مسیر گروه قمر بعد از دوره کرونا دستخوش تغییر شده یا سعی کردهاید همان سبک و سیاقی را که از سالها پیش در این گروه داشتید، ادامه دهید؟
در دوره کرونا فرصتی برای تفکر و تعمق همه هنرمندان بهویژه هنرمندان عرصه موسیقی بهوجود آمد که گروه قمر هم از این قاعده مستثنی نبوده است؛کمااینکه دردوره طولانی این بیماری، صرفنظرازتمرینات همیشگی،خود من به ساخت دهها قطعه جدید پرداختم. اساسا هنرمند باید روزبهروز جهانبینی هنری خودراگسترش دهدوخوشبختانه درباره گروه قمراین اتفاق افتاده است.در کنسرت پیشرو هم قطعاتی متفاوت را اجراخواهیم کردکه ازنظرارکستراسیون با کارهای قبلیمان تفاوت دارد،بهطوریکه سعی کردهایم باشیوههای نودرزمینه آهنگسازی، آثاری مبتنی برموسیقی ملی ارائه دهیم که ملودیها ازرنگ صوتی بهتری برخوردار شوند.
بعضی ازهنرمندان به این مسأله اشاره میکنند که بهرغم تولید آثار درخشان، نبود اسپانسر و حامی مالی باعث شده تا مجالی برای اجرای این آثار فراهم نشود. بهطور کلی نبود اسپانسر چقدر درکاهش برگزاری کنسرتهای موسیقی سنتی ایرانی تاثیرگذاشته است؟
طبعا هنرمند بدون حمایت مالی نمیتواند قدمی در مسیر موسیقی کشور خود بردارد. خوشبختانه در کنسرت پیشرو، یکی از دوستان که به موسیقی اصیل ایرانی علاقهمند است حمایت مالی از این کنسرت را بهعهده گرفت اما اگر بخواهیم به بررسی این معضل در حوزه موسیقی بپردازیم، میبینیم که هنرمند بهواسطه شرم ذاتی هیچوقت دست کمک بهسوی سیاستگذاران فرهنگی دراز نمیکند ولی واقعیت این است که شرایط برای فعالیت موسیقی ایرانی از این منظر دشوار است و برگزاری کنسرتها در این حیطه، نیازمند بودجههای دولتی است نه اشخاص. حتی اگر بعضی از افراد بهدلیل داشتن تمکن مالی، حمایت از یک کنسرت را برعهده بگیرند، این مسأله مقطعی و گذراست و باید برای تداوم برگزاری این رویدادها یک فکر اساسی شود.
به نظر شما این حمایت از سوی دولت چطور میتواند صورت بگیرد؟
امروز شرکتهایی در موسیقی سربرآوردهاند که به برگزاری کنسرتهای پاپ میپردازند و از این رهگذر، یک خواننده جوان را بهعنوان چهره به موسیقی پاپ معرفی کرده و با او قراردادی با مبالغ نازل میبندند. بهنظر میرسد دولت میتواند این شرکتها را موظف کند تا به ازای هر پنج شب کنسرت پاپ که برگزار میکنند، حمایت مالی از برگزاری یک کنسرت موسیقی ایرانی را هم بهعهده بگیرند.در سالهای گذشته این اتفاق میافتاد و از سوی دفتر موسیقی وزارت ارشاد مقرر میشد که یک شرکت موسیقی، سه اثر بیکلام درحوزه موسیقی اصیل ایرانی را منتشر کند تا به او مجوز یک کار پاپ داده شود. ولی امروز این حمایتها نسبت به موسیقی سنتی از بین رفته است. این مسأله باعث شده موسیقی پاپ مانند سیل خروشانی شود که در مسیر خود هر رودخانهای را ببلعد، البته برگزاری کنسرتهای موسیقی پاپ بهخودی خود اشکالی ندارد، کمااینکه درهمه جای دنیا این ژانر از موسیقی موردعلاقه طیف وسیعی از مردم است، اما باید این نکته را درنظر داشت که این نوع موسیقی، کارکرد غذای فستفود را دارد. باید شرایطی فراهم گردد تا در کنار آن، تغذیه سالم هم به مردم ارائه شود و این نکته در جامعه مورد فرهنگسازی قراربگیرد که غذای فستفود دردرازمدت میتواند عواقب جبرانناپذیری برای جسم انسان داشته باشد و آثار موسیقایی بیکیفیت هم همین تبعات را بر روح و روان آدم خواهد داشت. رسانههای گروهی میتوانند دراطلاعرسانی این مسأله نقش زیادی داشته باشند. الان درشهرستانها اگر بخواهیم یک کنسرت ایرانی برگزار کنیم، اغلب سالنها در رزرو کنسرتهای موسیقی پاپ است که به اجرای آثاری نازل میپردازند. ازاین رو، شرایط فعلی برای عرضه تولیدات موسیقی ایرانی نامناسب است. نمونه دیگر این آسیب، سالنهای بزرگ شهر تهران است، اگر به همین سالنها بگوییم که میخواهیم یک کنسرت تکنوازی کمانچه یا کنسرت ردیفنوازی برگزار کنیم، همان مبلغی را طلب میکنند که از کنسرت موسیقی پاپ میگیرند. درواقع، نوع کنسرت، تفاوتی در تعرفه قیمتی این سالنها ندارد و حتی به این نکته هم توجه نمیکنند که کنسرت موسیقی پاپ در قیاس با کنسرت موسیقی ایرانی، بهلحاظ بازگشت سرمایه، زود بازدهتر است. جای تاسف است که بروز چنین مسائلی در موسیقی اصیل ایرانی آگاهانه اتفاق میافتد و گویی عدهای از سر تعمد میخواهند جریان موسیقی ملی را به حاشیه ببرند. این درحالی است که فقدان موسیقی ایرانی که ریشه در فرهنگ اصیل ما دارد، دانش، سلیقه و روان مخاطب ایرانی را تحتالشعاع قرار میدهد. به قول یک نویسنده روس اثری ملی است که بازتابنده روح آن سرزمین باشد. امروز باب شدن موسیقی بیکیفیت روح جامعه را از بین برده است.
با این اوصاف، برگزاری کنسرت گروههای مختلف مانند کنسرت گروه قمر چقدر میتواند نقش حلقههای مفقوده را دراین حیطه بین مردم و موسیقی ملی ایفا کند؟
اگر هنوز هنرمندان در عرصه موسیقی ملی با وجود تمام این تنگناها به فعالیت خود ادامه میدهند به این خاطر است که موسیقی فقط حرفه ما نیست، بلکه چیزی است که از کودکی درآن بالیدهایم، با آن رشد کردهایم و نسبت به آن احساس مسئولیت داریم. همان حسی که انسان نسبت به خانهپدری خود دارد. هرچند، جریان موسیقی زوالناپذیر است و حتی اگر برگ و شاخه از بین برود، ریشه به قوت خود باقی میماند. هنرمند مانند رودخانهای همواره در جریان است و اثر خود را خلق میکند تا زمان مناسبی برای بروز و ظهور آن فرا برسد. همانطور که هنرمندان تکرارنشدنی نسل پیش از ما مانند محمدرضا لطفی، پرویز مشکاتیان، شهرام ناظری و... در دهههایی در زمینه احیای موسیقی ایرانی قدم برداشتند که با محدودیتهای متعددی مواجه بودند اما درنهایت، آثار ارزشمند آنها امروز ماندگار شده است.اطمینان دارم حاصل تلاشهای نسل هنرمندان این دوره هم روزی به ثمر خواهد نشست و مردم به اهمیت و جایگاه موسیقی اصیل ایرانی بیش از پیش پی میبرند.
درسالهای اخیر بعضی از گروههای موسیقی به مقوله خوانندهمحوری اشاره کرده و این مسأله را دستاندازی در مسیر فعالیت گروهها عنوان میکنند. با توجه به اینکه گروه قمرهم دراین سالهاباخوانندگان مختلفی همکاری کرده است،شما چقدر خوانندهسالاری را یک آسیب میبینید؟
میتوانم بگویم این مسأله در کار ما تاثیر منفی نداشته است. هرچند بر این باورم که باید نسبت به خوانندهسالاری نگاه درستی صورت بگیرد. اما بههرحال ساز هر خوانندهای، حنجره اوست. درست است که میشود سازهای مختلف را از راسته خیابان بهارستان که بورس انواع سازهای موسیقی ایرانی است تهیه کرد ولی حنجره یک هنرمند را نمیتوان از خیابان بهارستان خرید. صدای خوش در ذات و وجود یک هنرمند هست و تعداد کمی از هنرمندان هم هستند که از این موهبت برخوردارند. پس خواننده در ترکیب یک گروه ارزشمند است و نقش او در موسیقی ارکسترال مانند یک سولیست است. مشکل از جایی شروع میشود که تفاوت جایگاه خواننده باعث گردد او رفتار نامناسبی با سایر اعضای گروه داشته باشد. طبیعی است که نوازنده و آهنگساز هم در برابر رفتارهای خوانندهسالارانه موضع بگیرند. گروه قمر از سال ۱۳۸۵ که رسما فعالیت خود را شروع کرد، با خوانندگان مختلفی چون سالار عقیلی، علی رستمیان، سینا سرلک، حمیدرضا نوربخش، صدیق تعریف، شهرام ناظری، امیر تفتی وحسین نورشرق همکاری داشته و خوشبختانه هرگزدراین سالها رفتار گروه و خوانندگان به شکلی نبوده است که محل اختلاف وموضعگیری واقع شود، بلکه در سایه این همکاری دوجانبه، فعالیتهای بهیادماندنی ارائه شده که اگر فرصتی باقی باشد امیدوارم بازهم این همکاریها صورت بگیرد.
اگر ممکن است درباره قطعاتی که قرار است در کنسرت تازه گروه قمر اجرا شود هم توضیح دهید.
مثل همیشه، قطعاتی را براساس فرم موسیقی ملی اجرا خواهیم کرد که دراین میان، چند قطعه بیکلام داریم و بهخاطر تبحر حمیدرضا نوربخش، خواننده گروه، قطعاتی را هم به شکل ساز و آوازی اجرا خواهیم کرد.همچنین، تصنیفهایی در این کنسرت اجرا میشود که از تنظیم جدیدی برخوردارند و برای سازهای ایرانی نوشته شدهاند. درمجموع، معتقدم این کنسرت بهواسطه ویژگیهایی که دارد میتواند مورد توجه علاقهمندان موسیقی ایرانی و آهنگسازان معاصر قراربگیرد.
مهمترین مشخصه این کنسرت چیست؟
طبعا هرسال که میگذرد بر تجربه، دانش و توانایی گروه افزوده میشود. ضمن اینکه در این سالها اعضای گروه ثابت بوده و تغییری نکرده است. به نظرم این مسأله یک حسن برای گروه قمر بهشمار میرود. آهنگسازی این گروه هم از روز اول تا امروز بهعهده خود من بوده و تا جایی که توانستهام تلاش کردهام تا متناسب با ساختار موسیقی ارکسترال سازهای ایرانی آثار نویی خلق کنم. اما بههرحال، بهدلیل مشکلاتی که به اجمال در سوالات قبلی شما اشاره کردم، شرایط کار در موسیقی ایرانی امروز سختتر از هر زمان دیگری است و امیدوارم همکارانم در این مسیر، پا پس نکشند و بدانند که تلاش بیپاداش وجود ندارد و روزی حق موسیقی اصیل ایرانی بهدرستی ادا خواهد شد.
سازمان میراث فرهنگی، فیلم آمادهسازی کنسرت در تخت جمشید را منتشر کرد
پاسخ علیرضا قربانی به حاشیهها
کنسرت علیرضا قربانی با وجود حواشیای که برای اجرای موسیقی در این مکان تاریخی پیش آمده بود، بدون هیچگونه مشکلی در تخت جمشید برگزار شد. در حالی منتقدان، از آسیب به این بنا سخن میگفتند که برگزاری کنسرت در چنین اماکنی، امری رایج در سراسر دنیاست، ضمن اینکه برگزاری کنسرت در مکانهای میراث فرهنگی همواره مربوط به موسیقی کلاسیک و سنتی است که در مورد اجرای قربانی هم این موضوع رعایت شده است.بر همین اساس این خواننده باسابقه موسیقی سنتی هم در نخستین کنسرت خود در تخت جمشید در پاسخ به نگرانیهای موجود درباره امکان آسیب وارد شدن به این بنای تاریخی گفت: با همه سختیها و دشواریها، میزبان شما در این مکان تاریخی هستیم. تخت جمشید پیچیدگیهای خاصی برای برگزاری کنسرت دارد ولی به همت جمع بسیاری از بزرگان و کسانی که قلب و دلشان برای فرهنگ و هنر این سرزمین میتپد، توانستیم این اجرا را به صحنه ببریم.او ادامه داد: یادمان باشد اینجا، مکانی است که دومین اثر ثبت شده تاریخی، بسیار کهن و ارزشمند در یونسکو است و به عنوان یکی از ارزشمندترین ابنیه تاریخی در دنیا به حساب میآید. به دور از تعارف و اغراق، وظیفه و دغدغه تکتک ما فرزندان این سرزمین است که لحظه به لحظه به فکر حفاظت و پاسداری از اینجا و حفظ ایمنی آن باشیم.این خواننده موسیقی ایرانی اذعان کرد: از روز اولی که تصمیم گرفتیم این برنامه را اجرا کنیم، سعی کردیم با بسیاری از کارشناسان خبره میراث فرهنگی و کسانی که مستقل فعالیت میکنند، هماهنگیهای لازم را به عمل بیاوریم که حتی اندازه سر سوزنی روی بنایی که از نیاکانمان به ما رسیده است، اثر منفی نگذاریم. موظف هستیم و محکوم به اینکه با پوست، گوشت و استخوان خودمان این اثر را حفظ کنیم. سعی کردیم هیچ مشکلی برایش ایجاد نکنیم و همینطور که میبینید تمام تلاشمان بر این بوده نزدیکیای با خود سایت و بنا نداشته باشیم و تمام سیستمهای صوتی ما پشت به این ابنیه تاریخی هستند. از تمام کسانی که دغدغه حفظ این بنا را دارند، سپاسگزاریم.قربانی همچنین گفت: به نظر میرسد، اگر این حرکت ادامهدار باشد با نوع رفتار، کردار و عملکرد ما این احساس به وجود بیاید که دل و قلبمان برای اینجا میتپد و دلمان میخواهد اینجایی که جزو مفاخر ما و میراثی است که میتوانیم به رخ جهانیان به عنوان فرهنگ و تمدن هفت هزار ساله خود به رخ بکشیم، بتوانیم بعدها در نقاط مختلف کشور از مکانهای تاریخی مختلف دیگر با نظر کارشناسان و حفظ مسائل ایمنی چنین برنامههایی را برپا کنیم؛ اگرچه که تمام توجه ما بر این باشد بیش از پیش به این مکانها توجه داشته و از آن نگهداری کنیم.اما همزمان با برگزاری کنسرت علیرضا قربانی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی هم با انتشار فیلمی از مراحل آمادهسازی محل برگزاری کنسرت در تخت جمشید، تلاش کرد دغدغه دوستداران میراث فرهنگی را نیز مرتفع کند.همچنین مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان فارس اعلام کرد یک شب قبل از برگزاری کنسرت، همراه با گروه کارشناسان میراث فرهنگی از مکان آماده شده برای برگزاری کنسرت که ۵۰ متر از تختگاه فاصله دارد و پشت استیج تست گرفتیم و مشخص شد هیچ صدایی به تختگاه تخت جمشید نمیرسد.»
کنسرت علیرضا قربانی در تخت جمشید تا پانزدهم تیرماه ۱۴۰۳ ادامه دارد.