هانا دختری در خندوانه
دو قدم مانده به عید پای حرف‌های جوان‌ترین خنداننده دور جدید خندوانه

هانا دختری در خندوانه

بودن یا نبودن؟

کد خبر: ۱۴۵۸۰۱۳
نویسنده فاطمه مهرابی

یادداشتی از نویسنده نوجوان نوجوانه پیرامون یک سوال!

بشر سال‌ها برای مجهولات ذهنش در آب و خاک و سیارات و کهکشان‌ها به دنبال جواب میگشت.
وجودیت خدا یا چگونگی آن به صورت ماه وخورشید و بت سنگی، نظریه‌ی صاف بودن کره‌ی زمین، طالع بینی ستارگان. ما انسان‌ها حتی مدت‌ها پیگیر قاتل بروسلی بودیم.
هرکس به طبع سن، جنسیت، طبقه‌ی اجتماعی و مقادیر زیادی از متغیر‌ها در مقطعی با آوای زنگی در ذهن مواجه می‌شود که از او مهم‌ترین سوال زندگی‌اش را طلب می‌کند.
شکسپیر این دغدغه‌ی ذهنی‌اش را در نمایشنامه‌ی هملت اینگونه توصیف می‌کند:
بودن یا نبودن؟ مسئله این است.
او همچون من سردرگم هدف آفرینش خویش است؛ باید مانند همسایه‌ی طبقه پایین، شغلم را نهایت کمال خود ببینم یا مانند همسایه‌ی طبقه‌ی بالا تشکیل خانواده را نهایت سعادت در نظر بگیرم.
یعنی ما همچون مهره‌های شطرنج تنها برای زد و خورد و تعامل با همدیگر آفریده شده تا آفریدگارمان از بالا برای همچین چیزی نظاره‌گر ما باشد؟
یا شاید باید نردبان قرب الهی را پله پله بالا برویم تا به مقام والا برسیم؟
رضا مارمولک، راه رسیدن به خدا را چنین زیبا، بدون هیچ تحصیلات فقهی و دینی در فیلم مارمولک به زبان می‌آورد:
"به اندازه‌ی آدم‌های روی زمین، راه هست برای رسیدن به خدا. "‌
می‌گویند جواب بارزترین سوالات جلوی چشم است، اما دیده نمی‌شود؛ اگر تصمیم ایزدگار برای آفرینش طیف وسیعی از انواع چهره و بدن، با ظریف‌ترین تفاوت‌ها در رنگ چشم یا ناخن را در نظر بگیریم.‌
می‌توانیم اختلاف وجودیت درونی‌مان و نوع مسیر نردبان را متوجه شویم. 
شما چطور؟
مهم‌ترین علامت سوال شما چیست؟
تنها از یاد نبرید نقل کرده اند: "هرچیز که در جستن آنی، آنی"

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها