین و مهمترین رویکرد مجموعه پویانمایی چیا استفاده از عنصر خیال در بستر فضای فانتزی، برای ایجاد جهانی متفاوت از جهان واقعی، در جهت شکستن قواعد و بهکارگیری قوه تخیل در توضیح مفاهیمی است که گاه ممکن است آموزشی و خستهکننده به نظر برسد. ماجراجوییهای سرگرمکننده که عمدتا در تخیل کودکان رخ میدهد پایه تمامی قصههای چیا است. همچنین عنصر خیال مهمترین وجه تمایز تولیدات انیمیشن با فیلمهای زنده یا به اصطلاح Live-Action است که در تولید انیمیشن چیا تلاش شده از این ویژگی به بهترین شکل بهره گرفته شود.
این کارگردان و تهیهکننده درباره موضوعاتی که در این پویانمایی مطرح میشود هم میگوید: محوریت قصههای چیا بیشتر حواس پنجگانه است. البته در این فصل درباره هوش هیجانی هم صحبت میکنیم. در انیمیشن چیا تلاش کردهایم از نصیحت کردن مخاطب پرهیز کنیم و این نکته بسیار مهم است. شخصیتهای اصلی این مجموعه همراه مخاطبان خردسالشان به کشف جهان پیرامون خود و یادگیری موضوعات جدید میپردازند. چیا و دوستانش هیچکدام بدون اشتباه نیستند، اما در مسیر قصه با موضوعات و شخصیتهای جدیدی آشنا میشوند، چیزهای زیادی یاد میگیرند، اشتباهاتی میکنند، به اشتباهاتشان پیمیبرند و در نهایت تلاش میکنند اشتباهات را برطرف کنند. به طور کل در ساخت این مجموعه تلاش کردیم کودکان بتوانند خود را همراه شخصیتهای این مجموعه ببینند و نه صرفا شاهد نصایح و پند و اندرزهای آنها باشند.
وی در پاسخ به این سوال که در تولید این انیمیشن چقدر سعی شده بر اساس نیازهای به روز و مهم کودک گام برداشته شود هم بیان میکند: در تولید این کار سعی کردیم از نظرات و دیدگاههای کارشناسان حوزه کودک و خانواده بهره گیریم تا بتوانیم پیرامون موضوعات مهم و کلیدی در خانواده از جمله روابط بین والدین و فرزندان مباحث کاربردی و موثری را ارائه دهیم. با توجه به شرایط تحقیق، نگارش و تولید این مجموعه که معمولا به سرعت و به روز است، امکان پرداختن به مسائل و مشکلات روز هم فراهم آمده است. برای مثال در شرایط همه گیری بیماری کرونا، یکی از قسمتها به این موضوع اختصاص داده شد اما خیلی رو و مستقیم پیامها منتقل نشد. البته که ویژگی چیا، روایت، به زبان خاص خود و بهرهمندی از جهان تخیلی کودکانه است و چنین موضوعاتی نیز در همین ساختار ارائه میشوند.
سحرخیز میگوید: در تمام قسمتهای مجموعه چیا، برای حل یک مشکل یا کشف موضوعی جدید همراه شخصیتهای اصلی قصه وارد دنیایی خیالی میشویم. این دنیای خیالی قواعد و قوانین جدیدی دارد که سقف آن تخیل کودکانه است. هیچ اثر نمایشی و داستانی نمیتواند صرفا با اتکا به جذابیتهای بصری خود در جذب مخاطب موفقیتی کسب کند. با توجه به رقابت نابرابر آثار داخلی با حجم انبوه مجموعههای خارجی، مهمترین ابزار موفقیت، فیلمنامه و قصه جذاب خواهد بود. در این مجموعه تلاش کردهایم فارغ از تواناییهای فنی در خلق تصاویر جذاب، قصهها، به عنوان نقطه شروع و بنیان اصلی مجموعه مورد توجه ویژه قرار گیرند. مخاطب خردسال و کودک، مشکلپسند و باهوش است و تفاوت قصهگویی غیرواقعی و بر اساس نیاز و سفارش را با روایتهای صمیمی و شخصی که خود نیز پیشتر تجربه کرده است به سرعت درمییابد. از این رو چیا روایت موضوعات و اتفاقات واقعی دنیای امروز خردسالان و کودکان است. وی در پاسخ به این سوال که چرا بزرگترها در این مجموعه سر و صورت مشخصی ندارند و فقط نیم تنه آنها دیده میشود هم میگوید: ما در این مجموعه همه چیز را از نگاه بچهها میبینیم. یعنی ارتفاع قابها راهم اندازه وهم قدبچهها گرفتهایم واین مساله کاملا درکارعمدی بود.
وی همچنین درباره دوستان چیا توضیح میدهد: در این مجموعه کاراکترهای زنبورک و شیرابی نمادی از دوستان واقعی هستند. دوستانی که در هر شرایطی با شما و در کنار شما خواهند بود. گرچه هیچ رابطه دوستانهای بدون مشکلات، اختلافنظر و دلخوریهای کوچک و بزرگ نیست، اما زمانی که باور کنیم باید با هم درباره مشکلاتمان گفتوگو داشته باشیم و به اشتباهاتمان پی ببریم و در جبران آن بکوشیم، دوستیها عمیقتر و مستحکمتر خواهند شد. بنابراین مهمترین کارکرد شیرابی و زنبورک این است که به یاد بیاوریم چیا دوستانی دارد که همواره کنار او خواهند بود.
بازتاب داستانهای قدیمی در فضای موزیکال
میترا عبدی، کارگردان و تهیهکننده مجموعه «خروس زیرک، روباه کلک» است. سری هفتم این مجموعه در ۵۲قسمت تولید میشود که به جهت کیفیت بصری متفاوت و حتی فراتر از قسمتهای تولید شده قبل است. مهمترین ویژگی این مجموعه موزیکال بودن آن است که باعث جذب بچهها شده است. عبدی درباره فصل جدید این مجموعه به جامجم میگوید: موزیکال بودن این کار جزو شاخصه و مهمترین ویژگی آن است که مرکز صبا هم روی این موضوع تاکید دارد و قرار است این فرم از کار در سری جدید هم حفظ شود. ضمن اینکه در هر قسمت دو کلیپ داریم که در ابتدا و انتهای کار قرار میگیرد.
عبدی درادامه میافزاید: یک سری آیتمها مدنظر سفارشدهنده بوده که قرار است در فیلمنامه سری جدید جای بگیرد و به آنها پرداخته شود. گرچه بیشتر محتواهایی که مدنظر آنهاست، در فصلهای قبل هم در کار وجود داشته است. اما قرار است در این فصل تمرکز بیشتری روی این موضوعات اجتماعی داشته باشیم. مثل: تاکید بر حوزه گردشگری از دو منظر طبیعت و آثار باستانی، معرفی ابزارهای جدید کشاورزی با نگاه به مصرف بهینه منابع، حفظ آداب و سنن و فرهنگ بومی محلی و فولکلور، تاکید بر حفظ تنوع زیستی در کشور (درختان، رودها و...) و تبیین مسئولیت همگانی در این زمینه، تاکید بر حفظ منابع پایه زیستمحیطی(آب، خاک، درختان و مراتع)، تاکید بر به کارگیری راهکارهای توسعه سبز در صنایع،استفاده از نیروگاه خورشیدی بادی، خودداری از مصرف پلاستیک و موادی که بازیافت آن دشوار است، شناسایی آسیبهای ناشی از فزونی زباله و ضایعات و مخاطرات انباشت و دفن نامناسب آنها و آلودهسازی رودخانهها و جنگلها.
وی عنوان میکند: مبارزه و تعقیب و گریز خروس و روباه که قالب اصلی داستان است، همچنان در این سری هم حفظ شده و در کنارش به این موضوعات هم پرداخته خواهد شد. البته فعلا کار در مرحله فیلمنامه است و هنوز وارد تولید نشدهایم.
عبدی همچنین درباره بازخورد بچهها از فصلهای قبلی این مجموعه و تاثیر نظرات آنها روی سری جدید هم بیان میکند: وقتی کاری موزیکال میشود، طبعا سختیهای آن هم بیشتر میشود. با این حال چون بچهها این فضا را دوست دارند و با آن ارتباط برقرار کردهاند، این روند را ادامه میدهیم. تا جایی هم که من در جریان هستم و بازخورد میگیرم، بچهها دوست دارند ما این فضای موزیکال کار را حفظ کنیم.
وی در بخش دیگری ازاین گفتوگو عنوان میکند: درسری جدید برای اینکه کار برای بچهها یکنواخت وتکراری نشود، کاراکترهای بسیاری به کاراضافه میکنیم وخودمان راازاین نظرمحدود نکردهایم. البته غیراز روباه وخروس حدود ۴۰کاراکتر دیگر هم داریم.
عبدی در پایان درباره استفاده از داستانهای قدیمی در این مجموعه هم میگوید: در سریهای قبل این موضوع را مدنظر داشتیم و از قصههایی مثل «شنگول و منگول» استفاده کرده بودیم. در این سری هم ازداستانهای قدیمی مثل: «شنل قرمزی» و «چوپان دروغگو» در کار آوردهایم. چون برای ما مهم است که درهر قسمت چیزی به بچهها آموزش بدهیم و خوشبختانه قصههای ایرانی عمدتا پندآموز است. بنابراین ضمن اینکه تلاشکردیم این مجموعه ازهمه جوانب سرگرمکننده باشد، نخواستیم مانند پویانمایی تام و جری فقط برای سرگرم کردن بچهها ساخته شود. قصههای این کاربستری است برای طرح مفاهیمی که در داستانهای مختلف عامیانه به آنها اشاره شده است. ماهمان مفاهیم را درساختاری تازه برای بچهها مطرح میکنیم.