میثم رشیدی مهرآبادی: ما بچههای تهران به لشکر ۲۷ حساسیم، این مجموعه به دلیل نسبتی که با شهدا دارد، برای ما مقدس است. از حال و هوای امروز لشکر ۲۷ برایمان بگویید.
لشکر ۲۷ به برکت و اعتبار شهدایش وجود دارد و این علت بزرگ، قوی و غنی بودن اسم لشکر ۲۷ است. بعد از انقلاب و با شروع دفاع مقدس شنیدیم که به دستور فرمانده سپاه وقت، سردار رضایی دو تن از فرماندهان برای فرماندهی لشکر پیشنهاد شدند. حاج احمد متوسلیان و حاج ابراهیم همت افرادی بودند که پیشنهاد شدند.
۱۷ بهمن سال ۱۳۶۰ بود و سه ماه بعد عملیات بزرگ فتح المبین بود و لشکر تازه تاسیس در تیپ محمد رسول الله وارد عمل شد و به لطف خدا و با اخلاص بسیجیها و فرماندهی حاج احمد فتح الفتوحی اتفاق افتاد. به دنبال آن عملیات "الی بیت المقدس" بود. حاج حسین همدانی بعد از دفاع مقدس و اخیرا وقتی در تهران فرمانده لشکر بودند و ایشان را زیارت کردیم تاکید داشتند که حتما "الی" را در عملیات الی بیت المقدس بگوییم. این سیر ادامه داشت و لشکر در ۱۵ عملیات بزرگ و خط شکن حضور داشت.
گردانهای لشکر خاص بودند از بچههای میدان خراسان و سید ابوالفضل کاظمی و گردان میثم، عمار و مقداد، گردان شهادت و گردان تخریب اش تا گردانهای مختلف.
خروجی زحمات، تلاش، اخلاص، ایثار و شهادت رزمندگان پیروزی در ۸ سال دفاع مقدس بود که ۱۸ هزار شهید تقدیم کرده که ۱۰۰۰ نفرشان سرباز بودند. در تمام مناطق عملیاتی جنوب و غرب جای پای بچههای لشکر ۲۷ پیدا است. از ارتفاعات بمون تا باقی نقاط در شمالغرب، غرب و جنوب کشور همه جا اثر اخلاص بچههای لشکر ۲۷ دیده میشود.
نکته جالب این است که برخی از فرماندهان و ارکان لشکر ۲۷ از شهرستانهای مختلف بودند. شهید ابراهیم همت از شهرضا بود. شهید حسین علی قجهای از زرین شهر اصفهان بود. شهید حاج اکبر زجاجی از کاشان بود. حاج عباس کریمی هم از قهرود کاشان بود. شهیدان نیکو منظر، مظاهری و حسن ترک همدانی بودند. شهید شهبازی اصالتا اصفهانی بود. حاج احمد متوسلیان اصالتا یزدی بود. یعنی لشکری ملی و خاص تشکیل شده بود.
یکی از نکات بارز لشکر ۲۷، پایهگذای مقاومت در لبنان است...
در جریان دفاع مقدس با اذن حضرت امام و دستور حضرت آقا، حاج احمد متوسلیان با تیپ ۲۷ و بخشی از ارتش به جنوب سوریه میروند و به جبهه مقاومت کمک میکنند. اما بنا به دلایلی به فرمان امام بر میگردند و آن جمله معروف که: "راه قدس از کربلا میگذرد" در تاریخ ثبت میشود. ظاهرا دشمن میخواست توجه ایرانیها را به آن سو جلب کند و در این طرف جبهه ضعیف شود. حضور ارتش در این ماجرا مغفول مانده و به نظر من باید به آن اشاره کرد. پس از بازگشت عدهای آنجا میمانند. شکل گیری حزب الله لبنان از آن نقطه و با کمکها و آموزش بچههای لشکر ۲۷ در حوزه ضد زره و ادوات بود. از این رو میتوان اخلاص بچههای لشکر ۲۷ را پایه گذار و سنگ بنای حزب الله و جبهه مقاومت دانست. حاج احمد متوسلیان در آن دوران جاوید الاثر شد.
لشکر ۲۷ با ۱۸ هزار شهید از دفاع مقدس عبور کرد. لشکر ۲۷ یکی از مجموعههای اسثنایی است در هیچ کشوری لشکری نداریم که ۹ فرمانده اش شهید شده است. نزدیک به ۱۸۸ فرمانده گردان و مسئول معاونت شهید شده اند. کسانی که در یگان رزم و لشکر و تیپ و گردان کار کرده اند میدانند فرمانده گردان یعنی چه؟ کسانی مثل شهیدان حبیب الله مظاهری یا حسین علی قجهای و دیگر شهدایی که وزنههایی در لشکر بودند.
بعد از دفاع مقدس فتنههای مختلفی در پایتخت اتفاق میافتد و دشمن با عناصری که در داخل دارد به فتنه شکل میدهد. ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ و... در تمام این موارد لشکر ۲۷ برای حفظ امنیت شهر تهران و شهروندان پای کار بود و کمک کرد. بعد از سال ۱۳۸۵ تغییراتی اتفاق افتاد و سپاههای استانی و منطقه مقاومتها ترکیب میشوند، ولی فتنهها همچنان وجود دارد و لشکر با وجود اینکه شکل اش کمی تغییر پیدا کرده، همچنان سر جای خودش است. ماموریت و مسئولیت لشکر ۲۷ برای حفظ امنیت تهران و مقابله با تهدیدات مختلف سنگین است. تا اینجا هر جا طراحی دشمن متوجه تهران بود، لشکر وارد عمل شده است.
فضای این تنشها با جنگ در مرز متفاوت است، آیا در سال ۸۸ تیپ ویژهای به این منظور تجهیز شد و آموزش دید؟
ساختار سازمان بحثی جدا دارد، ولی انعطاف، توانمندی و ظرفیتی که سپاه دارد در هیچ سیستم نظامی وجود ندارد. بنا به تهدیدات مختلف باید برنامه ریزیهای متعدد داشته باشید. در این موارد هم باید به مردم کمک داد و هم برای مقابله با تهدیدات مختلف، تهدیدات نیمه سخت، ترور، بمب گذاری و... تغییر ماموریت داد و متناسب با تهدیدات به نیروها شکل داد.
اگر بخواهیم تقسیم بندی داشته باشیم. دوران دفاع مقدس را داریم با خدمات و برکاتی که برای کشور داشت، بعد از دفاع مقدس و در ایام فتنه دشمن که سپاه و لشکر ۲۷ تکلیف اش را انجام داد و برای حفظ امنیت مردم پایتخت و پایداری امنیت کشور عمل کرد. لشکر در جبهه مقاومت نیز فعالیت داشت. یگانی که از تهران برای کمک به مردم سوریه نیرو اعزام کرد از لشکر ۲۷ بود. لشکر ۲۷ تعداد ۱۵ شهید گرانقدر مدافع حرم دارد. لشکر در شهر خادم ملت و محافظ مردم است، ولی در جاییکه دشمن بخواهد ورود کند، برخورد جدی است و آمادگی هر اقدامی وجود دارد. در این سه حوزه لشکر ۲۷ به اعتبار شهدایش و به اعتبار فرماندهها و نیروهایی است که داشته و دارد و آنها به خوبی عمل کرده است. بزرگی لشکر ۲۷ به اعتبار شهدایش و کسانی است که با اخلاص و فداکاری عمل کرده اند.
این حس و حال چطور به نیروهای جدید لشکر منتقل میشود؟
از دهه ۷۰ به بعد فاصلهای افتاد. بخشی از نیروها شهید شده بودند و بخشی خسته و مجروح جنگ بودند و از لشکر بیرون رفتند. این گمان برای عدهای وجود داشت که انقطاع نسلی رخ داده است و آنهایی که دفاع مقدسی بودند رفتند و تمام شد و دهههای جدید با این روحیه فاصله دارند. اما در ۱۳۹۴ دیدیم که متولدین دهههای ۶۰ و ۷۰ دو هزار کیلومتر از مرز بیرون میآیند و به خط مقدم و خط دفاع از کشور شکل میدهند.
زمان جنگ میگفتیم اینجا مرز ما، شهر ما و خاک ما است، باید دفاع کنیم و این وظیفهای است که بر دوش ما سنگینی میکند. در دوراندفاع مقدس مساله دفاع از خاک و تمامیت ارضی بود. اما به فرموده حضرت اقا: "شهدای مدافع حرم اجر دو شهید را دارند. " ما این حقیقت را به چشم دیدیم، زیرا سوریه خاک ما نبود و ما لب مرزن میجنگیدیم. اما بچههای دهه ۶۰ و ۷۰ روی ولایت پذیری و بنا بر اخلاصی که داشتند عمل کردند. به خاطر حرمی که از کودکی در روضهها از آن شنیده بودند پای کار آمدند. از جوانی که تازه ازدواج کرده و در انتظار تولد فرزند است تا جوانی که دو فرزند خردسال داشت، همه چیز را رها کردند و به جایی آمدند که دشمن برایش طراحی کرده بود.
برنامه دشمن این بود که ابتدا سوریه، سپس عراق را بگیرد و دولتی تشکیل بدهد و گام بعدی ایران بود. شهدای مدافع حرم و رزمندگان دهه شصتی و دهه هفتادی در آن جبهه با دشمن مقابله کردند و مقاومت نشان دادند. این موضوع نشان داد فاصله نیفتاده و با وجود اینکه شرایط عوض شده بود و از نظر زمانی فاصله پیدا کرده بودیم، ولی نفس شهدا، روح شهدا و روحیه آن فرماندهان شهید و همان نگاه و روحیه بر لشکر ۲۷ حاکم است. ما در این اقیانوس قرار گرفته ایم و از این رو کمتر احساس میکنیم، ولی کسی که از بیرون میآید اذعان میکند که این زمین و این جایی که شما دارید، حس و حال دیگری دارد و جور دیگری است. باید گفت اینجا قدمگاه شهدا بود از نظر مکانی فضا کمی تغییر کرده، ولی شهدای مدافع حرم اینجا آموزش دیده اند. اینجا اسکان داشتند و از اینجا اعزام شده اند. اینجا گویی زمین و ساختمان با شما صحبت میکند و فضایی گیرا وجود دارد.
روح و عظمت لشکر ۲۷ بر فضایی که وجود دارد حاکم است. مهدی ذاکر حسینی، بچه شهرک اکباتان بود. تا روزی که او شهید شده بودن میدانستیم که بچه اکباتان است. لباس سادهای میپوشید و به تیپ اشن میآمد ساکن اکباتان باشد. حاج حسین اسدالهی، فرمانده لشکر قبلی که شهید شد فردی با اخلاص بود و در دفاع از حرم زحمات زیادی کشید. من به ایشان گفتم فرمانده این لشکر حاج احمد متوسلیان است و به نام او سند تک برگ خورده و قابل انتقال نیست. هنوز هم اعتقاد ما بر این است که فرمانده آنجا حاج احمد متوسلیان و حاج ابراهیم همت است. آنهایی که بعد از این دو تن آمدند برای دورهای آمده بودند و میآیند و میگذرند و میروند. کسی شکی ندارد که فرمانده لشکر ۲۷ حاج احمد است. هنوز این حس وجود دارد و ما در هر مراسم و هر جلسهای خود را موظف میدانیم که نام و یاد این بزرگان را زنده کنیم و بگوییم فرمانده حاضر، ناظر و شاهد است. کنترل میکند و کارتان را درست و با اخلاص انجام بدهید باید حواسمان باشد که چه امانت سنگینی را عهده دار شده ایم.
۸ چهرههای عزیزی در میان رزمندگانی که از لشکر باقی مانده اند دیده میشود، آنها هم میتوانند این سوابق را انتقال بدهند. آیا ساختاری برای دیدار قدی میها با بچههای لشکر وجود دارد؟
قدیمیهای لشکر در هیاتهای لشکر فعالیت میکنند. هیات گردان ادوات لشکر چهارشنبههای آخر هر ماه برنامه دارد. هیات گردان مقداد هر دو هفته یک بار یک شنبهها زیر پل آهنگ است. هیات گردان عمار در آبسردار روبروی خیابان ایران است. به دوستان گفته ایم جوانترها را به این هیاتها اتصال بدهید تا قدیمی ترها را ببینند و متوجه وزن و عیار خود بشوند و از ظرفیتهایشان استفاده میکنند.
اخیرا از پیشکسوتان دعوت کردیم و خواستیم نصف روزی مهمان ما باشند و گفتیم صاحب لشکر هستید و نصف روز تشریف بیاورید و در حوزههای تخصصی به ما کمک کنید. قدی میها، ریش سفیدها و بسیاری از کسانی که تجربه لشکر را داشتند آمدند. جوانترها باید بدانند عقبه آنها کجاست؟ نباید فکر کنند یگانی نظامی هستند که یک روز ایجاد شده و امروز آنها آموزش میبینند و روزی بازنشسته خواهند شد.
اگر امروز با درگیری در مرزها روبرو شویم، آیا لشکر ۲۷ به نسبت دیگر لشکرها همچنان با موقعیت خط شکن حاضر خواهد شد یا نه؟
تجربه داریم و این امادگی را احساس کرده ایم. در سال ۱۳۹۴ که برای دفاع از حرم اعلام آمادگی شد. ۲۵۰۰ نفر مراجعه کننده بسیجی داشتیم. ماهیت لشکر بسیج پایه است همانطور که در زمان جنگ به این صورت بود. حجم مراجعات و درخواستها بالا و امکان اعزام کم بود، از این رو سقفی اعلام کردیم. چرا که اولویت ما حفظ امنیت تهران است چرا که برنامه ریزی، طراحی و تهدید دشمن متوجه تهران است. لشکر به جز گردانهای زرهی باقی واحدهای زمان جنگ را حفظ کرده است. ظرفیت لشکر خوب است جوانان خوبی در لشکر فعالیت میکنند. ترکیب پیشکسوتان، بسیجیان و کادر مجموعه باعث اقتدار میشود.
نیروهای جدید همچنان از طریق پایگاههای مالک و مقداد و مثل زمان جنگ به لشکر متصل میشوند یا ساختار دیگری وجود دارد؟
در سطح شهر گردان داریم که در هر ۲۲ منطقه تهران مستقر هستند و این نیروها از طریق گردانها وارد میشوند. آموزش میبینند و آمادگی دارند و هر کجا به حضور بسیج و مردم نیاز باشد، حاضر میشوند. اولویت با تهران است، ولی هر کجا فراخوان داده شود آمادگی صددرصدی نیروها وجود دارد.
رزمایشی اخیرا برگزار شد. درباره سهم لشکر در این طرح برایمان بگویید و اینکه چنین رزمایشی چه تاثیری بر آمادگی نیروها و شرایط امروز کشور دارد.
حضور بسیجیان در این رزمایش اثر گذار بود و روحیه حماسی، جهادی و انقلابی خود را نشان دادند. با یک فراخوان از یک شب قبل مستقر شدند و با وجود محدودیتی که برایشان قائل شده بودیم تمام مسائل را پذیرفتند و از ۵ صبح آماده بودند تا ۷ صبح با جان و دل حضور پیدا کردند. آمادگی وجود دارد و از طیفهای مختلف در میان آنها وجود دارد.
اگر کسی به فرمایش امام و آقا گوش بدهد و مجری بیانات باشد، کسی نمیتواند به نظام و انقلاب خدشه وارد کند، هر جایی که متوجه کم کاری شدید از این فرامین دور شده ایم. وقتی از منظومه فکری آقا فاصله میگیریم به مشکل بر میخوریم. در فرمایشات آقا شنیده ایم که میگویند: بسیجی سازماندهی شده داریم که عضو شماست. بسیجی داریم که با شما همکاری میکند و یک بسیج جهان اسلام داریم. ما در لشکر ۲۷ همه این سه مورد را دیده ایم.
آیا عدم استفاده شما از لباس رسمی در این دیدار هدفمند است یا به دلیل حفظ ارتباط با مردم از لباس شخصی استفاده میکنید؟
لباس ما سازمانی و مشخص است، ولی وقتی برای کار جهادی اعزام میشویم با لباس کارگری راهی میشویم. وقتی برای شرکت در مجلس یا مراسمی میرویم با مردم هم رنگ میشویم.
یادی هم کنیم از سردار شهید اسداللهی که شما همواره در کنار این شهید بزرگوار بودید...
ما فرمانده بزرگواری داشتیم و داریم به نام شهید حاج حسین اسدالهی که روح اش شاد باشد. او در اخلاص، صفا و صمیمیت نمونه بود. از دهه ۶۰ که به جبهه رفته بود تا روز شهادت اش روحیه پای کار بودن را داشت. او جملهای یک خطی داشت که به نقل از وصیتنامه شهید بزرگوار احمد رضا احدی، نفر سوم کنکور ریاضی و فیزیک سال ۶۱ میگفت: "وصیت من فقط همین است، نگذارید حرف امام روی زمین بماند. " هر کسی که میخواهد عاقبت بخیر شود در هر مقام و موقعیتی با هر شغلی چه بازاری، چه علمی، چه نظامی، چه رسانهای و... اگر فرمایش آقا را گوش کند عاقبت بخیر میشود. حرف آقا حرف امام است و وقتی بعضی جاها به مشکل بر میخوریم از این است که فکر میکنیم بلد هستیم و یا باید تفسیر شود و چیزی گفته نشود، ولی این مسائل ضربه میزند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی جامجم با دکتر موسی حقانی بررسی شد:
گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین علی ذوعلم