درباره دید و بازدید خانوادگی و احوالات آن

فامیل دور ، فامیل نزدیک!

دورهمی‌های فامیلی همیشه دو روی یک سکه هستند. اگر شانس بیاورید و هم بازی یا هم صحبت خوبی در فامیل داشته باشید، احتمالا با سر به مهمانی‌ها خواهید رفت. اما اگر تنها باشید و فامیلهایتان آدم‌های عصاقورت داده‌ای باشند، حتما رفتن در جمعشان برایتان از کار در معدن هـم سخت‌تر میشود.
 امروز حرف‌های مان بوی دورهمی، مهمانی میوه و شیرینی میدهد، پس یک مشت تخمه بیاورید و مشغول مطالعه این مطلب از نوجوانه بشوید.
دورهمی‌های فامیلی همیشه دو روی یک سکه هستند. اگر شانس بیاورید و هم بازی یا هم صحبت خوبی در فامیل داشته باشید، احتمالا با سر به مهمانی‌ها خواهید رفت. اما اگر تنها باشید و فامیلهایتان آدم‌های عصاقورت داده‌ای باشند، حتما رفتن در جمعشان برایتان از کار در معدن هـم سخت‌تر میشود. امروز حرف‌های مان بوی دورهمی، مهمانی میوه و شیرینی میدهد، پس یک مشت تخمه بیاورید و مشغول مطالعه این مطلب از نوجوانه بشوید.
کد خبر: ۱۴۶۷۳۴۶
نویسنده ریحانه اوسطی
 
همیشه در بیشتر خانه‌ها آنتن‌ها و ماهواره‌هایی وجود دارند که خبر‌های به روز و دست اول کل اعضای فامیل در جیبشان است. مثلا اگر بپرسید دختر اقدس خانم این ترم چه واحد‌هایی برداشته یا نمره ریاضی ترم قبلش چند بوده یا دقیقا با کدام دوستش چند وقت است که قهر کرده همه را ریز به ریز و با جزئیات‌ می‌توانند برایتان به صورت مشروح اخبار توضیح بدهند! یادم می‌آید عید سال پیش عکس تیشرتی را میدیدم که رویش جواب تمام سوال‌های مشهور فامیل از جمله کی درست تموم میشه؟ کی ازدواج میکنی؟ کی بچه میاری؟ کی میری سربازی؟ چقدر حقوق میگیری؟ را نوشته بودند تا دیگر کسی از آن‌ها این سوالات را نپرسد! فکر میکنم یکی از علت‌هایی که دورهمی را برایمان دوست نداشتنی میکند، همین کنجکاوی‌های بیش از حد است. اگر فامیل نیوز هستید و این نوشته را می‌خوانید، لطفا به شغل شریف خبرنگاری مشغول شوید و بیش از این بچه‌های طفلک فامیل را آزار ندهید و اگر جزو آن بچه‌های مفلوک هستید، سعی کنید تا جای ممکن، مستقیم و واضح جواب سوالات شان را ندهید تا متوجه بشوند شما برای حریم خصوصی تان ارزش قائل هستید.
حتما تا به حال با جملات فوق العاده «چقدر جوش زدی!»، «چقدر چاق شدی!» «دو پاره استخون شدی!»، «چرا موهات این ریختی شده!» و ... رو به رو شدید. این جملات قابلیت این را دارند که تمام اعتماد به نفسی را که با هزار زحمت ساخته بودید ویران کنند و با بولدوزر از رویش رد بشوند. شما در بدنتان زندگی میکنید و میدانید چه شرایط استرس زا و سختی را گذرانده و این واکنش‌های بدنتان به شرایط سختی که گذراندید کاملا طبیعی است؛ اما فامیل نامحترمی که ماهی به سالی چند ساعتی شما را می‌بیند، از هیچکدام آن‌ها خبر ندارد و فقط میخواهد برچسبی به شما بزند تا خودش از شر برچسب خوردن در امان بماند در واقع استراتژی کسی که این‌ها را میگوید، همان جمله معروف است که «بهترین دفاع حمله است» جالب ترش آنجاست که عمده این افراد خودشان را در یک نقاب خیرخواهی مسخره قایم میکنند و میگویند: «برای خودت میگم»، «یه وقت ناراحت نشیا»، «قبلا خیلی قشنگ‌تر بودی» و. اما ابدا خیرخواه شما نیستند. شما هم وظیفه دارید که کاملا محترمانه و هوشمند جوابشان را بدهید. مثلا میتوانید بگویید «خودم میدونم و دارم برای رفعش تلاش میکنم». در واقع با این نوع بیان آن‌ها را به هدف و مقصودی که دارند نمی‌رسانید و اعتماد به نفس تان هم به جای آن که تخریب بشود، بالاتر خواهد رفت.
اگر از دسته دوستداران بچه‌ها هستید، احتمالا اغلب اوقات با بچه‌های فامیل هم ارتباط خوبی بگیرید، اما بازهم به این که خود بچه‌ها چقدر گوگولی، باشند مربوط است. بعضی بچه‌ها هیولای درون دارند که اگر با شما صمیمی بشوند، آن هیولا بیرون میزند و تمام وسایلتان اعم از گوشی و لوازم آرایشی و سوئیچ گرفته تاکل زندگی تان را برمی دارند و بهم میریزند. در واقع بازی کردن با این جور بچه‌ها شروعش با شماست و پایانش با خدا! اگر هم از دسته‌ای باشید که با دیدن بچه‌ها منزجر می‌شوید که کلا ربطی به بچه ندارد؛ در هر صورت باید یک لبخند ساختگی مسخره تحویلشان بدهید و دعا دعا کنید روی شما کلیک نکنند. اما به نظر من حتی سر و کله زدن با بچه‌ها هم تمرینی است برای بالا بردن کاسه صبرتان و کظم غیظ! البته تا وقتی که لاکتان را روی لباس مورد علاقه تان نریخته باشند یا کتاب درسیتان را با نقاشی‌های خیالیشان مورد عنایت قرار نداده باشند یکی از مهم‌ترین دلایلی که باعث میشود فضای دورهمی‌ها برای مان گرم و صمیمی به نظرنرسد همین به رخ کشیدن‌های مسخره تازه به دوران رسیده‌ای است. نمیدانم چرا، اما انگار همه ما در یک مسابقه «ما موفق تریم» بدون کاپ طلا گیرافتادیم و دائم میخواهیم داشته هایمان را در چشمان بقیه فرو کنیم. برای بزرگ تر‌ها بحث به بچه‌ها که می‌رسد، فارغ از این که واقعا بچه شان چه راه و مسیری را دوست دارد مجبورشان میکنند رشته‌ای را که وجهه اجتماعی دارد و با آن بهتر میتوانند پز بدهند انتخاب کنند که یک وقت در این مسابقه از جاری و باجناقشان عقب نمانند یا با هزار و یک جور کلاس سر بچه شان را جوری شلوغ کنند که نتواند سر بخاراند. فقط به این دلیل که بچه خواهرشان هم به این کلاس‌ها میرود بزرگ تر‌های عزیز بچه‌ها وسیله پز دادن نیستند. لطفا از این رفتار‌ها دست بردارید و بگذارید دورهمی‌ها واقعا دورهمی و محفل بذل و شادی باشد نه مسابقه کی از همه بهتر است؟
 
شما از آن خانواده‌هایی هستید که شجره نامه تان را به دیوار خانه تان آویختید و تا صد و ده نسل قبل خود را میشناسید یا از به اسم پدربزرگتان را به زور به خاطر می‌آورید؟ اما چه عاشق اصل و نسبتان باشید، چه متنفر از آن اصل و نسب خانوادگی از چیز‌های انتسابی است که ما در انتخابش هیچ نقشی نداشتیم، اما وجود دارند و واقعی هم هستند. در واقع شما. هر جا بروید شما آن اسم را به یدک میکشید و اغلب افراد شما را با عناوین دختر یا پسر فلانی، یاد میکنند. انگار یک طناب نامرئی محکم شما را به اجدادتان متصل میکند و این مانند نیروی جاذبه زمین است. پس حتی اگر دوستش هم ندارید سعی حقیقت غیرقابل کتمان را بپذیرید و  وجوه مثبت ماجرا را هم ببینید. مثلا  خیلی از آدم‌ها همین الان با این اهن و تولوپ مدرنیته هنوز نمی‌دانند نسب شان به کجا برمیگردد و این باعث میشود حس تعلق به اسم یا خانواده‌ای را تجربه نکنند.
ورای تمام خوش گذشتن یا نگذشتن‌های دورهمی‌های فامیلی یا مواردی که باید رعایتش کنیم امر بسیار رایجی که بین ما نوجوان ترهاست، پدیده «من درس دارم نمیام است.» اصلا انگار وقتی از تمام بهانه‌های دنیا برای مهمانی نرفتن ناامید میشویم در صندوقچه را باز میکنیم و این بهانه فوق العاده کاربردی را در می‌آوریم. والدین هم که همیشه خدا نگران وضعیت تحصیل فرزندانشان هستند، اکثرا قبول میکنند و تازه با خود میگویند آنجا هم هر که پرسید بچه ات کجاست؟ من هم همین جمله طلایی را به رخشان میکشم تا ثابت کنم بچه من قربانش بروم چقدر درسخوان و منظم است. اما خودمانیم در نود ونه ممیز نود ونه صدم درصد مواقع، بعد از رفتن اهالی خانه کتاب‌ها را بوسیده و روی طاقچه میگذاریم تا به کار‌های مهم تری اعم از فیلم دیدن یا بازی کردن بپردازیم. میدانم که حوصله نصیحت ندارید و من هم آدم درستی برای نصیحت کردن نیستم، اما اگر واقعا مشق هایتان را نوشته اید لطفا مهمانی‌ها را بروید.
قطعا با همه رفتار‌های عجیب و غریب و نامحبوب فامیل حس دلبستگی و تعلق به آن‌ها در ما زنده است و خیلی اوقات از معاشرت و هم صحبتی با آن‌ها کیف میکنیم. وسط این که ما درگیر جواب دادن به کنجکاوی و نظرات فامیل‌های مان هستیم یک لحظه فکر کنید آیا با تمام این حرف‌ها خدای ناکرده حاضر به مرگشان هستید؟ بیایید یک سر به آن طرف مدیترانه برویم در نوار باریک. ببینیم آنجا دورهمی‌های فامیلی چگونه برگزار میشود با توپ و تانک و گلوله؟ احتمالا کنجکاویشان در این حد باشد که بخواهند بدانند «هنوز زنده ای؟» شاید اگر فامیلی هر ماه در خانه بزرگشان جمع میشدند و آن قدر شلوغ میشد که بچه‌ها در حیاط ناهار می‌خوردند، حالا کم کم آن قدر دورهمی شان کوچک و کوچک‌تر میشود که در یک اتاق همه جا میشوند، چون حالا خیلی از آن‌هایی که سر همین سفره می‌نشستند زیر فرسنگ‌ها خاک هستند. نه نه فکر نکنید منظورمان پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها و خلاصه مسن تر‌ها هستند، نه! در غزه حتی به کودکان و نوزادان هم رحم نمیشود. کاممان تلخ شد، اما فراموش نکنیم که مقاومت آن‌ها در چند کیلومتری ما هنوز زنده است و آن‌ها همچنان فقط برای زنده ماندن و نفس کشیدن هر روز جان‌ می‌دهند.
فرض کنید مهمانی به خانه تان بیاید و لباسهایش را یک طرف پرتاب بکند و کیفش را یک ور بعد بدون اجازه یک خیار از ظرف میوه بردارد و گاز بزند و در تختتان دراز بکشد. قطعا در آن لحظه به این فکر میکنید که چگونه میتوانید هر چه زودتر این مهمان نامحترم را به سمت در بیرون راهنمایی کنید. بعضی رفتار‌ها در مهمانی میتواند همین قدر زشت و زننده باشد. مثلا این که از ساعتی که دعوت شده اید خیلی زودتر یا خیلی دیرتر بروید، آن میزبان بنده خدا از صبح خروس خوان همه را به صف کرده برای اینکه بهترین پذیرایی را بکند آن وقت شما آن قدر زود بروی که هنوز حتی آب برنجش را هم نگذاشته یا آن قدر دیر که غذا‌ها رو به اتمام باشد. حداکثر تلاشتان را بکنید که به موقع به مهمانی‌ها برسید حتی اگر قبلش مانند همه ایرانی‌ها در خانه میدان جنگ جهانی سوم را تجربه کرده اید. مورد بعدی که میخواهم متذکر بشوم این است که لطفا بعد از غذا مانند پرنسس‌ها از سفره بلند نشوید و گوشه‌ای بنشینید و پا روی پا بیندازید. ما وظیفه داریم که در جمع کردن یا انداختن سفره حتی در حد یک دوغ بردن کمک کنیم و گوشه‌ای از زحمات میزبان را کم کنیم. در آخر این که بدون اجازه میزبان به اتاق‌ها و فضا‌های خصوصی ترشان نروید تا جدیدترین و بدرنگ‌ترین لباسی که گرفته را سرکمدش بازرسی کنید. باشد که رستگار شوید.
 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها