زکریا، شهربوبانو و سرفراز سه کودکی هستند که طعمه هوتکها شدند. هوتکهایی که مردم بسیاری از روستاهای سیستان و بلوچستان با استفاده از آب آن زندگی خود را میگذرانند. چه برای شستوشو و چه برای نوشیدن. ۲۴ بهمن سال گذشته بود که سرفراز گرگیج، ۱۲ساله برای دید و بازدید از نگور به روستای ریمدان در دشتیاری رفت اما هوتک جانش را گرفت. هنوز داغ مرگ او برای خانوادهاش تازه بود که دو روز بعد، زکریا پادار هم روستاییاش در هوتک افتاد و او هم غرق شد.
آنطور که عبدالشکور کلمتی، دایی زکریای ۹ ساله برای جامجم روایت میکند، شش ماه پیش مسئولان در روستای ریمدان حوضچهای با لولهکشی آب ساختند اما کف آن بتون نشد و نیمهکاره به حال خودش رها شد تا چند روز پیشکه با بارش باران و جمع شدن آب در آن، حادثه آفرید: «روز حادثه زکریا با تعدادی از بچههای شش، هفت و ۱۱، ۱۲ ساله برای بازی و تفریح به حوالی این حوضچه یاگودال رفتندکه داخل آن آب جمع شده بود. ساعت چهار بعدازظهر روز حادثه، بچهها مشغول بازی بودندکه گویا زکریا پایشگیرکرد و داخلگودال افتاد. بچههای کوچکتر متوجه این موضوع نشدند و فکر میکردند زکریا مشغول شنا است اما چند بچه بزرگتر فهمیدند او غرق شده و برای همین حادثه را به من اطلاع دادند. وقتی به محل رفتم با کمک دو نفردیگر خواهرزادهام را از گودال بیرون کشیدیم. بعضیها میگفتند او ۱۰ دقیقه درگودال بود و بعضی دیگرهم میگویند ۱۵ دقیقه اما همان لحظات اول متوجه فوت خواهرزادهام شدم اما چون درحوالی روستایمان بهداری نداریم به چابهار رفتیم که سه ساعت با ریمدان فاصله دارد. آنجا هم پزشکان بعد از معاینهگفتند زکریا در اثر غرقشدگی فوت شده است. کف این حوضچه بتون نشده بود و برای همین گل و لای کف آن مثل باتلاق عملکرد و زکریا را به زیرکشید و جانش را گرفت.»
دایی زکریا با ناراحتی ادامه میدهد: «بعد ازحادثه، هیچ یک از مسئولان برای تسلیت و دلجویی نزد ما نیامدند. پدر و مادر زکریا چهار فرزند دارند که زکریا دومی بود و متأسفانه از دست رفت. کسی مشکلات ما را پیگیری نمیکند. به هرحال اینها بچه هستند و نیاز دارند بازیکنند. وقتی هم باران میبارد، سراغ بازیکردن میروند. پدر و مادرها که دائم نمیتوانند مراقب آنها باشند و مسئولان امر باید برای حفظ جان و زندگی مردمکاری انجام دهند. در روستای ما مردم به آب دسترسی ندارند. گاهی یک روز آب دارند و گاهی ۲۰ روز رنگ آب را نمیبینند. اینجا پنج سال است لولهکشی شده اما هنوزآب نداریم و به تازگی دارند لولهکشی جدید انجام میدهند. جاده داریم اما خراب است، اینترنت داریم اما آنتندهی خوب ندارد. بهداری و درمانگاه هم نداریم و اتفاقی بیفتد مجبوریم با طی چند ساعت راه بیمارمان را به مرکز درمانی ببریم.»
شهربانو سنجری، دختر ۱۲ ساله اهل روستای دمپگ دشتیاری هم یکی دیگر از قربانیان هوتکهاست که یک ماه بعد از زکریا و سرفراز، طعمه هوتک شد. ابراهیم سنجری در گفتوگو با جامجم از روز حادثه میگوید:«روز حادثه شهربانو همراه خواهر کوچکتر و چند نفر از عموزادههایش برای بازی بیرون رفتند. وقتی به حوالی هوتک رسیدند، به بچههای همراهش که همگی کوچکتر از او و شش هفت ساله بودند گفت همانجا بمانند تا وضعیت آب را بررسی کند. شهربانو به سمت هوتک رفت اما ناگهان پایش لغزید و داخل آب افتاد. عموزادهها و خواهر کوچکترش چون کم سن و سال بودند منتظر بودند او از آب بیرون بیاید اما خبری نشد و متأسفانه به خانه هم برنگشتند تا موضوع را به ما اطلاع بدهند و برای کمک برویم. شاید هم ترسیده بودند. در حالی که بچهها همگی منتظر بالا آمدن شهربانو از آب بودند، خواهر شهربانو به یکی از اهالی روستا که در حال رد شدن از آنجا بود گفت خواهرم مدتی است وارد آب شده و هنوز خارج نشده است. هم روستاییمان با شنیدن این حرف به سرعت وارد آب شد و متأسفانه شهربانو را در حالی از هوتک حدود دو متری بیرون کشید که دیگر جانی در بدن نداشت.»
ای کاش...
غلام بیور از دیگر اهالی روستای ریمدان هم درگفتوگو با جامجم همینگلایهها را مطرح میکند و میگوید علاوه بر این گودالها، هوتگها هم قاتل جانکودک و بزرگسال شده است. به گفته او، برخی هوتگها ایمنسازی شده اما هوتگهاییکه در روستاهای مرزی و مناطقیکه مسافتشان با مرکز شهرستان دشتیاری زیاد است، حصارکشی نشده و حوادث مرگبار رقم میزند: «پارسال چهار دختر برای شستوشوی لباس به یکی از هوتگها رفتند و وقتی یکی از آنها به داخل آب افتاد، دختر دیگری برای نجاتش وارد هوتگ شد و با گرفتار شدن او نفرات بعدی هم به آب زدند که از بین آنها، دو دختر در اثر غرق شدن در هوتگ فوت شدند. ایکاش تمام هوتگها و گودالهای آب حصارکشی میشد تا برای کودک و بزرگسال دیگر حادثهساز نشود.»
لیلا حسینزاده - گروه حوادث