این فیلم روایتی حساس از یک اتفاق تاریخی و مهم معاصر در جنگ ایران و عراق پیرامون آغازینروزهای ایجاد یگان موشکی نیروهای مسلح ایران با محوریت زندگی یکی از همرزمان شهید حسن تهرانیمقدم، پدر موشکی ایران- ساعد سهیلی در نقش ابراهیم- است. در واقع شخصیت حسن تهرانیمقدم در این فیلم بهصورت مستقیم حضور ندارد و این اتفاق از زاویه نگاه یکی از همرزمان او روایت میشود. بهبهانه اکران این فیلم در خانه جشنواره با سعید براتی، مدیر فیلمبرداری این فیلم سینمایی گفتوگو کردیم تا از چالشهای کار در یک پروژه متفاوت با پسزمینه جنگی و موشکی صحبت کند.مهمترین آثار براتی درحرفه دستیار اول فیلمبردار، فیلمهای «رگخواب»، «دریاکنار» و «روزهای زندگی» است.همچنین او فیلمبرداری فیلم «بهوقت شام»، سریالهای «بیصدا فریاد کن»، «ساعت شنی» و«حس سوم» رابه عهده داشته است. براتی را باید بیشتر مدیر فیلمبرداری سینما بدانیم؛ چون ۷۵ درصد آثار او سینمایی و ۲۵ درصد تلویزیونی است.
![فیلمبرداری سخت و لذتبخش فیلمبرداری سخت و لذتبخش](data:image/png;base64,iVBORw0KGgoAAAANSUhEUgAAAAMAAAACCAIAAAASFvFNAAAAFklEQVQI12P8//8/AwMDAwMDEwMMAAA2BgMBlwrRZAAAAABJRU5ErkJggg==)
کار با حسین دارابی بهعنوان کارگردان چه ویژگیهایی دارد که شما را به همکاری با او مجاب کرد؟
حسین دارابی خیلیفرد حساسی در کار است و خودم از این حساسیت کاریش لذت میبرم؛ من با وجود اینکه خیلی اذیت میشوم، ولی ماحصل درخشانی بهدست میآید و این از جمله خوبیهای کار با حسین دارابی است که از صفر تا صد پای کارش میایستد؛ چون بسیاری از کارگردانان در نیمه کار رها میکنند و این موجب ناراحتی عوامل میشود. حسین دارابی در کارش بهشدت پیگیر است و این خیلیخوب است. من تجربه کارهای جنگی را قبلا داشتم اما تجربه نمایش موشک را نه؛ آنهم سازهای که ۱۸ متر طول داشته باشد! اما این تجربه که فیلم را جذابتر میکرد، برای خودم خیلی خاص بود. تجربه کار در خدای جنگ برایم ارزشمند است و حضور در چنین فیلمهایی شاید تنها یک بار در طول عمر یک هنرمند رخ بدهد. سینمای حسین دارابی را دوست دارم و وقتی نتیجه کار را روی پرده دیدم بسیار راضی بودم و به این نتیجه رسیدم که به همه سختیهایش میارزید.
شما عنوان کردید که در پروژههای جنگی همکاری کرده بودید اما چه چیزی فیلمبرداری خدای جنگ را ویژه میکند؟
به طور کلی کار در پروژه جنگی سخت است، چون فرآیند پیشتولید و تولید آن بهگونهای زمانبر است و کار را سخت میکند. کار فیلمبرداری خدای جنگ با توجه به حال و هوای موشکی فیلم که با دیگر فیلمها متفاوت است، خاصتر است. پرتاب موشک نیاز به لنداسکیپی دارد که غیرقابل باور است، چون باماز-نوعی ماشین- وموشکی روبهرو هستید که سروته ندارد و این برای من بهعنوان فیلمبردارخیلی لذتبخش است که بخواهم چنین فضایی راتجربه کنم.درخدای جنگ،صد خودم راگذاشتم واساسامعتقدم در فیلمبرداری یک فیلم جنگی باید بهترین بود. خیلی ممنونم از گروه اوج که من را به این فیلم دعوت کردند و جدا از نتیجه خیلی راضیم. امیدوارم که آبروی همه ما حفظ شود.
کار در خدای جنگ چه چالشهایی داشت؟
ما برای لانگشاتهای پرتاب موشک، چیزی حدود دو هزارمتر کابل سهفاز کشیدیم وکشیدن این مقدارکابل سهفاز یعنی دو کیلومتر و فکر کنید که با چه وسعتی روبهرو بودیم که تیمی برای نورپردازی بیاید و تیم بعدی بیاید کار را برای از دست نرفتن زمان ادامه دهد. شرایط بهگونهای بود که ۱۰۰متر آنطرفتر خشک ودرجایی هم برف میآمد. وقتی پکیج فیلم خوب میشود و ماحصل تلاشها به ثمر مینشیند، تمام این سختیها از بین میرود. با اینکه در این فیلم اذیت شدم و خیلی برایم کار سخت بود، در نهایت سرم را بالا میگیرم. بهعنوان نسل جوانی که جنگ را از نزدیک ندیدم اما لمس کردم، تأثیری از فیلم جنگی پذیرفتم که از بچگی این نوع کارها را دوست داشتم. از طرفی نوع کار در فیلمهای جنگی الان با دهه ۶۰و۷۰خیلی متفاوت است. در واقع ما در حال شبیهسازی هستیم و نشان میدهیم که چهچیزی بوده و چهچیزی اتفاق افتاده است.
چقدر تکنولوژیهای نوین در فرآیند فیلمبرداری به شما کمک کرده است؟
خیلی زیاد؛ آقای محمد برادران در زمینه جلوههای ویژه بصری خیلی به ما کمک کرد و حضور او تأثیر بسزایی در کل فیلم گذاشت. از طرفی شناخت حسین دارابی نسبت به آنچه میخواهد در پلانها انجام دهد، خیلی اهمیت دارد و خیلی به ما کمک کرد. به طور کلی سینمای جنگی ما در دوران اخیر به جلوهدادن و استفاده از رنگولعاب روی خوش نشان داده و جذابیت این آثار را برای عموم بیشتر کرده است. خوشحالم که فیلم خدای جنگ رنگ و لعاب زیادی دارد و سینمای جنگی ما به این سمت و سو رفته است در حالی که در دهههای قبلی اتفاقا تاکید بر این بود که از فیلمهای جنگی تا آنجا که ممکن است، رنگ را بگیریم. حسین دارابی بهعنوان کارگردان هم بر این پررنگی فیلم تأکید داشت و خودش عاشق رنگ در سینماست.
فیلمبرداری کارهای جنگی به نسبت سایر ژانرها چه تفاوتهایی دارد؟
فیلمبرداری در کارهای دفاعمقدس نباید به چشم بیاید؛ این در حالی است که یک فیلمبردار در لحظاتی از فیلم به واسطه انتخاب زوایا و نورپردازی بهراحتی میتواند از فیلم جلو بزند اما من معتقدم فیلم خوب باید کار کنیم، نه فیلمبرداری خوب. اساسا این حس در همه بخشهای خدای جنگ وجود داشت که یک کار بر دیگری پیشی نمیگرفت. برای مثال درباره بازی ساعد سهیلی هم باید بگویم او وقتی کنار سایر بازیگران قرار میگیرد، احساس نمیکنیم که یک سوپراستار است و در ایفای نقش خود از بقیه جلو نمیزند یا خود را بیش از آنچه باید در نقش نشان نمیدهد. و همه نقشها به همان اندازه یکدست بودند.
فکر میکنید فیلمهای جنگی این روزها با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند؟
ساخت فیلمهای جنگی علاوه بر گرانشدن به جهت دسترسی به تجهیزات و ادوات نظامی سختتر هم شده است. متأسفانه بین مدیران ما عملگرایی کم شده است؛ در حالی که مدام گفته میشود باید فیلم ارزشی بسازیم اما در عمل از ساخت آنها حمایت چندانی نمیشود و دلسوزی کم شده است. تا جایی که امروز عملا نمیتوانیم فیلم دهه ۴۰ تا ۵۰ بسازیم مگر در شهرک غزالی که آن هم گاهی ممکن نیست. گاهی تانک و بالگرد در اختیار گروهها قرار نمیدهند و یک جایی ما مجبور به جایگزینی با سیجی- استفاده از تصاویر رایانهای- شدیم. همچنین اسلحه کم داریم و همین مشکلات و موانع تعداد جلسات فیلمبرداری یک اثر را بیشتر و بالتبع هزینه تولید فیلم را گرانتر میکند. با این حال باز هم میگویند فیلم جنگی بسازید اما شرایطش را فراهم نمیکنند و حمایتها باید بیشتر شود. همینطور میشود که برداشت پلانی با اینکه میتواند در نصف روز برداشت شود، چهار روز زمان میبرد و در نتیجه دستمزدهای همه بخشها را بالا میبرد.
نسرین بختیاری - گروه فرهنگ و هنر