اینکه در این میان، متمدن کیست و بربریت کجاست؟ بهسهولت میتوان آن را تشخیص داد؛ از میزان نسلکشی که اسرائیل در غزه انجام داد و از قتلعام بیش از ۱۱هزار کودک و صدهاهزار مجروح و مصدوم و ناقص و آسیبدیده و ازریختن ۸۵هزارتن بمبهای مختلف بر سر مردم بیگناه و خرابکردن بیمارستان و مدرسه و خانههای مسکونی و ماشینهای امدادی و ... .اما یووال آبراهام و باسل عدرا در فیلم مستند «سرزمین دیگری نیست»، این تقابل تمدن و بربریت رابهشکلی سینمایی به تصویر کشیدهاند.به این صورت که در سینمای کلاسیک بهخصوص وسترن، معمولا خانه بهعنوان محل اسکان و خانواده نشانه نوعی زیستن متمدنانه قلمداد شدهاند، بهویژه در فیلمهایی که به تقابل بربریت و مدنیت پرداختهاند، مانند فیلم «جویندگان» ساخته جان فورد که اساسش بر همین تقابل و مواجهه قرار داشته است. چند نمای آشنای ورودی فیلم در آغاز، میانه و نمای پایانی با حرکت دوربین از درون خانه بهدنبال یکی از کاراکترهای اصلی و قرارگرفتن در برابر بیابان وساکنین آن بهعنوان نمادبربریت، تاکید بر همین تقابل بوده است.در سراسر فیلم مستند سرزمین دیگری نیست، دوربین مارابه چنین مواجهه بیپایانی میبرد؛نظامیان وعوامل رژیمصهیونیستی همراه بولدوزرها و بیلهای مکانیکی، درحال تخریب خانههای مسکونی ومدارس ودامداریها ومزارع و مخازن آب و دکلهای برق و...هستند و ما شاهد برخورد خشونتبار با مردمی میشویم که زندگیشان در حال نابودی است.
مواجهه مستقیم و بیواسطه با اشغالگری
درفیلم سرزمین دیگری نیست، تصویربرداری بیواسطه توسط یک جوان فلسطینی به نام باسل عدراودوستانش،ساکن منطقه مسافریتا در بخش جنوبی کرانه باختری که دارای هشت روستاست، ما رابه یک مواجهه مستقیم بابربریت میبرد،تخریب روستاها و خانههایی که رژیمصهیونیستی مدعی است بایستی برای تمرینات تانکهای اسرائیلی، اختصاص یافته و اهالی آن منطقه را تخلیه کنند!
فلسطینیهایی که به گفته یکی از آنها ازسال۱۸۳۰در آنجا ساکن بوده و نسل اندرنسلشان، درهمین مسافریتا تولد یافته، بزرگ شده و فوت کردهاند و حالا به آنها میگویند اینجا سرزمین شما نیست و باید بروید! یکی از آنها درمقابل نظامی اسرائیلی که با زور اسلحه خطاب میکند باید بروید، پاسخ میدهد: «کجا برویم، سرزمین دیگرینداریم....»
باسل که پدرش نیز همواره در حال مبارزه با صهیونیستها برای حفظ خانه و کاشانه و سرزمینشان بوده، شاهد این توحش نظامیان اسرائیلی است و تقریبا از تمامی تحرکات آنها، بهوسیله گوشی موبایلش، فیلمبرداری کرده و تصاویر حاصل را در صفحه مجازی خود به اشتراک میگذارد.
ساختار تداومدار بین گذشته و امروز
رفتوبرگشتهای متعدد میان وقایعی که امروزه باسل درمیانه آنها قراردارد با تصاویرزمانی که پسربچهای بیش نبودوشاهد مبارزات مردم روستاهای منطقه مسافریتا ازجمله پدرش با ظلم و زور اسرائیلیها بود،علیرغم اندازه کادرهای متفاوت دو زمان مختلف، اما بهگونهای تاثیرگذار،مبارزه امروزعلیه اشغالگری رادرتداوم مبارزه چندینوچندساله قرارمیدهد.اگرچه پدرباسل اینک پس از سالها، آرامتر شده و از یک پمپبنزین تکپمپ،خرج خانوادهاش را درمیآوردچنانچه وقتی دستگیر میشود، باسل بایستی بهجای او بنشیند وخرج مادروخواهروبرادرهایش راتامین کند.دراین مسیریک جوان اسرائیلی بهنام یووال آبراهام که ازدوستان باسل بهشمار میرودنیزبه کمک آمده واگرچه اهالی روستاها ازهمکاری بااوچندان راضیبه نظرنمیرسندولی بههرحال درمقابل کمکهای او، سکوت کرده ویووال رادرمیان خودمیپذیرند.حتی درصحنهای ازفیلم، یکی ازاهالی به اومیگویدکه نمیتوانم با تو دوست باشم، چون همپالکیهای تو خانه و زندگی ما راخراب کرده ومیکنند وخود یووال هم تا حدودی این موضوع را قبول دارد،ولی تقریبا دراغلب صحنههای فیلم، حتی وقتی پدر باسل وبعدا خود باسل هم دستگیر میشوند، یووال رامشاهده میکنیم که حداقل در حال همدردی است!
دراماتیکترین صحنه جنگ بربریت با تمدن
اما شاید بتوان گفت در یکی از صحنههای فیلم سرزمین دیگری نیست، بهشکلی دراماتیک و تاثیرگذار، آن تقابل بربریت با تمدن یا مدنیت به نمایش گذاشته میشود؛ در صحنهای که بولدوزرها و نظامیان اسرائیلی برای تخریب مدرسه روستا اقدام کرده و بچهها درون کلاسها هستند و از پنجرهها، حمله و هجوم آنها را نظاره میکنند.این صحنه بسیار به همان سکانسهای آشنای فیلم جویندگان جان فورد شبیه است، یعنی مثل همان صحنه آغازین فیلم که دوربین پشت سر کاراکتر از آستانه در، به بیابانی برهوت متوجه میگردد، در اینجا نیز دوربین درون کلاس و پشت سر بچهها قرار گرفته و از همان قاب در، نظامیان اسرائیلی را در کادر خود قرار میدهد که از بیابان برهوت و بربربت بهسوی مدرسه یعنی همان سمبل مدنیت و تمدن حملهور میشوند.بچهها هم مانند آن کاراکتر فیلم جویندگان که در همان نمای آغازین که از آستانه در خانه بیرونرفت، بهدلیل درهای بسته مدرسه، از پنجرهها بیرون رفته و رویاروی بربریت مدرن قرارمیگیرند.
همذاتپنداری با مظلومیت فلسطینیها
بیواسطه برخوردکردن دوربین عدرا و آبراهام با وقایع مختلف، مخاطب را بهعنوان یکی از عناصر صحنه و درون آن قرار میدهد و در مقابل، هرگونه فاصلهگذاری مابین او و کاراکترها را از بین میبرد.چنانچه مثلا خود را در جای مادری میبیند که پسرش با گلوله نظامیان اسرائیلی، قطعنخاع شده و از گردن به پایین فلج شده، یا در جای مادر باسل که پس از دستگیری شوهرش، همیشه نگران گیر افتادن پسرش است و یا بهجای همه آن زنانی که نظامیان صهیونیست، خانه و کاشانهشان را تخریب میکنند و ناگزیرند حتی به درون غار پناه ببرند و حتی بهجای آنان که شبانه به بازسازی خانهها و اماکن ویرانشده، اقدام میورزند.باسل عدرا، همه این تصاویر را در فضای اینترنت منتشر کرده اما این تظلمخواهی او، بازتاب چندانی در فضای مجازی ندارد، گویی مردم دنیا چندان توجهی به او و مردم فلسطین نمیکنند. ولی باسل و دوستانش ناامید نشده و همچنان طی حدود پنج سال، تصاویر مستند از تخریب خانههایشان توسط صهیونیستها را منتشر میکنند، صهیونیستهایی که گاه در شکل و شمایل شهرکنشینان با اسلحه به آنها یورش میبرند و گاهی هم راهپیماییهای مسالمتآمیزشان را مورد تعرض قرارمیدهند.تا اینکه این تصاویررا در همین فیلم مستند سرزمین دیگری نیست، جمعآوری کرده و به جشنواره فیلم برلین ۲۰۲۴ فرستاده تا در بخش پانورامای آن به نمایش درآید و همین نمایش، سروصداهای زیادی بهپا میکند.
درونمایه مورد علاقه فصل جوایز امسال
فیلم مستند سرزمین دیگری نیست چندین گام از سایر فیلمهای درباره فلسطین که طی سالهای اخیر ساخته شد حتی فیلم بحثبرانگیز «پنج دوربین شکسته» پیشتر است (چنانچه نهتنها مشروعیت دادگاههای اسرائیلی که در فیلم پنج دوربین شکسته در نظر گرفته شده بود را زیر سؤال برده، بلکه حتی رأی آن دادگاهها را مجوز هجوم اسرائیلیها برای تخریب خانههای فلسطینیها و راندن از سرزمین خودشان نشان داده است.)اما بههرحال با اینکه فیلم سرزمین دیگری نیست، از هرگونه پخشکننده آمریکایی محروم مانده اما در بسیاری از جشنوارهها و همچنین مراسم و لیستهای برگزیدگان فصل جوایز، مورد توجه قرار گرفته است. به نظر میآید ورای ساختار قوی فیلم، از یکسو نفرتی که از نتانیاهو و سیاستهای صهیونیستی طی این یکسال و اندی در جهان ایجاد شد، در این رویکرد موثر بوده تا دیگر از انتخاب یک فیلم درباره مظلومیت فلسطینیها و ظلم و ستم صهیونیستها نهراسند و بیخیال اتهام رایج «یهودیستیزی» شوند.
اما از سوی دیگر در این فیلم، همچنان برای دوستی مابین فلسطینیها و اسرائیلیها، گزینهای روی میز گذارده شده تا مانند برخی آثار سینمایی توجیهکننده موجودیت اسرائیل و اسرائیلی (همچون وستبانک، عمر و...)موضوع دو دولت فلسطینی و اسرائیلی را در کنار هم مطرح سازد.این درحالیاست که در یکسال اخیر، تظاهرات ضداسرائیلی و درحمایت ازفلسطینیها،آنچنان درسراسر جهان عمق یافت که ماجرای اشغال و اشغالگری را از امروز و دیروز و جنگ اکتبر۱۹۷۳وژوئن۱۹۶۷به ۷۶سال قبل یعنی اشغال اولیه سرزمین فلسطین توسط صهیونیستها کشانید.به نظر میرسد این درونمایه صلحآمیز مابین فلسطینیها و اسرائیلیها، بهجز تئوری پس از انتفاضه دوم اندیشکدههای صهیونی مبنی بر همزیستی دو دولت، با تم فصل جوایز امسال یعنی مفاهمه و سازش و نوعی تایماوت برای نفس تازهکردن جبهه شر، بیشتر سازگار است!
جشنواره برلین و تهدید صهیونیستها
باسل عدرا و یووال آبراهام خود درجشنواره برلین حضورپیدا کرده وهمراه برخی فیلمسازان برگزیده درمراسم اختتامیه این جشنواره و پس از دریافت جایزه بهترین فیلم بخش پانوراما در برلیناله پالاس، درباره غزه و فلسطین صحبت کردند.باسل عدرا، به همراه حمدان بلال و یووال آبراهام و ریچل زُر (دیگر سازندگان فیلم) هنگام دریافت این جایزه مورد تشویق شدید حاضران قرار گرفت و در سخنانی کشتار فلسطینیان بهدست اسرائیل را «قتلعام» خواند.یووال آبراهام نیز هنگام دریافت جایزه، سیاست اسرائیل را در قبال فلسطینیها «آپارتاید» توصیف کرد و خواستار آتشبس در غزه شد.ازهمین روی برخی مقامات آلمانی، برگزارکنندگان را زیر بازجویی کشانده و فیلمسازان یادشده را با اتهام «یهودستیزی» مورد تهدید قرار دادند! پس از آن، آبراهام و خانوادهاش در اسرائیل نیز تهدید به مرگ شدند. این فیلمساز جوان دراین خصوص به گاردین گفت: «این برچسبهای یهودستیزانه نهتنها ظالمانه است، بلکه به معنای واقعی کلمه حتی جان یهودیان را به خطر میاندازد. من نمیدانم آلمان میخواهد با ما چه کند. اگر این روش آلمان برای برخورد با گناه خود در مورد هلوکاست است، باید بداند که با این روش آنها این مفهوم را از هر معنایی خالیمیکنند.»
آبراهام گفت که قصد داشت فردای مراسم اختتامیه به اسرائیل بازگردد، اما زمانی که متوجه شد رسانههای اسرائیلی هم براساس اتهام مقامات آلمانی، سخنان او را«یهودستیزانه»توصیف کرده و تهدید به مرگ شده،برنامه بازگشت خودرابه تاخیرانداخت،چراکه برخی صهیونیستهاحتی به خانهاش دراسرائیل رفته واعضای خانوادهاش را تهدید کردند تا جایی که آنها ازترس جان،منزل را ترک کردند!