گفت‌وگو با دکتر جواد منصوری به بهانه تجلیل از او

«ما می‌توانیم»دستاورد انقلاب است

۱۱فوریه ۱۹۷۹ سرآغاز عصر جدیدی در تاریخ بشریت شد، دستاورد انقلاب یعنی همین که اخیرا یکی از فلاسفه آمریکایی به آن اقرار کرد. انقلاب آمده کرامت ما را بدرخشاند و استقلال‌مان را تضمین بکند؛ فعالیت‌های اقتصادی و آمار کمی را به‌عنوان دستاورد انقلاب طرح‌کردن به قول استاد جواد منصوری: «یک انحراف بزرگ و ستم عظیم به انقلاب است در حالی که ما جهان و معادلاتش را به‌هم ‌زدیم. الان دیگر ایسم‌های سیاسی رنگی ندارد. مگر تاثیر انقلاب به‌جز این است. اگر از دستاورد‌های انقلاب همین نباشد که مثلا در ژاپن سمیناری با محوریت: ایران چگونه آینده دنیا را می‌سازد. برگزار می‌شود پس چیست.»
کد خبر: ۱۴۴۱۲۳۵
نویسنده علی مظاهری - گروه فرهنگ و هنر
 
این فرازها را دکتر جواد منصوری دوستانه از رهگذر همزبانی ‌گفت. استاد فرهیخته‌ای که در روشنگری ابعاد و زوایا و روح انقلاب اسلامی برای نسل انقلاب با توانایی انجام وظیفه کرده و در اکنونِ این هم‌سخنی بر او و کوشایی‌اش درود می‌فرستیم. مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران همراه با پژوهشکده تاریخ معاصر در راستای بزرگداشت و سپاس از پژوهشگران تاریخ انقلاب اسلامی، روز گذشته ۲۶دی‌ماه آیین تجلیلی را ویژه کوشش‌های دکتر منصوری برگزار ‌کردند و سومین جایزه کتاب تاریخ انقلاب اسلامی در تالار رودکی با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد به ایشان اهدا می‌شود. همین رخداد خوش ‌شگون، دستاویز این گفت‌وگوی دوستانه شد که تقدیم لحظات روشن‌تان می‌شود. در این فرازها دستاوردهای ویژه و بنیادین انقلاب را باز می‌خوانیم و اکنون‌ انقلاب‌مان و جایگاه جهانی‌مان را در راستای اهداف انقلاب و تحقق و تاثیرشان می‌سنجیم، سپس به افق‌ گشوده آینده انقلاب اسلامی‌مان روشنگرانه و پرامید گوشه‌چشمی خواهیم گشود.

انقلاب با دلایل خود به پیروزی رسید و اهدافی را اعلام کرد که طبیعتا بایستی دنبال می‌شد. اکنون پرسش‌مان این است این آماج و هدف‌ها تا چه اندازه دست‌یافتنی شده و در چه مسیری حرکت می‌کنیم؟
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ناظران داخلی و خارجی پیگیر بودند که آیا این انقلاب نوپا در قلمرو سیاست داخلی و خارجی چه رویکردی خواهد داشت و راهبردهایش را چگونه اجرایی می‌کند و در زمان اجرا آیا چقدر کامیاب خواهد بود؟ از سوی دیگر دغدغه مهمی مطرح بود که این نظام آیا در برابر موانع داخلی به‌وجود آمده پایداری می‌کند و با حفظ موجودیت خود اهدافش را می‌تواند پیگیری کند و دشمنان انقلاب آیا در روند پیگیری اهداف و دستیابی به آنها همچنین الگوشدن برای سایر کشورها و صدور انقلاب به جهان چگونه واکنشی خواهندداشت و اصولا چنین روندی را تاب می‌آورند؟ انقلاب اسلامی آیا برای ساختار نظام بین‌الملل و نظام فلسفی، فرهنگی و سیاسی جهان تهدید خواهد بود؟ این پرسش‌ها را باید در بحث دستاوردهای انقلاب اسلامی پاسخ گفت به‌ویژه که نباید تنها به عملکرد داخلی معطوف شویم، بلکه عملکرد و تاثیر خارجی‌اش نیز بایستی لحاظ شود؛ زیرا این انقلاب برای خویش یک رسالت جهانی قائل است و درازمدت باید در نظام جهانی در راستای زمینه‌سازی ظهور موعود، حکومت حضرت ولی‌عصر(عج) دگرگونی‌های انجام‌پذیرد. پس این انقلاب نه برای سرنگونی دیکتاتوری سلطنتی، نه قطع سلطه آمریکا به‌عنوان سردمدار استعمار و نه فقط یک انقلاب درون‌مرزی و سرزمینی به شمار نمی‌رود. اینها مراحل نخستین کار بود به مثابه سد و مانع‌هایی که بایستی از فرارو برداشته می‌شد.  بنابراین در مسیری حرکت می‌کنیم که هدف نهایی انقلاب اسلامی است. حتی پیش از پیروزی اعلام می‌کردیم ما انقلاب‌مان را صادر می‌کنیم. در فضایی‌ که شمار زیادی از داخلی‌ها اذعان داشتند مگر می‌شود و می‌گذارند صدور انقلابی عملی شود که هنوز پیروز نشده و دو قدرت بزرگ جهانی اجازه چنین کنشگری‌ای در سطح بین‌الملل نخواهند داد تا شما فرهنگ، ارزش‌ها و نظام‌تان را به جهان صادر کنید. به علاوه مبانی بنیادین و محوری‌تان را بر پایه مذهب بناگذاشته‌اید، درحالی که جهان تقسیم‌شده در میان دو نظام سلطه به مدت ۲۰۰ سال است که از دین و مذهب عبور کرده‌است. این‌ محورها به‌ویژه در سال‌های ۵۷ و ۵۸ پیوسته تکرار می‌شد. شماری در این میان باور داشتند که چون امام خمینی (ره) به ما این چنین وعده‌هایی داده که ما پیروز می‌شویم، می‌مانیم، پیش می‌رویم و تغییر می‌دهیم، به سخنان و وعده‌های امام باورمندیم و ایمان داریم و با امکانات مردمی، دولتی مقتدر برای ایران بسازیم. شماری در برابر این اندیشه تاکید داشتند امکان ندارد، ایران تنها نقطه‌ استراتژیک به‌ویژه در جهان دوقطبی است که آمریکا و شوروی در برابرش متحد و متفق شدند؛ اما امام فرمودند ما چنین کاری را عملی می‌کنیم زیرا ما بنا به وعده قرآن و بشارت الهی و بنا به ارزش‌های خودمان می‌کوشیم و پیش می‌رویم؛ یا پیروز می‌شویم یا شهید. چنانچه شهید نشویم تا رسیدن به اهداف‌مان راه را ادامه می‌دهیم.

«شهادت‌طلبی و شهید» موضوع بسیار مهمی است. چنین ادبیاتی برای جهان مادی‌گرا به راستی غریب و درنیافتنی بود؛ به‌ویژه این حدیث امام راحل: «ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد» و کارکردی که این سخن الهام‌بخش داشت.
این سخن امام(ره) را در خارج، حتی خیلی‌ها در داخل درنیافتند که چیست و به چه معناست. پس از انقلاب بود که این شعار عملا معنایش را نشان داد و آشکار شد؛ هشت سال دفاع‌مقدس و پایداری‌هایی که تاکنون در برابر همه‌گونه فشارها و دشمنان داخل و خارج شده، حتی دیگر مسلمانان نیز این را پذیرفتند و به کار بستند. امروز یمن با چه جنگ‌افزاری می‌جنگد جز با سلاح شهادت. سلاح حزب‌ا... شهادت است، یا حشدالشعبی، حماس و مردم غزه و... سلاح‌شان شهادت است و جهان سرانجام در برابر چنین سلاحی شکست‌پذیر خواهدبود و  دیر یا زود شکست می‌خورد.بنابراین ما همان اهدافی را دنبال می‌کنیم که بنا به باورها و اعتقادات‌مان اعلام کردیم. روشن است که ما مشکلات و دشواری‌های زیادی از همان نخست داشته و داریم و خواهیم‌داشت. هیچ‌گاه این مشکلات و دشواری‌های ما نه کم می‌شود نه از میان می‌رود. حتی ایده‌آل در رفاه و زرق و برق مادی برای ما دست‌یافتنی نیست؛ زیرا نمی‌گذارند برسیم. ما با دنیا درگیریم و دنیا در عین حال نه می‌تواند شکست‌مان بدهد نه محدودمان کند. امروز اما جهان به راستی نگران اسلامگرایی جهانی و گسترش اسلام و همچنین نفوذ و تاثیر روزافزون ایران است. 
 
این یک واقعیت جهانی است. واقعا خیلی‌ها جرأت نمی‌کنند با ایران دربیفتند و بجنگند. خوشایند برخی باشد یا نباشد، بپذیرند یا نپذیرند؛ واقعیت همین است!
البته نه به این معنا که ایران به‌طور مستقیم دست دارد، بلکه در نتیجه الهام‌بخشی ایران اسلامی مستقل است! بله، ایران به اینها درس شهادت داده. درس مقاومت را اینها از ایران آموختند. درس قرآن و اهل‌بیت را به اینها آموزانده و راه امام‌حسین(ع) را به اینها نشان داده. مسأله این است. اربعین را بنگرید! این آیین که یک پدیده ساده جهانی نیست! اصلا فکر نکنید که قدرت‌های جهانی بر کناره‌ای نشسته‌اند و تنها تماشاگران اربعین هستند! سازمان‌های جاسوسی‌شان هرساله نیرو اعزام می‌کنند تا در میان مردم باشند و سرانجام دریابند که این اربعین چیست. این اربعین قرار است در جهان چه تغییراتی به‌وجود بیاورد و چگونه به‌وجود بیاورد، این که مسأله ساده‌ای نیست. گذشته از این اشاره به شماری دستاوردها البته می‌توانیم در زمینه‌های بیشتری هم به سخن بپردازیم.

پس به مهم‌ترین دستاوردها و پیروزی‌ها و ویژه‌ترین دستاوردهای خارجی و داخلی نگاهی روشنگرانه بیندازیم.
متاسفانه به‌دلیل این‌که مردم ما بیشتر‌شان در دوران پیش از انقلاب نبودند و نمی‌دانند یک نظام وابسته و فاسد و ضد ملی چگونه کشور را اداره می‌کرد و چه اوضاعی داشتیم شاید قدر و جایگاه انقلاب را به‌خوبی ندانند.  شعار اصلی مردم ما در روند انقلاب این بود: استقلال یعنی نفی سلطه و چیرگی خارجی. آزادی یعنی نفی دیکتاتوری داخلی. جمهوری اسلامی یعنی نوع نظام مورد نظر ما. به عبارتی یعنی بررسی کردیم و دریافتیم ریشه بسیاری از مشکلات ما وابستگی به بیگانه و نوکری حکومت برای خارجی و سلطه خارجی بر کشور است و می‌خواهیم این را حذف کنیم و از ریشه بزنیم، زیرا شعار نه شرقی نه غربی یعنی نفی سلطه غرب و شرق، نه سلطه خارجی و نه دیکتاتوری داخلی. نکته مهم این است که اکنون حتی دشمن‌ترین دشمنان ما می‌دانند و گواهند که ما مستقلیم. ما خودمانیم، ما نوکر نیستیم و آقابالاسر نداریم. ما زیر سلطه دیگران نیستیم و چنین مهمی بسیار برای ما ارزش دارد. آن گونه زندگی که ظاهرا ماشین و خانه شیک داشته باشی اما نوکر دست به سینه دیگری باشی که ارزشی ندارد. برده و زیردست کسی بودن و شیک به‌سربردن کجا، آزادگی و آزاده‌بودن و رادی کجا! این نکته بسیار مهمی است.  از دیگرسو حکومت فعلی به‌هیچ‌عنوان قابل مقایسه با حکومت پهلوی نیست. اگر کسی خواهان آگاهی از چون و چند حکومت پهلوی است، سخنان شخص شاه را در ۱۴آبان ۱۳۵۷ بخواند که خطاب به مردم می‌گوید: من قبول دارم که ما فاسد بودیم، ظلم کردیم، بی‌قانونی کردیم... و صدای شما مردم را نمی‌شنیدیم! به‌ویژه این مهم را پیشتر از دیگر موارد تاکید کرد!

بله می‌گوید من قول می‌دهم از این پس پیرو شیعه اثنی‌عشری باشم. من قول می‌دهم قانون را رعایت کنم. من قول می‌دهم سیاست مستقل خارجی داشته باشیم یعنی نوکر بیگانه نباشیم اما مردم گفتند تو که هستی که بشود به قول تو اعتماد کرد! تو یک جنایتکاری، تو یک مجرمی که باید محاکمه شوی. 
به هرحال، به‌رغم این اعترافاتش، مردم نه ذره‌ای قولش را پذیرفتند و نه ذره‌ای اعتماد کردند. این انقلاب در نخستین گام دستاورد اولیه‌اش همین استقلالی است که به‌دست آورد. این استقلال بسیار ارزشمند است. شما با رئیس‌جمهور بسیاری از کشورها که صحبت کنی اذعان می‌کنند ما نمی‌توانیم مستقل باشیم برای این‌که نان شب‌مان به آمریکا وصل است. اینجا اما ما ایرانی‌ها می‌گوییم اگر نان هم نداشته باشیم، نمی‌خوریم و زیر سلطه بیگانه و آمریکا نمی‌رویم.

و این را ثابت هم کرده‌ایم با خون‌مان!
دیگر دستاوردمان این است که راه پایداری و مقاومت را به دیگر ملت‌های جهان آموزش داده و یاد دادیم که چگونه در برابر نظام سلطه ایستادگی کنند. اکنون به غزه بنگرید که در راستای مقاومتش چه اتفاق‌هایی در دنیا می‌افتد. 

تحلیل‌ها می‌گویند اینها فرزندان امام راحل هستند!
همین است. به‌راستی همین است. این از دستاوردهای انقلاب ماست. بنابراین دستاورد انقلاب ما این است که اسلام را به‌عنوان یک مکتب مقاومت و انسانیت و آزادگی به دنیا معرفی کردیم و دنیا آرام‌آرام در حال پذیرش آن است. البته نظام استکباری به‌شدت از این موضوع ناراحت است. پس اسلام به‌عنوان یک نظام تاثیرگذار بر فرهنگ و سیاست بر ارزش‌های نظام سرمایه‌داری در کار غلبه ‌یافتن است.  دستاورد سوم انقلاب اسلامی «ما می‌توانیم» است؛ ما می‌توانیم روی پای خودمان بایستیم، زندگی‌مان را اداره بکنیم و زیر بار دیگران نرویم و خودمان نیازهای‌مان را برآورده سازیم. ما از نظر فکری و فرهنگی به دیگران نیازمند نیستیم. البته نکته دارای اهمیت در این میان همین است که این رخدادها تا خود را چنان که باید نشان بدهد و بنمایاند نیاز به زمان دارد. سه چهار دهه برای تغییرات فکری و زیربنایی چندان بازه بلندی نیست، با وجود این‌، شما ببینید که وضعیت ایران و تعریفی که از این وضعیت در دنیا پیش و پس از انقلاب رواج داشته چه بوده و چه شده؛ زمانی ایران ما را کشور نفت می‌دانستند؛ کشوری که قالی دارد و شاهنشاهی است. به طور تقریب همین بود! اما اکنون دنیا می‌گوید ایران همین کشوری است که در برابر آمریکا ایستاده، پایدار و مقاوم ایستاده است! ایران همین کشوری است که اسلام را جهانی کرده و از انتشار اسلام دفاع می‌کند. رئیس کمیته روابط خارجی آمریکا به‌روشنی گفت که اگر ایران از اسلام دست بردارد پرونده حقوق بشرش را می‌بندیم. ایران می‌تواند بمب اتمی بسازد اما اگر اسرائیل را به‌رسمیت بشناسد، اینجا همه‌چیز روشن است‌.

آینده و افق‌های بعدی که فراروی انقلاب اسلامی گسترده است‌؟
به‌نظر می‌رسد چالش‌های نسبتا زیادی داشته باشیم زیرا نظام سلطه نه به‌سادگی عقب می‌نشیند نه به آسانی می‌پذیرد و تسلیم می‌شود. متاسفانه عده‌ای هم برای حفظ حکومت‌شان نیز به دلیل ترس ازانقلاب اسلامی با قدرت‌های بزرگ متحدشده و به آنها باج می‌دهند و همراه آنها علیه اسلام ناب محمدی دسیسه‌چینی و عمل می‌کنند. در این میان، نکته مهم این است که ملت‌ها به‌تدریج روشن می‌شوند و در ادامه این فرآیند هوشیاری به حرکت درمی‌آیند. چالش بزرگی که در آینده به هر روی، خواهیم داشت همین است. چالش دیگر فراروی ما رویکرد برخی داخلی‌هاست که نظام سلطه مطلوب آنهاست و به هر دلیلی حکومت دینی و خود اسلام را قبول ندارند و به‌سادگی نیز نمی‌پذیرند و تسلیم نمی‌شوند که به‌ناگزیر با چنین کسانی چالش خواهیم داشت. می‌بینیم با این‌که در این چهار دهه، بارها نادرستی تحلیل‌ها و نظرات‌شان آشکار شده اما همچنان بر نظرات و دیدگاه‌های غلط‌شان پافشاری دارند! و هنوز هم معتقدند باید با آمریکا سازش کرد و روی مصالح اسلامی نباید اصرار کنیم و باید کوتاه بیاییم. هنوز باور دارند باید نظام سرمایه‌داری را دربست بپذیریم. این از دیگر مسائلی است که متاسفانه با آن درگیر هستیم و همچنان درگیر خواهیم بود اما سرانجام انقلاب اسلامی است که پیروز می‌شود.

برخی نارسایی‌ها به گونه‌ای ویژه و معنادار است، انگار یک عده با این‌که مزدور غرب نبوده و مستقیما به آنها وصل نیستند اما به اندازه‌ای دلباخته غربند که چوب لای چرخ کارها می‌کنند و...
اشاره کردم به ضعف و سوء‌مدیریت که در این راستا باید به موضوع دیگری هم بپردازم. از آغاز انقلاب اسلامی در داخل کشور با تهدیدی مواجه بودیم و بخش‌ زیادی از این تهدید را خنثی کردیم اما نتوانستیم کاملا آن را از بین ببریم که همانا نفوذ عوامل خارجی در دستگاه‌های ماست البته گاهی این نفوذ غیرمستقیم بوده، مانند نفوذ فکری و ارزشی، گاهی رسما نفوذ یاددشده عامل داشته و داشتیم کسی را که ۱۰ یا ۲۰ سال پست مهم و حساسی داشته و بعدا مشخص شده عامل بیگانه و جاسوس بوده؛ مانند امثال خاوری، توجه فرمودید! بنابراین در داخل چنین مشکلی برای‌مان چالش و دشواری پیش آورده. پیشتر عرض کردم ما اشکالات زیادی داریم. بله اینها هست اما نقطه قوت‌ها هم بیشتر و پررنگ‌تر و موثرتر است!
 
و امیدها استاد!
طبیعتا به همین دلیل امیدواری هم بیشتر است.

سرافرازی ما برخاسته از ولایت است
از عوامل پیروزی انقلاب اسلامی و تداوم آن همین مسأله مرجعیت دینی سیاسی بوده که این مرجعیت هم متکی به ولایت بوده که برای شیعه طبعا بسیار این ولایت اهمیت دارد و مردم ولایت‌محور ما دارای قدرت فوق‌العاده‌ای هستند. در زمان حضرت امام (ره) بسیاری از جریان‌های معارض داخل و خارج اعتقاد داشتند با رحلت ایشان جریان انقلاب و روندش تغییر می‌کند و دیگر مسأله تمام می‌شود اما با عنایات خداوند، مقام معظم رهبری برگزیده شدند. ایشان واقعا سعی دارند و تا حد زیادی هم با موفقیت، خط و مشی امام (ره) را پی گرفته‌اند و کسی که دقیق و منصفانه داوری کند، درمی‌یابد ایشان بدان‌گونه عمل می‌کند که امام (ره) عمل می‌کرد. البته شرایط و مسائل اندکی فرق ممکن است داشته باشد اما قاطعیت، صداقت و تدبیر دقیقا تجلی عملکرد حضرت امام هستند و این یکی از دلایل مهم و محوری تداوم انقلاب است.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها