شیوه متناقض رسانه‌ها به موضوع جنایت صهیون

ندیدن حقایق تاریخ

انحراف به اخباری با سبقه تاریخی و علمی، برای ندیدن حقایق میدان تاریخ از شگردهای رسانه‌هایی است که در کتمان و نمایان‌نکردن بخش‌های مهمی از ظلم و ستم در تاریخ معاصر جهان و بخش مهمی از فضای رسانه‌ای مانند غزه تلاش می‌کنند. این گزاره‌‌ اتهامی البته نیاز چندانی به اثبات یا تحلیل ندارد؛ چراکه کاربرد این قبیل جریان‌سازی‌های رسانه‌ای اغلب فراتر از این دست گزارش‌های چندروزه نیست.
کد خبر: ۱۴۵۴۸۲۹
نویسنده مهدی توکلیان - کارشناس رسانه
 
کشف این‌که بهترین عناصر دریک سناریو به‌صورت سیستماتیک کنار یکدیگر چیده شود ومخاطب آغشته به تئوری توهم، محصول نهایی رادربستر شبکه‌های اجتماعی نوظهور باآغوش بازبپذیرد،دیگر چندان کاربزرگی به حساب نمی‌آید؛ چراکه سیاستمداران و متفکران رسانه‌های یهودی می‌کوشند تا چهره مثبتی از منفورترین رفتار انسانی را پوشش دهند اما تحلیل این‌که چرا این موج‌سازی‌ها اساسا تمام واقعیت را نمایندگی نمی‌کند و در موقعیت تناقض می‌ایستد، نیاز به واکاوی دارد. هوشیاری مخاطبان و انعکاس بسیاری از واقعیت‌ها از طریق انسان رسانه‌ها و رسالت خبرنگاران آزاد و آزاداندیشان رسانه‌های دنیا باعث شده بسیاری از داده‌های نادرست توسط رسانه‌های معاند با عدالت و انسانیت به نیات شوم خود دست نیابند.
     
ددمنشی صهیون کجاست؟
مشخص‌شدن مکان دقیق دفن افلاطون در هرکولاتیوت تا چرخش پست‌مدرن در علوم اجتماعی در اولویت اخبار و رویداد‌های جهان قرارمی‌گیرد، درحالی که تعداد کشتگان کودک و نوجوان و زنان غزه روز‌به‌روز افزایش می‌یابد و ددمنشی و وحشی‌صفت‌بودن صهیون‌ها روزبه‌روز بیشتر آشکار می‌شودامادرمیان تیترهای رسانه‌هاجایگاهی ندارد.بازتاب رسانه‌ای شبکه‌های معاند فارسی‌زبان، تداوم فضاسازی شبکه‌های ضدایرانی در سایه موج‌سواری و گزارش‌های ادعایی در ایام اخیر تلاش دارد تا بر افکار عمومی تسلط یابد و چهره‌ای وارونه از حقایق را به مخاطب ارائه دهد. کشف گروهی اجساد دفن‌شده در غزه در هیاهوی رسانه‌ای جهان ناپیدا و کم‌فروغ اطلاع‌رسانی می‌شود و کشف قبر افلاطون عیان و پررنگ نمایش داده می‌شود و گروهی دگراندیش همیشه‌منتقد نیز به اطلاع‌رسانی‌های مصلحت‌اندیشانه و مرموزانه خود ادامه می‌دهند و از ناراحتی «وعده صادق» حاضر می‌شوند هر کذبی را بیان کنند تا این حقیقت اتفاق‌افتاده، دیده نشود؛ درحالی که انسان رسانه‌های عصرحاضر در بیان رسالت ذاتی خود فعالیت می‌کنند و درد، مرگ، فقر و مظلومیت حاکم بر نقطه‌ای از جهان را به جهانیان معرفی می‌کنند. 
     
به حاشیه بردن جنبش دانشجویی در غرب 
دانشگاه‌های آمریکا در اوج شعار آزادی بیان به مخالفت با روش و منش حکومت غاصب نامشروع اسرائیل برمی‌خیزند و ناخواسته به رویدادهای حاشیه‌ای بی‌ارزش داخلی دامن می‌زنند. بی‌حرمتی به استادان مطرح و شاخص دانشگاه‌های مهم جهان در پی اعتراض به عملکرد ددمنشان برای‌شان اهمیتی ندارد و در اندیشه پوشالی خود به تعمق و سکوت می‌گرایند؛ فرآیندی که دسترنج سالیان متمادی از آزادی عادلانه در ایران اسلامی و دلیل مثبتی بر لگدپرانی‌های این گروه معلوم‌الحال است. بازتاب و پژواک اخبار این روزهای دنیا نشان از ساختارهای اطلاع‌رسانی و جنبه‌های مختلف (فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و...) دارند و به این دلیل به «جریان»های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی صهیونیستی وابسته‌اند. این وابستگی مبنای موضع‌گیری‌ها، گرایش‌ها و قبض و بسط روند اطلاع‌رسانی آشکار و عیان است. به بیان دیگر، وابستگی‌های ساختارهای اطلاع‌رسانی به جریان‌های فعال در جوامع، به‌عنوان فیلترروند اطلاع‌رسانی عمل می‌کند وازاین طریق افکارعمومی جهان را درجهت منافع جریان‌های متبوع شکل می‌دهد. این موضوع در مباحث حوزه‌ رسانه بدیهی است اما اغلب مخاطبان رسانه‌ها به‌دلیل غرق‌بودن در اقیانوس اطلاعات نسبت به آن هوشیاری لازم را ندارند. عدم هوشیاری مخاطبان رسانه‌ها از این موضوعات بدیهی، فضای ذهنی مطلوبی را برای جریان‌های فعال در جوامع فراهم می‌کند تا مخلوطی از کذب و حقیقت، یا واقعیت و تخیل را به‌عنوان حقیقت صرف یا واقعیت کامل با انواع تکنیک‌ها و تاکتیک‌های رسانه‌ای به خورد مخاطبان‌شانبدهند. چه درزمان‌های گذشته و چه در زمان حاضر مسأله‌ مهم در زمینه‌ کسب آگاهی و اعتبارسنجی آن چیزی است که به‌عنوان واقعیت یا حقیقت در اختیار انسان قرار گرفته یا خود به طریقی بدان دست یافته که در روزگار معاصر با وجود انسان رسانه‌ها و بازتاب رویدادهای اعتراضی مراکز علمی و دانشگاهی نقش مهمی در تنویر افکار عمومی در فضای مجازی ایفا کرده است.
     
تیشه به ریشه‌ها 
آنچه در محتوای رسانه‌های جهان مشاهده می‌شود، بر این اساس قابل تحلیل و ارزیابی است. رسانه‌های تحت حمایت یهود به‌عنوان بخشی از ساختارهای اطلاع‌رسانی، تحت سیطره یا تأثیر جریان‌های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی موجود و فعال حامی فرآیندهای ضداسلامی قرار دارند که امری عادی و معمول و امکانی برای ابراز عقاید و سلایق مختلف است که قشرها و طبقات مختلف جوامع هدف را نمایندگی می‌کنند اما هنگامی که در این ساختارها با هجمه به مبانی نظام اسلامی یا بسترهای کلی اعتقادی و ارزشی و گفتمانی انقلاب اسلامی مواجه می‌شویم، وضعیت باید غیرعادی تلقی شود، زیرا نه منافع جناحی و نه عقاید و سلایق قابل قبول موجود در جامعه نمی‌توانند در تعارض با بسترها و چارچوب‌هایی قرار بگیرند که موجودیت‌شان مرهون آنهاست و به بیان ساده‌تر نمی‌توانند تیشه به ریشه‌ای بزنند که از آن موجودیت گرفته‌اند. 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها