گفت‌و‌گوی اختصاصی «جام‌جم» با رضا مسعودی، بازیگر نقش شهید علی هاشمی

ادای دین سینما به سردارِ هور

فیلم «اسفند» به کارگردانی دانش اقباشاوی روایت طراحی، تدبیر، مدیریت و شناسایی در عملیات خیبر است که گرداننده تمام این اتفاقات شهید علی هاشمی است.عملیاتی که با وجودمشکلات بسیار وغیرممکن بودن، امکان‌پذیر شد ونظیر آن درجهان پیدا نمی‌شود. رضا مسعودی، بازیگر نقش شهید علی هاشمی در فیلم اسفند است.
فیلم «اسفند» به کارگردانی دانش اقباشاوی روایت طراحی، تدبیر، مدیریت و شناسایی در عملیات خیبر است که گرداننده تمام این اتفاقات شهید علی هاشمی است.عملیاتی که با وجودمشکلات بسیار وغیرممکن بودن، امکان‌پذیر شد ونظیر آن درجهان پیدا نمی‌شود. رضا مسعودی، بازیگر نقش شهید علی هاشمی در فیلم اسفند است.
کد خبر: ۱۴۹۲۱۴۴
نویسنده نسرین بختیاری - گروه فرهنگ و هنر
 
او پرورده خاک آبادان و مناطق جنوبی ایران است و در کارنامه‌اش همکاری با کارگردانان جنوبی زیاد به چشم می‌خورد و بالاخره خوی هنرمند به خاکی که در آن رشد کرده، کشیده می‌شود. مسعودی در این فیلم تمام تلاش خود را صرف کرده که بازی‌اش کاملا رئال و طبیعی باشد و از قاب بیرون نزند. اکران این فیلم در جشنواره، بهانه‌ای برای گفت‌وگو با این هنرمند می‌شود که در ادامه از نظر می‌گذرانید:

در مجموع فعالیت‌های شما، موضوعی بسیار برجسته است؛ همکاری با فیلمسازان آبادانی از قبیل دانش اقباشاوی و مهرداد خوشبخت. ماجرای این عِرق به آبادان از برنامه‌ریزی برای آقای اقباشاوی تا نقش اول شدن در «اسفند»، چطور رقم خورد؟ 
ورودم به سینما با دستیار‌کارگردانی بوده و با کارگردان‌های مختلفی کار کرده‌ام. با آقای دانش در یک کار برنامه‌ریز بودم اما طولانی‌مدت با آقای عیاری هم در سریال و هم در فیلم سینمایی اخیرش به‌عنوان دستیار کارگردان همکاری داشتم.به هر‌حال، جنوب یک گوشه ازخاک ایران است و ما به آن عرق داریم و فکر می‌کنم تمام جنوبی‌ها این‌طور هستند. در کار آقای دانش هم که باز قصه در جنوب می‌گذشت و تمام تلاشم را کردم که به اوکمک کنم. این موضوع همکاری با فیلمسازان همشهری را قومی و بومی نمی‌کنم اما همه اقوام دوست دارند به یکدیگر کمک کنند. برای «آبادان یازده شصت»مهرداد خوشبخت سرکار آقای عیاری بودم اما بازیگر کنسل کرد و شبانه تماس گرفتند که می‌آیی ومن گفتم چرا نیایم؟... بنابراین، بدون هیچ چشمداشتی رفتم و کار را انجام دادم. 

همکاری با آقای اقباشاوی چند‌سال است که ادامه پیدا کرده است؟
من در سال ۷۹ نوجوان بودم و آقای دانش اولین فیلم کوتاه خود را در آبادان ساخت که من در آن بازی کردم. بعد از آن، خودم به سینمای جوان آبادان علاقه‌مند شدم و به تهران آمدم. تقریبا در سال ۸۵ به تهران آمدم و روی دستیار‌کارگردانی تمرکز کردم و در آن زمان دیگر با آقای دانش کار نکردم و با کارگردان‌های دیگر همکاری کردم. تا این‌که در پروژه «رستاخیز» آقای اقباشاوی به من خبر داد که آقای احمدرضا درویش دنبال دستیار می‌گردد. 

از نظر شما که متولد آن شهر هستید‌، خطه آبادان و خوزستان چه جاذبه‌هایی برای روایت قصه دارد؟
 ماجراهای جنوب به دو دسته تقسیم می‌شود‌؛ یکی قبل از جنگ و دیگری بعد از جنگ. روایت‌های قبل از جنگ به یک شیوه و بعد از جنگ به شیوه‌ای دیگر روایت می‌شود‌؛ البته نوع زیست بوم آبادان و خرمشهر فضاهای زیادی برای قصه‌گویی فراهم می‌کند. ما نویسندگان خوبی در جنوب داریم که داستان‌های‌شان به خاطر لحن، فضا، صمیمت، خونگرمی و گویش جنوبی‌ها بسیار جذاب است. ما قصه‌های زیادی در جنوب داریم‌؛ درست است که در جنوب ناخودآگاه به سمت قصه‌های جنگی می‌رویم اما احساس می‌کنم باید به قصه‌های بعد از جنگ و روایت‌های اجتماعی که در آبادان رخ می‌دهد نیز بیشتر بپردازیم و نگاه ویژه‌ای داشته باشیم. به عبارتی، اگر یک فیلم جنگی می‌سازیم، باید در کنار آن یک فیلم اجتماعی با موضوعی درگیرکننده نیز بسازیم که مشکلات اجتماعی را به تصویر بکشد. واقعا این خطه از لحاظ زیرساختی حتی سال‌ها بعد از جنگ درگیر مشکلات زیادی است. زمانی برادرم فیلمی از آبادان برایم فرستاد و متوجه شدم که آب فاضلاب تا زانو در کوچه‌ها بالا آمده بود. جنگ تحمیلی یک بخش جداگانه است اما باید به روایت‌های بعد از جنگ و آدم‌هایی که در این منطقه صبورانه و صادقانه زندگی می‌کنند، پرداخته شود. 

شهید هاشمی، فردی باهوش و خلاق بود‌؛ برای نزدیک‌شدن به این شخصیت چه منابع تصویری یا مکتوبی را منشا قرار دادید؟... چقدر این شخصیت حاصل مطالعه و چقدر نتیجه خلق ذهنی شماست؟
خیلی درگیر این موضوع بودم. از زمانی که دانش اقباشاوی درباره شهید هاشمی شروع به تحقیق مفصل کرد، در جریان بودم اما اصلا قرار نبود که بازی کنم اما در جریان بودم و برایم تعریف می‌کرد. در مقطعی از زمان می‌خواستند سراغ سوپراستار برای این نقش بروند اما مثل این‌که من در ذهن دانش گزینه اصلی بودم. البته به خودم چیزی نگفت و در آن زمان سر یک سریال بودم اما بعدها که به دفتر رفتم ماجرا را با من در میان گذاشت. تحقیقات دانش خیلی به من کمک کرد. ما یک‌سری صداها [ی ضبط‌شده] داشتیم که بعضی از آنها را دانش به شکل اختصاصی از علی هاشمی و تشریح عملیات خیبر داشت. این صدا خیلی مفصل و حدود ۱:۳۰ ساعت بود و البته یک‌سری تصاویر از عملیات خیبر داشتیم. در کنار اینها یک‌سری کتاب وجود داشت که دانش از آنها نت‌‌برداری می‌کرد و در عین حال با خانواده شهید از جمله عارف هاشمی هم در ارتباط بودیم. ما جلسه‌ای در اهواز گذاشتیم و پیش ایشان رفتیم که خیلی لطف داشت و در مورد شخصیت علی هاشمی خیلی برایم صحبت کرد و ایده به من داد و از طرفی در بخشی نیز می‌خواستم خودم درگیر پیدا‌کردن نقش شوم. براساس صحبت‌ها ۷۰ درصد شخصیت ایشان را به دست‌آوردم و برای مابقی سعی کردم خودم روی آن کار کنم. در این روایت از شهید علی هاشمی ما خیلی درگیر جنگ نشده‌ایم و بیشتر به داستان شناسایی عملیات خیبر می‌پردازیم. طبق تحقیقات شناسایی عملیات خیبر کار بسیار بزرگی بود که در هیچ‌یک از جنگ‌های جهان سابقه نداشته است. به این دلیل که راه‌های زمینی بسته شده بود، ایده‌ای به ذهن‌شان می‌رسد که از هور اقدام کنند اما این کار فوق‌سری به‌دلیل هماهنگ‌کردن بومی‌ها و افرادی که دور و برشان بود، بسیار سخت بود. واقعا رزمندگانی مانند شهید هاشمی و همرزمان‌شان ضریب هوشی بالایی داشتند و این را به آقای اقباشاوی هم گفتم که چقدر افراد باهوشی بودند. مگر می‌شود یک نفر از زیر دست‌شان در نرود که به عراق اطلاعات عملیات را بدهد؟... هور آبراه به آبراه است که این آبراه‌ها عوض می‌شد و خیلی کار سختی بوده و تمام این ماجراها رسیدن به شخصیت علی هاشمی را برایم دشوارتر می‌کرد. او سعی می‌کرد در تمام اتفاقات بد، آرامش خود را حفظ کند. تنها کسی که رازدار او بود، مادرش بود که از لحاظ احساسی به او کمک می‌کرد. واقعا شهید علی هاشمی‌، فرد بزرگی بود و این را بدون اغراق می‌گویم. 

چقدر تجربه کارگردانی و برنامه‌ریزی شما به خلق این شخصیت کمک کرد؟ 
خیلی زیاد‌؛به نظرم،دستیاری وبرنامه‌ریزی شغل‌های‌بسیارمهمی درسینماهستند.کارگردان‌هابرای انتخاب بازیگران وحتی بازی‌گرفتن از آنها، در بعضی مواقع این فرصت را به دستیاران می‌دهند و این کار خوبی است.تجربه همکاری با کیانوش عیاری به من کمک کرده که بازی‌ام به طبیعی و رئال بودن نزدیک شود. به هر حال، من مدت زیادی کنار آقای عیاری کار کردم و این برای من بسیار ویژه بود. به همین دلیل، طراحی شخصیت برایم خیلی پیچیده نبود، چون همان‌گونه که گفتم ۷۰ درصد نقش را با مطالعه و فیلم‌دیدن به دست‌آوردم اما رئالیسم و واقعی‌شدن مد نظرم در فیلم، به کمک تجربه دستیاری حاصل شد. 

قبل از بازی در این فیلم چه شناختی از شخصیت شهید علی هاشمی داشتید و بعد از بازی چه تغییری در نگاه‌تان نسبت به او حاصل شد؟ 
من سال ۶۳به دنیا آمدم و جنگ را تجربه نکردم اماداستان‌های کوتاه زیادی می‌نویسم واکثر آنهاقصه‌های ضد جنگ است.من روایت جنگ را خیلی خوب می‌فهمم، چون در کودکی خرابه‌های شهر خودم را در خرمشهر و آبادان دیدم.قبل از شهید علی هاشمی، درگیر موضوعات مربوط به جنگ بودم و شهدا دغدغه من بودند اما جنس شهید علی هاشمی در این فیلم که او را متمایز می‌کند، مردمی بودن اوست.همیشه می‌گویم اگر امثال علی هاشمی که این قدر مردمی بودند و به جزئیات و نیازهای مردم فکر می‌کردند، الان حضور داشتند، زندگی مردم بهتر می‌شد. او حتی فرماندار را به‌خاطر مشکلات مردم توبیخ می‌کرد.دیالوگ معروفی دارد که می‌گوید: «من بیشتر از پدر و مادرم فقر را می‌شناسم. من بچه حصیرآباد هستم و این‌طور نگاه نکنید که لباس فرمانده سپاه را پوشیدم‌؛ وقتی این لباس را در می‌آورم، تبدیل به یک‌فرد فقیر حصیرآبادی می‌شوم.این شهید به این شکل با مردم برخورد کرد. شناخت من از شهید علی هاشمی قبل و بعد از این تجربه، مربوط به مردمی‌بودن اوست.احساس می‌کنم اگر امروز امثال شهید علی هاشمی وجود داشتند، وضعیت خرمشهر و آبادان الان این‌گونه نبود. بسیاری از بزرگان، مانند جهان‌آرا و دوستان دیگر، برای این شهر مظلوم قدمی برداشتند. من شهید علی هاشمی را در اولویت قرار می‌دهم تا بگویم که افراد بزرگ دیگری هم بودند اما متاسفانه خرمشهر اکنون رها شده است. نمی‌دانم چرا اما واقعا رها شده است. وقتی به آنجا می‌روم، بغض می‌کنم. مگر می‌شود یک شهر هنوز آباد نشده باشد؟... هنوز جای تیر و ترکش روی دیوارها باقی‌مانده است. 

با این اوصاف فکر نمی‌کنم کار در مناطق جنوبی ایران برای شما سخت باشد؟
نه، کار در مناطق جنوبی ایران برایم سخت نبود. من بچه آنجا و به نوعی دورگه هستم‌؛ یعنی پدرم فارس و مادرم عرب است و این موضوع خیلی به من کمک کرد. سید‌علی هاشمی عربی صحبت می‌کرد و فکر می‌کنم یکی از دلایل مهمی که آقای دانش پافشاری می‌کرد که من بازی کنم، همین بود که من جغرافیای جنوب را به‌خوبی به همراه آدم‌هایش می‌شناختم. سید‌علی هاشمی در حصیرآباد زندگی می‌کرد و بعد از پایان جنگ، ما در آنجا زندگی کردیم. ما یک سال در حصیرآباد بودیم و بعد به اهواز و سپس به خرمشهر و آبادان رفتیم. من واقعا آشنایی خوبی با آدم‌های جنوب داشتم. 

بعضی معتقدند که سینمای ما به قهرمان نیازی ندارد و مردم خودشان قهرمان محسوب می‌شوند اما بعضی نیز معتقدند هنوز قهرمانانی در سینمای ما وجود دارند که باید بیشتر به آنها پرداخته شود. نظر شما در این رابطه چیست؟
ما هنوز به قهرمانانی نیاز داریم که قصه‌های‌شان روایت سینمای امروز ما را شکل دهند.من فکر می‌کنم باید این قهرمان‌ها را نشان دهیم.باور کنید اگر مشابه عملیات خیبر در کشورهای دیگر به وقوع می‌پیوست، هالیوود یا بالیوود خیلی زود فیلمش را می‌ساختند‌؛ چون همان‌‌گونه که گفتم این یک اتفاق بزرگ بود و مشابه آن در جهان رخ نداده بود. بنابراین،ما باید قهرمانان خود را معرفی کنیم، چون کار بزرگی انجام دادند. کشورهای دیگر ازهیچ داستان می‌سازنداما مااین قهرمانان را داریم و واقعی هستند.قصه ما خیلی جنگی نیست و روایت قصه ما بیشتر حکایت از مدیریت، تدبیر و از خودگذشتگی آدم‌ها دارد. فیلم‌هایی نظیر اسفند مثل درس‌هایی هستند که می‌توانند در شرایط بحرانی، مانند زلزله یا سیل، کمک کنند تا بدانیم انسان‌های باهوش چطور در مواقع بحرانی می‌توانند کنار هم قرار بگیرند و مشکلات را حل کنند. عملیات خیبر کاری نشدنی بود اما با کمک این افراد باهوش امکان‌پذیر شد. بنابراین، به‌نظرم، قهرمانان همیشه باید مورد احترام قرار بگیرند و ما باید آنها را به نمایش بگذاریم. 

شهید علی هاشمی را کنارم احساس کردم
رضا مسعودی درباره دشواری‌های ایفای نقش شهید علی هاشمی به جام‌جم گفت: شاید اغراق باشد اما به جعفر نامنی، دستیار یک کارگردان همیشه می‌گفتم احساس می‌کنم که شهید علی هاشمی در کنارم بود. جدی می‌گویم‌؛ چون در جاهایی سکانس‌های سختی داشتم. به‌عنوان مثال، یک سکانس سخت در هور داشتم که بعد از تمام‌شدن واقعا حس می‌کردم که شهید علی هاشمی کنارم است و خود این شهید باعث شد که موانع زیادی برطرف و اسفند ساخته شود. اگر با آقای دانش مصاحبه کنید، او هم می‌تواند بگوید که موانع زیادی بر سر راه کارش بود. احساس می‌کنم سینما به یک فرمانده عرب باهوش مثل شهید علی هاشمی یک فیلم بدهکار بود. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها