مهدویت بهعنوان یک مؤلفه تمدنساز، میتواند به ما کمک کند تا یک تمدن نوین اسلامی را شکل دهیم که به برپایی ملک مهدوی ختم میشود. این تمدن باید برپایه اصول و ارزشهای اسلامی بنا شود ودرآن عدالت، صلاح و معنویت بهعنوان محورهای اصلی قرار گیرد. در واقع انقلاب اسلامی نیزبه نوعی یک انقلاب مهدوی است که هدف آن ایجاد شرایطی است تا در آن زمینه برای ظهور امام زمان(عج) فراهم شود.در دنیای امروز، ما با فضایی مواجه هستیم که به نوعی آخرالزمانی است. در این فضا، برخی افراد و گروهها با نقاب طرفداری از منجی و مسیح، در واقع در جبهه شیطان قرار دارند و بهدنبال ایجاد تفرقه وانحراف ازمسیر حق هستند.در این شرایط، روشنگری و آگاهیبخشی به جامعه بسیار مهم است. ما باید به مردم نشان دهیم که مهدویت و انتظار، نه فقط یک مفهوم مذهبی، بلکه یک حرکت اجتماعی و فرهنگی است که میتواند به ایجاد یک تمدن مهدوی کمک کند.برای این کارمیتوانیم از سخنان و آموزههای امام خمینی(ره) و دیگر بزرگان استفاده کنیم. آنها همواره بر اهمیت مهدویت و نقش آن در ایجاد یک جامعه اسلامی تأکید کردهاند. ما باید این آموزهها را به نسلهای جدید منتقل کنیم و به آنها بفهمانیم که مهدویت نه فقط یک انتظار منفعلانه نیست، بلکه یک حرکت فعال و پویاست که نیازمند تلاش وهمت جمعی است. درنهایت، با توجه به این مؤلفهها و باایجاد یک فضای فرهنگی واجتماعی مناسب، میتوانیم به سمت تحقق تمدن مهدوی حرکت کنیم و در این مسیر بهعنوان انسانهای منتظر، شایستگی لازم برای استقبال از امام زمان(عج) را پیدا کنیم. انشاءا... که با همت و تلاش، بتوانیم در این مسیر گام برداریم و به تحقق آرمانهای الهی کمک کنیم. با استاد حوزه و دانشگاه حجتالاسلام دکتر رضا الهیمنش به بررسی فرازهای یادشده پرداختیم. گفتوگویی خواندنی که دید ما را به ثقلین یعنی میراث وحیانی اهل بیت درباره مهدویت روشنتر از پیش میسازد. با ما باشید.
استاد، نسبت مهدویت و برپاسازی تمدن نوین اسلامی را روشن میفرمایید؟
واقعا مهدویت و تمدنسازی رابطهای عمیق و پیچیده دارند.میتوان نکات بسیار عمیق و ارزشمندی راکه مطرح کردید در دولایه بررسی کرد؛ در لایه اول، اشاره به این نکته که هر عصر و زمانی آثار تکوینی خاص خود را دارد و بسیار مهم است، بهویژه در عصر ظهور، شاهد بروز و ظهور عقلانیت و علم به شکلی بیسابقه خواهیم بود. این موضوع در روایات نیز بهوضوح آمده است که با ظهور حضرت مهدی(عج)، عقل مردم تکمیل میشود و این به معنای رشد و شکوفایی علمی و عقلانی در جامعه است.وجود حضرت بهعنوان مظهر اسم الهی، آثار تکوینی خاصی را در هستی به همراه دارد که یکی از آنها رشد عقلانیت و علم است. این رشد در نهایت میتواند به تمدنسازی و ایجاد یک جامعه پیشرفته و متعالی منجر شود.در لایه دوم،انتظار فرج و امید به آینده نیز تأثیرات عمیق و مثبتی بر انسانها دارد. این امید و نگاه مثبت به آینده، به انسانها تواناییهای خاصی میدهد و میتواند روحیه آنها را تقویت کند. درواقع، باور به ظهور مهدی(عج) میتواند بهعنوان یک نیروی محرکه عمل کند که انسانها رابه سوی تلاش وکوشش برای بهبود شرایط زندگی و جامعه سوق دهد. بنابراین مهدویت و انتظار فرج نه فقط بهعنوان یک مفهوم مذهبی، بلکه بهعنوان یک عامل مؤثر در تمدنسازی و رشد عقلانی و علمی جامعه عمل میکند. این دو لایه به ما نشان میدهد که چگونه میتوانیم با بهرهگیری از آموزههای مهدویت، به سمت ایجاد یک تمدن مهدوی و متعالی حرکت کنیم.
جنگ ترکیبی دشمنان علیه ما بهویژه در نبرد رسانهای بهشدت بر ایجاد ناامیدی در ملت ایران تکیه دارد؛ چرا؟
زیرا در مقابل، روح یأس و ناامیدی میتواند تأثیرات منفی بر فرد و جامعه بگذارد. انسانهایی که به آینده امیدوارند، با انگیزه و انرژی بیشتری به زندگی و فعالیتهای خود ادامه میدهند و این خود میتواند به رشد و شکوفایی جامعه کمک کند. نکتهای که مطرح کردید بسیار مهم و کلیدی است. نگاه مثبت به آینده و روح امید، نه فقط یک احساس خوب نیست، بلکه براساس اعتقاد به خدا و هدفمندی هستی، یک امر عقلانی و منطقی است. وقتی ما به خدایی معتقدیم که هستی را با هدف و برنامهریزی آفریده و بهسوی کمال و حقیقت مطلق هدایت میکند، این اعتقاد به ما این امکان را میدهد که به آینده امیدوار باشیم. این امید و نگاه مثبت به ما کمک میکند تا در مسیر رشد و شکوفایی عقلانی حرکت کنیم. افرادی که به خدا و هدفمندی هستی ایمان دارند، در واقع در سیر عقلانی و منطقی قرار دارند و نمیتوان آنها را به توهم متهم کرد؛ بلکه این افراد با آگاهی و بصیرت به سمت آینده حرکت میکنند و بهدنبال تحقق اهداف عالی انسانی و الهی هستند. آیهای که اشاره کردید نیز به این موضوع تأکید میکند. کسانی که به خدا ایمان ندارند، در واقع یا به عدموجود خدا اعتقاد دارند یا به نوعی به خودشان و تواناییهای محدود انسانی اعتماد میکنند. اما مؤمنان به خدا، با اعتقاد به هدفمندی هستی و سیر به سوی کمال به آینده امیدوارند و این امید به آنها قدرت و انگیزه میدهد.
روح امید و نگاه مثبت به آینده نه تنها به انسانها انگیزه میدهد بلکه باعث میشود استعدادهای انسانی شکوفا شود و عقلانیت در آنها رشد کند.
نکات شما درباره تأثیرات تکوینی و نقش امید در شکوفایی انسانیت بسیار مهم و قابل تأمل است. این یک قانون تکوینی است که خداوند در هستی قرار داده و به نوعی میتوان گفت که این امید، یکی از جنود عقل است که در روایات نیز به آن اشاره شده است.روایت امام صادق(ع) درباره لشکریان عقل و جهل، بهخوبی نشان میدهد که امید و انتظار فرج، بهعنوان یکی از لشکریان عقل، میتواند به رشد و شکوفایی انسانیت کمک کند. در واقع افرادی که به آینده امیدوارند و به انتظار فرج مینشینند، با روحیهای مثبت و سازنده به زندگی نگاه میکنند و این خود میتواند به ایجاد یک تمدن مهدوی و متعالی منجر شود.
همچنین تأکید مقام معظم رهبری بر امید واقعی و واقعگرایی در بیانیه گام دوم، نشاندهنده اهمیت این موضوع در مسیر پیشرفت و توسعه جامعه است.
بله، ایشان بهخوبی به این نکته اشاره کردهاند که امید باید مبتنی بر واقعیتها باشد و نه براساس توهمات و امیدهای کاذب. این نوع امید به انسانها کمک میکند تا با آگاهی و بصیرت به سمت آینده حرکت کرده و در این مسیر به رشد و شکوفایی جامعه کمک کنند.
در نهایت میتوان گفت که مهدویت و انتظار فرج نه فقط یک مفهوم مذهبی، بلکه یک عامل مؤثر در تمدنسازی و رشد عقلانی و علمی جامعه است. با تقویت روح امید و نگاه مثبت به آینده، میتوانیم به تحقق آرمانهای الهی و ایجاد یک تمدن مهدوی نزدیکتر شویم.
نسبتی که مهدویت با قرآن و عاشورا دارد، همچنین روحبخشی شگفتانگیزش که انگیزه زیست برازنده و حیات طیبه بوده و است همیشه در لایههای زندگی ما نقش آفریده. از رهگذر انقلاب چگونه ساختاری فراگیر و الگو برای جهان بهعنوان پیشدرآمد برپایی ملک مهدوی میتوان ارائه کرد؟
نکات شما درباره اعتقاد به خدا و تأثیر آن بر روح امید و عقلانیت انسان، واقعا قابلتأمل است. همانطور که اشاره کردید، اعتقاد به خدا و اصل علیت، پایههای عقلانیت و ارزشهای انسانی را تشکیل میدهد. اگر کسی به وجود خدا و هدفمندی هستی اعتقاد نداشته باشد، به نوعی در واقع به بیمعنایی و بیارزشی میرسد که این خود به توهم و سردرگمی منجر میشود.همچنین تأکید شما بر تأثیر قیام امام حسین(ع) و مهدویت بر پویایی مذهب تشیع، نکتهای بسیار مهم است. قیام امام حسین(ع) بهعنوان یک نماد حق و مقاومت، همواره به شیعه انگیزه و انرژی بخشیده و این باور را تقویت کرده که حق هیچگاه شکست نمیخورد. این روحیه، به همراه نگاه مثبت به آینده و امید به ظهور مهدی(عج) باعث میشود که شیعه در هر شرایطی پایدار و پویا باقی بماند.در واقع توجه به قیام امام حسین(ع) نه تنها به شیعه حیات میبخشد، بلکه این حیات را به حرکت و تلاش برای تحقق اهداف عالی انسانی و الهی تبدیل میکند. این دو عامل، یعنی توجه به قیام عاشورا و امید به آینده، به نوعی مکمل یکدیگر هستند و باعث میشوند که جامعه شیعه همواره در مسیر رشد و شکوفایی حرکت کند.امیدوارم که این مباحث و تفکرات به ما کمک کند تا در زندگیمان با امید و انگیزه بیشتری به جلو حرکت کنیم و به تحقق آرمانهای الهی نزدیکتر شویم. انشاءا...