همایون رحیمیان که سالها همکاری با ارکسترهای مختلف از جمله ارکستر صداوسیما را در کارنامه دارد در سالهای اخیر به عنوان رهبر دائم ارکستر ملی ایران انتخاب شده و طی این مدت اجراهای متعددی را به عنوان رهبر در جشنواره موسیقی داشته است. با او بهبهانه تازهترین رویداد ارکستر ملی بهگفتوگو نشستهایم.
اگر موافق باشیدبحث را به سوالی درباره وضعیت ارکسترها اختصاص دهیم. طی سالهای گذشته گسستهایی در حرکت ارکسترها وجود داشت و در سالهای اخیر بیشتر شاهد تداوم فعالیت ارکسترها به ویژه ارکستر ملی بودهایم، شما فعالیت ارکستر ملی را در شرایط فعلی چطور میبینید؟
درباه فعالیت ارکسترها من البته گسستی ندیدهام، به غیر از این که در سالهای گذشته شاید تاحدودی حرکت ارکسترها کمتر بود و خوشبختانه در سالهای اخیر با فعالیت بیشتر ارکسترها بهخصوص ارکستر ملی روبهرو بودهایم. اما باید این نکته را درنظر گرفت که گاهی تغییر مدیریتها باعث میشود تا در برههای از زمان حرکت ارکسترها با افتوخیز مواجه شود و برطرف شدن این مسأله هم نیازمند زمان است تا مسائل ارکسترها حل شود. ارکستر ملی در دو روز آتی به اجرای کنسرتی به خوانندگی عبدالحسین مختاباد میپردازد و برای سایر ماههای سال هم برنامهریزیهایی انجام دادهایم که امیدوارم هرکدام ازاین برنامهها در زمان خود محقق شوند. خدا را شکر درحالحاضر مسائل حاشیهای در ارکستر وجود ندارد و روند فعالیت ارکستر ملی بسیار خوب است.
بعضی هنرمندان معتقدند در سالهای اخیر ذائقه شنیداری جامعه به دلیل دور شدن از موسیقی کیفی، نازل شده است. شما چقدر با این مسأله موافقید؟
درست است! متاسفانه در سالهای اخیر بیش از پیش شاهد این مسأله بودهایم که سلیقه شنیداری اغلب مردم نسبت به موسیقی دستخوش تغییرات زیادی شده است. دلیلش هم این است که به قدری موسیقی پاپ در این سالها تولید و اجرا شده است که مردم دیگر به این نوع موسیقی عادت کردهاند. من بروز چنین مسألهای را ناشی از برخی سیاستهای غلط در حوزه موسیقی امروز میدانم. گرچه خود من به شخصه موافق موسیقی پاپ هستم ولی به قولی، نباید نسبت موسیقی پاپ به موسیقی ایرانی ۹۸ به ۲ باشد، بلکه باید توازنی بین برگزاری کنسرتها در طول یک سال به لحاظ تعداد برقرار شود که چنین اتفاقی نمیافتد.بههرحال چنین مسائلی همیشه در موسیقی جامعه ما بوده و نمیشود به آن زیاد هم ایراد گرفت. آن دسته از مخاطبانی که موسیقی پاپ را دوست دارند درنهایت این ژانر را انتخاب میکنند و تعداد دیگری از مخاطبان هم به سمت موسیقی اصیل ایرانی گرایش دارند که تجربه این سالها نشان داده هر زمان که ارکستر ملی به برگزاری کنسرت پرداخته همیشه سالن مملو از علاقهمندان به این نوع موسیقی بوده است که این هم جای خوشحالی دارد، چون نشانگر آن است که هنوز هم موسیقی ایرانی نزد طیف گستردهای از مردم با اقبال مواجه میشود. ولی اینکه چطور میتوان ذائقه مخاطب را نسبت به موسیقی با کیفیت ارتقا داد، نیازمند برنامهریزی بلندمدت و بسترسازی فرهنگی است. در این میان هم بیشتر، کسانی مقصر هستند که مجوزهای بیرویه نسبت به برگزاری کنسرتهای پاپ صادر میکنند.
همکاری با آقای مختاباد در کنسرت پیش رو چگونه بود؟
من و ایشان سالهاست یکدیگر رامیشناسیم و با نحوه کارهمدیگر آشنایی داریم. چندان که درسالهای گذشته زمانی که هر دو در تلویزیون بودیم، به همکاریهای خوبی باهم پرداختیم. قطعاتی که توسط ایشان دراین دوشب خوانده میشود،قطعات نوستالژیکی هستند که طبعا شنیدن این آثاربرای مردم جذابیت و لطف زیادی خواهد داشت.طبق برنامهریزیهایی که با مدیران جدید بنیاد رودکی داشتیم قرار شده که هرماه برنامههایی را در ارکسترملی به شکل مداوم باخوانندگانی که مایلند با ارکستر همکاری کنند، داشته باشیم.
خود شما چه طرح و برنامههایی برای ارکستر ملی در نظر دارید؟
در ماههای اخیر طرحی درباره موسیقی اقوام ارائه کردهام که امیدوارم بتوانیم این برنامه را اجرا کنیم، درواقع هدف من از این طرح،اجرای موسیقی اقوام مختلف کشورمان مانند موسیقی آذری،کردی،گیلانی، مازندرانی، خراسانی و... بوده است. درحالحاضر برنامهریزیهای این طرح انجام شده و به مرور زمان شاهد اجرای آن خواهیم بود.
از نظر شما مهمترین دستاندازی که امروز بر سر راه ارکستر ملی وجود دارد، چیست؟
یکی از مشکلات این است که ما در ارکستر ملی با کمبود رپرتوار مواجه هستیم، البته رپرتوار زیاد هست ولی تعداد آثاری که قابلیت اجرا با ارکستر راداشته باشند اندک است.نکته بعدی،وجود مسائل مالی نوازندگان در ارکسترهاست. متاسفانه نوازندگان ارکسترها به طورکلی؛ به خاطر گذران زندگی ناچارند در روزهایی که ارکستر برنامهای ندارد، در گروههای دیگر ساز بزنند و از این رهگذر به امرارمعاش بپردازند. درحالی که معتقدم، وقتی نوازندهای که با یک ارکستر قرارداد میبندد باید به لحاظ مالی تامین باشد تا بتواند تمرکز خود را فقط برای فعالیت در ارکستر بگذارد. ولی همانطور که اشاره کردم، امروز وضعیت اقتصادی به گونهای شده است که بعضی از نوازندگان ارکسترها گاه ناچارند برای گذران زندگی در چندین گروه دیگر هم فعالیت داشته باشند.
بعضی از آهنگسازان پیشکسوت میگویند رپرتوارهایی که نوشتهاند سالهاست در کشوی میزشان خاک میخورد ولی شرایط اجرای این آثار در ارکستر ملی فراهم نمیشود. دیدگاه شما نسبت به این مسأله چیست؟
هدف من از بدو ورود به ارکستر ملی تا امروز هم اجرای این آثار بوده است، چندان که در این مدت آثاری از آهنگسازانی چون استاد دلنوازی،استاد منبری و...در ارکسترملی اجراشده است.ماآهنگسازانی داریم که از توانایی نوشتاری موسیقی ملی برخوردارند، ولی خط کاری بعضی از این هنرمندان با ارکستر ملی یکی نیست؛ یعنی ایرانینویس هستند ولی تفکراتشان در موسیقی آن چیزی نیست که ارکستر انتظار دارد. بااینحال، ما تمام این آثار را در شورای ارکستر بررسی میکنیم و اگر کارها قابلیت اجرا برای ارکستر را داشته باشند حتما آن را در فهرست برنامههای آتی قرار میدهیم. بهخصوص این که دوست دارم با آهنگسازان جوان در این زمینه همکاری کنیم و به آنها قطعاتی را سفارش بدهیم. البته در مواقعی هم این مسأله صورت گرفته است، ولی امیدوارم شاهد اجرای آثار بیشتری در این زمینه باشیم.
زمانی که وارد ارکستر ملی شدید چه اهداف و برنامههایی در سر داشتید و امروز چقدر این اهداف محقق شده است؟
مهمترین هدف من همیشه شناساندن موسیقی ایرانی فاخر به همه جای دنیا بوده است، یعنی هم معرفی این موسیقی به شنوندگان داخلی که سلیقه شنیداریشان در سالهای اخیر نازل شده است و هم این که بتوانیم موسیقی اصیل ایرانی را بیش از پیش در معرض دید جهانیان قرار دهیم.
ارکستر ملی برنامهای برای اجرا در شهرستانها هم دارد؟
اصلا یکی از برنامههای من همین بوده است و طرحش را هم ارائه دادهام. هرچند در این مسیر مشکلات زیادی پیشروی ما قرار دارد. چون این مسأله نیازمند حامی مالی است و طبعا بنیاد رودکی بهتنهایی نمیتواند هزینه سفر ارکستر ملی به استانهای مختلف کشور را فراهم کند؛ ولی در فکر این مسأله هستیم تا بتوانیم با همیاریگرفتن از شهرداری مناطق مختلف، کنسرتهایی را در شهرستان برگزار کنیم. امیدوارم تا زمانی که زنده هستم بتوانم این برنامه را عملی کنم.
ارکستر ملی و مشکل خواننده
قرار است در تیرماه کنسرتی به خوانندگی حسامالدین سراج برگزار کنیم. همچنین، در ماههای دیگر سال برنامههای خاص دیگری هم خواهیم داشت. فقط یک مقدار از نظر همکاری با خوانندگان در مضیقه هستیم که نمیدانم دلیل این مسأله چیست، ولی فکر میکنم بیشتر بهخاطر مسائل مالی باشد که از طرف خوانندگان برای همکاری با ارکستر پیشنهاد میشود و ارکستر توان پرداخت چنین درخواستهایی را ندارد. نکته جالب اینکه بعضی از این خوانندگان کار خود را با تلویزیون و ارکستر شروع کردند، اما امروز وقتی از آنها دعوت میشود نمیپذیرند یا برای اجرا درخواستهای غیرقابلتصوری دارند که در توان بنیاد رودکی نیست. این هم معضلی است که ارکستر ملی با آن روبهروست و بعضی خوانندگان به آن شکلی که باید با ارکستر همکاری نمیکنند.