ایام دهه محرم، قرنها پیش از حکومت مقتدر صفویان به یک شخصیت برجسته در احساسات ملی ایرانیان، تبدیل شده بود و محتشم کاشانی، شاعر بزرگ و مرثیهسرای والامقام، فقط نمایشگر زیبایی و تلألؤ این «شخصیت برجسته» شده بود. برخی پژوهشگران فرهنگ و تاریخ ایران از یک فرضیه غلط و سیاه در تاریخ ایران سود میبرند تا بتوانند بزرگی و شکوه پرزرق و برق این «ایام هویتی و تاریخی» را کمرنگ کنند و با تضعیف قدرتمندی تاریخی آن، آنان را ضعیف و نحیف جلوهگر کنند و راه آسیبرسانی دشمن و دشمنان را به بنیادهای احساسات ملی هموار سازند.پس از تجدید قرارداد نفت «دارسی» در سال۱۳۱۲ شمسی و افزایش توان مالی دولت و دربار رضاشاه پهلوی و تحول ناگهانی سیاستهای حکومت خفهکننده پهلوی، حمله به «شخصیت ایام ملی» و «روزهای جاودانه هویت ملی» آغاز شد و تا آنجا که توان داشتند به دهه محرم و شعبان و جشن بزرگ ایرانیان برای تولد وارث بزرگ حضرت فاطمه(س)، حملهها...و حملهها...و دشمنیهای فراوان کردند وازهرگونه جشن و سرور ملی جلوگیری بهعمل آوردند و در روزنامهها و نشریات و نیز «پروپاگاندای ضدایرانی» از این ایام بهعنوان «رفتارهای خرافی و جاهلانه» یاد کردند و ساعات و ثانیههای دریای احساسات زیباییپرستانه و فرحناک ایرانیان عصر پهلوی را از تکاپو، هیجان و شادمانی ملی دور ساختند. به این منوال روزگاری را که تلختر از هرچه تلخی در عالم است، به حیات ملی جامعه ایرانی الصاق کردند.در این آتشبازی و آتشافروزی با حساب و کتاب و بیرون آمده از «اتاقهای فرماندهی جنگ علیه اقتدار ایرانیان»، یکی از نویسندگان و «رسانهداران» آن دوران، بهنام احمد کسروی، گلولههای آتشین در دست گرفت و به سوی حافظ شیراز بهعنوان سرچشمه خرافات و عقبماندگی ایرانیان شلیک کرد تا با دسترسی به «مرگ حافظ» و «مرگ شخصیتی» این ایام را به دشمنان ایران تقدیم کند.اما آن حقیقت تابناک و بیمانندی که دشمنان پرحیله و مکر ایران ازآن غافل بودند وهنوز هم در همان پیله غفلت نشستهاند و حیلهپراکنی و سیهنگری تولید میکنند، این است که «ایام فرحبخش ملی» هیچگاه به خاموشی، بدحالی و کمجانی سر تسلیم فرونمیآورد و پرتوبخشی و فروزانسازی، قلبها و روحها را رها نمیسازد!اگر بخواهیم براساس واقعیات تاریخی همه قرنهای گذشته درباره قدرت، حیات و نفوذ این «ایام پرشخصیت و پرقدرت» سخن بگوییم، باید این کلمه استوار وحرف قطعی را اظهار کنیم که هیچ قدرت و هیچ دشمنی توان رودررویی با «ایام محرم» و «ایام شعبان» را ندارد و هرجنگ و نبرد و حیلهگری علیه این ایام پرشکوه ایرانیان، جز شکست و زمین خوردن و بلند نشدن، حاصلی در برابر چشم تاریخ ندارد.بنابراین، پس از فروپاشی حاکمیت ضدایرانی پهلوی و با آزاد شدن ایران، این ایام مقدس به فضای زندگی جامعه گسترده ایرانی بازگشت و به نقش «طائر قدسی» خویش در ذهنیت دریایی مردم و جامعه ایرانی ادامه داد.هنگامی که مردم ایران درجشن بزرگ نیمه شعبان از هزاران دلمحبوبی و دلخواهیهای کوچک و بزرگ دست برمیدارند و دل را میشویند تا یک کلمه زیبا و قدسی را مهمان دل خویش و دل خانه و شهر کنند، یعنی «زندهباد ایران مهدی» و «زندهباد فردای ایران»و زندهباد: «شب هویت فاخر ایرانی».