یکی از مؤلفههایی که شرایط را برای ما غیرعادی کرده، جنگ در غزه است. منطقه غربآسیا قریب یکسال است که بهواسطه جنایات رژیم جعلی صهیونیستی در اراضی اشغالی، هرلحظه آبستن حوادث غیرقابلپیشبینی است. همزمان، ترورهای ناجوانمردانه مستشاران کشورمان در محور مقاومت، ایران را ناگزیر در معرض واکنشهای پیوسته قرار داده است. به بیان بهتر، باید گفت که رژیمصهیونیستی، جنگ کنونی در غزه را جنگ مستقیم باایران میداندواز این جهت،ایران طی قریب یکسال اخیر، آماج سنگینترین هجمههای روانی از سمت اشغالگران سرزمین فلسطین بوده است.باوجود این،ایران تاکنون با بهرهگیری از تمامی ابزارها و بازوهای قدرتمند خود در منطقه و ورای منطقه اعم از نظامی، اطلاعاتی، دیپلماسی و پروپاگاندا، صهیونیستها را پس زده و تلاش آنها برای درونیکردن بحران را به خودشان برگردانده است. اوج ضرب شست ایران به بازی صهیونیستها، عملیات پیچیده و چندوجهی «وعدهصادق» بود که برای اولین باردرتمام تاریخ پس ازانقلاب اسلامی اثبات کرداراضی اشغالی برای موشکهای ایرانی به سهولت قابل دسترسی است و پازل دکترین امنیتی غربی ــ صهیونیستی برای مواجهه با ایران، توش وتوانی آنچنان که ادعامیکنند، ندارند. در داخل کشور نیز حوادث بینظیر کم رخ نداده است که اوج آن، سقوط بالگرد رئیسجمهور و شهادت ایشان و همراهانشان بود. اگر مقام دوم یک نظام سیاسی دچار وضعیتی شود که نیاز به تعیین جانشین باشد، معمولا آن نظام سیاسی مدتی در وضعیت ناپایدار و بغرنج گرفتار میآید، اما ساخت جمهوری اسلامی ایران پس از فقدان تلخ شهید رئیسی، بدون حداقل آسیب، آرایش مجدد یافت و حسب پیشبینیهای مندرج در قانون اساسی، زمینه برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در کمترین زمان ممکن را فراهم آورد و از دل این انتخابات، دولتی برکشیده شد که از منظر سیاسی و اجتماعی، کاملا متفاوت با قبل بود.اگر بخواهیم از منظری دیگر به چند انتخابات برگزارشده، شامل مراحل اول و دوم انتخابات مجلس دوازدهم و مراحل اول و دوم انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم نگاه بیندازیم، درخواهیمیافت که نظام سیاسی در ایران بهجای قبض فضا که ویژگی شرایط استثنایی است، برعکس فضا را بیش از پیش گشود و با ابزار جمهوریت و میداندادن به مردم برای بازیگری موثر در انتخاباتها، تکهای دشمنان را به سبک اختصاصی خودش، پاتک زد و با بنیان قدرتمند مردمسالاری دینی، شرایط را به نفع خود تثبیت کرد.روند سیاسی نهادینهشده برای برقراری دولت جدید، اعم از تنفیذ و تحلیف و ارائه وزرای پیشنهادی هم پس از پیروزی آقای پزشکیان، به شکلی کاملا نرمال پیشرفت و امروز نیز با مشخصشدن نتیجه رای اعتماد مجلس، دولت جدید رسما کار خود را آغاز خواهد کرد. شروع به کار دولت جدید در شرایطی است که ایران مشغول بازی روانی با اهرمهای خونخواهی شهید هنیه است و همین امر صهیونیستها را در جبهه درگیری با محور مقاومت، دچار عدم تمرکز و حتی دادن برخی امتیازها کرده است.
یکی از اهداف ضمنی اشغالگران سرزمین فلسطین از ترور شهید هنیه یک روز پس از تحلیف آقای پزشکیان، ایجاد بیثباتی در روند کار دولت جدید در ایران بود که اکنون با بازی هوشمندانه جمهوری اسلامی ایران و منتظر نگاهداشتن صهیونیستها برای انتقام، آن بیثباتی اکنون به خودشان برگردانده شده است.همه آنچه گفته شد، گویای آن است که ساخت سیاسی جمهوری اسلامی ایران، برخلاف غرض براندازان و جبهه خصم، واجد استحکامی است که بطن و متن هر بحران را به فرصتی برای رویینتنی و تاثیرگذاری بیشتر برای خود میکند. براندازان و اصحاب فاندبگیر درواشنگتن ولندن،درپاییز۱۴۰۱دچار توهم «سقوط با یک هل ساده» بودند و تصور میکردند با رادیکالیزهکردن یک امر فرهنگی بهنام حجاب و تبدیل آن به امر سیاسی، خواهند توانست ساختار را به عقبنشینی و سپس فروپاشی مبتلا کنند. این پریشاناندیشی سادهلوحانه، سرآخر به دیوار سخت واقعیت برخورد کرد و آنچه ماند، ماندگاری ایران و نظام بود. در شرایط حاضر نیز براندازان تلاش دارندبا وارونهنمایی از برخی مناسبات سیاسی در کشور، چنین جا بیندازند که انتظار تحول و تغییر، متناسب بابهبود وضعیت مردم بهخصوص درحوزههای معیشتی وسبک زندگی،از اساس خوشبینانه و غیرواقعی است. ضعیف نشاندادن موضع سیاسی آقای پزشکیان خاصه برای طبقه متوسط شهری،ضریبدادن به برخی مضایقات اقتصادی و خالی نشاندادن دست ایران برای مقابله با رژیم جعلی اسرائیل، مهمترین سرفصلهای پروپاگاندای رسانههای فارسیزبان برای کاشتن بذر ناامیدی در قلب ایرانیان است؛ رسانههایی که تجربه تاریخی نشان داده صاحب جیبی مشترک با باند تبهکار حاکم بر تلآویو هستند.
نکته دیگری که نباید از نظر دور داشت این است که جمهوری اسلامی ایران، نظامی برآمده از یک انقلاب سترگ و بزرگ است که تمام ویژگیهای یک دگرگونی وسیع را در خود داشت. بدین خاطر، نظام اسلامی در ایران از همان ابتدای کار خود در فروردینماه سال ۱۳۵۸ تاکنون، تمام و کمال، الزامات مواجهه با موقعیتهای خاص را در خود داشته و با تشبث باورمندانه به دو رکن همپوشان جمهوریت و اسلامیت، حربه خناسان و معاندین را نقشبرآب کرده است.آنچه موجب شده تا دشمنان کیان ایران، از فهم پدیده نابی بهنام جمهوری اسلامی ایران عاجز باشند و برای ساقطکردن آن دست به پروژههای ابلهانه و کوتهبینانه بزنند، عدم درک مختصات درونی نظام است که با سنجههای اندیشه سیاسی غربی، بههیچصورت قابل درک نیست.