این دیدار که کمتر از سه هفته پس از پیروزی ممدانی درانتخابات پرالتهاب شهرداری نیویورک رخ داد،ظاهرا تلاشی برای آشتی بود اما درباطن، یادآور آمریکای ترامپ است:جایی که تهدیدهای شخصی جای سیاستگذاری عقلانی رامیگیرد وصدای منتقدان داخلی با لبخندهای دیپلماتیک ظاهری خفه میشود. آیا این دست دادن، نشانهای از تغییراست یا فقط پوششی است برادامه سلطهطلبی ترامپ بر امور محلی و ملی؟
ترامپ که سابقهای طولانی در برچسبزنیهای نژادپرستانه و ایدئولوژیک دارد، پیش از انتخابات ممدانی را «دیوانه چپ رادیکال»، «کمونیست» و «متنفر از یهودیان» خطاب کرده بود؛ اتهاماتی که اغلب از سوی منتقدان به عنوان بخشی از استراتژی ترامپ برای تحریک پایگاه راست افراطی تلقی میشود. با این حال، در این دیدار، ترامپ با لبخندی ساختگی از «پیروزی انتخاباتی» ممدانی تمجید کرد و گفت: «در مورد چیزهای بسیار بیشتری از آنچه فکر میکردم، توافق داشتیم. ما یک چیز مشترک داریم: میخواهیم این شهر خودمان را که دوست داریم بهخوبی اداره کنیم.» ممدانی نیز که ترامپ را «فاشیست» خوانده بود، جلسه را «سازنده» توصیف و تأکید کرد: «این جلسه بر پایه تحسین و عشق مشترک به شهر نیویورک و لزوم ارائه امکانات رفاهی به ساکنان آن بود.» این صحنه، با فشردن بازوی ممدانی توسط ترامپ و شوخیهای او، تصویری از سیاستمدارانی را میسازد که ظاهرا اختلافات را فراموش کردهاند. ترامپ با خنده گفت: «من را خیلی بدتر از یک مستبد خطاب کردهاند. بنابراین آنقدر توهینآمیز نیست اما فکر میکنم بعد از اینکه با هم کار کنیم، نظرش عوض خواهد شد.» و در پاسخ به سؤالی که یک خبرنگار از ممدانی درباره فاشیست خطاب کردن رئیسجمهور آمریکا گفته پرسیده بود، ترامپ با لبخند گفت: «اشکالی ندارد، فقط میتوانی بگویی «بله». این کار از توضیح دادنش آسانتر است.» اما این لحظات در آمریکای ترامپ، اغلب ماسکی بر فشارهای پنهان است جایی که منتقدان یا تسلیم میشوند یا با عواقب مالی و سیاسی روبهرو میگردند.
تهدیدهای ترامپ، نمادی از مداخله استبدادی در دموکراسی
برای فهم این دیدار، باید به انتخابات اخیر نگاهی بیندازیم که نیویورک را به عرصهای از توهینهای شخصی و تهدیدهای فدرال تبدیل کرد. زهران ممدانی، نماینده مسلمان و سوسیالیست دموکرات با کسب بیش از ۵۰ درصد آرا، رقبایی مانند اندرو کومو (دموکرات سابق که به عنوان مستقل با حمایت ترامپ نامزد شد) و کورتیس اسلیوا (جمهوریخواه) را شکست داد. این پیروزی، با مشارکت رکوردشکن بیش از دو میلیون رأیدهنده، نهتنها ممدانی را به عنوان جوانترین، اولین مسلمان و جنوب آسیایی شهردار نیویورک تثبیت کرد بلکه نمادی از مقاومت نسل جوان در برابر آمریکای ترامپ بود جایی که سیاستهای نئولیبرال و راستگرا با وعدههای مترقی مانند تثبیت اجارهبها، حملونقل رایگان و مراقبتهای کودکانه روبهرو میشوند اما این رقابت، تحت سایه تهدیدهای ترامپ، به سطحی از خصومت رسید که دموکراسی محلی را تهدید کرد. ترامپ، که نیویورک را «خانه» خود میداند، اغلب آن را به عنوان «جهنم چپگرا» توصیف میکند و از ماهها پیش ممدانی را هدف حملات قرار داد. او در پستی در تروث سوشال نوشت: «اگر نامزد کمونیست، زهران ممدانی برنده شود، بعید است بودجه فدرال به شهر محبوبم اختصاص یابد، جز حداقلهای الزامی.» این تهدید، که بخشی از الگوی ترامپ در استفاده از قدرت فدرال برای انتقامگیری شخصی است، با حمایت از کومو همراه بود و هشدار داد که پیروزی ممدانی به «فاجعه کامل» منجر میشود.چنین رویکردی، منتقدان را به یاد دوران اول ترامپ میاندازد، جایی که شهرهایی مانند سانفرانسیسکو با قطع بودجه تهدید میشدند؛سیاستی که اغلب به عنوان نقض اصول فدرالیسم و سوءاستفاده از قدرت تلقی میشود.بودجه فدرال نیویورک، حدود ۷.۴میلیارد دلار، عمدتا صرف خدمات اجتماعی و زیرساختها میشود، و قطع آن میتواند اقشار آسیبپذیر از جمله مهاجران و طبقه کارگر که پایگاه ممدانی هستند را نابود کند.
ممدانی این اقدامات را تهدید محض خواند و گفت:«این سیاست نیست بلکه انتقام است» با این حال، رأیدهندگان نیویورکی، علیرغم فشارهای ترامپ، ممدانی را انتخاب کردند؛ پاسخی به مداخله فدرال که ضعف ترامپ در کنترل امور محلی را برجسته میکند.ازمنظر تحلیلی، این رقابت نمادی از آمریکای دوگانه ترامپ است: از یک سو، ادعای «اول آمریکا »، اما از سوی دیگر، مداخله در انتخابات محلی برای حفظ قدرت راستگرا. پیروزی ممدانی، در برابر حمایت ترامپ از کومو، نشاندهنده شکست استراتژی ترامپ و شکاف در حزب دموکرات است.
صدای نسلکشی غزه در قلب آمریکای حامی اسرائیل
دیدار کاخ سفید، هرچند ظاهرا بر وحدت محلی تمرکز داشت، لحظهای تاریخی و انتقادی را رقم زد. برای اولین بار، مسأله نسلکشی اسرائیل در غزه در دفتر بیضیشکل مطرح شد؛ چالشی مستقیم به سیاست خارجی آمریکای ترامپ که با حمایت بیقیدوشرط از اسرائیل شناخته میشود. ممدانی، که فلسطین را بخشی از هویت خود میداند، گفت: «من درباره نسلکشی دولت اسرائیل در غزه صحبت کردهام و درباره تأمین مالی آن توسط دولت خودمان.» او افزود: «ما از دیدن اینکه مالیاتهایمان صرف جنگهای بیپایان میشود، خسته شدهایم... باید حقوقبشر بینالمللی را رعایت کنیم.» این اظهارات، در برابر سکوت ترامپ، تناقض سیاست خارجی آمریکای ترامپ را عریان میکند. ترامپ اما تنها «خلعسلاح کامل حماس» و «همکاری علیه حزبالله» سخن گفت و تنها به «باور مشترک به صلح» بسنده کرد. این سکوت، یادآور آمریکای ترامپ است که گزارشهای سازمان ملل درباره کشتار بیش از ۷۰ هزار فلسطینی در غزه را نادیده میگیرد و میلیاردها دلار کمک نظامی به اسرائیل میفرستد. این همان سیاستی است که منتقدان آن را «همدستی در جنایات جنگی» میدانند. ترامپ، با سابقه وتو قطعنامههای سازمان ملل علیه اسرائیل، حالا با یک شهردار منتقد روبهرو است؛ این مسأله چالشی است که میتواند تنشهای داخلی را تشدید کند.