در اینجا قصد داریم به چند نکته اساسی درخصوص این حادثه غیرمترقبه و شخصیت و رویکرد رئیسجمهور شهید و فقید کشورمان اشاره کنیم:نخست اینکه پیام این ضایعه هر چند تلخ و دردناک، ثبات سیاسی جمهوری اسلامی ایران حول محور و جایگاه مترقی ولایت فقیه است. اتحاد و انسجام مثالزدنی ملت ایران و آرامش حاکم بر فضای سیاسی کشور، بیانگر همین حقیقت و ظرفیت قانون اساسی ایران در تضمین برونرفت از بحرانهای سیاسی و اجتماعی است. نکته دوم مربوط به مقبولیت رئیس دولت سیزدهم در میان ملتهای منطقه و درایت وی در تنظیم روابط با سایر کشورها در طول دوره سه ساله خدمت ایشان است. حجم انبوه پیامهای تسلیت و همدردی و حتی اعلام عزای عمومی از سوی دولتهای سوریه، هند، لبنان، پاکستان و عراق از یکسو و تأثر عمیق ملتهای منطقه و جهان از شهادت رئیسجمهور خدوم و صادق کشورمان و همراهان ایشان، نقطه آشکارساز قدرت منطقهای، فرامنطقهای و مردمی جمهوری اسلامی ایران و رئیس خدوم دولت سیزدهم است. نوع مواجهه جهانی با حادثه شهادت رئیسجمهور کشورمان و همراهان فقید ایشان، خود نیاز به تحلیل و واکاوی عمیقی از سوی دوستداران گفتمان انقلاب اسلامی برای کشف چرایی حاکمیت این نگاه در منطقه و جهان دارد.نکته سوم اینکه رئیس جمهور پرتلاش و خدوم کشورمان نگاه خاصی نسبت به مقوله خدمتگزاری به مردم داشت. در برخی کشورها، حضور در میان مردم معطوف به نتیجهگرایی سیاسی یا همان نگاه ابزارگرایانه به مردم و احساسات آنهاست اما مردم و جریانات گوناگون سیاسی و اجتماعی کشورمان نسبت به اخلاص و تلاش بیوقفه رئیس دولت سیزدهم در خدمت به مردم اتفاقنظر دارند و این مهم را در طول ساعات کوتاهی که از شهادت رئیس دولت میگذرد به نمایش گذاشتهاند.کار بهجایی رسیده که حتی دشمنان خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز نتوانستهاند در طول حیات بابرکت سه ساله دولت آیتا... رئیسی، برچسب پوپولیسم بودن یا عوامگرایی را به ایشان بزنند. آیتا... رئیسی خدمتگزاری را نه به مثابه یک روش اجرایی، بلکه به مثابه یک فرهنگ به جامعه جهانی معرفی کرد. این فرهنگ به اندازهای ارزشمند است که میتواند به یکی از نمادهای معرفی ایران در عرصه دیپلماسی فرهنگی و عمومی تبدیل شود. این سیره که منبعث از گفتمان امام راحل (ره)،رهبر حکیم انقلاب اسلامی و پیروان صدیق ایشان است در دولت سیزدهم به نقطه اوج خود رسیده و جا دارد که این فرهنگ را به یک خصلت ثابت و متمایز در ساختار اجرایی همه دولتها در نظام اسلامی مبدل کنیم. به عبارت دیگر، معرفی الگوی رابطه دولت - ملت در ایران به نظام بینالملل بسیار حائزاهمیت است. حادثه تلخ اخیر، بسیاری از پیشفرضهای باطل و دروغین درخصوص عدم ارتباط ملت و کارگزاران خدوم در نظام جمهوری اسلامی (که از سوی رسانههای ضدانقلاب و بیگانه تبلیغ میشد) را باطل و بار دیگر اتصال مردم و ارکان نظام را در برابر دیدگان مخاطبان جهانی آشکار ساخت. سکوت توام با ناامیدی دشمنان از مشاهده رابطه عمیق مردم و شهدای بزرگوار حادثه اخیر، غیرقابلانکار است. اکنون زمان آن رسیده که ابعاد و زوایای این الگوی ارتباطی، برای افکارعمومی دنیا بیش از گذشته تبیین شود. این مهم در سایه جهاد تبیین و حضور هوشمندانه و خلاقانه در عرصه جهانی میسر خواهد بود. انشاءا... .