ویژگی فنی صدا و سپس سیما، برای پوشش دادن رویداد، در جغرافیای ایران، این پیشگامی بی بدیل را به این رسانه داده است. رسانهای که علاوه بر شبکههای صوتی و تصویری، به اقتضای فعالیت در سپهر رسانهای دنیای امروز، با انواع اپلیکیشنها و ابزارهای اجتماعی نوین، در میان مردم حضور آشکار دارد و انتظارات حاکمیتی یا مردمی نیز بر این مبنا، از آن بسیار بالاست.
برای انتخابات برگزارشده در روز ۱۱ اسفند، ویژه دو مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری، با وجود همه نکتههای نقض یا انتقادی کارشناسان و صاحبان سخن یا به تعبیری سیاسیتر صاحبان تریبون به این رسانه و نحوه مدیریت حاکم بر آن، باز هم چشمها به این رسانه دوخته شد و از چند ماه پیش از روز رأی گیری، برنامه ریزیهای انجام شده برای ایفای نقش بیشتر تلویزیونی این رسانه در افزایش مشارکت مردم برای انتخابات، مورد تدقیق و تحلیل قرار گرفت و با رسیدن به روزهای تبلیغات نامزدها، این برنامه ریزی، بیشتر به چشم آمد. سیاسیون و دست اندرکاران احزاب و گروهها و نحلههای سیاسی و ...، به سهم خود و با نگرش خود، در این فعالیت ها، مشارکت جستند و اگر نبود محدودیتهای قانونی، شاید معدود افراد مانده از حضور در این رسانه، نیز در برنامههای ویژه انتخابات، شرکت میکردند.
در بعد گفتگوهای رودررو با موضوع کلی انتخابات و ویژگی هایی، چون احراز یا عدم احراز صلاحیت داوطلبان، کمتر سخنی بود که در این رسانه دیده و شنیده نشد. موضوع سازی یا جریان سازی سیما، برای گستردن بحثهای موضوعی یا متوجه کردن مردم به تحلیل این موضوعات، از موارد قشری، چون مالیات هنرمندان گرفته تا شهریه دانشگاه آزاد و ضرورت برپایی کنکور یا حذف کنکور و مانند آن، گرفته تا موضوعات جامعتر و عمومی تر، از اقدامات تلویزیون در برنامه هایی، چون «بالاتر» بود. ایجاد امکان فنی برپایی ۲۰۰ شبکه ویژه انتخابات در کل کشور، این فرصت را برای نامزدهای بدون پشتوانه حزبی یا سیاسی، فراهم کرد تا علاوه بر حضور در مناظرههای رودررو با دیگر نامزدها، به پرسشهای مجریان تلویزیون درباره موضوعات مختلف کشوری، پاسخگو باشند. در کنار این نوع پرسش و پاسخ یا همان جریان سازی تلویزیونی، برپایی تریبونهای عمومی در سطح شهرها و روستاها، برای بیان دیدگاههای خرد و کلان مردم، یک شاخص دیگر برنامههای سیما در این ایام بود که موضوع انتخابات را نزد عامه مردم، پررنگ میکرد. این نوع برنامهها نشان داد که ظرفیت این رسانه برای سو دادن به اذهان، برای درگیرکردن مردم با موضوعات مختلف و حتی برای بیان اعتراضات متأثر از فضاسازیهای شبکههای اجتماعی نظیر این پرسشها که «این همه رأی دادیم، چه شد؟» که در برنامه هایی، چون به اضافه یک به صورت زنده و غیرقابل حذف و تقطیع، دیده شد، نوعی افزایش آستانه تحمل نگرشهای مختلف در جامعه نسبت به موضوعات مختلف بود.
در بعد نمایشی نیز مجموعه ای، چون «قصههای صندوق» در شبکه ۲ یا مجموعههای مشابه پخش شده در گذشته نظیر «چک برگشتی» در شبکههای استانی، با نوعی مجموعه سازی شبه مستندی و تحلیلی، چون «کتاب قانون»، در برنامههای تلویزیون برای پررنگ کردن بحث انتخابات، از اقدامات انجام شده در این ایام بود که در کنار کلام مستقیم، به صورت نمایشی و تحلیلی، به انتخابات اختصاص داشت. در «کتاب قانون» که با توان برنامه سازی سعید ابوطالب، شکل گرفت، برای نخستین بار، به صورت ریزتر، درون ساختار فعالیت مجلس شورای اسلامی رفتیم و از نزدیک و به صورت بسیار حرفه ای، اما نمایشی، با کار کمیسیونها یا دیدگاههای نمایندگان و چگونگی شکل گیری این دیدگاهها و حتی تاریخ فعالیت قوه مقننه، آشنا شدیم. عامه مردم معمولا از مجلس چیزی جز گزارشهای خبری اطلاع ندارند. اما در این برنامه، بشخصه، دیدم که مثلا پردازش یک موضوع یا تحلیل و ارزیابی موضوعی در کمیسیونهای مجلس، چگونه و با چه حرارتی انجام میشود و نتیجه نهایی اش، در صحن علنی، اعلام میشود. اجرای برنامه «کتاب قانون» به گونهای بود که گاه فراموش میکردیم که ساختار برنامه، ساختاری نمایشی است و به اندازهای طبیعی مینمود که بعد از اتمام آن، متوجه حجم طراحی محتوا و برنامه ریزی برای ساخت آن، میشدیم. نمونهای که از مدیریت صحن علنی با استفاده از ساختمان قدیم مجلس شورای ملی به نمایش درآمد و طبیعی بودن رفتار بازیگران، کمتر کسی را از جلوی این برنامه به کاری دیگر میکشاند. نکات استخراج شده از رفتار فردی نمایندگان در پیشینه فعالیت مجلس شورای اسلامی، طراحی و انتخاب افراد مناسب کاراکترهای نمایشی که عمدتا افراد کمتر شناخته شده بودند، بخشی از ویژگیهای این برنامه بود که، از نظر زمانی بی نظم پخش میشد، اما جذابیت خود را حتی در تک نمونه دیدن آن، به رخ میکشید.
دستاورد این مجموعه تلاش و تجمیع امکانات فنی با اندیشههای محتواساز، موجب شد تا تلویزیون بخصوص، در برانگیختن عامه مردم به حضور در انتخابات، نقش کم نظیری داشته باشد و حاصلش، شد حضور مردمی پای صندوقهای رأی که باز هم با بازتاب دادن این حضور در ساختارهای شهری و روستایی که با پخش نخستین بار شمارش آرا به صورت زنده، همراه بود و ما عملا هضم ملموس واژه «رسانه ملی» را شاهد بودیم. کمتر صاحب تریبون و صاحب سخن و قلمی هم بود که انتقاد یا نکته متعرضه شاخصی دربرابر این نوع برنامه سازی داشت و ما میدان را به صورت تقریبا مطلق، در اختیار این رسانه دیدیم.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد