البته که بسیاری از کارشناسان باور دارند این سکوت میتواند قانونشکنی طالبان در این حوزه را تشدید کند و به نوعی مهر تاییدی باشد بر صحت تصمیمشان بر این امر. ساکنان حوضه آبریز هریرود در هر دو کشور طی سالها، از جریان طبیعی این رودخانه بهرهمند شدهاند و حقوق عرفی و تاریخی برای هر دو طرف ایجاد شده اما حالا اثرات این اقدام یکجانبه طالبان نهتنها تأمین آب شرب و بهداشت چند میلیون نفر را متأثر میکند، بلکه به آسیب گسترده به محیطزیست در مناطق پاییندست نیز منجر میشود.
سدسازیها ادامه دارد
یک دهه پس از آبگیری سد سلما، این دومین مانعی است که افغانستان روی هریرود بنا کرده و جریان آب به سمت ایران و ترکمنستان را مختل میکند. یک شرکت آذربایجانی با ۱۸ ساعت کار روزانه ساخت سد پاشدان را با سرعت به مرحله آبگیری در روزهای گذشته رساند. طالبان میگوید که پس از آبگیری سد پاشدان، ۱۳هزار هکتار زمین کشاورزی سیراب میشود اما تجربه سدسازی نشان داده که چند صد هزار هکتار اراضی در پاییندست واقع در افغانستان بهدلیل نرسیدن آب از بین خواهد رفت. افغانستان اعلام کرده که دورخیز برای سدسازی روی هریرود به سلما و پاشدان ختم نمیشود و ساخت دو سد تیرپل و گفگان نیز در دستور کار قرار دارد. یک کارشناس دیپلماسی دیگر محمد امینی میگوید که سد یک ابزار است که موضع افغانستان را بالا میبرد و دیپلماسی نه پس از آبگیری، بلکه پیش از آن باید به فکر حق ملت ایران باشد.
هجرت از بیآبی
فارغ از اینکه عدم رهاسازی آب باعث شکل گرفتن کانونهای گسترده ریزگرد در منطقه میشود باعث شکلگیری یک تهدید جدی دیگری هم هست، آن هم مهاجرتهای اقلیمی در منطقه. آمارهای رسمی موجود استخراجشده از آمارهای برنامههای صادرشده در منطقه تنها در یک بازه زمانی سه ماهه نشان از مهاجرت گسترده ساکنان این مناطق دارد. این در حالی است که تمامی آمارهای موجود پس از احداث سد کمالخان رخ داده و تصمیم تازه طالبان مبنی بر سدسازی بر هریرود میتواند به تنشهای آبی منطقهای دیگر دامن بزند و این مناطق را هم خالی از سکنه کند.
تعهد آبی طالبان چقدر است؟
موضوع حقابه معطوف به روزهای اخیر نیست و در گذشته همواره رایزنیها با دولت افغانستان صورت گرفته است. در آخرین دور رایزنیها، حسن کاظمیقمی که در دولت سیزدهم در قامت نماینده ویژه ریاستجمهوری در امور افغانستان فعالیت داشت، در چهارم خرداد با اشاره به رایزنیها و توافقات انجامشده در چهارچوب دیپلماسی آبی ایران اشاره کرد و از تأمین بیش از ۳۰۰ میلیون مترمکعب حقابه جمهوری اسلامی از سوی افغانستان، خبر داده بود. او در ادامه به سه اقدام اصلاحی از سوی طالبان در سال گذشته نیز اشاره و عنوان کرد که یک مورد از سه مورد اصلاحی طالبان، ناکارآمد بود و آب به سمت «گودزره» رفت اما دو مورد دیگر که منجر شد تاکنون این مقدار آب به ایران بیاید، اثربخش بود. کاظمیقمی همچنین، حدود یک ماه پیش نیز در گفتوگویی تاکید کرده بود که آنچه دارالحکومه انجام میدهد، برآمده از تصمیمی است که در دارالخلافه در قندهار گرفته میشود. رهبری طالبان اعلام کرد در چهارچوب معاهده ۱۳۵۱ باید حقابه مردم ایران را بدهند. براساس توافق دولتهای وقت ایران و افغانستان در سال۱۳۵۱ خورشیدی، طرف افغانستانی باید سالانه۸۲۰ میلیون مترمکعب آب از رودخانه هیرمند به سمت سیستان ایران رها کند. رهبران طالبان نیز بهطور مکرر تاکید کردهاند به مفاد این توافق متعهدند و آن را اجرا خواهند کرد اما آنچه واضح است تعدی از این تعهد بوده، به طوری که با همه این رایزنیها طالبان تنها یکسوم حقابه ایران را پرداخت کرده است.
سلاحی به نام آب
آب دیگر فقط آب نیست، بلکه یک ابزار مهم سیاسی است و همین گزاره است که رفتار تازه طالبان را میتوان هشدارآمیز کند. این نقلقول ماه گذشته فاروق اعظم مشاور ارشد وزارت آب و انرژی طالبان است که گفته بود: «بدیل برای چیزهای دیگر وجود دارد اما بدیل آب وجود ندارد. آب یک نعمت بزرگ خداوند است و نیاز به مدیریت دارد. اگر میخواهید از آب به حیث سلاح استفاده کنید، سلاحی بهتر از این، نیست.» همین اظهارنظر صریح مقامات طالبان نشان میدهد تصمیم جدید آنها برای سدسازی برای آبیاری زمینهای کشاورزی تنها یک بهانه است، چرا که همین سیاست درباره حقابه هیرمند هم تکرار شده بود.
کدام رویکرد؟
کارشناسان بسیاری هستند که باور دارند این رفتار تازه طالبان نتیجه انفعال دیپلماسی آب ایران است. مهدی ذاکریان، استاد حقوق و روابط بینالملل، معتقد است فرصتسوزیهای مکرر ایران کار را به اینجا کشانده است که حتی آب در مسیرهایی تاریخی و طبیعی نیز بر ایران مسدود میشود: «راه چارهای وجود ندارد. حالا اگر بخواهند این موضوع را چارهجویی کنند، فقط باید امتیاز بدهند. در زمان اشرف غنی، او هم میگفت آب را مفت نمیدهیم، چه برسد الان که طالبان طرف مذاکره است. همه امتیازهایی هم که تاکنون اعطا شده، هیچکجا انتفاع ایران را در پی نداشته است.» حجت میانآبادی، پژوهشگر ارشد آب هم معتقد است: «رویکردهای دیپلماسی آب وزارت نیرو کلاسیک و سنتی هم نیست، چه برسد به رویکردهای نوین دیپلماسی آب.»